نامگذاری-مرکز آموس عالی-میبد-ابت الله حائری-دانشگاه یزد-بیوگرافی
یزدفردا"براساس مصوبه اولین نشست هیأت امنای مرکز آموزش عالی میبد، پیشنهادشد این مرکز به نام حضرت آیت الله العظمی حایری (ره) از علمای برجسته این دیار و مؤسس حوزه علمیه قم نامگذاری شود.
اولین نشست هیات امنای مركز آموزش عالی میبد با حضور امام جمعه این شهرستان، نماینده مردم تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی و اعضای هیات رییسه دانشگاه جمعه پانزدهم آذرماه جاری تشكیل و در رابطه با توسعه این مركز در زمینه امور عمرانی، فضای سبز، توسعه آموزشی، امور رفاهی و غیره تصمیمات لازم اتخاذ شد.
در این جلسه پیشنهاد شد این مركز به نام حضرت آیه الله العظمی حائری نامگذاری شود.
گفتنی است :عبدالکریم حائری یزدی از مجتهدان و مراجع تقلید شیعه و بنیانگذار حوزه علمیه قم بود. او از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ ریاست تامّه و مرجعیت کامل شیعیان را برعهده داشت.حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالكریم حایری فرزند مرحوم محمد جعفر مهرجردی به سال 1276 ه. ق. در محله مهرجرد، یكی از محلات قدیمی میبد، دیده به جهان هستی گشود. او در سن 6 سالگی پدر بزرگوار خود را از دست داد و در تحت حضانت و سرپرستی مادرش قرار گرفت و در هرحال محیط پرورش و رشد او محیطی دینی و مذهبی بود كه امور مذهبی و مظاهر دیانت از قداست خاصی برخوردار بود و با اجلال وتعظیم برگزار می شده است.
كیفیت تولد آیت الله حایری
علی كریمی جهرمی در صفحه 15 كتاب "آیت الله موسس"از زبان حضرت آیت الله حاج آقا مرتضی حایری، موهبت پیدایش مرحوم حائری را چنین مینویسد:
ایشان میفرمود: كه برای پدرم از مادرم فرزندی به وجود نمیآمد و او برای دارا شدن فرزند، زنهائی را صیغه - نكاح انقطاعی ومدت دار- میكرد تا اینكه یك روز در منزل زن صیغه خود میرود كه نماز فریضه خود را انجام دهد. آن زن برای اینكه خانه را برای شوهر خود خلوت كند دختر یتیمی را كه از شوهر خود داشته از خانه بیرون می فرستد، هوا هم سرد بوده و آن دختر می لرزیده و می گفته: مادر، من در این هوای سرد به كجا بروم؟ و مادر او را به عناوینی راضی می كرده كه بیرون برود.
این منظره، مرحوم محمد جعفر جد ما را بسیار ناراحت میكند و پس از اداء فریضه، از خانه آن زن بیرون میآید و مدت او رافسخ میكند و مهر او را می پردازد و با خداوند، بدین مضمون مناجات میكند كه: خدایا من دیگر برای پیدا كردن فرزند، زن نمیگیرم كه احیانا دل طفل یتیم برای خاطر من آزرده گردد. تو اگر میخواهی قدرت داری كه از همان زن كه تابه حال فرزند نیاورده به من فرزند بدهی و اگر نخواهی خود دانی ،خدایا امر موكول به تو است، میخواهی فرزند از همان اول بده میخواهی نده، پس از این جریان، مادر مرحوم والد، به آن مرحوم باردار میشود و حق متعال، همین یك فرزند را به ایشان عطا میكند و نه پیش از ایشان و نه بعد از ایشان دیگر باردار نمیشود نه دختر و نه پسر و از این جهت ما نه عمو داشتیم و نه عمه.
زندگی
شیخ عبدالکریم حائری در سال ۱۲۳۱ هجری خورشیدی در روستای مهرجرد(میبد) یزد بدنیا آمد. پدرش محمد جعفر نام داشت.
در شش سالگی یکی از بستگانش معروف به میر ابوجعفر که آخوند بود به مهرگرد آمد و تحصیل عبدالکریم را عهده دار شد و با رضایت پدر و مادرش، او را به اردکان برد و به مکتب سپرد. عبدالکریم روزها در درس استادان حاضر میشد و شبها در خانه میر ابوجعفر به سر میبرد و گاهی در شبهای جمعه به منظور دیدار با پدر و مادر راه مهرگرد را پیش میگرفت. با درگذشت پدر مدتّی از تحصیل باز ماند امّا بعد از چندی به حوزه علمیه یزد رفت و در مدرسه محمدتقی خان سکنی گزید و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.
عراق
در ۱۸ سالگی به همراه مادرش با کاروان زیارتی به عراق رفت. چند سالی در کربلا در محضر آیتالله فاضل اردکانی بود و پس از آن با راهنمایی استادش به سامرّا و به محضر میرزای شیرازی رفت.
