نسخه ۱۷۰ اس که در سال ۱۹۴۹ معرفی شد نسخه ۴ سیلندر مسافرتی این خودرو محسوب می شد که با تغییر رویکرد بعد از جنگ جهانی با تجهیزاتی بیشتر و اتاقی لوکس تر روانه بازار شده بود. درواقع مدل ۱۷۰ اس را باید اولین سری از کلاس لوکس و تشریفاتی مرسدس بنز دانست که در ابتدای دهه ۵۰به بازار معرفی شده و در آن دوران سطح بالایی از راحتی و کیفیت را عرضه می کرد. مدلی که سال ها در نزد صاحبان تجارت و مدیران شرکت ها مقبولیت داشت.این خودرو کمی طویل تر،عریض تر و به همان اندازه مجهزتر از مدل ۱۷۰وی بود. عملکرد آن به نسبت افزایش پیدا کرده و بیشینه سرعت رسمی اعلام شده برای آن ۱۲۲ کیلومتر بر ساعت اعلام شده بود که در آن زمان برای یک سدان لوکس سرعتی مناسب به نظر می رسید.
دراین مدل چرخ های جلو با استفاده از فنر و جناغی دو قلو با میله پایدار ساز متصل شده بودند، که این بر خلاف ترتیب ساده صفحات فنری مدل ۱۷۰وی بود.البته ناگفته نماند این خودرو در جهات مختلف به طور آشکاری گونه متحول شده مرسدس بنز ۲۳۰ است که کمپانی تعداد محدودی از آن را بین سال های ۱۹۳۸و ۱۹۴۳ میلادی تولید کرده بود اما اولین بهینه سازی این مدل در ژانویه ۱۹۵۲ صورت گرفت و این زمان مقطعی بود که ۱۷۰اس خیلی بیشتر از ۱۷۰وی فاصله گرفت .
ظهور و سقوط بنز در ایران+گزارش تصویری
چندی پیش با تصویب طرحی که به موجب آن واردات خودروهایی با حجم موتور بالای 2500 سیسی ممنوع شد، بسیاری از برندهای مطرح همچون پورشه، مازارتی و مرسدسبنز از عرضه محصولات جدید باز ماندند. در این بین خداحافظی خودروساز پرسابقه آلمانی، مرسدسبنز بود که با رفتنش صدها خاطره را نیز میبرد.
به گزارش نامه به نقل از صد خبر ، نزدیک به 130 سال است که از اختراع تاریخی کارل بنز میگذرد؛ خودرو. وسیلهای که بیش از آنچه به نظر میرسد اهمیت دارد. اکنون میگویند بعد از نفت، دومین صنعت کشورهای بزرگ و در حقیقت یکی از سیاسیترینها است.
مرسدسبنز این ستاره نقرهفام صنعت خودروسازی به دلیل کیفیت بالا و مهندسی دقیقی که در تولیداتش به کار میبرد، شهره عام و خاص است. مراکز تحقیقاتی این شرکت از خط تولیدهایش بزرگتر و بیشتر است. شاید به خاطر همین دلایل باشد که اعتبار این ستاره بیش از همکلاسان و رقبای خود به چشم میآید.
طبق آمار، مرسدسبنز سال گذشته میلادی توانست 106.5 میلیارد یورو درآمد داشته باشد که از این رقم 5.6 میلیارد یوروی آن، سود خالص بود. قسمتی از این میزان فروش مربوط میشود به بازار هیجانانگیز خاورمیانه و بدون شک ایران.
اساساً پیش از آنکه خبری از تولید پیکان باشد، ایرانناسیونال سابق اتوبوس 302 و شرکت خاور کامیون مرسدسبنز را تولید میکردند. میگویند دولت وقت ایران بخشی از سهام بنز را پیش از انقلاب خریده است و پس از انقلاب بنز به جای سهامش 4 هزار ماشین پلیس به ایران ارسال کرده است.
اما حقیقت چیز دیگری است. پیش از انقلاب، و در دهه 70 میلادی با بروز بحران مالی در غرب، بنز با مشکل مواجه میشود و رو به ورشکستگی میرود. در این شرایط دولت ایران سعی میکند 30 درصد از سهام بنز آلمان را بخرد. با این کار مدیریت شرکت مرسدسبنز در اختیار ایران قرار میگرفت اما دولت آلمان برای جلوگیری از این موضوع خود اقدام به خرید سهام مرسدس بنز میکند تا مالکیت این شرکت از دست آلمانها خارج نشود.
مرسدسبنز پیش از انقلاب جدیدترین مدلهایش را در ایران تولید میکند و حتی برای افزایش سهم ساخت داخل، 30 درصد از سهام موتور سازی تبریز «ایدم» را نیز میخرد. به این طیق قصد داشت با تولیدات ایران بازار قاره سیا و بخشی از آفریقا را تامین کند.
ظهور
برخلاف تصور، اولین خودرویی که به ایران وارد شد، یک بنز 170 نبود. در حقیقت خیلی پیش از تولید این خودرو مظفرالدین شاه در سال 179 طی یکی از سفرهای خود دو دستگاه سواری رنو را با خود به ایران آورده بود. اطلاعات دقیقی درباره چگونگی حضور و واردات اولین مرسدسبنز به بازار ایران در دست نیست ولی گفته میشود نخستین دیدار ایرانیها با تولیدات این شرکت، حدود سالهای 1320 با نسل اول W15 موسوم به 170 آن هم در حد سه چهار دستگاه مخصوص دربار قاجار باشد.
به طور حتم اولین واردات انبوه مربوط به اتوبوسهای بود که سال 1332 وارد شده بودند. بعد از آن در دوره پهلوی اول، اینطور به نظر میرسد که سری جدیدتر W136 موسوم به 170V بیش از پیش مورد تجه دربار، ثروتمندان و افراد متمول جامعه قرار گرفت. نسخههای لیموزین و کروک این خودرو به عنوان نماد لوکسگرایی غربی شناخته میشد.
اواخر دهه 30 و شاید اوایل دهه 40 میلادی تحولی شگرف در دنیای رابطه بنز و ایران شکل گرفت. چندین دستگاه از مدلهای Ponton با کد W120 و W121 با نامهای معروف 180 و 190 وارد ایران شد. این سری از خودروها به دلیل امکانات خاص چون رادیو و صندلی چرم، بیاندازه با اقبال مشتری مواجه شد. مرسدسبنزهای 180 و 190 جزو قویترین مدلهای چهار درب خانوادگی این شرکت محسوب میشدند.
