یزدفردا

به نام خداوند جان و خرد
سرور ارجمندم حضرت حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای سید محمد خاتمی
با عرض سلام و ادب
با صلوات بر محمد و آل محمد
 به عنوان یک شهروند اردکانی که در سالهای اخیر شاهد روند توسعه نامتوازن شهر و دیارمان بوده و میباشم قصد آن دارم که مطالبی را خدمت شما سرور ارجمند عرض نمایم که امید است اگر هم مورد توجه قرار نمیگیرد حد اقل با دعایی همشهریانتان را همراهی فرمایید .
نمیدانم میدانید که مردم شهرتان از این وضعیت اسف بار به تنگ آمده اند یا خیر ؟
نمیدانم که از رانت خواریها، انحصارگراییها و ارباب بازیهای طیف منتسب به خودتان در اردکان  استحضار و آگاهی دارید یا خیر ؟
نمیدانم میدانید که هر روز از تعداد مدیران شایسته بومی و همشهریانتان در راس صنعت و سیستم اداری شهر کم و کمتر میشوند یاخیر ؟به گونه ای که حتی شهرداری شهرتان نیز کم کم جولانگاه غیر بومیها شده و مجالی برای خودنمایی نخبگان شهرتان در بلدیه اردکان هم نیست؟
نمیدانم میدانید یا نه که اردکان را ریزگردها و دود ناشی از سوختهای غیر استاندارد کارخانجات فرا گرفته است؟میدانید که کم کم در کوی و برزن و مغازه ها و مدارس شهرتان دیگر اثری از لهجه شیرین اردکانی نیست و آنرا فقط باید در خانه بومیها جستجو کنید؟میدانید که دیگر نمیتوانید در شبهای اردکان بالای پشت بام دست دراز کنید و آن ستاره هایی که در سال 76به چیدنشان افتخار میکردید را بچینید؟
نمیدانم میدانید که فرهنگ اصیل اردکانی کم کم مغلوب فرهنگهای بیگانه میشود و به برکت وادادگی و عدم برنامه ریزی مناسب مسوولین، یارای مقاومت در برابر این تضاد فرهنگی را ندارد؟
فکر میکنید اینها اثر چیست؟
بر این اعتقادم که همه این معضلات متاثر از این امر است که نخبگان اردکانی و سرمایه های اجتماعی این دیار تا حدود زیادی در حاشیه قرار گرفته و هریک به بهانه مخالفت و انتقاد از رویه مدیریتی غالب و انحصاری حاکم بر اردکان، به نوعی سرکوب شده اند.

میدانم که اینها را نمیدانید یا حداقل بدینگونه بر مسایل جاری در زیر پوست این شهر اشراف ندارید. میدانم که هر وقت به اردکان تشریف می آورید آنقدر به به چه چه میشنوید که اصلا فرصت فکر کردن به اینکه شهر آبا و اجدادیتان به کدام سو میرود را ندارید .

 خیلی وقت بود میخواستم چنین مباحثی را به عرض مبارکتان برسانم ولی از ناحیه دوستان منع میشدم چرا که احتمال میدادند برخی سینه چاکان متعصب حامی  شما که بویی از مشی و مرامتان نبرده و خود را به اصلاحات آویزان کرده اند مرا آرام نخواهند گذاشت ولی مینویسم و قربانی میشوم تا شاید آینده ای روشن پیش چشم فرزندانم باشد .
جناب آقای خاتمی!

 اینکه شما در هردوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی به هر طریق ممکن از خواهرزاده تان حمایت کرده و یا در تایید ایشان دست خط میدهید و اینگونه موضع دیگر نامزدهای انتخاباتی را که به شما نیز ارادت ویژه دارند تضعیف می کنید و حتی ایشان را به حضور هم نمی طلبید تا از محضر مبارکتان کسب اجازه کنند یقینا سه وجه دارد که عبارتند از :
1-پیشرفت اردکان را تنها در گرو انتخاب خواهرزاده تان میدانید و اعتقاد دارید که قطار پیشرفت اردکان فقط با انتخاب ایشان از سرعت نخواهد ایستاد که در این صورت باید عرض کنم که اینگونه نیست .این پیشرفتی که خواهر زاده شریفتان برای ما به ارمغان آورده اند بسیار بسیار دور از انتظار تر از آنیست که شما فکر میکنید ...و هرگز مردم ما چنین پیشرفت کاملا نامتوازن را که سهم اردکانی ها در آن دود و ریزگرد و کمبود آب و اکسیژن  و تسلط فرهنگ بیگانه و دزدی و سرقت و ناامنی باشد را نمیخواهند و طالب توقف هرچه سریعتر آن هستند.
2-جانب داری از خواهرزاده تان را در راستای تحقق اهداف حزبی میدانید که باید بگویم مایه گذاشتن از جان ومال و ناموس شهر آبا و اجدادیتان و راضی شدن به نابودی اردکان برای پیشبرد اهداف حزبی کاری بس نکوهیده بوده و نتیجه ای ندارد جز خسران دنیا و آخرت که اطمینان دارد جان شریفتان از این موضوع مبراست.
3-انتخاب مجدد ایشان را تداوم اعتلای خاندان خود در اردکان میدانید که باید عرض کنم شما خاندان بزرگ خاتمی عزیز برای همیشه تاریخ برای ما عزیز و محترم بوده و هستید و همیشه و همیشه نامتان بر بلندای این شهر میدرخشد و بینی و بین الله کسی یارای بدنام کردنتان را ندارد جز خواهر زاده تان که با مدیریت انحصاری و غرور و تکبر بداخلاقانه خود و حاکم نمودن رویه ای غلط در مدیریت شهرستان در این سالها، اصلاحات و شما را نیز در ذهن برخی بدنام کرده است.
میدانم مطالبی که مرقوم داشتم با روح بلند شما سازگار نبوده و حتم دارم که خیلی از مسایل و مشکلات شهرتان را به سمع و نظرتان نمیرسانند .