یزدفردا"شیلا خداداد بازیگر سینما و تلویزیون در برنامه دید در شب که از تارنمای آپارات پخش میشود، مهمان رضا رشیدپور بود و به سوالات جنجالی این مجری پاسخ داد.
وی در این گفتوگو از ابعاد تازهای از زندگی شخصیاش رونمایی کرد که مشروح آن در ادامه میآید:
* در گذرنامه شیلا خداداد به صورت مکرر مهر خروج به مقصد آمریکا دیده میشود. شما در آمریکا چه میکنید؟
من برای سفر به آمریکا میروم و آمریکا را دوست دارم، آن هم نه برای زندگی بلکه برای تفریح و سفر. البته پدر بنده در آنجا سکونت دارد و یکی از دلایل سفرهای مکرر، دیدار ایشان است.
* چه چیزی در ذهن خانم شیلا خداداد آمریکا را با سایر کشورها متفاوت کرده است که میگوید آنجا را دوست دارم؟
شاید شرایط زندگی ما موجب این حالت شده است. یک زمانی میخواستیم مهاجرت کنیم که در دورهای به دلیل مخالفت من و مادرم چون دوست داشتیم در ایران زندگی کنیم این اتفاق نیفتاد و همیشه به صورت سفر و رفت و آمد بود.
* ولی گرینکارت آمریکا را دارید؟
بله.
* شما به آمریکا سفر میکنید و شایعه پناهندگی شما مطرح میشود و شما میروید برای پایاندادن به این شایعهها با تلویزیونی که از نظر کشور شبکه مجازی نیست با شخص علیرضا امیر قاسمی مصاحبه میکنید؟
من یک دورهای برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم. از آنجا که آنها عادتشان است که هر هنرمند یا خوانندهای را که میبینند از ایران آمده به سرعت میخواهند قضیهاش را سیاسی کنند و بگویند فلانی آمده که بر خلاف رژیم کشورش مبارزاتی بکند، من هم چون اصلا آدم سیاسی نیستم و نمیدانستم موضوع از چه قرار است، برای مصاحبه رفتم. در آن زمان هم چند شبکه بیشتر نبود؛ یکی علیرضا امیر قاسمی، شبخیز و چند شبکه برای موزیک بود که من با پوشش اسلامی با علیرضا امیر قاسمی مصاحبه کردم ولی خب ...
* ولی خب چی؟
هنگام بازگشت به فرودگاه مهرآباد یک ساعتی را در یک اتاق بودم و بعد از آن برای پارهای از توضیحات من را به همراه پاسپورتم به یک ساختمان سنگی فرستادند ولی در نهایت به این نتیجه رسیدند که شما آدم سیاسی نیستید و فعالیت سیاسی نمیکنید.
* چه طور شما آدم سیاسی نبودید ولی اولین هنرمندی بودید که با عنوان «سیتا» فهرست انتخاباتی دادید و کمپینی با این نام تشکیل دادید؟
من اولین کار تلویزیونیام به نام «سیتا» بود و میتوان گفت با آن کار به شهرت رسیدم اما در جریان کمپین «سیتا» نیستم و اساسا من آدم سیاسی نیستم.
* آیا میتوان گفت انصراف از فیلم دهنمکی و بازی در فیلم حاتمیکیا یک اتفاق سیاسی است؟
این دو آدم هر دو سیاسی هستند اما از لحاظ تفکر سیاسی تفاوت بسیاری با هم دارند اما دلیل اصلی انصراف من از کار آقای دهنمکی هیچ ارتباطی به مسائل سیاسی نداشت و دلیلش این بود که آقای دهنمکی قرار بود 25 اردیبهشت کار را استارت بزند و قرار بود من 10 تیر به سر کار آقای حاتمیکیا بروم ولی کار آقای دهنمکی در تاریخ مقرر کلید نخورد و به دلیل تداخل زمان و اینکه من به آقای حاتمیکیا قول داده بودم، ایشان را برای کارم انتخاب کردم.
* شما که در خانواده مرفهای زندگی میکنید و همسرتان از لحاظ وضعیت اجتماعی در رده بالایی قرار دارد چگونه میشود که هم در فیلم مسعود دهنمکی بازی میکنید و هم مقابل دوربین حاتمیکیا؟ آیا برای خودتان ایده یا ایدئولوژی خاصی ندارید؟
من در پنج سال گذشته پیشنهادهای زیادی را به دلیل اینکه فیلمنامه آن را دوست نداشتم رد کردم اما بازی در فیلم آقای دهنمکی به معنی آن است که من فیلمنامه رسوایی 2 را واقعا دوست داشتم همان طور که اخراجیهای 2 فیلمنامه خوبی داشت.
* بهترین فیلمی که بازی کردید چه بود؟
ازدواج به سبک ایرانی، سن پترزبورگ و بادیگارد حاتمیکیا.
* شما بعد از ازدواج با دکتر فرزین سرکارات به مدت پنج سال از سینما دور بودید. آیا خواسته ایشان بود؟
خیر. من یکی دو سال اول زندگی دوست نداشتم کار کنم و میخواستم بیشتر به زندگیام برسم و بعد زمان بارداریام بود و الان پسرم سامیار تقریبا دو ساله است و فوقالعاده استقلالی است.
* سامیار در آمریکا به دنیا آمده است؟
بله.
* مگر بیمارستانهای تهران چه ایرادی داشت؟
دلم خواست پسرم در آمریکا به دنیا بیاید. دوست داشتم پسرم بدون اینکه بخواهد ویزا بگیرد، بتواند به جاهای مختلف دنیا سفر کند. البته در سال 92 شرایط آب و هوایی تهران بسیار ناسالم بود.
