یزدفردا"روزی که مجلس خبرگان رهبری که آغازین سالهای حیاتش را میگذراند باید جانشینی برای امام خمینی رحمه الله علیه، انتخاب می کرد. آزمونی بس سنگین و دشوار در اولین دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی.
جلسه مجلس خبرگان رهبری که بلافاصله بعد از فوت بنیانگذار کبیر انقلاب برگزار شد به مثابه اکثر جلسات مجلس خبرگان در همه سالهای بعد از آن روز محرمانه بود و پر از ناگفتهها.
ناگفتهها و محرمانههایی، که تنها میتوان آنها را از میان مرور خاطرات نمایندگان دوره اول مجلس خبرگان جستجو کرد، ناگفتههایی از جنس موافقتها و مخالفتها با شورایی شدن رهبری یا معرفی مرحوم قمی از سوی آیتالله خامنهای یا آیتالله گلپایگانی از سوی جامعه مدرسین به عنوان گزینههای دیگر رهبری فردی.
غروبی سخت رسید!
غروب سیزدهمین روز خرداد، نقطه شروعی برای آزمون سنگین خبرگان بود، روزی که با اعلام خبر رحلت امام خمینی از سوی حاج احمدآقا به چند نفر از اعضای مجلس خبرگان که برای عیادت به دیدار امام آمده بودند، بار سنگین انتخاب جانشینی بر دوش نمایندگان مجلس خبرگان نهاده شد تا هر یک از اعضا با هر کلام و انتخاب خود، نقشی ماندگار برای آینده و امنیت کشور رقم بزنند.
آیتالله محمد مومن که در مجلس اول خبرگان سمت منشی هیئت رئیسه را به عهده داشته، در مورد لحظه ارتحال امام و تماس با اعضای خبرگان این گونه روایت میکند:«از من که منشی اعضای هیات رئیسه خبرگان بودم، خواستند تا با استفاده از تلفن دفتر حضرت امام با کلیه اعضای خبرگان در سراسر کشور تماس گرفته و آنها را به یک جلسه فوقالعاده در مجلس شورای اسلامی برای ساعت هشت صبح فردا، دعوت کنم و در عین حال قرار نبود خبری درباره حال حضرت امام داده شود. این تماسها با توجه به این که تلفن تمامی اعضا را داشتیم تا دقایقی پس از اذان مغرب به طول انجامید و ما پس از ادای نماز، غمگین و ناراحت در بیت امام(ره) نشسته بودیم که حاج احمدآقا (ره) خبر فوت امام را دادند.»(1)
اولین مجلس خبرگان در آستانه انتخابی بزرگ
7 صبح روز 14 خرداد سال 68، رادیو با اعلام خبر رحلت امام خمینی، مردم را در بهت از دست دادن رهبرشان فرو برد، بهتی که در میان تمامی اعضای خبرگان که از سراسر کشور خود را برای شرکت در جلسه اضطراری به تهران رسانده بودند، موج میزد.
آیتالله سیدجعفر کریمی از اعضای دوره اول مجلس خبرگان رهبری در تشریح این لحظات میگوید:«پس از تلاوت قرآن و قرائت حمد و سوره برای روح ملکوتی امام، دو پاکت سر به مهر که هر یک حاوی نسخهای از وصیت نامه الهی -سیاسی امام بودند و یکی به آستان قدس رضوی و دیگری در مجلس شورای اسلامی به امانت سپرده شده بودند، باز شدند. قرار بود وصیتنامه را مرحوم آسیداحمد آقا بخوانند که از شدت تأثر نتوانستند و قرائت وصیت نامه به عهده آیت الله خامنه ای گذاشته شد.»(2)
خبرگان در گیر و دار تصمیم برای شورای رهبری یا رهبری فرد؟
پس از آنکه وصیت نامه امام از طرف رئیس جمهوری وقت، آیت الله خامنه ای قرائت شد، بعد از وقفه ای کوتاه برای نماز، نوبت به همان انتخاب مهم رسید؛« شورای رهبری یا رهبری فردی؟»
سوالی که تمام ثانیه های جلسه عصر را احاطه کرده بود، برخی دلایلی همچون نیاز به تصمیم گیری جمعی برای امور مملکت را به عنوان لزوم تأیید شورای رهبری نام میبردند و برخی هم از بیم اختلاف در شورای رهبری سخن میگفتند.
