تاریخ انتشار: 1392/10/18/فقط این 28 آمریکایی از بابک زنجانی ثروتمندترند!
مجله فوربس لیست 400 ثروتمند امریکا را بروز رسانی و منتشر کرده است که در ادامه لیست 28 نفر از ثروتمندترین های امریکا که از بابک زنجانی ثروتمندترند را به همراه اطلاعات تکمیلی مشاهده خواهید کرد.
فقط این 28 آمریکایی از بابک زنجانی ثروتمندترند!
به گزارش واحد تامین خبر یزدفردا:، به نقل از عرش نیوز، بابک مرتضی زنجانی هفته ی گذشته در گفتگوی اختصاصی با هفته نامه آسمان مجموع دارایی های خود را 25 هزار میلیارد تومان عنوان کرد. با نرخ کنونی دلار سه هزار تومانی، هم اکنون بابک زنجانی 8 میلیارد و 248 میلیون و 400 هزار دلار ثروت دارد. از طرفی روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز طی گزارشی نوشت: بابک زنجانی را با یک مرسدس بنز 500 اس ال و ساعتی 30 هزار دلاری در دست می بینید که میزان دارایی او 13.5 میلیارد دلار تخمین زده می شود. اگر 13.5 میلیارد را ثروت واقعی بابک زنجانی بدانیم ، با توجه به لیست 400 ثروتمند آمریکا که از سوی مجله فوربس منتشر شده است نفر 29 این لیست یعنی خانم " آن کوکس چامبرز" 94 ساله است که ثروتی معادل بابک زنجانی یعنی 13.5 میلیارد دلار در اختیار دارد. دختر جیمز کوکس، موسس شرکت Cox بعد از پایان دبیرستان به عنوان معلم و خبرنگار کار می کرد تا این که در 1989 از سود شرکت صاحب 26 هزار دلار شد. کمی بعد شرکت Cox وارد دنیای سیاست شد و امروز مالک اصلی بیش از 17 روزنامه، 15 شبکه تلویزیونی، 86 شبکه رادیو و چندین خبرگزاری است.
Forbes لیست 400 ثروتمند امریکا را بروز رسانی و منتشر کرده است که براساس آخرین گزارش بیل گیتس، موسس شرکت مایکروسافت هنوز ثروتمندترین مرد امریکا است. در ادامه لیست 28 نفر از ثروتمندترین های امریکا که از بابک زنجانی ثروتمندترند را به همراه اطلاعات تکمیلی مشاهده خواهید کرد.
1.بیل گیتس 58ساله، موسس و بنیانگذار مایکروسافت با ثروت حدود 72 میلیارد دلار
2.وارن بافت 83 ساله با ثروت 58.5 میلیارد دلار
3.لاری الیسون 69 ساله و مدیر شرکت آمریکایی اوراکل با ثروت 41 میلیارد دلار
4.چالز کوچ 78 ساله با ثروت 36 میلیارد دلار
5.دیوید کوچ 73 ساله با ثروت 36 میلیارد دلار
6.کریستی والتون 59 ساله و مالک فروشگاه های زنجیره ای وال مارت با ثروت 35.4 میلیارد دلار
7.جیم والتون 66 ساله با ثروت 33.8 میلیارد دلار
8.آلیس والتون 64 ساله با ثروت 33.4 میلیارد دلار
9.اس رابسون والتون 70 ساله با ثروت 33.3 میلیارد دلار
10.مایکل بلومبرگ 71 ساله یکصدوهشتمین شهردار کلانشهر نیویورک وصاحب شبکه بورسی بلومبرگ با ثروت 31 میلیارد دلار
11.شلدون آدلسون 80 ساله و سهامدار عُمده، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت لاسوگاس سَندز با ثروت 28.5 میلیارد دلار
12.جف بزوس 49 ساله ، کارآفرین و سرمایهگذار آمریکایی در زمینه اینترنت و مدیرعامل و موسس آمازون. کام با ثروت 27.2 میلیارد دلار
13.لری پیج 40 ساله، کارآفرین و مبتکر آمریکایی که به همراه سرگئی برین، موتور جستجوی اینترنتی گوگل، در حال حاضر شرکت گوگل، را بنا نهاد با ثروت 24.9 میلیارد دلار
14.سرگئی برین 40 ساله، کارآفرین آمریکایی متولد روسیه است و مدیر تکنولوژی شرکت گوگل با ثروت 24.4 میلیارد دلار
15.فارست مارس جی آر 82 ساله با ثروت 20.5 میلیارد دلار (خانواده مارس مالک یک شرکت شیرینی و شکلاتسازی به نام شرکت مارس است)
16.ژاکلین مارس 74 ساله با ثروت 20.5 میلیارد دلار
17.جان مارس 77 ساله با ثروت 20.5 میلیارد دلار
18.کارل آیکان 77 ساله با ثروت 20.3 میلیارد دلار