* پسر شما پاسپورت آمریکایی پاسپورت اولش است؟
بله، من این موقعیت را داشتم و خواستم به پسرم هم بدهم و نمیخواستم بعدا به من بگوید تو که میتوانستی این امکان را برای من فراهم کنی چرا نکردی و در حقم کوتاهی کردی.
* بسیاری از مردم مشکل یخچال و اجاق گاز برای زندگیشان دارند و آن وقت شیلا خداداد برای به دنیا آوردن بچهاش به آمریکا میرود که فقط هزینه رفت و برگشت آن حدود چهل میلیون است. آیا این مسئله برای یک هنرمند درست است؟
من در این مدت انقدر یخچال و اجاق گاز هدیه دادم و آنقدر به جز سامیار بچه دارم که این را برای سامیار روا میدانم. من هفت بچه تحت سرپرستی دارم.
* نظر شما در مورد برجام چیست؟
من نمیدانم برجام چیست. دو روز پیش از همسرم پرسیدم، او هم گفت: ندانی برای تو بهتر هست. واقعا من آدم سیاسی نیستم. البته دکتر ظریف را به طور کامل میشناسم.
* برخی از همکاران شما میگویند از زمان ازدواج شما با دکتر سرکارات که جراح فک دهان هستند ایشان هشت عمل جراحی کردند؟
واقعا دست همکارانم درد نکند آنقدر لطف دارند. من فقط و فقط بینیام را عمل کردهام.
* نیوشا ضیغمی چقدر در ازدواج شما با فرزین سرکارات نقش داشت؟
نیوشا بینیاش را پیش دکتر سرکارات عمل کرده بود و من هم چون از شکل و زیبایی بینیاش خوشم آمد آدرس دکتر را گرفتم و پیش او رفتم و مابقی ماجرا.
* آیا شما به خاطر پول ازدواج کردید؟
نه.
* وضع مالیتان بعد ازدواج خیلی بهتره شده؟
بله، من با یک جراح و استاد دانشگاه ازدواج کردم و طبیعی است که وضعیت مالیام بهتر شود.
* پول چه نقشی در زندگی دارد؟
همسر من استاد دانشگاه است. اوایل ازدواج وضعیت ایدهآلی نداشتیم و در یک آپارتمان 60 متری در خیابان اندرزگو زندگیمان را شروع کردیم.
* نظرتان را در مورد کلمات زیر بگویید؟
ناصر حجازی: استقلالی به تمام معنا
محمدرضا شریفینیا: دوست عزیز من هستند و یک بازیگر دوستداشتنی و هنرمند
مریلا زارعی: بازیگر خوب
هدیه تهرانی: دوست عالی
پرویز پرستویی: بازیگر فوقالعاده
ابراهیم حاتمیکیا: کارگردان جدی
بیوگرافی شیلا خداداد
شیلا خداداد در چهاردهم آبان ماه سال 1359 دریک خانواده کوچک و در شهر تهران به دنیا آمد.
ماجرای آشنایی شیلا خداداد و همسرش:
شما چطور باهم آشنا شدید و چه شد به این نتیجه رسیدید که می توانید زندگی مشترک داشته باشید؟
من رفتم مطب دکتر وگفتم آقای دکتر،بینی من خیلی خوشگل است.لطفا اصرار نکنیدکه عمل کنم!دکترهم اصرارکردکه توحتما باید بینی ات را عمل کنی!من هم گفتم حالا چون شما اصرار داری،قبول بینی ام را عمل کن!(می خندد)
پس شما سراغ ایشان رفتید،نه ایشان سراغ شما؟!
نه!ایشان پیش من آمدند که بینی شان راعمل کنند!دکترپیش من آمدندوگفتند نظرت درباره بینی من چیه؟!(می خندد)
اماخارج ازشوخی من ازچندتا ازهمکاران بازیگرم والبته یکی،دوتا ازدوستانم شنیده بودم که کار ایشان خیلی خوب است.من خیلی روی جراحی بینی حساسیت داشتم واصلا دلم نمی خواست قیافه ام عوض شود. سال ها بودکه دکتر می رفتم اما دلم راضی نمی شدکه عمل کنم.اما بالاخره با تعاریفی که از کار دکتر شنیده بودم،پیش ایشان رفتم و قبول کردم که بینی ام را عمل کنم.گویا قسمت این بودکه فرزین بینی من را عمل کندوما از طریق این جراحی،باهم آشنا شویم وازدواج کنیم.
دکترسرکارات:بعداز اینکه بینی اش را عمل کردم ودیدم خیلی خوب شده؛گفتم خودم با ایشان ازدواج کنم!(می خندد)به هرحال ایشان به واسطه همین جراحی به مطب من رفت و آمد داشتند.طی همین رفت و آمدها متوجه شدیم که اشتراکاتی داریم،به همین دلیل معاشرت هایمان را بیشتر کردیم تا بیشتر آشنا شویم.بعد از مدت کوتاهی هم به دلیل اینکه هیچکدام مان به معاشرت های طولانی و آشنایی های کشدار معتقد نبودیم،تصمیم به ازدواج گرفتیم.از طرف دیگر خانواده هایمان خیلی به لحاظ خاستگاه فرهنگی شبیه هم بودند وهمین مارابه اینکه زندگی مشترک تشکیل بدهیم،تشویق می کرد.بنابراین خیلی زود بانظر موافق مادونفر و خانواده هایمان،ازدواج کردیم.
سامیار سرکارات پسر فرزین سرکارات و شیلا خداداد در 27 آبانماه 1392 بدنیا آمد.
http://hn15.asset.aparat.com/aparat-video/dfb353ebbba3d940c26e747a1e329ec13299118-360p__84978.mp4