زمان : 02 Ordibehesht 1395 - 17:22
شناسه : 120320
بازدید : 8635
فلسفه حجاب وکيفيت آن را بشناسيم فلسفه حجاب وکيفيت آن را بشناسيم

یزدفردا:درفرهنگ مسلمانان يکي از اساسي ترين اعتقادات مساله حجاب وپوشش زنان است،حجاب به معناي پوششي که زن را از دنياي مرد جدا مي کند طبق يک وظيفه اسلامي وبه عنوان يک دستور ديني بر مسلمانان واجب شده ...

در فرهنگ مسلمانان يکي از اساسي ترين اعتقادات مساله حجاب وپوشش زنان است.حجاب به معناي پوششي که زن را از دنياي مرد جدا ميکند طبق يک وظيفه اسلامي وبه عنوان يک دستور ديني بر مسلمانان واجب شده ومسلمانان هم به عنوان يک فريضه ان را انجام مي دهند.
اما آيا تاکنون با خود فکر کرده ايم که حجاب براي چه واجب شده؟ آيا تاکنون به غير از جنبه تعبدي ان واينکه ما مسلمانيم ومسلمان بايد احکام را بدون چون و چرا قبول کنند فکر کرده ايم؟اگر هر انسان عاقلي با خود کمي فکر وتجزيه وتحليل کند به اين مطلب اذعان ميکند که حجاب جداي از دين براي سلامت روحي وجسمي وفکري بشر يک امر الزامي است.و دليل واضح بر اين مطلب مطرح بودن حجاب در تمامي اديان حتي قبل از ظهور اسلام و مخصوصا اديان غير اسلامي وخصوصا جوامع غير ديني است.

مفهوم کلمه حجاب (پوشش)حجاب
لغت حجاب به معني جدايي، پوششي است که زن را از دنياي مرد، جدا مي‌کند. در مفهوم ديگر، حجاب، حدفاصل بين برگزيده و لعن شده و نيز به معني جوهر مادي در معراج عرفاني به کار مي‌رود،تو خود حجاب خودي، حافظ از ميان برخيز«حجاب» به مفهومي ديگر: حد نهايي جدايي مذهبي – اجتماعي که شمول روحي اين جهان مي‌باشد، به کار رفته است. گاه به معناي ايستاي خود، جنبه ديالکتيک دارد، يعني مبادله يا برخورد که تغييرات يک وضع را شامل مي‌شود.اما مفهوم اخص آن، پوششي است که در اطراف يک زن يا يک شيء قرار مي‌گيرد تا او را کاملاً از ديدگاه عموم محفوظ دارد.

مفهوم قرآني حجاب

در قرآن کريم، هفت بار واژه «حجاب» بکار رفته است و با در نظر گرفتن آيات قرآني مي‌توان فهميد حجاب در قرآن به طور اخص به معناي جدايي و پرده به کار رفته است. اما معنايي که امروزه از آن استنباط مي‌شود، معناي تحول يافته‌اي از واژه قرآني آن مي‌باشد. به عبارت ديگر کلمه حجاب تغيير کرده و به جاي کلمه يستر و ستر، به معناي پوشش و پوشاندن به کار رفته است.هدف اسلام از پوشش زنان در واقع حفاظت آنها از نگاه شهوت‌زاي مردان و بسياري مسائل ديگر رواني و اخلاقي مي‌باشد که آيات قرآن و احاديث و فتواي مراجع و مجتهدان بزرگ، گواه اين منظور است.

سوره اعراف آيه 46

و بينهما حجاب و علي الاعراف رجال يعرفون کلا بسميهم و نادوا اصحاب الجنه ان يدخلوها و هم يملمعون.« ميان بهشتيان و دوزخيان حائلي است و بر بالاي آن مردمي هستند هک همه خلايق را به سيما و رخسارشان مي‌شناسند.و اهل بهشت را ندا دهند که سلام بر شما، اينان به بهشت در نيامده‌اند اما طمع آن را دارند.» معناي حجاب در اين آيه روشن است و آن ساتري است که بين دو چيز حائل شود، و «اعراف» به معناي قسمتهاي بالاي پرده و تلهاي شني، و «عرف» بمعني يال و قسمت بالاي هر چيز است.معلوم مي‌شود که براي اين کلمه به هر معنا که استعمال مي‌شود، معناي بلندي در آن است و از اينکه حجاب را قبل از اعراف ذکر کرده و همچنين از اينکه فرموده: اهل اعراف مشرف بر جميع مردم از بهشتيان و دوزخيانند، معلوم مي‌شود، مراد از اعراف قسمتهاي بالاي حجاب است که حايل بين دوزخ و بهشت است، بطوريکه اعرافيان از آنجا، هم دوزخيان را مي‌بينند و هم بهشتيان را.

