یزدفردا:شهرام شریفی :صدای اذان که شنیدم موقعیتم بلوار جمهوری بود پلیس مهربانانه گفت : همین جا پارک کن اشکالی نداره جریمه نمی شوی ... با زیرکی اسمش را خواندم که بعد از خروج از آن مکان چون جریمه نشدم تشکرش کنم حتی اگر هم نباشد.
فضای معنوی سید جعفر محمد یزد آرامش می بخشد به روح و روان هر کس ، کلی غم از دل می ریزد .
در کنار این مجموعه گرانبها تابلو کتابخانه و سالن مطالعه چشم نوازی می کرد . عجیب مجموعه ای شده زائر سرا ، کتابخانه ، مجموعه فرهنگی . وزنه ای شده برای شهرمان.
از بچگی علاقه داشتم به کتاب نمی دانم از بوی کاغذ بود یا نظم حروف ، آن موقع هم مثل امروز چیز زیادی نمی فهمیدم ولی همیشه ترتیب قرار گرفتن کتاب ها کنار هم ، آهستگی و سکوتی که به یمن با برکت کتاب حاکم می شد و تقدس آموزش این یار بی زبان به دلم می نشست .
چه شده ؟ این همه خاک بر گرد چهره این مهربان نشسته ، چه ظلمی کرده؟ حقش این است ؟ چون لقبش دادیم یار بی زبان مصرع بعدیش را باید یادمان برود که می گوید : پندمان دهد فراوان ..
تعداد صندلی ها و تجهیزات کتابخانه سید جعفر محمد کم نظیر بود تقریبا ً 200 صندلی حتما مشتری داشته آقا که خریداری شده . اگر بگویید کسی نمی آید که چرا این حرف ؟ ضعف کیست ؟
بدنه خشن آسانسور میان کافی نت کتابخانه سراز خاک درآورده بود و کلی خاک دور و برش همه جا پر از خاک و گرد و غبار ، حتما نفر قبلی در مورد آسانسور و بالابر تحقیق می کرده و یادش رفته بوده فایل آن را ببندد.
در این بازار آَشوب سرانه کتاب و کتابخوانی و آمارهای دلخراش و تأسف انگیز مطالعه ما ایرانیها خراشیدن بدنه کتابخانه و نه به خاطر تجهیز و ارتقاء که به سبب تغیر موقعیت آن دیگر محیط آرامی را به جا نخواهد گذاشت .
امروز وظیفه امان هست با هر چه که صدایمان را بلندتر به گوش می رساند بگوییم : بیائید در کنار فضای معنوی این امام زاده عزیز کسب علم کنید ، کتاب بخوانید ، سالن مطالعه داریم ، کتاب داریم ، نماز هم آرامش جانتان باد .
و بعد افتخار کنیم که ما هم سهم داریم در تکرار چند ده سال برتری در کنکور ، زین پس چه بگوئیم؟ زائر سرا داریم ؟، اینها که داشتیم خوبش را هم داشتیم . خدا را شکر یزد ما هم واقف دارد ، هم خیر دارد ، هم بسیار مردم خوب دارد .
بیرون که آمدم آقای پلیس گفت : قبول باشه گفتم : دیدید کتابخانه را؟ گفت: من سر پست هستم
عجب تصادفی نه از نوع حضور مامور راهنمایی رانندگی از نوع تصادف تاریخ بیست و چهارم آبان ماه روز کتاب ، کتابخوانی و کتابدار و حضور من در یک کتابخانه.