"سعید شهریار" نمونه ی خوبی هست از کسانی که "تئاتر دانش آموزی" زمینه ساز جوانه زن، رشد و شکوفایی آن ها بوده است.
شهریار که یکی از نمایش نامه نویسان خوب استان به شمار می رود به همراه چند نفر از دوستانش همچون عباس ملازینلی، سعید حکایتی و ... در سال 72 گروه تئاتر سپهر جوان را بنیان گذاشتند، گروهی که به پشتوانه و رهبری "احمدعلی مهدی نژاد" زمینه ساز رشد و پویایی جوانانی شد که تا پیش از آن در زیر سایه بزرگان آن سال های نمایش یزد، چندان دیده نمی شدند.
از آن سال به بعد بود که شهریار با نویسندگی و کارگردانی نمایش هایی مانند طغیان خدایان/ آهو، دختر شهرآفتاب/ روزگار رسوایی مرد عاشق/ خودکشی احمقانه ی یک سرباز/ کیش مهر و ... جایگاه ویژه ای در تئاتر یزد برای خود دست و پا کرد.
"طبیب اجباری" آخرین تجربه او در کارگردانی است که نوروز 95 در تالار شرف الدین علی روی صحنه بود.
پاسخ های سعید شهریار به پرسش های ما را بخوانید.
اما خوشبختانه روندی از اواسط سال گذشته آغاز شد که به گسسته شدن بند ناف گروه های تئاتر از بودجه های دولتی انجامید! این اتفاق مبارک نتیجه اش این بود که حدود 7 ماه مستمر چند نمایش هم زمان روی صحنه بودند. البته نه به این معنا که تئاتر کاملا خصوصی و آزاد از یارانه های دولتی شکل گرفته باشد(امری که در کشور ما تقریبا محال است) اما از آن زمان خوداتکایی گروه های تئاتری بیشتر شده کهباید به فال نیک گرفت.
در بخش کیفی هم هرچند نمایش هایی که در این مدت روی صحنه رفتند چندان جهش تکنیکی نسبت به آثار پیشین خود نداشتند اما برگزار نشدن جشنواره استانی سال گذشته و جایگزین شدن "هفته تئاتر" با رویکرد آموزشی، نتایج ارتقا کیفی بدنبال خواهد داشت که طبیعتا در درازمدت اثر خود را نشان خواهد داد.
هیچ گاه فرهنگ با بخش نامه و تهدید و تحدید و اتهام زنی قوت نگرفته است. شاید در سطح، موجی براه بیفتد اما خیلی زود فراموش می شود. اصلا عرصه فرهنگ عرصه گفت و گو و تعامل است. جریان هایی که به سمت تئاتر شلیک می کنند غافل هستند که همه در یک کشتی نشسته ایم و سوراخ کردن آن به زیان خودشان هم هست.
تاریخ گواهی داده است که هنر و فرهنگ با شانتاژ و بلوا نه ایجاد شده نه پایدار مانده.
جشنواره سال گذشته که برگزار نشد چه فاجعه ای رخ داد؟ یا جشنواره ی سال پیش از آن که برگزار شد چه تاج گلی به سر تئاتر یزد زد؟ این جو کاذب و مسموم جشنواره ها چند سال است که به بیراهه رفته و شده اند یک "تکلیف اداری" نه یک رویداد خلاقانه هنری.
بنابراین اول باید جریان مستمر تئاتر با دربرگیرندگی همه مخاطبان و سلایق بوجود بیاید و سپس برایش جشن گرفت نه اینکه بزور تزریق یک بودجه محدود چند گروه شتاب زده نمایشی تولید کنند و بعد هم برای رتبه وجایزه به جان هم بیفتند و بروند تا سال بعد و تکرار همین بازی مسخره!
ای کاش و ای کاش طراحان جشنواره ها در مرکز هنرهای نمایشی یک بار فراخوان بدهند که همه هنرمندان طرح و ایده های جایگزین خود را ارائه کنند. حتما از بین این همه هنرمند تئاتر در ایران می شود به یک جمع بندی رسید. تا هنگامی که نگاه عده ای به جشنواره در حد "نان دانی" باشد و عده ای هم جشنواره را بعنوان بازار مکاره ببینند همین آش است و همین کاسه!