زمان : 11 Ordibehesht 1395 - 22:15
شناسه : 121768
بازدید : 13890
نامه سرگشاده به رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی یزد نامه سرگشاده به رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی یزد مهران فاطمی شهروند یزدی

بسمه تعالی
برادر بزرگوار جناب آقای نصیرزاده
رییس محترم سازمان مدیریت و برنامه ریزی یزد
سلام علیکم
احتراما،ضمن تقدیر و تشکر از اقدامات ارزنده سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ، اهتمام ویژه و همراهی های استاندار معزز یزد ، سایر مسوولین و کارشناسان ارجمند دستگاههای اجرایی در راستای راه اندازی و فعالسازی ستاد راهبردی اقتصاد مقاومتی و کارگروههای مربوطه،توجه جنابعالی را به چند نکته جلب می نمایم.
 امیدوارم این نکات برای جنابعالی که خود الحمدلله از اساتید اهل فن و خبره در حوزه اقتصاد بویژه اقتصاد اسلامی هستید مثمر ثمر واقع گردیده و کمک ناچیزی به پیشبرد اهداف ستاد راهبردی اقتصاد مقاومتی در این زمینه باشد.
توفیقات روز افزون شما را از خدرگاه خداوند متعال مسئلت می نمایم.
نکته اول:
ضرورت دارد این سوال دائما ذهن مسوولین و اعضای ستاد راهبردی اقتصاد مقاومتی استان را درگیر خود نماید که:" به راستی چنانچه سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبرمعظم انقلاب اسلامی، ابلاغ نمی‌شد و امسال نیز به عنوان «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری نمی‌ گردید، تغییری در برنامه‌ها و پروژه‌های اقتصادی ایجاد می‌شد؟ آیا واقعا این پروژه‌ها و برنامه‌ها، در ستاد راهبردی اقتصاد مقاومتی تصویب شده یا همان برنامه‌های اولویت‌دار ، متعارف و روزمره استان است که صرفا با رنگ  اقتصاد مقاومتی منتشر خواهد شد؟"
نکته دوم:
ضروررت دارد که یک سری شاخص هایی برای ارزیابی و اندازه گیری عملکرد استان در عرصه ی تحقق دکترین اقتصاد مقاومتی به عنوان یک دریافت جدید و یک نظریه ی جدید اقتصادی ایجاد شود. این کار طبیعتاً باید مبتنی بر داده ها و اطلاعات و سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی باشد و همچنین قابلیت نشان دادن واقعیت ها و پیشرفت ها را در استان داشته باشد.البته رهبری عزیز در سخنرانی نوروزی خود ده محورمهم و اساسی  را عنوان فرمودند که از همین ده محور می توان برخی از این شاخص ها را استنتاج و استخراج کرد.
نکته سوم:
از جمله مختصات ویژه ستاد راهبردی یا همان قرارگاه فرماندهی اقتصاد مقاومتی، این است که هم صبغه راهبردی داشته و هم صبغه مدیریتی و عملیاتی داشته باشد به تعبیر دیگر، فلسفه ی تشکیل قرارگاه این است که راهبرد، مدیریت و عملیات به طور همزمان و توأمان هم پوشانی داشته باشد و عناصر راهبردی ، عناصر مدیریتی و عناصر عملیاتی در کنار همدیگر بتوانند همزمان موانع و مشکلات را  حل نمایند. با این نگاه ،طبیعتاً در این قرارگاه  باید هم بخش خصوصی ، هم بخش تعاونی و هم بخش دولتی حضور داشته باشند، منتها ترکیب ستاد بیشتر از عناصر و نیروهای دولتی شکل گرفته است.
نقش مجموعه های موثری چون،بسیج با آن ظرفیت عظیم مردمی و تجربه های موفق در حوزه اقتصاد مقاومتی ،رسانه ها ، اتاق تعاون،نظام مهندسی ها بویژه نظام مهندسی معدن بعنوان یک مزیت برتر منطقه ای ، احزاب و تشکلهای سیاسی، ،خانه کارگر،مجموعه های مردم نهاد، اشخاص حقیقی و با تجربه همچون استانداران قبلی،نمایندگان ادوار مختلف مجلس،اساتید برجسته و پیشکسوت و ... دیده نشده است.