کمی بعد در سالهای 1344 به بعد تقریباً همزمان با بازارهای جهانی، عرضه نسخه W110 معروف به Fintail در ایران نیز آغاز شد. مدلهای 190، 200 و 230 در این ایام پا به خاک ایران گذاشتند. فروش این خودروها فراتر از پیشبینیها بود.
به موازات عرضه این سری، بازرگانان ایرانی واردات مدلهای فوق لوکس W111 را نیز آغاز کردند. این خودرو در زمره نخستین تولیدات Sکلاس مرسدسبنز قرار میگیرد. 230S و 230SE در این دوره آمدند و ماندند.
در دهه 40 شمسی، ایرانیهایی با درآمد اندک شاید سراغ رنو و ولوو میرفتند. وضعیت مالیاشان که بهتر بود خودروهای آمریکایی چون شورولت، کادیلاک و فورد را میخریدند. خواص نیز فقط سراغ مرسدس میروند.
بعد از فینتیل، دوران طلایی W115 آغاز شد. در اواخر دهه 40 بود که سیل 230ها و 240ها و 280ها روانه ایران شد. از تهران تا شهرستان. شهرت این خودرو به طرز باورنکردنی در حال شیوع بود. بسیاری از افراد معمولی جامعه نیز نخستین بنزی که خریدند این مدل بود.
در همین سالها اگر کسی وضعیت مالی بهتری داشت، سراغ گزینهای چون W108 میرفت. یک لوکس واقعی. نسخه مشهور 300SL با آن کیفیت مثالزدنیاش در این تاریخ وارد بازار شد.
اوج گیری
با شروع دهه 50 شمسی، مرسدس دیگر یکهتاز کلیه بازارهای جهانی بود. اگرچه در آن ایام جنرال موتورز آمریکا بزرگترین خودروساز دنیا بود ولی ستاره نقرهای آلمان اعتباری بینظیر برای خودش دست و پا کرده بود. ایرانیها خاطرات خوبی با W123 محبوب دارند. این مدل به قدری موفق بود که توانست در دنیا بیش از 6.7 میلیون دستگاه بفروشد. 280E، 230CE، 240D و سری کمیاب 280TE در این تاریخ به بازار متوسط ایران عرضه شد. در آن سو نسخههای لوکس W116 با نامهای معروفی چون 280SE، 350SE و نمونه رویایی 450SEL نیز زیر پای خواص دیده شد. بد نیست بدانید مرسدسبنز در دهه 70 میلادی از ترمزهای ABS برای خودروهایش استفاده میکرد.
تردیدی نیست که آغازگر دوران مدرن بنز، W124 یا اولین تولیدات کلاس E بود. مرسدسبنز در دهه 80 میلادی از سیستم 4WD (چهار چرخ متحرک) یا همان دو دیفرانسیل براس Eکلاسهای سری 4Matic بهره میبرد.
بعد از انقلاب شرایط برای خرید مدلهای لوکس چندان محیا نبود ولی با خروج محصولات آمریکایی از بازار ایران، شرایط برای اروپاییها محیا شد. کم اینکه در دوره جنگ بازار خودروهای ژاپنی و کرهای نیز قدری قوت گرفته بود.
ثبات
با شروع دهه 90 میلادی، ایران سالهای بحرانی 68 تا آستانه دهه 70 شمسی را میگذراند. کشور میرفت تا وارد دوران سازندگی اقتصادی شود. جنگ تمام شده بود ولی کسی رغبتی برای خرید مدلهای خاص را نداشت. در دورهای که Eکلاسهای 91 و 92 با بهترین کیفیت و امکانات تولید میشدند، کسی رغبتی به خرید آن نداشت. مردم ترجیح میدادند از انواع اوپل کورساها، فولکس گلفها بهره ببرند تا زیر هزینههای کمرشکن نگهداری چیزی چون بنز قرار بگیرند.
روند رو به رشد واردات بنز در سالهای دهه 70، روندی مستقیم را در پی گرفت. مشتری ستاره نقرهای کم شد و فقط آنها که از قدیم بنزسوار بودند و پولش را داشتند سراغش میرفتند.
با بهبود شرایط اقتصادی، مرسدسبنز بر آن شد تا رابطهاش را با بازار پرسود ایران از سر بگیرد. سال 1380 مذاکرات اولیه آغاز شد و سرانجام در سال 1381 شرکت ستاره ایران به نمایندگی از دایلمر (مالک برند بنز) در ایران فعالیت خود را شروع کرد.
افول
عرضه به روز محصولات مرسدسبنز، روزهای خوش قدیم را یادآور میشد. اعتماد به نفس به حدی زیاد شده بود که در سال 1385 ایران خودروییها توسط زیرمجموعهاشان تاپ خودرو، حتی تولید Eکلاس را نیز در برنامه قرار دادند.
تاپ خودرو ساخت و عرضه دیگر مدلهای این شرکت مانند کامیون، مینیبوس، آمبولانس و خودروی آتشنشانی را نیز در برنامه داشت. آمار نشان میدهد هر خودروی مرسدسبنز Eکلاس در ایران تولید میشد، شامل هزار و ۷۴۴ قطعه منفصله وارد کشور میشد. آن زمان قیمت خودروهای مرسدسبنز Eکلاس بین ۶۰ تا ۱۷۰هزار یورو اعلام شد.
پس از آنکه ایرانخودرو خط تولید مرسدسبنز Eکلاس را جمع کرد، تولید RD و بعدها با اسم دیگرش Roa را روی همان تجهیزات ادامه داد. این بدان معنا بود که نه ایرانخودرو و نه مرسدسبنز برنامهای برای همکاری مجدد ندارند. تعداد سهام قابل واگذاری شرکت ستاره ایران به صورت بلوکی، ۱۰۰۰ سهم و تاپ خودرو ۷ هزار سهم بوده است. قیمت پایه فروش سهام هر دو شرکت جمعاً ۱۲۰ میلیارد ریال و رقم سپرده شرکت در مزایده، ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون ریال تعیین شده بود.
از آن ایام به بعد عرضه رسمی مرسدسبنز متوقف شد ولی نمایشگاهداران و واردکنندگان، جدیدترین محصولات این شرکت را با قیمتهایی کنترلنشده و کهکشانی به بازار عرضه کردند. مشتری مرسدسبنز محدود به افرادی شد که از نظر طبقه اجتماعی غیر قابل مقایسه بودند.
شرکت بنز در ادامه سهام ستاره ایران را در مقابل حدود یک میلیون دلار به ایران خودرو می فروشد و با این کار تولید سواری بنز در ایران رو به خاموشی میرود. سپس، تولید کامیونهایی با ظرفیت بیشتر از 20 تن و سه محور در ایران متوقف میشود.
