هم سن و سالهاي بنده مستحضر هستند كه خطباي انقلابي در ترسيم فسادهاي اقتصادي رژيم گذشته ميگفتند اگر پول نفتي كه شاه و ايادي او خورده و به اجانب ميدادند محاسبه كنيم هر روزه سهم هر ايراني 350 ريال يعني 5 دلار آن روز ميشد. براي نزديك شدن به ذهن خوانندگان عرض كنم 5 دلاري كه امروز بيش از ثلث يارانه ماهانه ميشود. چندين دهه گذشت تا بعضي از دولتمردان كه راي ميخواستند وعده همين دلارهاي نفتي را ميدادند. از جمله دولت پاكدست و مهروز سابق كه قرار بود سادهزيستي و پاكدستي را رواج دهد و دست دزدان و فرزندانشان را از بيتالمال قطع كند، نويد ميدادند و ميگفتند نفت را سرسفره ميآوريم اما «ازقضا سكنجبين صفرافزود» پولي كه نيامد هيچ، نفتي نديديم و كفگير به ته ديگ بيتالمال هم خورده و تاحدي نيز نان از سرسفرهها پريد. عدهاي هم ميگويند يك وعده غذا ميل كنيد. بنابراين زباندراز عرض ميكند ما به بستن كمر بند عادت داريم و قانع هستيم و بر چشم اطاعت ميكنيم.
راستي آيا آقازادگان و نوباوگان تازه بدوران رسيده يعني آنها كه بر سر سفره هزار ميلياردي نشستهاند شامل آن فرمايش ميشوند يا خير. چون بنده زباندراز سراپا تقصير خيلي دلواپس اين دو قشر قانع و كم توقع هستم كه عاقبت آنها چه خواهد شد؟!!
زباندراز