میرزای شیرازی مرجع زمان و سرپرست حوزه علمیه سامرّا بود. وی از آنجا که به آیتالله اردکانی احترام زیادی میگذاشت شیخ عبدالکریم را مورد توجه قرار داد. میگویند وقتی نامه فاضل اردکانی را خواند به شیخ عبدالکریم گفت: «من به شما اخلاص پیدا کردم»، و او را در منزل خود جای داد. حائری پس از اینکه به اجتهاد رسید از این دروان به نیکی یاد کرده و از خاطرات خانه میرزا این گونه میگوید:
سرداب خانه میرزا هم محل مطالعهام بود و هم محل استراحتم و در ماه رمضان سحری را نیز در آنجا میخوردم امّا برای افطار به خانه میرزا باز نمیگشتم، بلکه به علت گرمای طاقت فرسای هوا، به سوی فرات رفته، آب مفصلی میخوردم و شنا میکردم.
شیخ عبدالکریم دوازده سال در سامرّا به تحصیل پرداخت و در این مدت از درسهای فقیهانی چون آیتالله سید محمد فشارکی و آیتالله نوری سود برد.
شیخ عبدالکریم پس از رحلت میرزای شیرازی به نجف و پس از مدت کوتاهی از آنجا به کربلا رفت. اینجا بود که او لقب حائری را برای خود برگزید. (حائر در لغت به گودالی گفته میشود که در آنجا آب جمع میشود. زمین کربلا را حائر میخوانند.)
آیتالله حائری در این مدّت دو درس عمده خارج اصول و فقه آموزش میداد و باقی اوقاتش را در اختیار طلاب قرار داد و علاوه بر اینها، چون آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی مرجع تقلید شیعه احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده بود، پاسخگویی به مسائل دینی مردم را نیز بر عهده گرفت.
حائری در ۱۲۹۳ خورشیدی هنگامی که دامنه آشوبهای ضد انگلیس در بینالنهرین به شهر کربلا نیز کشیده شده به دعوت مردم سلطان آباد (اراک بعدی) به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۰۱ خورشیدی که به قم رفت در حوزه علمیه اراک بود. آیتالله حائری به مدّت هشت سال در این حوزه تدریس کرد و در کنار مسؤولیت مرجعیت از پرورش استعدادهای طلاب جوان نیز غافل نبود.
قم
آیتالله حائری در اواخر زمستان ۱۳۰۰ هجری ش. (۲۲ رجب ۱۳۴۰ ق.) با فرزند بزرگش حاج شیخ مرتضی حائری به همراه آیتالله محمدتقی خوانساری به قصد اجابت دعوت گروهی از مردم، از اراک به سمت قم حرکت کردند و در میان انبوه جمعیت استقبال کننده وارد شهر قم شدند.
اوایل بهار ۱۳۰۱ خورشیدی پس از دو ماه اقامت آیتالله حائری در شهر قم، در منزل آیتالله پایین شهری (آیتالله شيخ مهدي حكمي زاده ره)، جلسهای از طرف علما، بازاریان و کسبه تهران تشکیل شد که فقهای قم چون آیتالله بافقی، آیتالله کبیر و آیتالله فیض در آن شرکت داشتند. در این جلسه علما قبول این امر مهم را به آیتالله حائری اصرار کردند و نیز بسیاری از بازاریان و کسبه در تأمین مالی دانشگاه دینی اعلام آمادگی نمودند. آیتالله حائری ابتدا بر این عقیده بود که بزرگان قم خود این کار را انجام دهند. امّا چون اصرار بی حد علما را مشاهده کرد و تکلیف را بر عهده خود ثابت دید این نکته را بیان فرمود:
استخاره خواهیم کرد آیا صلاح است در قم مانده، به فضلا و محصلین دانشگاه دینی اراک که انتظار بازگشت مرا دارند، بنویسم به قم بیایند یا نه؟
وی صبح روز بعد، پس از آنکه نماز صبح را به پایان رساند در حرم حضرت معصومه به دعا و نیایش ایستاد و به قرآن روی آورد. شایع شده که آیتالله حائری به قرآن استخاره کرد و آیه مناسب حالش «... وَ أْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ» خط مشی آینده او را ترسیم نمود و آیتالله حائری را مصمّم ساخت دانشگاه دینی قم را سامان داده، شاگردان خود را از اراک به این شهر فرا خواند. با اقامت گزیدن آیهالله حائری در قم بنیان حوزه علمیه قم نیز نهاده شد و بتدریج رشد کرد و در ردیف بزرگترین دانشگاههای دینی جهان تشیع در آمد.
اساسیترین گام آیتالله حائری پس از تأسیس حوزه قم تعمیر مدارس دینی و تغییر روش آموزشی بود. توجه دادن محصلان علوم دینی به ژرف نگری در درس و بحث علمی و گزینش هیأت ممتحنه برای گرفتن امتحان از دروس حوزوی بود.
