ایران به دلیل اهمیت تاریخی و موقعیت ژئوپولتیک و استراتژیک خود همواره با چالش «نفوذ» مواجه بوده است. این مسأله در دهههای اخیر به دلیل وقوع انقلاب اسلامی که در واقع انقلابی استکبارستیز بود و به منافع قدرتهای استکباری غرب در ایران پایان داد، از اهمیت بیشتری برخوردار شد.
با وجود این، مقابله با «نفوذ» کار پیچیده و تخصصی است و بخشی از آن به آگاهیها و آموزشهایی باز میگردد که سبب میشود مردم متوجه فرآیندهای پیچیده «نفوذ» باشند. همچنین آموزشهای تخصصی به مسئولان در ردههای مختلف مسئولیتی و حاکمیتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بخش دیگری از مقابله با نفوذ نیز کاری فوق تخصصی است که مسئولیت آن برعهده نهادهای امنیتی کشور قرار دارد.
بنابراین بازی کردن با کلمات و واژهها در مهار «نفوذ» حل کننده مشکلات نیست. همان طور که رئیس جمهوری نیز در سخنان دیروز خود اشاره کردند، نباید از بیاناتی که رهبری معظم انقلاب به نحو هوشمندانه مطرح کردهاند، استفاده سیاسی و جناحی شده و سخنان ایشان درباره مقابله با «نفوذ» مصادره به مطلوب شود. بلکه ضروری است هرکس در هر موقعیتی و هر نهادی به فراخور وظایف تخصصی و حاکمیتی خود، درستترین اقدام را برای تحقق رویکردهای مورد اشاره رهبری نظام به عمل آورد.
خدای نکرده نباید موضعگیری رهبر معظم انقلاب و توصیههای ایشان به مسئولان عالیرتبه کشور فتح بابی برای به وجود آمدن انشقاق در جامعه شود و به گسترش افترا، تهمت و دروغپراکنیهای ناجوانمردانه در جامعه بینجامد. زیرا هر موضوع و موضعی که باعث اختلاف و انشقاق در میان مردم و مسئولان شود، سم مهلکی است که از نفوذ بیگانگان نیز بدتر و خطرناکتر عمل میکند. زیرا سد اصلی کشور در مقابل «نفوذ»، چه از جنبه عملیات روانی و چه اقدامات فیزیکی خود مردم هستند. اگر مردم به حاکمیت اعتماد داشته باشند و کنار مسئولان صف واحدی تشکیل دهند و وحدت پدید آید، بدخواهان جمهوری اسلامی نمیتوانند نقشهها و توطئههایشان را علیه انقلاب اسلامی به مرحله اجرا دربیاورند و پروژه نفوذشان شکست خواهد خورد. اما اگر این اتحاد وحدت آحاد مردم از میان برود، آنگاه بستر «نفوذ» و عملیات ایذایی دشمنان چه در بعد فیزیکی و چه در بعد روانی فراهم میشود.
بنابراین برای مقابله با نفوذ بیگانگان و دشمنان در نظر گرفتن چهار نکته بر هر اقدام دیگری ارجحیت دارد؛ نخست آنکه باید صف واحد باشیم تا وحدت جامعه در مقابل ترفندهای قدرتهای استعماری حفظ شود. دومین راهکار آن است که برای حفظ اعتماد عمومی و یکپارچگی ملی باید از بهرهبرداری سیاسی و جناحی موضوعاتی که رهبری نظام در توصیههای خود میفرمایند، با جدیت تمام اجتناب کنیم. نکته دیگر آنکه دستگاههای حاکمیتی باید وظایف خود را در حوزههای آموزشی، ارتباطی و فنی جدیتر برگزار کنند. اما مهمترین نکته آن است که مردم چنان که تاکنون نیز عمل کردهاند، باید وحدت خودشان را حفظ کنند و برای مقابله با ترفندهای قدرتهای استکباری هشیار باشند تا در برابر نفوذ دشمنان اعم از نفوذ فیزیکی یا عملیات روانی آنها با تمام توان ایستادگی کنند.