به گزارش سرویس ورزشی یزد فردا جام نیوز، بردهای غیرمنتظره! باختهای دور از باور! بازیهای خوب! بازیهای تکرارپذیر! بازیهای بهتر شونده! بازیهای پرکیفیت! بازیهای برآمده از فکر بازی! بازیهای متأثر از ایدههای حرکتی! بازیهایی که متکی بودند به حرکات تکرار شده و تکرار شونده! بازیهایی که بازی را سخت نمیگیرد و سخت نمیخواهد! پر از لحظههای قشنگ! پر از صحنههای دیدنی!
گفتهاند: ...سالی که نکوست از بهارش پیداست! و ما شک نداریم که سالی نیکو، لیگ برتر را انتظار میکشد!
روز اول مسابقههای لیگ شانزدهم مشتی است به نشانه خروار! بهاری است که سال همیشه بهاری را نوید میدهد! فوتبالی پر از حادثه که هیچ حادثهای و هیچ اتفاقی پیش نمیرود! فوتبالی که خالق حوادث دلخواه خود است و نه اسیر آن!
فوتبالی که گل ساده اما بسیار مهم پرسپولیس را به نظاره نشست!
فوتبالی که گل استقلال به نفت را در دو حرکت زد و گل نفت به استقلال را زیباتر از هر نظر وارد دروازه کرد!
سه شگفتی روز اول
شگفتی فراوان بود! از پیروزی ماشینسازی گرفته تا شکست دور از انتظار ذوبآهن! گویا سیاهجامگان پارسال خیلی سختی کشیده است! انگار فرهاد کاظمی، دیگر طاقت و حوصله تحمل آن فشارها را ندارد! ذوبآهن چند روز بعد از ربودن سوپرجام به دیوار آهنین اراده تیم اول مشهد شد! باختن سزای بازی سردرگم ذوب بود و بردن حقی که سیاهجامگان از دهان شیر درآورد!
حق را باید گرفت! فرهاد کاظمی و مردانش که به او باور دارند حق خود را گرفتند! حق را باید گرفت! به این فرمان، تیم دوم مشهد هم با جان و دل عمل کرد! پدیده حتی کار بزرگتری کرد! شاگردان رضا مهاجری در اصفهان، آقای ویسی را و در اصفهان، سپاهان دگرگون شده را بردند! پدیده حق خود را با چنگ و دندان گرفت!
حق را باید گرفت! ماشینسازی هم در همین خط حرکت کرد! رسول خطیبی چه مهره ماری دارد؟ رسول خطیبی چه اراده و چه عزمی را وارد جان تیم خود کرده است؟ ماشینسازی از چه افسونی استفاده میکند که در اهواز! در گرمای نفسبر اهواز! در شرجی طاقتسوز اهواز! در خرماپزان اهواز و خوزستان، فولاد را مغلوب میکند! رسول و تیمش مگر چه دارند؟ جز جادوی اراده! جز نوشداروی تعصب!
حق را باید گرفت! پرسپولیس هم خود را محق دید! پرسپولیس هم خود را مستحق و سزاوار دید! پرسپولیس هم برای گرفتن حقش دوید، جنگید، زمین خورد، بلند شد، اشتباه کرد، علیه اشتباهاتش قد علم کرد و سرانجام برد!
پرسپولیس با رعایت یک اصل کلاسیک، پرسپولیس با به کار بستن یک درس کلاسیک، یک گل ساده اما مدرسهای زد! گلی که شاید مهمترین گل روز اول باشد! گلی که شاید روز آخر، اهمیتی ده چندان پیدا کند! گلی متکی به برتری عددی با نگهداری توپ در صحنه، حمله به توپ، قبل از حریف، زدن توپ در لحظهای که باید توپ را زد!
کمال کامیابینیا، یک بار دیگر منجی تیمش شد! در روزی که پرسپولیس «پردل» بود اما پراشتباه هم بود! الی ماشاءا...!
استقلال مغموم، نفت تهران مغبون
در روز اول تیمهای دیگری هم بودند که حقی برای خود ایجاد نکردند!
استقلال تهران یکی از همین تیمها بود که نبرد و نباخت اما دچار غبن شد! یک تیم مغبون، یک تیم مغموم!
تیم علی دایی هم حسرت 2 امتیاز از دست رفتهاش را دارد، اما نفت به پیروزی نزدیکتر بود! در تیم نفت بهترین مرد ارسلان مطهری بود که این مفهومی دارد طعنهآمیز! در استقلال نمایانترین بازی را امید نورافکن انجام داد؛ جوانترین دفاع حاضر در لیگ، این هم طعنهآمیز است! عملکرد «سه تن» در استقلال علامت سؤال را متوجه منصوریان کرده است: ...این بود کنعانیزادگان؟ ...این بود بختیار رحمانی؟ ...این بود کاوه رضایی؟ تا آقای منصوریان پاسخ میدهد ما هم میرویم و میآییم! دنباله این بحث باشد برای فردا!