جلالى: شمشير را گذاشته اند روى گردن من! جناب آقاى مجيد جلالى اظهارات حضرتعالى ملاحظه شد. نمى دانم با اين همه ادعا جايگاه چنين مدعيان در اين فوتبال كجا بايد باشد كه شما مى دانيد، ولى بسيارى ديگر نمى دانند. پس سعى كنيد حداقل شأن و منزلت يك مربى را حفظ كنيد. فدراسيون فوتبال و به تبع آن سازمان ليگ برتر هميشه مربيان محترم را به يك چشم نگاه كرده و مى كند. تفاوتى اگر هست در تشخيص ناصواب ديگران است كه اينگونه فكر مى كنند …» حتماً با نگاهى سطحى به اين نامه، تمام داستان را خوانده ايد. اين جواب، بخشى از نامه فدراسيون فوتبال را خطاب به حرف هاى مجيد جلالى دربر مى گيرد و سپس در ادامه داستان را تكميل مى كند: «مصاحبه هاى گوناگون حضرتعالى خود نمونه و نمادى است بر اين باور، چنانچه تافته جدا بافته بودن يك مربى را مى توان از لابه لاى آن به وضوح ديد.» اما سازمان ليگ برتر فدراسيون، در نهايت نامه را با يك شعر به پايان رساند: «آيينه چون روى تو بنمود راست، خود شكن آيينه شكستن خطاست.» ظاهراً مصاحبه هاى مجيد جلالى، تئوريسين فوتبال ايران، اثرات خود را نشان داده. مسؤولان فدراسيون فوتبال با تنظيم و ارسال نامه فوق به تمام روزنامه هاى ورزشى، به نوعى پاسخ اظهارات جلالى را داده اند. پيش از اين، سرمربى قندى گفته بود: «حتى اشتباهات داورى فدراسيون برنامه ريزى شده بوده و آنها مستقيماً مرا نشانه رفته اند اما تنظيم جوابيه فدراسيون هم حتى نتوانست باعث شود جلالى از مواضع قبلى خود عقب نشينى كند. او در واقع يك سؤال دارد و تنها انتظارش اين است كه مسؤولان فدراسيون به آن پاسخ دهند: «بله، پرسيدم در اين فوتبال تبعيض وجود دارد، اما نماينده شان جوابى نداد. به بيراهه رفتند. گفتند مجيد جلالى پشت كامپيوتر مى نشيند، ناكارآمد است، فوتبال بلد نيست. اصلاً اينها درست، چرا جواب سؤال را نمى دهيد. چرا نمى توانيد از خودتان دفاع كنيد …» اما فدراسيون فوتبال- آن طور كه از حرف هاى پهلوان پيداست- در نهايت جوابى به به سؤال جلالى نخواهد داد. ايشان گفتند تبعيض وجود دارد … < به عنوان دبير كل فدراسيون فوتبال، رد مى كنم. حرف هايش پايه و اساس ندارد. مى گويند فدراسيون به سؤالش جواب دهد. < چه جوابى. ايشان به چه چيزى عدالت مى گويد. حرفشان روى تبعيض است … < تبعيضى وجود ندارد. نكند ايشان عدالت را در چيز ديگرى مى بيند. مثلاً چى؟ < حتماً انتظار داشتند بازيكنشان على رغم زدن مشت به سينه داور و فحش دادن محروم نشود. شايد هم از نامه ايشان به رييس جمهور ناراحت شديد. < همان نامه كه در مورد مربيان داخلى نوشته بودند؟ بله. < اين چه حرفى است مى زنند. فرافكنى بس است. اگر روى تيم اش تسلط ندارد دنبال دلايل ديگرى بگردد. منظورتان چيست؟ < تيم اش نتيجه نمى گيرد، تقصير را گردن اين و آن مى اندازد. هر جا مى نشيند حرف ازآداب و اخلاق مى زند. عوض اين كارها برود بازيكنش را تربيت كند. *** مجيد جلالى پاسخى به حرف هاى پهلوان و حتى نامه فدراسيون فوتبال ندارد. او نيازى نمى بيند به اتفاقات رخ داده جوابى دهد: «بله، نيازى نيست. اصلاً چرا بايد مصاحبه كنم. حرف من اين است، دليل آورده ام كه فدراسيون فوتبال تبعيض قايل شده. حالا بايد جواب دهند. دليل بياورند و حرف هايم را رد كنند اما به جاى اين كارها عليه من مصاحبه كرده اند.» جلالى معتقد است فدراسيون فوتبال به جاى جواب دادن به اين سؤال، طفره رفته: «مسائل شخصى را مطرح مى كنند. منتقدان را مى كوبند. مى گويند تو پاى كامپيوتر هستى! اصلاً قبول، من هيچ چيز بلد نيستم. ناكارآمدم. نمى دانم فوتبال چيست اما شما كه در كارتان، ماهريد جواب مرا بدهيد.» چه دلايلى براى حرف هايتان داريد؟ < نمونه زياد است. كدامش را بگويم. تماشاگر ما در اصفهان عليه داور شعار مى دهد، باشگاه جريمه مى شود. اين قبول توهين به داور جريمه دارد اما تماشاگر تيم هاى بزرگ عليه داور فحاشى مى كنند، باشگاه مورد نظر جريمه نمى شود. اين چيست؟ تبعيض ديگر. و نمونه اى ديگر؟ < در قانون آمده استفاده از ۴ بازيكن خارجى تخلف است. يك تيمى ۴ بازيكن استفاده مى كند. جالب اينجاست كه امتيازش را مى گيرند، بازى را ۳- صفر نمى كنند! چون شرايط جدول حساس است. نمى خواهند جو را خراب كنند. به نتيجه مى رسيد؟ < الان فدراسيون محكوم است. بايد جواب مرا بدهد اما چون اين حرف را زدم شمشير را گذاشته اند روى گردن من. مى خواهند مرا بكشند. نمى توانند جواب بدهند، مسائل شخصى را مطرح مى كنند و …» يزد فردا تربيت بدني
جلالى: شمشير را گذاشته اند روى گردن من! جناب آقاى مجيد جلالى اظهارات حضرتعالى ملاحظه شد. نمى دانم با اين همه ادعا جايگاه چنين مدعيان در اين فوتبال كجا بايد باشد كه شما مى دانيد، ولى بسيارى ديگر نمى دانند. پس سعى كنيد حداقل شأن و منزلت يك مربى را حفظ كنيد. فدراسيون فوتبال و به تبع آن سازمان ليگ برتر هميشه مربيان محترم را به يك چشم نگاه كرده و مى كند. تفاوتى اگر هست در تشخيص ناصواب ديگران است كه اينگونه فكر مى كنند …» حتماً با نگاهى سطحى به اين نامه، تمام داستان را خوانده ايد. اين جواب، بخشى از نامه فدراسيون فوتبال را خطاب به حرف هاى مجيد جلالى دربر مى گيرد و سپس در ادامه داستان را تكميل مى كند: «مصاحبه هاى گوناگون حضرتعالى خود نمونه و نمادى است بر اين باور، چنانچه تافته جدا بافته بودن يك مربى را مى توان از لابه لاى آن به وضوح ديد.» اما سازمان ليگ برتر فدراسيون، در نهايت نامه را با يك شعر به پايان رساند: «آيينه چون روى تو بنمود راست، خود شكن آيينه شكستن خطاست.» ظاهراً مصاحبه هاى مجيد جلالى، تئوريسين فوتبال ايران، اثرات خود را نشان داده. مسؤولان فدراسيون فوتبال با تنظيم و ارسال نامه فوق به تمام روزنامه هاى ورزشى، به نوعى پاسخ اظهارات جلالى را داده اند. پيش از اين، سرمربى قندى گفته بود: «حتى اشتباهات داورى فدراسيون برنامه ريزى شده بوده و آنها مستقيماً مرا نشانه رفته اند اما تنظيم جوابيه فدراسيون هم حتى نتوانست باعث شود جلالى