19.جرج سورس 83 ساله و تاجر ارز، سرمایه گذار در بازار سهام و فعال سیاسی امریکایی و همچنین رئیس هیات مدیره بنیاد سوروس و موسسه جامعه باز با ثروت 20 میلیارد دلار
20.مارک زاکربرگ 29 ساله و موسس وبگاه شبکه اجتماعی آنلاین فیسبوک با ثروت 19 میلیارد دلار
21.استیو بالمر 57 ساله و مدیرعامل مایکروسافت با ثروت 18 میلیارد دلار
22.لئونید ولاتینوویچ بلاواتنیک 56 ساله که در آمریکا به لن بلاواتنیک مشهور است با ثروت 17.8 میلیارد دلار
23.ابیگیل جانسون 52 ساله که به همراه خانواده، شرکت سرمایهگذاری فیدلتی را که بزرگترین شرکت سرمایهگذاری mutual fund در امریکا است، اداره می کند، با ثروت 17.2 میلیارد دلار
24.فیل نایت 75 ساله و مؤسس و رئیس برند پوشاک و لوازم ورزشی نایکی (Nike) یکی از بزرگترین کمپانیهای تولیدکننده لوازم ورزشی با ثروت 16.3 میلیارد دلار
25.مایکل دل 48 ساله و موسس و رئیس شرکت رایانه ای دل کامپیوترز با ثروت 15.9 میلیارد دلار
26.پل آلن 60 ساله یکی از بنیانگذاران شرکت مایکروسافت است که به کمک بیل گیتس مایکروسافت را در سال ۱۹۷۵ در شهرآلبوکرکی در ایالت نیومکزیکو را تاسیس کردند. با ثروت 15.8 میلیارد دلار
27.دونالد ال. برن 81 ساله میلیاردر ساخت و ساز با ثروت 14 میلیارد دلار
28.رونالد پرلمن 71 ساله و مالک شرکت مک اندروز و فورسز هولدینگز با ثروت 14 میلیارد دلار
تاریخ انتشار: 1392/10/17/تبعات دستگیری زنجانی در بازار سرمایه چیست؟
واقع این است که کسانی چون بابک زنجانی گرچه به عنوان سرمایهدار محسوب میشوند اما با توجه به حواشی و جنجالی که پشت سر چنین سرمایهگذارانی است میتوان به گونهای حضور آنان را مانعی برای حضور سرمایهگذاران دیگر در ایران قلمداد کرد.
این روزها همه جا حرف از بابک زنجانی است. پدیده اقتصادی که البته نام خوشی در این حوزه ندارد. اما واقع این است که هر از چند گاهی پدیدههایی همچون بابک زنجانی در اقتصاد ایران ظهور میکنند که اغلب مردم ایران نامشان را به خوبی میدانند. اما چرا اقتصاد ما باعث رشد و فربه شدن اینچنین افرادی میشود؟! و سئوال اساسی این است که چگونه میتوان از بوجود آمدن چنین افرادی در سیستم اقتصادی کشور جلوگیری کرد؟
به گزارش واحد تامین خبر یزدفردا:، فردانیوز در ادامه نوشت: نکته اول و اساسی در هر اقتصادی این است که باید سازوکاری اندیشیده شود تا به جذب سرمایه کمک کند. در واقع احترام به سرمایهگذار و فراهم کردن محیطی امن و پربازده از جمله نیازهای اساسی هر اقتصادی است. بسیاری از اقتصاددانان دنیا به این موضوع تاکید دارند که سرمایه ترسو است؛ به این معنا که سرمایه گذار همواره از این بیم دارد که سرمایه خود را در جایی سرمایهگذاری کند که ضمن کسب سود سرمایهاش زیان نبیند. از سوی دیگر ما برای توسعه به انباشت سرمایه نیاز داریم. پس در این زمینه بایستی طوری عمل کنیم که سرمایهدار در این روند به بازار ما برای سپردن سرمایه خود اطمینان حاصل کند.
واقع این است که کسانی چون بابک زنجانی گرچه به عنوان سرمایهدار محسوب میشوند اما با توجه به حواشی و جنجالی که پشت سر چنین سرمایهگذارانی است میتوان به گونهای حضور آنان را مانعی برای حضور سرمایهگذاران دیگر در ایران قلمداد کرد. داستان بازداشت وی نیز لطمه زیادی به جریان سرمایهگذاری در ایران وارد خواهد کرد. پس لزوما باید سروسامانی به اقتصاد بیمار کشور داد تا از یک سو شاهد رشد امثال بابک زنجانیها نباشیم و از سوی دیگر برای ایجاد توسعه در کشور به جذب سرمایه سرمایهداران مختلف اقدام کنیم. به هر جهت پاسخ کلی به سئوالی که مطرح کردیم این است که اقتصاد بیمار بستر رشد چنین افرادی است.