سقوط
اواسط سال جاری بود که عنان قیمتگذاری خودرو از دست همه در رفت. از پراید گرفته تا مازراتی. بحران نرخ ارز در تابستان، معضل را دوچندان کرد. دلار، به سختی به دست مشتری واقعیاش میرسید ولی واردکننده با ارز دولتی خودرو میخرید ولی با ارز آزاد آن را در بازار میفروخت. از سویی دیگر انتقادات نسبت به لوکسگرایی و اشرافیت ناگهانی عدهای از مردم، بالا گرفته بود. انواع پورشهها و بنزها و مازراتیها در حالی میآمدند و میرفتند که قیمت خودرویی مثل پراید روز به روز افزایش مییافت. تا اینکه سرانجام در دی ماه سال جاری قانون ممنوعیت واردات خودروهای خارجی با حجم موتور بالای 2500 سیسی ضمانت اجرایی گرفت.
خودروهای بنز هم که اغلب بالای 3000 سیسی حجم داشتند خداحافظی تلخی را با بازار قدیمی ایران تجربه کردند.
الین خودروی وارد شده به ایرا توسط مظفرالدین شاه
اولین مسافران اولین اتوبوس
نخستین تولیدات اتوبوس مدرن مرسدسبنز
مدل 170 سری W136
w120 یا همان پونتون
W110 معروف به فینتیل
W111 آغازگر دوران لوکسگرایی
W123 اسطوره کیفیت و دوام
W124 خودروی معروف پلیس در دهه 70 شمسی
W108 یکی از نخستین تولیدات کلاس S
W116 معروف به اتاق تانکی
وضعیت فعلی ستاره ایران، نماینده مستعفی مرسدس
گردهمایی کلوپ مرسدسبنز ایران
در درس های برندینگ، مرسدس بنز یکی از مهم ترین و شاید مهم ترین مثال های درس است و از رازهای کامیابی آن سخن می گویند. اما این رازها چیستند؟ مرسدس بنز چه کاری می کند که بقیه رقبا نمی توانند و فرمول هایش چقدر پیچیده هستند که رقبا با وجود شناسایی آنها نمی توانند تجربه بنز را مکرر کنند. اینها سوالاتی است که در پرونده این شماره نشان تجاری دنبال شان بوده ایم. شاید مطرح ترین برندی که در طول این چند شماره بدان ها پرداخته ایم همین مرسدس بنز باشد. رازهای آن و نحوه بازاریابیش موضوع پرونده این شماره نشان تجاری است که در ادامه می خوانید.
یا بهترین یا هیچ
چند سالی است که بازار اتومبیل جهانی دستخوش زورآزمایی سختی شده است. خودروسازان شرق دور اتومبیل سازانی قدیمی مانند جی ام، ولوو و فیات را تا مرز ورشکستگی عقب رانده اند و اگر کمک های دولتی نبود، تولیدات این کمپانی ها فقط قسمتی از نوستالژی مسن تر ها بود.
اما در این بین خودروسازی قدیمی است که در بیرون از این صحنه با افتخار و پرشکوه مثل فیلم های گلادیاتوری ایستاده و به این جنگ لبخند می زند: مرسدس بنز. این کمپانی هر روز استاندارد تازه ای وضع می کند و تکنولوژی های معرفی شده توسط آن معیاری است برای کارخانه های خودروسازی. اما برای پیروزی این کمپانی باید چیزی فراتر از فناوری را جست. ژاپنی ها ضرب المثلی دارند که می گوید: «اگر خودروی خوب می خواهی لکسوز سوار شو. اما اگر می خواهی بگی که کسی شده ای، مرسدس بنز بخر.»
درباره تولد مرسدس بنز
کمپانی مرسدس بنز یا حتی اتومبیل سازی جهان را باید مرهون تلاش های دو بنیان گذار این شرکت یعنی کارل بنز و گواتلیب دایملر دانست. پیش از این تاریخ، خیلی پیش تر خودرو اختراع شده بود، اما برای حرکت از نیروی بخار استفاده می کرد و این نیرو اجازه پیمودن مسیرهای طولانی را نمی داد.
این دو اولین کسانی بودند که برای حرکت وسیله نقلیه خود از موتور درون سوز بنزینی استفاده کردند. یعنی همان چیزی که ما امروز با وجود تولید خودروهای الکتریکی و هیبرید و هیدروژنی هنوز در بیشتر خودروها می بینیم. کارل بنز در 1844 در کارلسروهه در جنوب آلمان به دنیا آمد.
علاقه شدیدش به وسایل نقلیه او را به تعمیرگاه دوچرخه ای در مانهایم در کنار مکس روز و فردریک ویلهلم ابینگر کشاند. آنها در سال 1883 شرکتی با نام بنز و شرکا تاسیس کردند که ماشین های صنعتی تولید می کرد. پیشرفت و موفقیت شرکت بنز به کارل این توانایی را دارد که به علاقه قدیمی خود برسد، یعنی کالسکه ای بسازد که برای حرکت نیاز به اسب نداشته باشد.
او در سال 1885 اولین خودروی خود را ساخت و آن را «بنز موتور واگن» نام گذاشت. جالب آنکه اولین کامیون هم در همین سال توسط بنز ساخته شد. 60 مایل دورتر عاشق دیگر موتورهای بنزینی زندگی می کرد.
نامش گوتلیب دایملر بود که ده سال زودتر از بنز، یعنی در 1834 در «شورن دورف» به دنیا آمده بود. او با کمک دوست اش ویلیام می باخ هدف مشترکی را دنبال می کردند: ساختن وسیله ای کوچک، سریع و با قابلیت حرکت در مسیری طولانی. چنین بود که ساکنان شهر کوچک شورن دورف در 1886، یک روز صبح پاول دایملر، فرزند ارشد گوتلیب را دیدند که سوار بر خودروی پدر در کوچه های خاکی شهر می راند. این خودرو درواقع کالسکه ای بود که روی آن موتور گذاشته شده بود. در سال 1890 آنها شرکت موتورسازی دایملر را بنیان نهادند و اولین خودروی دایملر به شکل تجاری از سال 1892 به بازار آمد.
1914-1900
از این تاریخ به بعد تاریخ خودروسازی آلمان تا جنگ جهانی اول صحنه رقابت این دو خودروساز است. مسابقات اتومبیل رانی که آن موقع جایی برای تبلیغ خودروها محسوب می شد و هنوز هم با شدت کمتر این چنین است، برای اولین بار در فرانسه برگزار شد و خودروی کارل بنز با نام ویکتوریا که در سال 1895 ساخته شده بود مقام اول را کسب کرد و باعث شهرت بیشتر کارل بنز شد. دایملر هم بی کار ننشست و در سال 1901 با کمک مالی اشراف زاده ای به نام امیل جیلنک، که روزنامه نگار، سیاست مدار و عاشق مسابقات اتومبیل بود اولین خودروی مرسدس را ساخت.