هاشمی رفسنجانی که در آن برهه نائب رئیس اول آیت الله مشکینی در مجلس خبرگان بود، در کتاب خاطراتش به نام «بازسازی و سازندگی» در تشریح این بخش از مذاکرات مجلس خبرگان که به صورت جلسه غیرعلنی برگزار شد و هنوز هم مسائل مطرح شده در این جلسه به صورت محرمانه باقی مانده است، می نویسد: «صحبتهای زیادی شد. بعضیها طرفدار رهبری شورایی و بعضی خواهان رهبری فردی بودند. بعضی آیتالله خامنهای و بعضیها آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی را مطرح کردند و برای شورا هم اسمهایی برده شد.»
چه کسانی در لیستهای شورای رهبری بودند؟
پیش از تغییر اصل و صد هفتم قانون اساسی که به انتخاب رهبری میپرداخت، این موضوع مطرح بود که اگر در میان افراد واجد شرایط رهبری به شرح مذکور در قانون اساسی، فردی واجد همه شرایط بود، همان شخص برای رهبری انتخاب شود، وگرنه از میان واجدین نسبی شرایط عمومی، سه نفر که نسبت به دیگران امتیازات بیشتر دارند به عنوان شورای رهبری انتخاب شوند.
این نکته موجب شد تا در ابتدای بررسی جانشین رهبری و پیش از تعیین گزینه شورای رهبری یا رهبری فردی، برخی به بیان لیستهایی برای شورای رهبری به شرح زیر بپردازند.
تركیب اول:آیت الله خامنه ای،آیت الله مشكینی و آیت الله موسوی اردبیلی
تركیب دوم:آیت الله خامنه ای،آیت الله مشكینی،آیت الله موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و سید احمد خمینی
تركیب سوم:آیت الله خامنه ای، آیت الله مشكینی،آیت الله موسوی اردبیلی،آیت الله فاضل لنكرانی،آیت الله عبدالله جوادی آملی.
البته آیت الله هاشمی نیز در خاطرات خود در این رابطه نوشته است: «قبلا در مشورتهای سران قوا و جمعی دیگر از بزرگان به این نتیجه رسیده بودیم که شورایی مرکب از آیات خامنهای، موسوی اردبیلی و مشکینی رهبری را به عهده بگیرند.»
سرانجام به دلیل مخالفت اکثریت خبرگان با شورای رهبری، هیچ یک از لیست های ذکر شده، رنگ واقعیت نگرفتند.
موافقان و مخالفان شورایی شدن رهبری
در جلسه عصر و به منظور انتخاب جانشین رهبری، اولویت با تعیین یکی از دو مدل رهبری بود؛ شورای رهبری یا رهبری فرد.
در این میان بنابر گفته حائری شیرازی، آیت الله خامنه ای جز دسته موافقان شورای رهبری بودند(3)، نکتهای که هاشمی رفسنجانی نیز بر آن مهر تأیید زده است: «اولین بحث ما این بود که شورا باشد یا فرد. ما که جزو هیاترئیسه خبرگان بودیم و باید برنامهها را تنظیم میکردیم، نظر ما این بود که شورایی باشد و شورای سهنفره را در نظر گرفتیم که آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله موسوی اردبیلی بودند. نظر جامعه مدرسین روی آیتالله گلپایگانی بود و فرد را پیشنهاد دادند. یک بحث جدی داشتیم و وقت زیادی از جلسه را گرفته بود که فرد یا شورا باشد. این در اختیار ما بود و باید انتخاب میکردیم. فرد 45 رای و شورا 35 رای آورد. نظر آیتالله خامنهای روی شورا بود و سخنرانی خوبی هم کردند و توضیح دادند که شورا لازم است، اما وقتی که رای گرفتیم، اینگونه شد. اگر روزی قرار باشد که دوباره رهبری را انتخاب کنیم، بحث میکنیم که فرد یا شورا باشد. در اینجا مشکلی نداریم. من طرفدار شورا بودم و همان نظرم مانده است. قاعدتا نظر آیتالله خامنهای هم همان است، ولی چون خبرگان رای داده، فعلا این است. بعدا باید شرایط را ببینیم.»(4)
همچنین هاشمی در کتاب خود نیز به موافقت آیت الله خامنه ای با شورای رهبری اشاره کرده و نوشته است که «خود ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند من با رهبری شورایی مطابق قانون اساسی موافقم و با رهبری فردی مخالفم. پس چگونه نامزد بشوم؟»
در میان موافقان رهبری فرد و در واقع مخالفان شورای رهبری نیز در جلسه به نطق پرداختند. حائری شیرازی که در آن زمان ردای موافقت با رهبری فردی را بر تن کرده بود، در رابطه با بحث و جدل میان موافقان و مخالفان رهبری فردی میگوید: « آن روز من صحبت کردم به عنوان مخالف، بعد از من یک موافق رفت، موافق به جای اینکه دلیل بیاورد شروع کرد به قسم دادن خبرگان، ایشان دلیلی نداشت برای حرفهایی که می زد.»