البته این به معنای ایجاد یک اقتصاد سرمایهداری صرف نیست؛ بلکه با توجه به اینکه جذب سرمایه از اصول اولیه رشد اقتصادی است باید در این روند به گونهای عمل کرد تا سرمایه از بازار کشور فرار نکند. اما در این روند باید به مساله دیگر نیز توجه داشت و آن نوع رقابتی است که در سیستم اقتصادی کشور حاکم است. آیا اقتصاد ایران قابلیت رقابت آنهم به طور عادلانه را دارد یا خیر؟ این موضوع نیز سبب می شود، سرمایه دار برای سرمایهگذاری در کشور دچار شک و تردید شود.از این جهت سرمایه هنگفتی که به صورت رانتی در دست بابک زنجانی قرار گرفت سبب شد تا وی به عنوان یک سرمایه دار کاذب در فضای کشور رشد کند. در این زمینه گفته می شود بابک زنجانی بدهی فراوانی به بانکها دارد و به صورت رانت توانسته ۱۶۸ شرکت وابسته به شستا (تامین اجتماعی) را بدون برگزاری مزایده در ازای ۴ میلیارد یورو خریداری کند.
از این جهت نیز باید سیستم اقتصادی کشور را مورد انتقاد قرار داد. سیستمی که در آن دولت به عنوان سرمایهگذار و کارفرما فعالیت میکند و دولت خود به عنوان یک رقیب بدون رقیب در اقتصاد حضور دارد. همین عامل سبب میشود که دولت به مانند یک ماهی بزرگ در پهنه دریای اقتصاد به شکار بپردازد و خورده سرمایهداران دیگر برای کسب سود به دولت بچسبند و از شکارهای وی تغذیه کنند. به این نکته نیز باید اشاره کرد که اغلب شکار این ماهی بزرگ ماهیان و در واقع سرمایهگذاران دیگری است که تاب و توان رقابت با دولت را ندارند.
اولین ایراد اقتصاد دولتی این است که برخی از رانتهای دولتی بیشترین استفاده را میکنند و برخی نیز که دستشان از رانتهای دولت کوتاه است سعی میکنند زیر پای اقتصاد دولتی له نشوند. البته در ساختار اقتصاد رانتی دولت نیز یک رقابت دیگر برای بهرهمندی از رانت ایجاد می شود که این موضوع نیز معضل دیگری در اقتصاد دولتی محسوب میشود.
تحریمها نیز به عنوان سایه و حیاط خلوت رشد و نمو مفسدان اقتصادی به شمار میآید. تحریمها به نوعی بیماری اقتصادی را شدت میبخشند و در این زمینه راهحلهایی برای از بین بردن تاثیر تحریمها اندیشیده میشود که گاها غیر شفاف و راه میانبر هستند. بدون شک برای جلوگیری از پدید آمدن افرادی چون زنجانی که خود را قهرمان دور زدن تحریمها می دانند باید وضعیت تحریمها را سروسامان داد. بدون شک بسیاری از افراد در زیر سایه تحریمها به سود کلانی دست یافتهاند که بابک زنجانی هم یکی از آنهاست. چرا که او هر چقدر خود را انسان میهنپرستی توصیف کند، نمیتواند و نمیتوانسته از سود سرشار چنین اقداماتی بیبهره باشد.
نکته اساسی در این روند نحوه کار دولت است. دولت باید نقش خود در اقتصاد را از متولی بودن به ناظر بود تغییر دهد و زمینه ایجاد یک بازار رقابتی عادلانه را فراهم کند. به طور کل حضور دولت به عنوان متولی در ساختار اقتصادی کشور از حضور سرمایه داران دیگر و رشد بخش خصوصی در اقتصاد ایران جلوگیری میکند. از سوی دیگر روند فرسایشی که فعالیت بخش دولتی در ساخت و عمران کشور دارد بسیار بالاست و گاهی شاهد آن هستیم که برای مثال روند ساخت یک ورزشگاه آنقدر به درازا می انجامد که پایه اصلی ساختمان آن به جای تکمیل به بازسازی نیاز دارد. دولت در این زمینه باید بازوی نظارتی خود را نیز بسیار قوی کند و به عنوان یک پاسبان امین از سرمایه سرمایهداران محافظت کند و در ازای آن مالیات لازم را اخذ کند. با این وجود است که یک بازار رقابتی سالم و عادلانه بوجود میآید. رقابتی که در آن هیچ رانتی وجود نداشته دارد و افراد بر اساس تعهد و بهرهوری بالایی که دارند برای در دست گرفتن پروژههای مختلف انتخاب شده و رشد میکنند و در این اقتصاد است که خبری از بابک زنجانیها و امثالهم نیست.