مرسدس درواقع نام دختر امیل جلینک بود که عشق پدر به او، با عشق به خودرو برابری می کرد. این خودرو در هر رقابتی که پا می گذاشت اول می شد. از این به بعد بنز همواره در مسابقات اتومبیل رانی در سایه مرسدس قرار داشت. در همین سال بود که ستاره معروف بنز به عنوان نشان برند دایملر معرفی شد. این ستاره با سه پیکان در واقع بیان گر دیدگاه دایملر بود یعنی برتری در آب، خاک و آسمان. البته امروزه این برتری را فقط در خاک می بینیم.
1939-1914
در جنگ جهانی اول این دو خودروساز صرفا برای اهداف جنگ، به تولید خودرو و موتورهای نظامی پرداختند. اما با پایان جنگ دوباره به حرفه اصلی خود یعنی ساختن خودرو برای بازار بازگشتند. اما این بار با یک تفاوت. غول دیگری در آن سوی آب ها به دنیا آمده بود: کارخانه خودروسازی فورد. این کارخانه که فرزند آمریکای تازه نفس بود برای اولین بار از «خط تولید» در کارخانه جات خود بهره می گرفت. یعنی به مانند آن چه که امروز وجود دارد نتیجه این شده بود که تا سال 1924، 17 میلیون خودرو در جهان تردد می کرد که نیمی از آن توسط فورد ساخته شده بود و 80 درصد آن هم در خود آمریکا در حرکت بود.
این برتری فورد و اقتصاد ورشکسته آلمان که برای خودروهای لوکس 150 درصد مالیات تعیین کرده بود برای دو شرکت دایملر موتورز و بنز و شرکاء چاره ای جز ادغام باقی نگذاشت. آنها در سال 1924 طی قراردادی با یکدیگر ادغام شدند و شرکت مرسدس بنز زاده شد. ادغامی ناخواسته که نتایج عالی در پی داشت. نشانه آن را می توان در خودروی 770 گروسر در سال 1930 دید. لوکس ترین خودرویی که تا به آن زمان تولید شده بود.
این خودرو از موتوری هشت سیلندر و 7600 سی سی بهره می برد و برای اولین بار سیستم های تعلیق هوا در آن به کار رفته بود. بسیاری آن را لوکس ترین خودرویی که بنز تولید کرده است، می دانند. در سال 1937 مرسدس خودروی w125 را ساخت که رکورد سرعت 322 کیلومتر را به ثبت رساند، سرعتی که حتی با استانداردهای امروزی قابل توجه است. در این زمان جنگ جهانی دوم شروع شده بود و بنز دوباره به ساخت ماشین های جنگی برای نازی ها روی آورد.
1970-1945
پس از جنگ کارخانه های بنز در فرایبورگ، کارلسروهه و... در آلمان به علت بباران متفقین با خاک یکسان شده بودند. بسیاری کار مرسدس بنز را تمام شده می دانستند و حتی خوش باورترین افراد هم فکر می کردند برای بازگشت بنز باید پنج سال یا بیشتر منتظر بود. اما بنز دو سال و نیم دیگر بازگشت. به ساخت مدل های پیش از جنگ خود یعنی سری 170 ادامه داد. بنز روندی صعودی در پیش گرفته بود. دهه پنجاه دهه موفقیت بنز بود. این شرکت مدل موفق تاریخی خود، یعنی 300SL را تولید کرد که هنوز هم کلکسیونرها به داشتن این خودرو افتخار می کنند.
درهای این خودرو به شکل پروانه ای باز می شد و سیستم سوخت رسان آن انژکتوری بود! افتتاح اولین کارخانه خارجی نیز در آرژانتین صورت گرفت. این کارخانه تنها اتوبوس های بنز تولید می کرد و هنوز هم به کار خود ادامه می دهد. اندکی بعد در سال 1956 بنز با کارخانه استودبیکر در آمریکا قراردادی را امضا کرد که طی آن استودبیکر اجازه می داد که مرسدس بنز از نمایندگی های فروش استودبیکر برای فروش محصولات خود در خاک آمریکا استفاده کند و در عوض استودبیکر درصدی از فروش را بگیرد. این قرارداد تا سال 1963 برقرار بود و بعد از آن استودبیکر به علت ناتوانی رقابت با فورد و جی ام ورشکست شد. اما مرسدس بنز کار خود را کرده بود و بیشتر نمایندگی های استودبیکر دیگر برای بنز شده بود.
1989-1970
دهه هفتاد تا ابتدای دهه نود را باید دهه رقابت بین خودروسازان آلمانی در کنار بنز، با خودروسازان آمریکایی دانست. در آن زمان خودروسازان ژاپنی به مانند کودکان نوپایی بودند که تازه تاتی تاتی را باید می گرفتند و دیگر خودروسازان اروپایی هم هیچ وقت نمی توانستند در تولید با این خودروسازان رقابت کنند. البته فیات ایتالیا و پژو فرانسه را باید از استثناها برشمرد. این دهه، دهه نوآوری های خودرو است.
نوآوری هایی که در کنار بحران نفتی جهان در ابتدای این دهه، زمینه را برای پیشرفت در صنعت خودرو به خصوص موتور خودرو مهیا می کرد. سیستم های سوخت پاش چندگانه، موتورهایی با حجم کم تر و راندمان بالاتر برای کاهش مصرف سوخت، ترمز ABS، سیستم های تعلیق مجزا، کیسه های هوا، کروز کنترل، کامپیوتر مرکزی خودرو و... همگی توسط این دو خودروساز معرفی شدند.
اما دهه نود دهه سختی برای بنز بود. ورود خودروهای ژاپنی ارزان قیمت، مقاوم و با امکانات خوب و استهلاک کم، کار را برای آلمانی ها و آمریکایی ها سخت کرد. اینان شاهد فتح بازار توسط چشم بادامی ها بودند. جی ام فهمید که باید دست از تولید خودروهای پرمصرف بکشد و حتی خودروی لوکسی مانند کادیلاک به خودرویی روزمره تبدیل شد. بنز هم همین اشتباه را کرد. برای رقابت پذیری، کیفیت محصول خود را پایین آورد و قیمت را هم به تبع آن پایین کشید. اما بازاریاب های بنز خیلی زود فهمیدند که این روند، روندی اشتباه است و مرسدس به موقع به بازار بازگشت. کاری که کادیلاک هنوز هم سعی می کند که انجام دهد و خود را همان خودروی لوکس دهه 50 و 60 معرفی کند.