روحیات
ایشان در مقابل حوادث و مسائل سیاسی در اوایل روی کار آمدن رضا شاه پهلوی و ماجرای کشف حجاب همواره صبر و بردباری را پیشه خود ساخت و برای حراست از حوزه نوپای قم تلاش بسیاری نمود و همواره میفرمود: «من حفظ حوزه را اهم میدانم.» آیتالله حائری در ماجرای کشف حجاب بارها با رضا شاه برخورد و ستیز نمود. معروف است که پس از ماجرای کشف حجاب و کشتار مسجد گوهرشاد ایشان هیچ گاه حال و روز خوشی نداشت و این اندوه را تا پایان عمر در دل داشت
وفات:
آیت الله حایری بر اثر كثرت آلام و نگرانیهای روحی و رنجها و فشارهائی كه ازجانب حكومت وقت تحمل كرد، بیمار شده و ضعیف وناتوان گردید تا بالاخره در شب 17 ذی القعده سال 1355 ه. ق. برابر با 1315 ه. ش. آن خورشید فروزان آسمان علم و تقوی به افول گرایید و بعد از تشییع جنازه و نماز بر پیكر پاكش در مسجد بالاسر حضرت معصومه - مركز تدریس و اقامه جماعتشان - به خاك سپرده شد.
اساتید ایشان به ترتیب زمانی بدین شرح میباشند:
1 -حاج شیخ اصغر مجد العلمای اردكانی - حوزه علمیه اردكان
2 -آیت الله میرزا سید محمد علی مدرس بزرگ یزدی - مدرسه خان بزرگ یزد
3 - حاج میرزا سید حسین وامق یزدی - مدرسه خان بزرگ یزد
4 -آقا سید یحیی مجتهد یزدی - مدرسه خان بزرگ یزد
5 -آیت الله ملا حسین فاضل اردكانی - مدرسه حسن خان كربلا
6 -آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی"میرزای بزرگ"- حوزه عملیه سامرا
7 -آیت الله سید محمد طباطبایی فشاركی اصفهانی - حوزه علمیه سامرا و نجف
8 -آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی (میرزای دوم) - حوزه علمیه سامرا
9 -آیت الله شیخ فضل الله نوری - حوزه علیمه سامرا
10 -آیت الله میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی - حوزه علیمه سامرا
11 -آیت الله ملا محمد كاظم خراسانی (آخوند خراسانی) - حوزه علمیه نجف
12 -آیت الله سید محمد كاظم طباطبایی یزدی - حوزه علمیه نجف
13 -آیت الله شیخ الشریعه اصفهانی - حوزه علمیه نجف
شاگردان مكتب آیت الله حایری
در مكتب پر فیض و بركت آیت الله حائری كه در حوزههای مختلف نجف، سامرا، كربلا، اراك وقم برپا بود، دانش آموختگان فراوانی با زلال مكتب انسان ساز اسلام آشنا شدند كه بعدها خود در شمار استوانه های دین اسلام قرارگرفتندبرخی از آنهاعبارتند از:
1 - امام خمینی (بنیانگذار جمهوری اسلای ایران)
2 - آیت الله العظمی شیخ محمد علی اراكی
3 - آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی
4 - آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی
5 - آیت الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی
6 - آیت الله سید محمد تقی خوانساری
7 - آیت الله سید محمد حجت كوه كمری
8 - آیت الله سید محمد محقق داماد یزدی
9 - آیت الله سید صدر الدین صدر
10 - آیت الله سید محمود طالقانی
11 - آیت الله حاج آقا میرزا حسن یزدی
12 - حاج سید یحیی بفرویی و ...
آثار معظم له عبارتست از:
1 - تقریرات
2 - كتاب الصلاه
3 - كتاب الرضاع
4 - كتاب الموارث
5 - كتاب النكاح
6 - كتاب دررالاصول یا دررالفواید كه به اختصار به درر معروف است.
مرحوم آیت الله العظمی آقای حائری قدس سره دارای فرزندانی برومند ذكور و اناث بودند و فرزندان ذكور آن مرجع شریف وگرانقدر دو نفر بودند ( آیت الله شیخ مرتضی حائری و آیت الله دكترمهدی حائری ).
منابع
• مجله دانشگاه دینی، ش ۱۲، سال ۶۴
• فصلنامه یاد، ش ۴، سال ۶۵
• یادداشتهای مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری (فرزند بزرگ ایشان)
• تاریخ یزد، عبدالحسین آیتی، ص ۴۲۸
• آشنایی با دانشگاه دینیهای علمیه شیعه، سید حجه موحّدی ابطحی، ج ۱، ص ۲۹۱
• چهل حدیث، امام خمینی، ص ۹۷
-تذكره مشاهیر میبد، نسخه خطی، محمدكارگرشوركی
-كتاب آیت الله موسس ، علی كریمی جهرمی
-كتاب نگهبان بیدار، شیخ عبد الكریم حایری ، سید عباس زاده
-گنجینه دانشمندان ، محمد شریف رازی، ج 1 و 2
-ریحانه الادب، محمد علی مدرس تبریزی، ج 1
-فرهنگ فارسی معین ، ج 5 ، اعلام
-جزوه 15 صفحه ای دستنویس علی كریمی جهرمی