مرد کینه جو که 19 سال قبل درجنایتی هولناک خانه برادرش را به آتش کشیده و متواری شده پس از سالها زندگی مخفیانه ازسوی مأموران پلیس آگاهی تهران، دستگیر شد. دراین جنایت زن 20 ساله درآتش سوخت وشوهرش که بشدت مصدوم شده بود با تلاش پزشکان ازمرگ نجات یافت. این درحالی است که جنایتکار فراری درتمام این سالها با هویت جعلی و زدن ماسک برصورت، زندگی مخفیانهای داشت.
به گزارش یزد فردا ، 19 آبان امسال مرد میانسالی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران رفت وبا ارائه دستور قضایی از شعبه 116 دادگاه کیفری تبریز به کارآگاهان گفت: حدود 19 سال پیش، برادرم «رحیم» به خاطراختلافهای مالی، نیمههای شب خانهام را در تبریزبه آتش کشید که متأسفانه همسر20 سالهام «رحیمه» در آتش سوخت و من نیز دچار سوختگی 55 درصدی شده و چشم چپم را از دست دادم. درادامه نیزپلیس خودروی سوخته برادرم را مقابل خانهام شناسایی کرد ومشخص شد منشأ آتشسوزی و انفجارهمان خودروبوده است. ازهمان شب هم برادرم ناپدید شد.البته طی این مدت اقدامات زیادی برای دستگیری برادرم انجام شد اما هیچ اثر و نشانی از او بهدست نیامد.اما به تازگی پی بردهایم او در تهران است اما هیچ سرنخی ازمحل زندگیاش نداریم.به دنبال این شکایت، تحقیقات کارآگاهان جنایی آغاز شد. بررسیها نشان داد متهم تحت تعقیب با هویتهای مختلف در تهران زندگی کرده و تا حدود یک سال پیش نیز در یک رستوران مشغول بهکار بوده است. ردیابیهای تخصصی ادامه یافت تا اینکه مخفیگاه رحیم در خیابان بریانک شناسایی شد.درهمین حال مأموران پی بردند عامل جنایت چند سال قبل با مدارک جعلی ازدواج کرده و دو دختر دوقلوی 8 ساله هم دارد.
سرانجام روزچهارشنبه، درحالی که کارآگاهان درکمین رحیم بودند او را هنگام خروج ازخانهاش دستگیرکردند.این درحالی بود که اوصورتش را با ماسک آلودگی پوشانده بود. رحیم پس از انتقال به اداره آگاهی به آتش زدن خانه برادرش اعتراف کرد و گفت: وقتی با برادرم اختلاف مالی پیدا کردیم ازشدت ناراحتی وعصبانیت تصمیم عجولانهای گرفتم. شب حادثه بعد از تهیه چندین کپسول گاز، آنها را در صندوق عقب خودرو شخصیام جاسازی کرده و به نزدیکی محل سکونت برادرم رفتم. بیرون از خانه برادرم منتظر ماندم و لحظاتی بعد برادرم را دیدم که همراه همسرش از خانه خارج شدند. اما چون خیابان شلوغ بود، تصمیم گرفتم مدتی دیگر صبر کنم تا خلوت شود اما دقایقی بعد خوابم برد.نیمه شب پس از بیدار شدن، ماشین را به نزدیکی خانه برادرم برده و پس از شکستن شیشه پنجره، شیلنگهای متصل به کپسولهای گاز را به داخل خانه انداختم. بعد هم کبریت را کشیدم که ناگهان همه جا آتش گرفت و خودم نیز دچار سوختگی شدم اما با سختی زیاد موفق به فرار شدم. بعد از این ماجرا به تهران فرار کردم و چون با خانوادهام در ارتباط نبودم از موضوع فوت همسر برادرم خبر نداشتم. پس از 10 سال ازدواج کردم و در حال حاضر نیز دو دختر دوقلو دارم؛ طی این مدت، هر بار که از سوی همسرم یا خانوادهاش در خصوص اعضای خانواده و بستگانم سؤال میشد، عنوان میکردم که با آنها اختلاف شدید دارم و آنها نیز پس از گذشت مدتی دیگر سؤالی در این خصوص نکردند. در تمام این 19 سال برای اینکه شناسایی نشوم ماسک آلودگی هوا استفاده میکردم اما افسوس که این شگرد هم بیفایده بود.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «با توجه به رسیدگی به پرونده در شعبه 116 دادگاه کیفری تبریز و با توجه به ارتکاب جنایت درآن شهرستان، متهم برای ادامه رسیدگی به پرونده در اختیار اداره آگاهی این شهر قرار گرفت.»