2012-1990
در انتهای دهه نود یعنی سال 1998 بنز کمپانی AMG را در اختیار گرفت. این کمپانی تخصص اش تیونینگ خودرو است. خودروهای بنزی که به این نشان مشخص شده اند توسط این شرکت تیونینگ شده اند و موتور خودرو هم به شکل دستی ساخته می شود و امضای مهندسی که موتور خودرو را ساخته است، روی آن خودنمایی می کند. بنز مدتی هم با کمپانی مک لارن انگلیس بین سال های 2003 تا 2007 همکاری می کرد. قراردادی که طی آن مک لارن اجازه یافته بود از موتورهای مرسدس روی خودروهای فرمول یک خود استفاده کند.
در سال 1998 مرسدس بنز برای بالابردن قدرت رقابت خود در آمریکای شمالی با کرایسلر ادغام شد. بنز می خواست که با این ادغام بخش هایی مانند شبکه فروش، حسابداری و... خود را تقویت کند. اما این ادغام به علت مشکلات مالی و عدم توافق بر چندین خط تولید از هم پاشید و بنز بعدها از این ادغام اظهار پشیمانی کرد.
در سال 2011 کمپانی بنز با وجود بحران مالی اروپا و آمریکا هنوز بازارهای خود را حفظ کرده است. این امر مرهون بازارهای تازه تعریف شده ای است که این کشور در خاورمیانه و کشورهای نومرفهی مانند چین و تایلند و اندونزی دارد. برند مرسدس بنز در این دهه هنوز برندی است که نام لوکس بودن و موفق بودن را در ذهن بینندگان تداعی می کند.
گفت و گو با مدیرعامل مرسدس بنز
دائم رکورد می زنیم
در گفت و گویی که می خوانید مدیرعامل مرسدس بنز از وضعیت داخلی این شرکت، بحران مالی اروپا و اقتصاد رو به رشد آسیای شرقی، آمریکای لاتین و ترکیه سخن می گوید.
*دکتر زیچه، این روزها بیشتر مشغول چه کاری هستید؟
خب، من حداقل دوبار در ماه به استودیوی طراحی می روم، شاید هم بیشتر. آنجا به پروژه ها نگاهی می اندازم. از طراحی اولیه گرفته تا مدل سازی. ما در آنجا بحث های زیادی با دوستان می کنیم. مثلا ممکن است جنبه های تکنیکی کار را بررسی کنیم، یا اینکه محصول را چطور بازاریابی یا معرفی کنیم یا حتی مشخصات خودرو را... من دائم در تست رانندگی خودروها شرکت می کنم. یکی از این تست ها همین هفته بعد است، قرار است یک کلاس A را به بازار بفرستیم و SL جدید هم آخرین مراحل را طی می کند. من برنامه ای گذاشتم که هر هفته باید یک مدل پروتوتایپ برایم به دفتر بفرستند. بنابراین باید بگویم حسابی سرم گرم است. ما درباره همه چیز با همکارها بحث می کنیم، تمامی جزئیات و تماس کاستی ها، به نظر من برای یک مدیر لازم است.
*کلاس B جدیدی که معرفی کردید، درواقع پلت فرم جدیدی برای مرسدس است، نه یک کلاس A است و نه یک SUV کامل، شاید بتوان آن را یک SUV کوچک که با یک کوپه ترکیب شده، تعریف کرد. قرار است خودروهای دیگری را نیز در این چند ماه معرفی کنید که کاملا مدل های جدیدی هستند. اولویت های شما در به بازار فرستادن این خودروها چیست؟
امروز مهم ترین اولویت برای من و مرسدس مصرف سوخت است. ما اهدافی برای خود گذاشته ایم که کمی سخت است، اما مصمم هستیم به آن دست پیدا کنیم. برای این کار به دو موضوع چشم دوخته ایم: یک اینکه فناوری سوخت رسانی موتور را تغییر دهیم و دیگر اینکه با کمک ایرودینامیک به این هدف برسیم. زیاد در بین عموم این مطلب گفته نمی شود، اما ما استاد مه ندسی ایرودینامیک هستیم: مدل جدید کلاس B ما، ضریب ایرودینامیکی 24/0 را کسب کرده است که یک رکورد است و به این خودرو چهره ای از یک قهرمان بخشیده است.
دومین اولویت ما، توسعه سیستم ضدتصادف است. (سیستمی راداری که در هنگام خطر ترمزها را خود به خود به کار می اندازد). این تکنولوژی خیلی مهم است، چون نوآوری گرانی است. ما می خواهیم که این سیستم را در سری جدید کلاس A خود به کار گیریم. تکنولوژی پرخرجی است، اما می خواهیم که اولین باشیم. این دو هدف که گفتم، در راستای رسیدن به این هدف است که در نهایت رانندگی عاری از آلودگی و رانندگی بدون تصادف ایجاد کنیم.
*شما بهتر می دانید که خودروهای تمام برقی دارد مورد قبول می افتد. آیا با این وجود هنوز طرفدار موتورهای «دومنظوره» که مرسدس تبلیغ می کرد، هستید؟
من هنوز فکر نمی کنم که خودروهای تمام برقی که در آن تنها از یک موتور برقی استفاده می شود، آینده ای داشته باشد. اما برای خودروهایی که هم موتور الکتریکی و هم بنزینی در آن استفاده شده است، به وضوح از همین الان می شود آینده درخشانی دید. به خصوص در مکان های شهری، چون می دانید که این خودروها محدودیت طی مسافت دارند، به ویژه در خودروهای کوچک تر. خودروهای هیبرید برای اتومبیل های بزرگ تر مناسب است که بتوان باتری ها و لوازم اضافی را در آ« راحت جا داد. اما برای رانندگی خالی از آلودگی که در بالا ذکر کردم شما نیاز به یک سلول سوختی دارید و بدون تعارف می گویم که در این نبرد ما اولین هستیم. البته این چندان کمکی نمی کند. چون شما برای رشد دادن چنین تکنولوژی هایی در نهایت نیاز به کمک و زیرساخت هایی دارید که همگی در یک کمپانی در دسترس نیست.
*شما احتمالا زمان زیادی را برای نشست و برخاست با وزرا سپری می کنید، این طور نیست؟
نه خیلی زیاد! هفته پیش با وزیر تحقیق و توسعه چین دیدار کردم. اهدافی را که مرسدس بنز دارد برای شان شرح دادم و او مجاب شد. اما گفت که این اهداف ما حداقل تا 5 سال دیگر قابل دسترس نیست. من به او گفتم: «بنز همین الان می تواند، بیاید همین حالا انجام اش دهیم.» باورم این است محصولی که از نظر کارایی، هوشمندانه تولید شده باشد، بیشترین رضایت و بلوغ را در مشتری ایجاد می کند. اما شما فقط زمانی می توانید این کار را انجام دهید که زیرساخت های خود را نیز همراه با آن گسترش دهید.