پس از رأی گیری و با موافقت اکثریت اعضای حاضر در مجلس خبرگان، شورای رهبری رد و رهبری فرد در دستور کار جلسه خبرگان برای انتخاب جانشین رهبری قرار گرفت.
آیت الله گلپایگانی گزینه جامعه مدرسین برای رهبری
هاشمی که هر از گاهی به کنایه از محرمانه ماندن جلسه انتخاب رهبری یاد میکند، در قسمتی از خاطراتش از آیت الله گلپایگانی به عنوان گزینه جامعه مدرسین برای رهبری فردی نام میبرد.
او در کتاب خاطراتش نوشته است: «ابتدا به پیشنهاد اعضای جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] که عضو مجلس خبرگان بودند، آیتالله گلپایگانی مطرح شد. حدود ۱۴ نفر به ایشان رای دادند.» و سرانجام پس از رأی گیری در مورد رهبری آیت الله گلپایگانی به عنوان گزینه جامعه مدرسین، این بار آیت الله خامنه ای به عنوان گزینه رهبری مطرح شد.
این 14 نفر که میتوان از آنها به عنوان یکی از نقاط خاکستری آن برهه از تاریخ خبرگان یاد کرد، در هر دورهای از تاریخ سیاسی کشورمان مورد بحث و جدل گروههای سیاسی قرار گرفتهاند، چه آنکه روزی هاشمی رفسنجانی در اینستاگرام خود در لفافه به منتقدانش اشاره میکند که «عده ای هنوز دنبال برنامه های قدیمی خود هستند؛ همان ها که سال ۶۲ مقابل ریاست آیت الله مشکینی بر خبرگان ایستادند و مقابلش کاندیدا آوردند و بعد از ارتحال امام هم دنبال انتخاب رهبری غیر از "آقا" بودند و قبل از طرح نام ایشان، آیت الله گلپایگانی را برای رهبری کاندید کردند ولی ناکام ماندند!»
منتقدان هاشمی اما معتقدند که وی تلاش دارد با روایت هایی که بیان می کند اینگونه جلوه دهد که 14 نفری که به آیت الله گلپایگانی رای دادند مخالف رهبری آیت الله خامنه ای بودند.
مخالفت آیت الله خامنهای با رهبر شدنش
آیت الله خامنه ای که خود مخالف رهبری فردی و موافق رهبری شورایی بود، پس از آنکه به عنوان گزینه رهبری مطرح شد، به عنوان تنها مخالف رهبریش سخن گفت، نکته ای که با مخالفت اعضای خبرگان مواجه شد.
آیتالله حائری شیرازی عضو سابق مجلس خبرگان نیز در نشستی به بیان ناگفتههایی از جلسه انتخاب رهبری پرداخت و در رابطه با مخالفت آیتالله خامنهای با مطرح شدنش به عنوان گزینه رهبری اینگونه روایت کرد:«تا گفتند رهبری فردی یکی از این خبرگان اسم رئیس جمهور را آورد و گفت ایشان، چون اینهایی هم که شورایی می گفتند اسم ایشان را هم در قضیه می آوردند، یکدفعه ایشان بدون وقت گرفتن و بی قانون آمدند پشت تریبون، رنگ ایشان سرخ شده بود، گفت می دانید می خواهید چه بر سر من بیاورید؟ التهاب شدید داشت، یکدفعه شورای نگهبانی ها گفتند آقا جان چرا جلوی اجرای قانون را می گیرید؟ ایشان چیزی نگفت. رفت سر جایش نشست.»
مرحوم آیت الله آذری قمی؛ گزینه پیشنهادی آیت الله خامنهای برای رهبری
همچنین آیت الله امامی کاشانی نیز در برنامه تلویزیونی شناسنامه به بیان روایتی از این مخالفت پرداخت و از اصرار آیت الله خامنهای بر قبول نکردن مسئولیت رهبری و همچنین مطرح کردن مرحوم آذری قمی از بنیانگذاران جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان گزینه رهبری روایت می کند. «شخص مقام معظم رهبری میگفتند نه و روی این صحبت خود اصرار داشتند و از آن طرف روی انتخاب مرحوم آذری قمی اصرار داشتند. حتی بین آقا و آقای آذری صحبتهایی هم رد و بدل شد اما در نهایت مجلس به مقام معظم رهبری رای داد.»
