زمان : 04 Mordad 1395 - 00:49
شناسه : 125556
بازدید : 7402
تحلیل زیباکلام از فضاسازی تازه برخی اعراب تحلیل زیباکلام از فضاسازی تازه برخی اعراب صادق زیباکلام معتقد است که فضاسازی اخیر برخی کشورهای عربی علیه ایران به بهانه تابعیت ایرانیِ متهمِ حادثه مونیخ، بهانه‌ای برای تسویه‌حساب است.

یزدفردا"صادق زیباکلام معتقد است که فضاسازی اخیر برخی کشورهای عربی علیه ایران به بهانه تابعیت ایرانیِ متهمِ حادثه مونیخ، بهانه‌ای برای تسویه‌حساب است.

 
به گزارش اعتدال، این استاد دانشگاه در روزنامه «ایران» نوشته است:
 
حمله مسلحانه یک نوجوان دارای تابعیت دوگانه ایرانی و آلمانی در شهر مونیخ آلمان که کشته شدن چندین شهروند این کشور را رقم زد، باعث شد ملیت ایرانی فرد مهاجم در کانون رسانه‌ها و محافل سیاسی و خبری منطقه و جهان بنشیند. این در حالی است که موضع ایران در مواجهه با خشونت‌آفرینی گروه‌ها و جریان‌های تروریستی منطقه و جهان همواره مبتنی بر محکومیت این اقدامات و تأکید بر لزوم مبارزه اساسی برای ریشه‌کن ساختن خشونت و ترور بوده است. یعنی مقامات ایرانی با محکوم کردن کشته شدن انسان‌های بی‌گناه با هر ملیتی، مواضعی اصولی اتخاذ کرده و تروریسم کور را به‌شدت رد کرده‌اند.
 
با این وجود، ملیت ایرانی متهم واقعه مسلحانه مونیخ باعث شده تا موجی از فضاسازی از سوی برخی محافل سیاسی و خبری وابسته به کشورهای عربی بویژه عربستان سعودی علیه ایران به راه افتد. کشوری که رد پای آن در یکی از مهم‌ترین حوادث تروریستی جهان یعنی واقعه 11 سپتامبر مشهود است، حالا از مطرح شدن نام یک ایرانی که هنوز اطلاعات زیادی درباره اهداف و مختصات سیاسی او منتشر نشده است، استفاده کرده و ایران را به نقش‌آفرینی آگاهانه در برنامه‌های تروریستی متهم می‌کند.
 
این فرصت که به نظر می‌آید در راستای تسویه‌حساب و متمرکز کردن نگاه‌ها به سمت ایران است، با هدف چرخاندن سمت و سوی اتهامات مبنی بر نقش عربستان در واقعه 11 سپتامبر به سمت ایران صورت می‌گیرد؛ تلاشی که زیر سایه دشمنی و فضای تیره و تار تهران و ریاض به وجود آمده و باعث شده تا سعودی‌ها از کمترین فرصتی برای استفاده سیاسی علیه ایران بهره ببرند.
 
این در حالی است که تجربه بیش از یک دهه گذشته و در یک بازه زمانی 16 ساله بعد از 11 سپتامبر نشان می‌دهد سابقه‌ای از گرایش ایرانی‌ها به رادیکالیزم و غرب‌ستیزی‌ای که در جهان عرب و سنت حاکم بوده است، وجود نداشته است.
 
به عبارت دیگر، آن نوع گرایش تندرو در برخی کشورهای مسلمان که برای رسیدن به اهدافش تروریسم را جایز می‌داند، در میان اسلام تشیع ایرانی جایگاهی ندارد و شاید واقعه مونیخ نخستین مورد طی سال‌های اخیر بوده است که نام یک ایرانی را در یک واقعه مسلحانه که هنوز ابعاد و جزئیات مربوط به آن منتشر نشده است، بر سر زبان انداخته است.
 
در حقیقت موج ایران هراسانه‌ای که محافل سیاسی برخی کشورهای عربی علیه ایران راه انداخته‌اند، در راستای انتقام‌گیری از ایرانیان و تحت‌الشعاع جبهه‌گیری سیاسی آنها علیه کشورمان قابل فهم است؛ تلاشی که البته نمی‌تواند با اقدام مسلحانه یک نوجوان، به شکل یک حرکت آگاهانه سیاسی و سازماندهی شده تعریف شود.
 
با این حال با توجه به نفوذ وسیع مالی و رسانه‌ای ریاض که به پشتوانه حمایت‌های اقتصادی‌اش از بسیاری از کشورهای منطقه صورت می‌گیرد، مقامات ایرانی باید با هشیاری روند فضاسازی‌های اخیر این کشور را در اتهام‌زنی به کشورمان و ربط دادن یک اتفاق خشونت‌بار به یک اقدام آگاهانه بخوبی رصد کرده و مانع از آن شوند که نام ایران به واسطه تحریف واقعیت‌ها در عرصه مبارزه با خشونت و ترور بدنام شود.