*به عنوان یکی از چهره های برجسته تجارت آلمان، نظر شما درباره بحرانی که منطقه یورو را فرا گرفته است، چیست؟ نقش آلمان را در این بین چگونه می بینید؟
افرادی که در تجارت در آلمان دستی دارند، همه معتقد هستند که این تنها انتخاب است: راهی برای برگشت از اتحادیه اروپا نیست... منظورم این است، در جهانی که 7 میلیارد جمعیت دارد، چه کسی به دیدگاه 80 میلیون آلمانی اهمیت می دهد؟ هیچ کس. هیچ دری رو به بیرون نیست و شما نمی توانید کسی را از منطقه اروپا به علت شرایط سخت بیرون بفرستید. با وجود مشکلات حال حاضر اروپا، هنوز معتقد هستم که آلمان از پیوستن به اتحادیه اروپا بیشترین سود را برده است و هنوز هم می برد. هر بهایی که ببرد، ارزش اش را دارد که دوباره نظام اتحادیه را باثبات کنیم.
*شما نگران اقتصاد درحال رشد وحشتناک چین نیستید؟ به نظر می رسد که بسیاری از خودروسازان بزرگ اروپا، به شکل خطرناکی وابسته به چین شده باشند؟
من دقیقا نظر مخالفی دارم. ما همیشه عادت داشتیم که به اروپا و آمریکای شمالی وابسته باشیم. اما اکنون من فکر می کنم چهار ستون دیگر به این دو ستون اضافه شده است: چین، ترکیه، کره جنوبی و آمریکای لاتین. این اتفاق ریسک سرمایه گذاری را بسیار کمتر می کند و برای خودروسازان بهتر است.
4 آذر ، تولد خالق مرسدس بنز+عکس اولین بنز
170 سال پیش در چنین روزی کارل بنز مهندس مشهور آلمانی و کسی که شرکت معروف مرسدس بنز را راه اندازی کرد، متولد شد.اختراع مرسدس بنز و موتورهای درون سوز دلیل خوبی بود تا نام این مهندس آلمانی در تاریخ جاودانه شود.
25 نوامبر سال 1844 کارل بنز در شهر کارلسروهه آلمان متولد شد. هنوز 2 سال بیش تر از عمر خود را نگذرانده بود که پدرش از دنیا رفت.کارل به نام پدرش نام خود را کارل فردریش بنز تغییر داد.
پس از فوت پدر زندگی رنگ و بوی سختی به خود گرفت ، به صورتی که مادر با کارهای سنگین مجبور به تهیه مایتایج اولیه زندگی بود. با وجود تمام مشقتها و سختی های پیش رو ، تحصیل برای کارل از اهمیت ویژه ای برخوردار بود.به همین دلیل بیشتر وقت خود را روی تحصیل و علم آموزی می گذراند.کارل در بهترین مدارس آن دوران مشغول به تحصیل شد. تنها 9 سال داشت که در سالن های سخنرانی دانشمندان زمان خود حضور میافت و به مباحث علمی گوش می داد.وی در این دوران به شدت تحت سخنرانی های فردیناند ردتنباخر قرار داشت. فردیناند کسی است که از وی به عنوان یکی از بنیانگذران مهندسی مکانیک یاد میشود.
اوایل جوانی ، کارل علاقه به رشته ی آهنگری را در خود پیدا کرد. اما دست تقدیر با مردم قرن های آینده همراه شد تا لذت بنز سواری را تجربه کنند.کارل مسیر زندگی اش را تغییر داد و تصمیم گرفت مثل پدرش مهندس لوکوموتیو شود.وی در تاریخ 20 سپتامبر سال 1860در در سن 15 سالگی درامتحان دانشگاه کارلسروهه برای رشته مهندسی مکانیک شرکت کرد و با قبولی در این آزمون اجازه ورود به دانشگاه را کسب کرد. وی در این دوره نیز از شاگردان بزرگ فردینان ردتنباخر به حساب می آمد. کارل فردریش بنز در تاریخ 9 جولای سال 1864 در حالی که تنها 19 سال سن داشت با مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه کارلسروهه فارغ التحصیل شد.
کارل بنز هر روز صبح با دوچرخه قدیمی پدر مسیر خانه تا دانشگاه را طی می کرد .در همین مسیر دوچرخه سواری بود که ایده ساخت ماشین شکل گرفت.وی در تمام طول مسیر رفت و آمد به ایده خود فکر می کرد و آن را می پروراند. بعد از پایان تحصیل کارل فردریش بنز به مدت 7 سال در کارخانههای مختلف به عنوان کارآموز مشغول به کار شد، اما نتوانست در هیچ کدام از آنها شغل همیشگی را پیدا کند. با این حال حضور در این شرکتها و شرکت در دورههای آموزشی آنها در کنار تجربهی کارهای مختلف، دید وسیع و تجربه گرانبهایی را در اختیارش قرار داد. در سال 1871 کارل بنز در حالی که تنها 27 سال سن داشت به همراه آگوست ریتر شروع به ساخت یک کارخانه کوچک آهن و کارگاه اهنگری کرد. سالهای اولیه کار نتایج کاملا نا امید کننده بود در این حال اگوست ریتر دیگر به کار علاقه نشان نمیداد؛ اما کارل بنز به کار امیدوار بود و کماکان به تلاش ادامه می داد.
در این وضعیت نامزد کارل بنز، برتا رینگر با جهیزیه خود سهم اگست ریتر را خرید. در شرایطی که کارخانه آهن و کارگاه اهنگری کارل بنز در شرایط بدی قرار داشت و آنها به سختی میتوانستند مخارج روزمره خود را تامین کنند. در این شرایط کارل توانست مدل های اولیه موتور خود را اختراع کند که این موضوع کمکی به سود اوری کارخانه انها کرد و کمی از مشکلاتشان کاست.
