دکتر مزدک دانشور (انسانشناس پزشکی و عضور گروه جامعهشناسی پزشکی انجمن جامعهشناسی) در ابتدا با اشاره به تاثیر سرمایهداری در جامعه و مصرف تبلیغاتی مردم در گفتگو با فرارو، گفت: در دنیای سرمایهداری که جوانی، خوشاندامی و توانایی مغز(حافظه و مهارتهای کلامی و شناختی و...) از اهمیت زیادی برخوردار یا یافتن کار و حفظ شغل به این موارد وابسته است، انسانها وسواسگونه نگران از دست دادن جوانی، خوشاندامی، حافظه و دیگر تواناییها هستند. نقش سرمایهداری این است که تبلیغ و ایجاد نیاز کند و در جامعه ما این نیاز موجب شده تا افراد تکافتاده و اتمیزه شوند.
دانشور ادامه داد: در جامعهشناسی انتقادی اصطلاحی وجود دارد بهنام مقصرشمردن قربانی (Victim blaming). بهعنوان مثال قربانیان تجاوز به این دلیل تخطئه میشوند که پوشش آنها بد بوده و یا در ساعات نامناسبی تردد کردهاند. این شیوه یکی از روشهای اصلی برای رفع مسئولیت از مسئولان است و در ذیل گفتمان نئولیبرالیسم میآید. این شیوه اما شیوهای نادرست است.
این انسانشناس در رابطه با سلامتی مردم سئوالاتی را طرح کرد و گفت: برای اینکه بدانیم چرا مقصرشمردن قربانی درست نیست، بهتر است مثالی بزنم؛ آیا آدمهای چاق را بهخاطر چاقی باید تخطئه کرد؟ آیا میتوان به آنها گفت شما زیاد میخورید و کمتحرکید؟ کافی است در شهر تهران علل بنیادی چاقی را بررسی کنیم تا ببینیم عوامل چاقی چه چیزهایی است. در سوپرمارکتها مقدار زیادی مواد غذایی با قند بالا، تنقلات، مواد چرب و شور و... وجود دارد. علاوه بر این از خودمان بپرسیم که آیا چه تعداد فستفود در اطراف ما هست؟ و در کنار آن چه تعداد میوه و سبزی مفید با قیمت مناسب میتوان خرید؟
وی گغت: همینطور باید بپرسیم که آیا اکثر افراد جامعه چگونه کار میکنند؟ آیا این افراد برای تامین اجاره خانه و سایر خرجها – خصوصا با کالاییتر شدن زندگیها – که هر روز بیشتر میشوند، نباید بیشتر کار کنند؟ آیا با این حجم از کار زمانی برای تفریح، پیادهروی و خوردن غذای سالم باقی میماند؟
دانشور با اشاره به کمبود تفریح – که یکی از مولفههای سلامت – در جامعه است، اظهار کرد: اگر افراد جامعه وقت اضافی نیز داشته باشند، آیا تفریح آنها چیست؟ بزرگترین تفریح خانواده ایرانی خوردن و رفتن به رستوران است. علاوه بر این چه تفریح انرژیبَر دیگری در جامعه به صورت آزاد و نه زیرزمینی وجود دارد؟
این عضو انجمن جامعهشناسی در ادامه و با اشاره به دسترسی راحت به داروها و ابزار زیبایی در جامعه، توضیح داد: هنگامیکه یک مسئول به یک فرد چاق میگوید تو مقصری، درواقع درصدد است که مسئولیت خودش را بپوشاند. حال که صحبت از مسئولیت مسئولان شد، خوب است که از وزیر بهداشت پرسیده شود در دستگاه تحت اختیارشان وضع چگونه است؟ آیا ایشان خیابانی را میشناسند که در آن داروخانه نباشد؟ و یا خیابانی را میشناسند که در آن سه داروخانه وجود دارد؟ قفسههای این داروخانهها پر از انواع شامپوها، فرمدهندهها، کرِمهای جوانکننده و... هستند و میران دسترسی به آن زیاد است؛ قرصها و یا دستگاههای این خیابانها که وعده جوانشدن و زیبا شدن، احساس سرزندگی و از بین بردن چربیهای اضافی را میدهند به راحتی پیک میشوند و در صورت تحویل در محل فروخته میشوند.
دانشور ضمن انتقاد از عملکرد وزارت بهداشت گفت: زرق و برق و ظاهر این تبلیغات برای زیبایی بسیار زیاد است. حال از وزیر بهداشت بپرسیم که آیا حوزه پزشکی تا چه میزان تبلیغات بردار است؟ پزشکی به این دلیل که علمی تخصصی و پیچیده است چقدر به مخاطبان تبلیغات اجازه میدهد که به درستی یا نادرستی به قضاوتی صحیح برسند؟ آیا درست است که پزشکان مهارت و یا کالاهای مرتبط با سلامت و زیبایی افراد را تبلیغ کنند؟ این تبلیغات نه تنها کانالهای ماهوارهای بلکه تلوزیون ملی را پر کرده، چه کسانی را مورد هدف قرار داده است؟ در این تبلیغات ما مدام میشنویم کسانی که چاقاند یا احساس چاقی میکنند، کسانی که پیرند یا احساس پیری میکنند، آدمهای که از چهره و اندامشان راضی نیستند و... میتوانند زیباتر و بهتر شوند.
وی گفت: در جامعه ما، از آنجایی که نمیتوان به صورت جمعی در آن به کنش پرداخت و در برابر روند تبلیغات سرمایهدارانه ایستاد، افراد به صورت فردی در برابر تبلیغات خلع سلاح شدهاند و نیاز به جوانیِ سریع آنها را مسحور خود کرده است. در چنین شرایطی دیگر نمیتوان از ورزش در سه روز هفته سخن گفت و یا برای سوزاندن چربیهای بدن تلاش کرد. در این شرایط نمیتوان زندگی را تغییر داد و شادی را جایگزین خمودگی و کار کرد.
مزدک دانشور با اشاره به مواردی که سلامتی افراد جامعه را بهخطر انداخته است اظهار کرد: بهتر است وزیر بهداشت بهجای مقصر شمردن قربانیان، بیشترین نگرانی را نسبت به زیرمجموعه و عملکرد خود داشته باشند. وزارت بهداشت باید به فکر تبلیغات پزشکِ زیبایی، انواع کِرمها و داروهای زیبایی موجود در داروخانهها، کیفیت مواد غذایی، میزان شکر وارداتی، تعرفه دخانیات، تبلیغات چیپس و پفک و افزایش فستفود و بهطور کلی به فکر جامعهای باشد که این روندهای بیمارگونه هستند که در آن بیماری به وجود میآورند.
این انسانشناس در انتها و با تاکید بر لزوم نداشتن نگاهی سطحی به بیماریها در جامعه گفت: وزارت بهداشت بیش از همه درمان را هدف گرفته است و نه دلایل ایجاد بیماریها را. باید از نگاه سطحی بیرون آمد و نگاه ریشهای به مسائل بهداشتی مردم داشت.