به گزارش یزد فردا ، متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
ماجرایی که در باره دهه سازی های مذهبی و افزایش ایام عزاداری پیش آمده (گرچه دامن زدن زیادی به آن را انحراف از اصل احیاء شعائر می دانم) از دو زاویه متفاوت قابل فهم است.
از یک نظر همدردی و مواسات با اهل بیت دیده می شود و ارزشمند است و از طرف دیگر نوآوری در مناسک آیینی و بدعت دیده می شود و خطرناک!
برای فهم این دو رویکرد باید میان علایق شخصی و مسایل عمومی تفکیک قائل شویم، چنان که ادبیات محفلی و ادبیات عمومی را کاملا متفاوت می دانیم.
فرض کنید درست روز تولدتان یا سالگرد ازدواجتان عزادار شده اید و پدرتان را از دست داده اید ،آیا جشن خواهید گرفت؟
یا مثلا درست در شب تحویل سال نو مصیبت و عزای عمومی در کشور به وجود بیاید و همه مردم در حال سوگواری و اندوه باشند، آیا روزها و شبهای آغازین آن سال را مانند همیشه جشن میگیرند و پای کوبی میکنند؟
می گویید : خیر، شرایط هرکسی برای سوگوار شدن فرق می کند، زیرا در همان حال که شما برای مصیبت عزیز خود سوگوارید و روز تولدتان را فراموش میکنید دیگران هیچ احساس مصیبت و اندوه نمیکنند و در زمانی که مردم یک کشور برای یک عزای عمومی جشن سال نو را ترک کرده اند ، مردم کشورهای دیگر مشغول شادمانی و خوشحالی هستند!
آیا وقتی شما عزادار هستید و جشن و شادمانی خود را تعطیل کرده اید توقع دارید دیگران هم زندگی خود را تعطیل کنند و مشغول سوگواری شوند ؟
طبیعتا میزان تأثر و اندوه به نسبت آشنایی، معرفت ، نزدیکی و انس فرق می کند و کسانی که به حسب معرفت، ایمان، علایق و دلبستگی هایشان احساس تعهد بیشتری به اهل بیت پیامبر دارند ممکن است به طور طبیعی حتی هر روز هم به تأثر و سوگواری بپردازند اما توقع ندارند دیگران هم به همان میزان متألم باشند.
تا زمانی که این حال یک مسأله شخصی و محدود به محیط خاص و فضای بسته خودشان باشد هیچکس ایرادی نخواهد گرفت اما زمانی که به یک مسأله فراگیر تبدیل شود و در حوزه عمومی مطرح گردد و بازتاب بیرونی و گسترده پیدا کند آن وقت به طور طبیعی دیگران حق دارند در باره آن نظر بدهند و اظهار حساسیت و نگرانی کنند.
همان طور که ادبیات محفلی با ادبیات عمومی تفاوت دارد و اقتضائات یک سخنرانی محلی با برنامه تلویزیونی فرق می کند به همان ترتیب نیز وقتی قرار است در یک موضوع سیاست گذاری برای مخاطبان مختلف صورت گیرد ماجرا با زمانی که برنامه ای محدود به مخاطبان خاص بوده تفاوت می کند.
با این نگاه، چیزی که مثل سوگواری و مجلس عزای ایام خاص در سطح محدود و برای مخاطبان مشخص قابل دفاع است وقتی در حوزه عمومی و به عنوان یک سنت و سیره فراگیر مطرح می شود قابل توجیه نخواهد بود.
بدین ترتیب هم مدافعان عزاداری محسنیه برای فرزند شهید دختر پیامبر حق دارند که یاد این مظلومیت و مصیبت را در فضای مخاطب خاص زنده نگهدارند و هم مخالفان ترویج این بدعت ها و دهه سازی ها حق دارند مانع نفوذش به حوزه عمومی شوند، چون در سیاست گذاری حوزه عمومی به مخاطب عام و اقتضائات برنامه ریزی بر اساس مشترکات این مخاطب می اندیشند و نگران آینده ای هستند که تکرار و توسعه ایام عزاداری باعث تضعیف جایگاه و حرمت عمومی آن گردد.
*حجت الاسلام محمدرضا زائری