به مرور کارل بنز با ثبت اختراعات خود در خصوص مدل های مختلف موتور و ساخت موتورهای قویتر در کنار این موضوع که سود مناسبی را برای شرکت به همراه آورد توانست نامی نیز برای خود دست و پا کند. در اوایل دههی 1880 مشکلات دوباره به سراغ شرکت آنها آمد و بخاطر بدهیهای بانکی و فشارهایی که از بانکها بخاطر مخارج سنگین کارشان وارد میشد شروع به واگذاری سهام شرکتشان کردند. کار به جایی رسید که کارل بنز تنها 5% از سهام شرکت را دراختیار داشت و حتی دیگر به نظرات وی در طراحی محصولات شرکت نیز اهمیتی داده نمیشد همین موضوع باعث شد که در سال 1883، کارل بنز بطور کامل شرکتی که خود آن را تاسیس کرده بود را ترک کند.
کارل بعد از ترک کارخانه خود به کار مورد علاقه و سرگرمی دوران کودکیش یعنی تعمیر دوچرخه مشغول شد و یک مغازه برای تعمیر دوچرخه باز کرد و بعد از مدتی نیز کمپانی جدید تاسیس کرد و خیلی زود به موفقیت قابل ملاحظهای در ساخت موتورهای گازی ثابت دست یافت.
موفقیت کارل بنز در شرکت جدید کمک کرد تا وی بتواند بر روی رویای کودکیاش یعنی کالسکههای بدون اسب تمرکز کند. سرانجام کارل بنز رویای خود را در سال 1885 با ثبت بنز پتنت-موتورواگن به حقیقت تبدیل کرد تا نامش را در تاریخ صنعت خودر جاوان سازد و نوید شروع عصر طلایی جدیدی را بدهد. کارل بنز در تاریخ 19 ژانویه سال 1885 سه چرخهای را که با موتور گازسوز حرکت میکرد، به شماره ۳۷۴۳۵ در دفتر ثبت اختراعات آلمان، در شهر برلین ثبت کرد. این خودرو نخستین اتومبیل در صنعت خودروسازی بشمار میآید.
اولین خودروی تولید شده توسط کارل فردریش
کارل فردریش بنز تمام عمر خود را وقف صنعت خودرو و اتومبیل کرد و بدون شک عصر طلایی خودرو و بسیاری از تحولاتی که در قرن 20 میلادی به وقوع پیوست مدیون این مرد پرتلاش بوده است. شرکت خودروسازی که کارل فردریش بنز از خود به جای گذاشت در حال حاضی یکی از بزرگترین شرکت های خودروسازی در جهان است .کارل بنز سرانجام در تاریخ 4 آوریل سال 1929 و در 84 سالگی دیده از جهان فروبست.
گزارش: جواد آریانی
تاریخچه بنز در ایران
شرکت مرسدسبنز به دلیل کیفیت بالا و مهندسی دقیقی که در تولیداتش به کار میبرد، شهره عام و خاص است. مراکز تحقیقاتی این شرکت از خط تولیدهایش بزرگتر و بیشتر است.
طبق آمار، مرسدسبنز سال 2011 میلادی توانست 106.5 میلیارد یورو درآمد داشته باشد که از این رقم 5.6 میلیارد یوروی آن، سود خالص بود..
اساساً پیش از آنکه خبری از تولید پیکان در ایران باشد، ایرانناسیونال سابق اتوبوس 302 و شرکت خاور کامیون مرسدسبنز را تولید میکردند.
مرسدسبنز پیش از انقلاب ، 30 درصد از سهام موتور سازی تبریز «ایدم» را میخرد. به این طریق قصد داشت با تولیدات ایران بازار قاره آسیا و بخشی از آفریقا را تامین کند.
برخلاف تصور، اولین خودرویی که به ایران وارد شد، یک بنز 170 نبود. در حقیقت خیلی پیش از تولید این خودرو مظفرالدین شاه در سال 179 طی یکی از سفرهای خود دو دستگاه سواری رنو را با خود به ایران آورده بود. اطلاعات دقیقی درباره چگونگی حضور و واردات اولین مرسدسبنز به بازار ایران در دست نیست ولی گفته میشود نخستین دیدار ایرانیها با تولیدات این شرکت، حدود سالهای 1320 با نسل اول W15 موسوم به 170 آن هم در حد سه چهار دستگاه مخصوص دربار قاجار باشد.
به طور حتم اولین واردات انبوه مربوط به اتوبوسهای بود که سال 1332 وارد شده بودند. بعد از آن در دوره پهلوی اول، اینطور به نظر میرسد که سری جدیدتر W136 موسوم به 170V بیش از پیش مورد توجه دربار، ثروتمندان و افراد متمول جامعه قرار گرفت. نسخههای لیموزین و کروک این خودرو به عنوان نماد لوکسگرایی غربی شناخته میشد.
اواخر دهه 30 و شاید اوایل دهه 40 میلادی تحولیدر دنیای رابطه بنز و ایران شکل گرفت. چندین دستگاه از مدلهایPonton با کد W120 وW121 با نامهای معروف 180 و 190 وارد ایران شد. این سری از خودروها به دلیل امکانات خاص چون رادیو و صندلی چرم، بیاندازه با اقبال مشتری مواجه شد. مرسدسبنزهای 180 و 190 جزو قویترین مدلهای چهار درب خانوادگی این شرکت محسوب میشدند.
کمی بعد در سالهای 1344 به بعد تقریباً همزمان با بازارهای جهانی، عرضه نسخه W110 معروف بهFintailدر ایران نیز آغاز شد. مدلهای 190، 200 و 230 در این ایام پا به خاک ایران گذاشتند. فروش این خودروها فراتر از پیشبینیها بود.
به موازات عرضه این سری، بازرگانان ایرانی واردات مدلهای فوق لوکس W111 را نیز آغاز کردند. این خودرو در زمره نخستین تولیدات Sکلاس مرسدسبنز قرار میگیرد. 230S و 230SE در این دوره آمدند و ماندند.
در دهه 40 شمسی، ایرانیهایی با درآمد اندک شاید سراغ رنو و ولوو میرفتند. وضعیت مالیاشان که بهتر بود خودروهای آمریکایی چون شورولت، کادیلاک و فورد را میخریدند. خواص نیز فقط سراغ مرسدس میروند.
بعد از فینتیل، دوران طلایی W115 آغاز شد. در اواخر دهه 40 بود که سیل 230ها و 240ها و 280ها روانه ایران شد. از تهران تا شهرستان. شهرت این خودرو به طرز باورنکردنی در حال شیوع بود. بسیاری از افراد معمولی جامعه نیز نخستین بنزی که خریدند این مدل بود.
در همین سالها اگر کسی وضعیت مالی بهتری داشت، سراغ گزینهای چون W108 میرفت. یک لوکس واقعی. نسخه مشهور 300SL با آن کیفیت مثالزدنیاش در این تاریخ وارد بازار شد.