ضمنا جایگاه مناسبی برای معاونت اقتصادی استانداری دیده نشده است مضاف بر اینکه مشخص نیست نسبت کارگروه مردمی کردن اقتصاد با مجموعه معاونت عمرانی استانداری چیست؟ آیا بهتر نبود که این کارگروه به معاونت اقتصادی استانداری محول می شد و نماینده معاونت عمرانی عضو کارگروه می شد؟
در ارتباط با کارگروه دانش بنیان کردن اقتصاد جا داشت که رییس دانشگاه یزد بعنوان رییس کارگروه و پارک علم و فناوری بعنوان دبیر و اداره کل صنعت و تجارت بعنوان عضو معرفی می گردید تا سلسه مراتب علمی و دانشگاهی رعایت می گردید.
همچنین ضرورت دارد نمایندگان دستگاهها و نهادها ،نماینده واقعی آن مجموعه باشند بعنوان مثال نماینده دانشگاه یزد در صورتی می تواند نماینده واقعی دانشگاه باشد که کارگروه تخصصی اقتصاد مقاومتی در دانشگاه با حضور سلایق مختلف در دانشگاه شکل گرفته باشد وآن نماینده صرفا برایند فکری کارگروه تخصصی را آنجا منتقل نماید نه افکار شخصی خود را در جلسه مطرح نماید در خصوص سایرمجموعه ها و دستگاهها هم بدینگونه خواهد بود.
همچنین به نظر می رسد از افراد منتقد دولت ، اما دلسوزدر این کارگروهها استفاده ای نشده است که ضرورت دارد از وجود انها نیز در بدنه کارگروهها استفاده شود تا حداکثر هم افزایی و خرد جمعی برای نیل به اهداف والا شکل گیرد.


نکته چهارم:
مدیریت وفرماندهی کردن، نیازمند داشتن «اطلاع و تحلیل دقیق» از «وضع موجود» و ترسیم درست «وضع مطلوب» در این جنگ اقتصادی است، برای این کار داشتن «یک مرکز رصد»، اولین گام اقدام و عمل به حساب می‌آید. رصد و دیده بانی موانع و مشکلات اقتصادی و یا چالش ها ، فرصت ها و تهدید هایی که در عرصه ی اقتصادی که ما با آن روبرو هستیم یکی از وظایف خطیر این مرکز خواهد بود در همین راستا باید تلاش لازم برای «تشکیل بانک‌های اطلاعات اقتصادی» متشکل از اطلاعات نهادهای اقتصادی گمرک، بانک، بورس، بیمه و ... به عمل آید .
همچنین در حال حاضر ،برخی نهادهای اقتصادی ، فعالیت‌شان همسوی با اهداف اقتصاد مقاومتی نیست و به تعبیر دیگر در این جنگ اقتصادی، در حال «خـودزنی» هستند، اینها را باید شناسایی و مدیریت کرد، این کار نیز وظیفه «مرکز رصد» خواهد بود، به تعبیر رهبر عزیز انقلاب اسلامی؛ «دستگاه‌ها، سیاستهایی دارند، کارهایی دارند، کارهای متعارف و معمولی دارند؛ نقش فرماندهی این است که ملاحظه کند ببیند کدام‌یک از این کارها در چهارچوب سیاست اقتصادی می‌گنجد، و کدام نسبت به اقتصاد مقاومتی بی‌تفاوت است، و کدام ضدّ اقتصاد مقاومتی است. اینها باید سنجیده بشود؛ آن دسته‌ اوّل تقویت بشود؛ دسته‌ دوّم، حتّی‌المقدور کشانده بشود به سمت اقتصاد مقاومتی؛ دسته‌ سوّم به‌طور کامل جلوگیری بشود».