از مواضع قبلى خود عقب نشينى كند. او در واقع يك سؤال دارد و تنها انتظارش اين است كه مسؤولان فدراسيون به آن پاسخ دهند: «بله، پرسيدم در اين فوتبال تبعيض وجود دارد، اما نماينده شان جوابى نداد. به بيراهه رفتند. گفتند مجيد جلالى پشت كامپيوتر مى نشيند، ناكارآمد است، فوتبال بلد نيست. اصلاً اينها درست، چرا جواب سؤال را نمى دهيد. چرا نمى توانيد از خودتان دفاع كنيد …» اما فدراسيون فوتبال- آن طور كه از حرف هاى پهلوان پيداست- در نهايت جوابى به به سؤال جلالى نخواهد داد. ايشان گفتند تبعيض وجود دارد … < به عنوان دبير كل فدراسيون فوتبال، رد مى كنم. حرف هايش پايه و اساس ندارد. مى گويند فدراسيون به سؤالش جواب دهد. < چه جوابى. ايشان به چه چيزى عدالت مى گويد. حرفشان روى تبعيض است … < تبعيضى وجود ندارد. نكند ايشان عدالت را در چيز ديگرى مى بيند. مثلاً چى؟ < حتماً انتظار داشتند بازيكنشان على رغم زدن مشت به سينه داور و فحش دادن محروم نشود. شايد هم از نامه ايشان به رييس جمهور ناراحت شديد. < همان نامه كه در مورد مربيان داخلى نوشته بودند؟ بله. < اين چه حرفى است مى زنند. فرافكنى بس است. اگر روى تيم اش تسلط ندارد دنبال دلايل ديگرى بگردد. منظورتان چيست؟ < تيم اش نتيجه نمى گيرد، تقصير را گردن اين و آن مى اندازد. هر جا مى نشيند حرف ازآداب و اخلاق مى زند. عوض اين كارها برود بازيكنش را تربيت كند. *** مجيد جلالى پاسخى به حرف هاى پهلوان و حتى نامه فدراسيون فوتبال ندارد. او نيازى نمى بيند به اتفاقات رخ داده جوابى دهد: «بله، نيازى نيست. اصلاً چرا بايد مصاحبه كنم. حرف من اين است، دليل آورده ام كه فدراسيون فوتبال تبعيض قايل شده. حالا بايد جواب دهند. دليل بياورند و حرف هايم را رد كنند اما به جاى اين كارها عليه من مصاحبه كرده اند.» جلالى معتقد است فدراسيون فوتبال به جاى جواب دادن به اين سؤال، طفره رفته: «مسائل شخصى را مطرح مى كنند. منتقدان را مى كوبند. مى گويند تو پاى كامپيوتر هستى! اصلاً قبول، من هيچ چيز بلد نيستم. ناكارآمدم. نمى دانم فوتبال چيست اما شما كه در كارتان، ماهريد جواب مرا بدهيد.» چه دلايلى براى حرف هايتان داريد؟ < نمونه زياد است. كدامش را بگويم. تماشاگر ما در اصفهان عليه داور شعار مى دهد، باشگاه جريمه مى شود. اين قبول توهين به داور جريمه دارد اما تماشاگر تيم هاى بزرگ عليه داور فحاشى مى كنند، باشگاه مورد نظر جريمه نمى شود. اين چيست؟ تبعيض ديگر. و نمونه اى ديگر؟ < در قانون آمده استفاده از ۴ بازيكن خارجى تخلف است. يك تيمى ۴ بازيكن استفاده مى كند. جالب اينجاست كه امتيازش را مى گيرند، بازى را ۳- صفر نمى كنند! چون شرايط جدول حساس است. نمى خواهند جو را خراب كنند. به نتيجه مى رسيد؟ < الان فدراسيون محكوم است. بايد جواب مرا بدهد اما چون اين حرف را زدم شمشير را گذاشته اند روى گردن من. مى خواهند مرا بكشند. نمى توانند جواب بدهند، مسائل شخصى را مطرح مى كنند و …»
يزد فردا تربيت بدني