وقتی خاطره گویی هاشمی فضای خبرگان را آرام کرد
در تکاپوی نمایندگان خبرگان رهبری برای انتخاب جانشین رهبری و مخالفت آیت الله خامنهای با معرفیش به عنوان رهبر آینده کشور، آیت الله هاشمی به ذکر خاطرهای از ایشان پرداختند، خاطره ای که موجب آرام شدن فضای ملتهب مجلس و آیت الله خامنه ای شد.
بنابر گفته حائری شیرازی در زمان بررسی آیت الله خامنهای به عنوان گزینه رهبری، اقایان شبستری و معصومی نامهای به هاشمی رفسنجانی دادند تا او به بیان صحبتهای امام خمینی در مورد آیت الله خامنهای بپردازد.
حائری شیرازی در این رابطه میگوید: «برغم این نامه، اقای رفسنجانی از انجام این کار (به دلیل مخالفت آیت الله خامنه ای) اجتناب کرد. پس از آن آیت الله شبستری در خصوص این اقدام اقای هاشمی رفسنجانی اعتراض کرد که اقای رفسنجانی نیز در پاسخ گفت به دلیل مخالفت اقای خامنه ای موضوع را اعلام نکردم.»
در نهایت اقای هاشمی رفسنجانی اعلام کردند که امام خمینی(ره) در یک جلسه عمومی و یکبار نیز در یک جلسه خصوصی به بنده فرمودند که اقای خامنه ای بهترین فرد برای رهبری انقلاب اسلامی است.
رأی گیری خبرگان و انتخاب آیت الله خامنهای به عنوان دومین رهبر نظام جمهوری اسلامی
سرانجام پس از بحث بسیار و جلسهای طولانی اعضای خبرگان در 14 خرداد سال 68، نوبت به رأی گیری بر سر رهبری آیت الله خامنهای رسید.
در این میان عده ای نیز لزوم مرجع بودن جانشین رهبری را مطرح کردند، شبههای که بنابر گفته آیت الله سید جعفر کریمی عضو سابق مجلس خبرگان، پس از آنکه هاشمی رفسنجانی خاطرهای را از امام مبنی بر اینکه «آقایان به دنبال مجتهد صاحب رساله و سرشناس که عده ای مقلد داشته باشد نباشند بلکه مجتهد بودن و مدیر و مدبر و شجاع و توانمند بودن برای اداره کشور مانند آقای خامنه ای کافی است.» نقل کردند، تا حدودی این شبهه رفع و رجوع شد.
آیت الله محمد مومن در رابطه با رأی گیری برای رهبری آیت الله خامنهای اینگونه روایت میکند: «رایگیری به صورت قیام و قعود نبود، بلکه رای مخفی بود و باید در گلدانها ریخته میشد. رای را که شمردند به نظرم چهار پنجم حاضران و شاید بیشتر از آن به ایشان رای دادند، تعداد بسیار معدود رای منفی بود که آن هم احتمالا به دلیل سوالات مطرح شده درباره مرجعیت رهبری بود. وگرنه بیشتر از دوسوم کل اعضای مجلس خبرگان رای به رهبریت آقای خامنهای دادند. به این ترتیب طبق قانون، رهبریت ایشان محرز شد. این انتخاب در کوتاهترین زمان و در شرایطی که هنوز 24 ساعت از فوت حضرت امام نگذشته بود، صورت گرفت و در روز 14 خرداد 1368 این کار انجام شد.»
البته هاشمی رفسنجانی که ریاست این جلسه مهم را به عهده داشت نیز در کتاب خاطرات خود، به رأی 60 نفر موافق از 74 عضور حاضر در آن جلسه خبرگان سخن به میان آورده است.
سرانجام نمایندگان مجلس خبرگان پس از یک روز پر التهاب آیت الله خامنهای را به عنوان جانشین امام خمینی انتخاب و معرفی کردند.
ادامه مسیر خبرگان برای انتخاب جانشین
مجلس خبرگان پس از عبور از آن تجربه انتخاب جانشین رهبری، اکنون با آمادگی بیشتری در این مسیر گام برمیدارد، به نحوی که براساس گفته حجت الاسلام هاشم زاده هریسی به خبرآنلاین، کمیسیون اصل 109 در مجلس خبرگان به بررسی نامزدهای رهبری میپردازد و بر همین اساس این کمیسیون در تلاش است تا «در سراسر ايران و حتي خارج از ايران، هر کسي را که از شرایط و استعداد رهبري برخوردار باشد و ميتواند نظام اسلامي را با قدرت و صحت رهبري کند، شناسايي نمايد و کار اين کميسيون اين است که اينکه علم، سياست و مديريت کدام يک بيشتر است و اينها را با اولويت بندي مشخص کند تا در روز مبادا مطرح شوند و نهايتا يکي از آنها انتخاب و به جامعه معرفی شود.»