همچنین«بخش تولید» ستون فقرات اقتصاد مقاومتی است که در سال‌های گذشته با ناملایمت‌های فراوانی دست و پنجه نرم کرده و امروز نیز واحدهای تولیدی حال و روز خوشی ندارند، اینکه در بخش تولید استان دقیقاً چه خبراست؟، کدام بخش‌ها نیازمند دست‌گیری فوری‌اند؟، کدام بخش‌ها توان ادامه فعالیت دارند؟ و ... نیازمند رصد دقیق و موشکافانه است. لذا در یک جمله باید گفت اقتصاد مقاومتی برای تحقق اهدافش، «مرکز رصد» می‌خواهد.
نکته پنجم:
به نظر می‌رسد مجموعه های اداری ما دچار دو آسیب خطرناک شده‌اند:
برداشت‌های متعدد، متنوع و متناقض و شخصی از اقتصاد مقاومتی براساس محیطی که خود قانونمند کرده‌اند. متاسفانه در سال جدید این برداشت‌های متناقض و تفسیر رو به گسترش است تا جایی که انسان تصور می‌کند اقتصاد مقاومتی به یک ژست گفتمانی در میان مسوولین تبدیل شده است نه اقدام و عمل.
 آسیب دوم ،ویروس متورم اسناد و برنامه‌هاست. مسوولین عادت کرده‌اند برنامه بنویسند، اجرا نکنند و باز برنامه بنویسند و همه خوشحال باشند که موجب تحقق اقتصاد مقاومتی در اقدام و عمل شده‌اند. جالب اینکه برنامه‌ها از اعتبار می‌افتد اما مدیران همچنان بدان پای بند هستند و باز اجرا نمی‌شود اما دوباره برنامه‌ریزی و نوشته می‌شود(!)
جا دارد که دقت لازم بعمل آید تا این آسیب ها شامل حال ستاد راهبردی اقتصاد مقاومتی استان نگردد و از برداشت‌های شخصی و سلیقه ای از اقتصاد مقاومتی و تورم برنامه و ابلاغیه خارج شده و به سمتی حرکت شود که سیاست‌های ابلاغی و منویات مقام معظم رهبری، ستاد را به آن سمت هدایت می‌کند.
نکته ششم:
به نظر می رسد ذیل تشکیل این کارگروهها ،دستگاههای متولی بایستی آرایش جهادی و انقلابی بخود گرفته و به گونه ای آمادگی در خود ایجاد نمایند تا از عهده اجرای آگاهانه ، صحیح ، بهنگام و جهادی کار برآیند.مثلا بعنوان مثال،اگر فقط هر دستگاه در حوزه پشتیبانی و کارکنان خود به گونه ای برنامه ریزی نماید تا خرید کالای ایرانی در مجموعه اداری، خانواده  و اطرافیان بعنوان یک ارزش دینی و ملی تلقی گردد خود یک نهضت و حرکت بسیار ارزشمندی در راستای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی خواهد بود. البته این حداقل کاری است که دستگاهها می توانند انجام دهند.
نکته هفتم:
جا دارد ستاد راهبردی به طور فصلی گزارش اقدامات خود را در رسانه ها بویژه رسانه ملی با حضور کارشناسان و اصحاب فن ارائه و به نقد و بررسی بگذارد تا ضمن در جریان قرارگرفتن افکار عمومی،معایب و نواقص کار مشخص و راهکارهای لازم برای مرتفع شدن آنها مشخص گردد.به هر حال بسیار ضرورت دارد که مردم احساس کنند مسوولین استان امر رهبر معظم انقلاب اسلامی را بسیار جدی گرفته و مخلصانه ، مومنانه و مجاهدانه در حال پیگیری آن هستند و قطعا در صورت ایجاد این احساس حداکثر همراهی لازم را خواهند نمود.
از اینکه مصدع اوقات جنابعالی شدم صمیمانه پوزش طلبیده و مجددا بعنوان یک شهروند یزدی ،زحمات و تلاشهای شمارا پاس داشته و برایتان آرزوی توفیق و بهروزی دارم. قطعا نکات دیگری نیز وجود دارد که در نامه های بعدی خدمتتان تقدیم می گردد.
والسلام علی من اتبع الهدی
عزیز و پیروز و سربلند باشید

 11/ 2/سال اقتصاد مقاومتی،اقدام و عمل
رونوشت :استاندارمحترم و معزز یزد برای استحضار