با شروع دهه 50 شمسی، مرسدس دیگر یکهتاز کلیه بازارهای جهانی بود. اگرچه در آن ایام جنرال موتورز آمریکا بزرگترین خودروساز دنیا بود ولی ستاره نقرهای آلمان اعتباری بینظیر برای خودش دست و پا کرده بود. 280E، 230CE، 240D و سری کمیاب 280TE در این تاریخ به بازار متوسط ایران عرضه شد. در آن سو نسخههای لوکس W116 با نامهای معروفی چون 280SE، 350SE و نمونه رویایی 450SEL نیز زیر پای خواص دیده شد. بد نیست بدانید مرسدسبنز در دهه 70 میلادی از ترمزهای ABS برای خودروهایش استفاده میکرد.
تردیدی نیست که آغازگر دوران مدرن بنز، W124 یا اولین تولیدات کلاس E بود. مرسدسبنز در دهه 80 میلادی از سیستم 4WD (چهار چرخ متحرک) یا همان دو دیفرانسیل براس Eکلاسهای سری 4Maticبهره میبرد.
بعد از انقلاب شرایط برای خرید مدلهای لوکس چندان محیا نبود ولی با خروج محصولات آمریکایی از بازار ایران، شرایط برای اروپاییها محیا شد. کم اینکه در دوره جنگ بازار خودروهای ژاپنی و کرهای نیز قدری قوت گرفته بود.
با شروع دهه 90 میلادی، در دورهای که Eکلاسهای 91 و 92 با بهترین کیفیت و امکانات تولید میشدند، کسی رغبتی به خرید آن نداشت. مردم ترجیح میدادند از انواع اوپل کورساها، فولکس گلفها بهره ببرند تا زیر هزینههای کمرشکن نگهداری چیزی چون بنز قرار بگیرند.
روند رو به رشد واردات بنز در سالهای دهه 70، روندی مستقیم را در پی گرفت. مشتری ستاره نقرهای کم شد و فقط آنها که از قدیم بنزسوار بودند و پولش را داشتند سراغش میرفتند.
با بهبود شرایط اقتصادی، مرسدسبنز بر آن شد تا رابطهاش را با بازار پرسود ایران از سر بگیرد. سال 1380 مذاکرات اولیه آغاز شد و سرانجام در سال 1381 شرکت ستاره ایران به نمایندگی از دایلمر (مالک برند بنز) در ایران فعالیت خود را شروع کرد.
در سال 1385 ایران خودروییها توسط زیرمجموعهاشان تاپ خودرو، حتی تولید Eکلاس را نیز در برنامه قرار دادند.
تاپ خودرو ساخت و عرضه دیگر مدلهای این شرکت مانند کامیون، مینیبوس، آمبولانس و خودروی آتشنشانی را نیز در برنامه داشت. آمار نشان میدهد هر خودروی مرسدسبنز Eکلاس در ایران تولید میشد، شامل هزار و ۷۴۴ قطعه منفصله وارد کشور میشد. آن زمان قیمت خودروهای مرسدسبنز Eکلاس بین ۶۰ تا ۱۷۰هزار یورو اعلام شد.
پس از آنکه ایرانخودرو خط تولید مرسدسبنز Eکلاس را جمع کرد، تولید RD و بعدها با اسم دیگرشRoaرا روی همان تجهیزات ادامه داد. این بدان معنا بود که نه ایرانخودرو و نه مرسدسبنز برنامهای برای همکاری مجدد ندارند.
از آن ایام به بعد عرضه رسمی مرسدسبنز متوقف شد ولی نمایشگاهداران و واردکنندگان، جدیدترین محصولات این شرکت را با قیمتهایی کنترلنشده و کهکشانی به بازار عرضه کردند. مشتری مرسدسبنز محدود به افرادی شد که از نظر طبقه اجتماعی غیر قابل مقایسه بودند.
شرکت بنز در ادامه سهام ستاره ایران را در مقابل حدود یک میلیون دلار به ایران خودرو می فروشد و با این کار تولید سواری بنز در ایران رو به خاموشی میرود. سپس، تولید کامیونهایی با ظرفیت بیشتر از 20 تن و سه محور در ایران متوقف میشود.
اواسط سال جاری بود که عنان قیمتگذاری خودرو از دست همه در رفت. از پراید گرفته تا مازراتی. بحران نرخ ارز در تابستان، معضل را دوچندان کرد. دلار، به سختی به دست مشتری واقعیاش میرسید ولی واردکننده با ارز دولتی خودرو میخرید ولی با ارز آزاد آن را در بازار میفروخت. از سویی دیگر انتقادات نسبت به لوکسگرایی و اشرافیت ناگهانی عدهای از مردم، بالا گرفته بود. انواع پورشهها و بنزها و مازراتیها در حالی میآمدند و میرفتند که قیمت خودرویی مثل پراید روز به روز افزایش مییافت. تا اینکه سرانجام در دی ماه سال جاری قانون ممنوعیت واردات خودروهای خارجی با حجم موتور بالای 2500 سیسی ضمانت اجرایی گرفت.
اولین مدل بنز از یک کلاس لوکس در ایران
عصر خودرو- در سریالهای تاریخی که این روزها از صداو سیما و یا شبکههای خانگی پخش میشود مرسدس بنز ۶۴ سالهای حضور دارد که به گفته مالک آن یکی از نمونههای سالم این مدل در کشور است.
، این بنز 170 مشکی با مدل 1952 یکی از مدلهای سالم این خودرو در کشور است که در سریالهای معمای شاه (خودروی دکتر وزیری)، سریال شهرزاد و دندون طلا ایفای نقش کرده است.
مالک این خودرو این بنز را یکی از نمونههای بسیار سالم در ایران ذکر کرده و میگوید که تمامی قطعات این خودرو اصلی بوده و هیچگونه قطعات غیر فابریک برای بازسازی آن استفاده نشده است.
مرسدس بنز 170 اس که در سال 1949 معرفی شد نسخه 4 سیلندر مسافرتی این خودرو محسوب میشد که با تجهیزاتی بیشتر و اتاقی لوکستر روانه بازار شده بود. درواقع مدل 170 اس را باید اولین سری از کلاس لوکس و تشریفاتی مرسدس بنز دانست که در ابتدای دهه 50 به بازار معرفی شده و در آن دوران سطح بالایی از راحتی و کیفیت را عرضه می کرد.
دراین مدل چرخهای جلو با استفاده از فنر و جناغی دو قلو با میله پایدارساز متصل شده بودند، که این بر خلاف ترتیب ساده صفحات فنری مدل 170وی بود.
این خودرو از سال 1949 تا سال 1952 میلادی تولید شد و دارای حجم موتور 1700 سیسی و حداکثر سرعت 122 کیلومتر بر ساعت است.