قرآن مجيد در سوره مريم آيه 17 مي‌فرمايد:

فاتخذت من دونهم حجاباً فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشر سوِيّا.«در مقابل آنان پرده‌اي آويخت، پس ما روح خود را نزد او فرستاديم که بصورت انساني تمام عيار بر او مجسم گشت.» در واقع حجاب به معناي هر چيزي است که چيزي را از غير خدا بپوشاند و از اين کلمه چنين بر مي‌آيد که گويا «مريم» خود را از اهل خويش پوشيده داشت.

کيفيت حجاب

پوشش واقعي پوششي است که بدن انسان را از نامحرمان بپوشاند و نازک و بدن نما نباشد .علي (ع) فرمود : « عَليکُم بِالصَّفيقِ مِنََ الثِيابِ فَاِنَّ مَنْ رَقَّ توبُهُ رَقَّ دينُه (2)»از لباس نازک بپرهيزيد زيرا کسي لباسش نازک است ايمانش هم ضعيف و کم رنگ است .حجاب بايد همراه با حجب و حيا باشد. . بسياري از خانمها پوشش ظاهري شان کامل است اما نحوة پوشيدن و رفتار و راه رفتن آنها به گونه اي است که جلف و سبک مي نمايد و جلب توجه مي کند و در شأن يک خانم با حجاب نيست . بايد حجاب ظاهر و باطن همراه باشد .همواره بايد توجه داشت انتقال ارزشها از اوان کودکي آغاز مي شود .براي اينکه انسان بتواند از نامحرمان و گناهان محفوظ ماند بايد خود را در لباس و حفاظ تقوا قرار دهد و براي اينکه دامن زنان از بي عفتي پاک باشد لازم است خود را در حفاظ و حجاب و عفاف قرار دهند.

معني عفاف

عفت، يعني نگاه داشتن نفس از چيزهايي که حرام است يا انجام آن شايسته نيست.شهيد مطهري در تعريف عفاف مي فرمايد: « عفت ، حالتي نفساني است به معني رام بودن قوه ي شهواني تحت حکومت عقل و ايمان؛ تحت تأثير قوه شهواني نبودن(3)»حضرت علي درباره حقيقت عفت مي فرمايد:الصبر علي الشهوه عفه. عفت مقاومت در برابر شهوتها است.همچنين در روايت ديگري مي فرمايد : العفاف زهاده(4)عفت، بي رغبتي نسبت به خواسته هاي نفساني است.و اما عفيف به کسي گفته مي شود که در برابر خواسته هاي نفساني،‌ ازجمله، کششهاي جنسي، مقاومت نموده، خود را حفظ نمايد.

فوايد عفاف

امام علي (ع) در يک جمله زيبا اين مطلب را بيان فرموده اند :العفه راس کل خير(23)عفت، منشا تمام نيکيهاست .در اينجا به چند نمونه از فوايد عفاف اشاره مي کنيم.

حفظ نفس

عفاف موجب کنترل و حفظ نفس از بديهاستعلي (ع) فرمود:پاکدامني، نفس را حفظ مي کند و از پستيها دور مي‌دارد(24) و در روايتي ديگر مي فرمايد : ثمره العفه الصيانه(25) ميوه عفت ، محفوظ ماندن است.

عزت و سربلندي

انسان در سايه عفاف عزت پيدا مي کند و کساني که هرچه مي خواهند مي خورندو آنچه مي خواهند ميگويند و دائماً‌ به دنبال هوسراني هستند، نزد ديگران اعتبار و ارزشي ندارند.

سلامت جامعه

عفاف سلامت جامعه را به دنبال دارد؛ زيرا جامعه را افراد آن تشکيل مي دهند و اگر افراد، اصلاح شوند جامعه نيز اصلاح خواهدشد . عفاف موجب مصونيت پسران و دختران جوان از آشفتگيهاي ذهني، بزهکاري، آوارگي و بلاخره بيماريهاي روحي و رواني مي شود و از انحطاط اخلاقي جامعه و از هم پاشيدگي خانواده ها جلوگيري مي کند.

فرو نشاندن آتش شهوت

حضرت علي (ع) مي فرمايد:العفه تضعف الشهوه : عفت ، شهوت را کاهش مي دهد

پاکي اعمال

حضرت علي (ع) مي فرمايد :بالعفاف تزکوا الاعمال:به وسيله عفاف اعمال ، پاک مي شود . آنگاه که پاي نفس و اميال نفساني درميان نباشد اخلاص در عمل جاي خود را باز خواهد کرد.