زمان : 02 Ordibehesht 1396 - 18:52
شناسه : 135674
بازدید : 13009
الزامات شورا؟ الزامات شورا؟ حمید رضا قمی

اینروزها با نزدیک شدن به انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا ، فضای طرح ایده ها ، آرمانها برای بهبود فضای شهری و همچنین طرح نواقص گذشته گرم و فراهم است . هرچند  طرح نواقص ادوار گذشته در شهر مان  زحمت زیادی نمی طلبد ، لیکن، در شرایط فعلی  ، طرح ایده ها و آرمانهایی که در واقع بسیار زیبا و جذاب هم هستند نیز  پر ملاط و سنگین وزن شده است . اما پیش نیاز همه این وعده ها ، آرمانها و ایده ها دونکته اساسی است :

 اول ،  چگونگی اجرای آن .

دوم  ، شیوه  تامین منابع مالی آن  .

درمورد « الزامات اجرا»  ، اولین موضوعی که به چشم می آید ، توانمندی منابع انسانی موجود در مدیریت شهری است که مسلمأ به شخص شهردار محدود نیست . بنابراین مدیران آینده صرفأ با بحث سنگین انتخاب شهردار مواجه نخواهند بود و بدنه اجرایی نیز ، به هیچ وجه ، قابل نادیده گرفتن نیست  . برای ایجاد تغییرات  وتحول اساسی در سطح شهر ، باید از منابع انسانی خوش فکر با ذوق و دلسوز در تمام سطوح مدیریتی بهره برد ،  وگرنه دوره قهرمان سالاری ها که منتظر  تغییر با یک شهردار سوپرمن باشیم  ، مدتهاست گذشته است . لذا از یک سو باید برای  تقویت منابع انسانی فعلی چاره اندیشی کرد و از سوی دگر  باید بجد بفکر ،  ایجاد تسهیل و فضاسازی برای برون سپاری فعالیت های شهرداری  وبکار گیری بخش خصوصی در اغلب سطوح بود . که هریک از این موارد نیازمند تعریف و بکارگیری سازوکار لازم است . اما این به هیچ وجه به عنوان علاج نهایی تلقی نمی شود و « بدنه اجرا» در شهرداری هم از حیث نیروهای فعال هم از لحاظ ساختار اجرا و فرآیند واگذاری کار  بشدت نیازمند توجه و بازنگری است . این بازنگری باید در جهت مشارکت عامه مردم در تصمیمات و بکارگیری بخش خصوصی در اجرا باشد . بوِیژه در خصوص « برون سپاری » باید بشدت مراقبت نمود که از رانت و یا فساد احتمالی پرهیزگردد .البته ،  این شدنی است و تجربه شده است .

در مورد موضوع پراهمیت « چگونگی تامین منابع مالی » اصلی ترین نکته ای که باید بدان توجه داشت آن است که شهرداری علیرغم اینکه یک نهاد عمومی است باید به عنوان یک بنگاه اقتصادی بزرگ عمل نماید یعنی باید عینأ  سازوکارهای   یک شرکت بزرگ اقتصادی را داشته باشد . اما پرسش اصلی این است که آیا شهرداری واقعا تاکنون به عنوان یک بنگاه اقتصادی موفق عمل کرده است ؟ در یک بنگاه اقتصادی موفق ، مشتریان بی اجبار و زور ، خدمت را با نرخ منصفانه و قابل قبول شان خریداری می کنند . اما آنچه امروز نمایان است ، آن است که  اغلب شهروندان به عنوان مشتریان اصلی شهرداری ، حس منفی نسبت به این خدمات دارند  . خدماتی که برای شهر ضروری است  ولی لزوم آن برای شهروند حس نشده است و یا کیفیت آن قابل قبول  نبوده است .

لذا تامین منابع مالی از چند منظر باید مورد توجه قرارگیرد :

الف – مردم به عنوان مشتریان اصلی خدمات شهری و صاحبان اصلی شهر باید کیفیت و اثربخشی خدمات را حس کرده و از آن مهم تر به شفافیت در ریز مصرف منابع واقف گردند.

ب- نظام دریافت عوارض منصفانه  وشفاف گردد . تنوع در دریافت عوارض گوناگون وشبهه غیر منصفانه بودن آن مردم را از مشارکت در پرداخت دور کرده است . بطور مثال اصناف و صنعتگران وعامه مردم در شرایط فعلی رکود ، توان  تحمیل بار جدید و افزایش بی رویه عوارض را ندارند . وضع عوارض باید مبتنی بر درآمد ها وتوانهای واقعی پرادخت کننده عوارض باشد . و این مستلزم وجود نظام ارزیابی مالی شفاف  درآمدهاست که صرفأ با توسعه سامانه های مبتنی بر فناوری اطلاعات میسر است . وجود شفافیت مانع از تأثیر  قدرت ها در فرآیند اخذ انواع عوارض نیز می شود .

ج – تنوع عوارض ،  ووضع عوارض گوناگون که اغلب شهروندان ، از  علت وجودی آن بی اطلاعند ، عملأ نظام دریافت بوروکرات و عریض وطویل و مستعد فساد ایجاد می کند، که منابع درآمدی را ضعیف ، منفعل و غیر قابل اتکا ساخته است .

د- اتکا صرف به منابع درآمدی اخذ عوارض از مردم ، امروزه راه موثری برای تامین منابع مالی در شهرداریها نیست . شهرداری به عنوان یک بنگاه اقصادی بزرگ باید از ورود اجرایی به پروژه های ریز ودرشت خودداری نماید و از سوی دیگر قدرت جذب سرمایه پذیری و مشارکت پذیری خود را افزایش دهد .همزمان مدیریت ستادی و نظارتی باید در شهرداری تقویت گردد . در این صورت ،  بخش های خصوصی قوی و سالم برای مشارکت در اجرای پروژه های اقتصادی کلان فراخوانده می شوند . و شهرداری به عنوان یک بنگاه اقتصادی بزرگ بجای ورود به مسائل خرد منابع خودرا به اشتراک می گذارد تا کارآفرینان با ایجاد ثروت و ارزش افزوده ، برایش منابع درآمدی ایجاد کنند .  پارکها ، مراکز تفریحی ، حتی بزرگراهها از مثالهایی است که شهرداریها می توانند از ظرفیت بخش خصوصی و کارآفرینی برای توسعه آن بهره برند . اما قبل ازآن پایه ریزی  سازروکار واگذاری به نحوی که منجر به ایجاد د  فرصت های برابر برای رقابت  ایجاد شود پیش نیاز اجتناب ناپذیر این موضوع می باشد . در اینصورت شهرداری دستگاه عریض وطویل بوروکرات خودرا محدود و ظرفیت نظارت وواگذاری خود را افرایش می دهد .  مسلمأ پا نهادن در این راه ، حملات و هزینه های بی شماری را درپی خواهد داشت ، اما تحول اساسی در شهر مستلزم وجود شهامت ، شجاعت و هوش در شورای جدید است به نحوی که بتواند ضمن مدیریت ِ ورود به موضوع ،سازوکار واگذاری و نظارت سالم را ایجاد نماید .

  لذا امروز قبل از طرح هر ایده ای ، بایسته است به دو موضوع بدنه اجرایی و تامین منابع مالی هم اندیشیده و راهکار برای آن ارائه دهیم . ارائه آرمانها و ایده های زیبا همواره ، برای توسعه ، خلق ارزش و انگیزه  می کنند اما بدون اینکه به شیوه اجرا و چگونگی تامین مالی آن اندیشیده شود ، منجر به سوختن خواهند شد .