صدای اعتراض زن خبرنگاری که در جمع خبرنگاران شنیده نشد!
قرائت متن اعتراضی زن خبرنگار توسط رئیس خانه مطبوعات یزد!!!
آقای استاندار!
شما در جمع کدام خبرنگاران صحبت کردید!؟
امروز رسانه دیگر فقط نشریه نیست! نشریه جزء کوچکی از رسانه است!
درد روزنامه نگاران و روزنامه داران، مشترک نیست!
دیشب بنا به دعوت رئیس خانه مطبوعات یزد از افراد و خانواده هایی خاص و معدود، و با حضور استاندار و معاونین و مدیران کل ارشاد و صدا و سیما و معاونین ارشاد یزد، مراسم جشن روز خبرنگار، با تاخیر چندین روزه در باغ نمیر تفت برگزار شد، و در طنزی ظربف و تلخ، متن اعتراضی یک خبرنگار زن را رئیس روزنامه دار خانه مطبوعات خواند، تا بازهم صدای یک خبرنگار در جشنی که برای خبرنگاران بد بگوش استاندار و دیگر مسئولان و مدیران نرسد.
خبرنگاری که قادر نیست تا صدای خود را به گوش مدیران و مسئولان برساند و از حق خود دفاع کند، چگونه می تواند صدای مردم را به گوش مدیران و مسئولان رسانده و از حق و حقوق آنان دفاع کندً!!؟
آقای استاندار! اگر به شعارهایی که داده اید و می دهید پایبند بودید، نباید اجازه می دادید که متن اعتراضی یک زن خبرنگار در حضور شما توسط یک مرد روزنامه دار خوانده شود، و باید بجای آنکه خود در جمع خبرنگاران صحبت کنید، تریبون را به همان خبرنگار معترض می دادید تا خودش حرف هایش را به گوش شما و دیگران برساند!
جمع دیشب باز خالی از منتقدان و مخالفان و معترضان بود، و تک صدای معترض نیز بنام یک زن خبرنگار، از حلقوم رئیس خانه مطبوعات بیرون آمد، که نمی تواند برای شما و دیگران و خانه مطبوعات یزد افتخاری داشته باشد!
دیشب در جشن و جمع خبرنگاران نبودیم، چون نمی خواستند باشیم، و قضاوتی هم در رابطه با متن و مقاله خوانده شده نمی کنیم، اما از اینکه یک زن خبرنگار نتوانسته متن و مقاله خودش را در حضور استاندار و خبرنگاران بخواند، بجای همه آنانی که بودند و شرمنده نشدند، احساس شرمندگی می کنیم!
تبصره اول: نشریه داران، همان خبرنگارانند!!!؟
آقای استاندار!
شما در جمع کدام خبرنگاران صحبت کردید!؟
امروز رسانه دیگر فقط نشریه نیست! نشریه جزء کوچکی از رسانه است!
درد روزنامه نگاران و روزنامه داران، مشترک نیست!
به گزارش (ایسنا)-منطقه یزد، "سید محمد میرمحمد میرمحمدی" در مراسم بزرگداشت روز خبرنگار که در باغ تاریخی صدری تفت برگزار شد، رسالت خطیر خبرنگاران را یادآور شد و اظهار کرد: خبرنگاران وقتی در این عرصه ورود می کنند در قبال مردم، اسلام و انقلاب، قبول وظیفه کردند مسئول هستند و باید تلاش کنند تعهد خود نسبت به اهداف مردم، اسلام و انقلاب انجام دهند
وی در ادامه نیز لذت کارگشایی از مشکلات مردم را یک مزیت شغل خبرنگاران ذکر کرد.
استاندار در ادامه از خبرنگاران خواستار احساس مسئولیت بیشتر در قبال جامعه شد و گفت: خبرنگاران باید علاوه بر مردم جامعه، به مسئولان نیز انگیزه و شور خدمت کردن به جامعه دهند.
میرمحمدی عنوان کرد: خبرنگاران تنها رسالت نگارش خبر را ندارند بلکه لذت بخشی به جامعه و جان تازه دادن به مردم از رسالت های آنهاست.
استاندار همچنین امیدبخشی و انگیزه دادن به جامعه، ترویج اخلاق و آرزوی خوشبختی کردن برای مردم و تقویت نوعدوستی و برادری در جامعه را از رسالت های اهالی رسانه ذکر کرد.
تبصره دوم:آقای استاندار عزیز! شما نشریات یزد را که مرور و مطالعه می کنید، کدام از آنان را می بینید، که درد و دغدغه مردم را داشته و آئینه جامعه باشند!؟ لطفا معرفی کنید برویم مطالعه کنیم!
تبصره سوم: صدایی که در جشن خبرنگار درنیامد و شنیده نشد!
متن نامه اعتراضی سرکار خانم الهه اسلامی، تنها خبرنگار زن عضو هیأت مدیره خانه مطبوعات که توسط آقای ارکان، رییس خانه مطبوعات در جشن خبرنگاران باغ نمیر تفت خوانده شد!
همیشه نوشتیم؛
نوشتیم از دردهای مردم؛
نوشتیم برای احقاق حقوق مظلومین؛
نوشتیم از بی ملاحظگی برخی مسئولین؛
نوشتیم تا بسازیم؛ تا ساخته شود، تا شاید دردی کم شود؛
تا شاید صدای حق به گوش آنهایی که باید، برسد؛
و امروز! به بهانه روز خبرنگار، فرصت را غنیمت شمرده و از مشکلاتی میگوییم که گریبان خبر و خبرنگار را گرفته؛ مشکلاتی که کم و بیش در حد حرف به آن پرداخته شده است.
اما اینبار با عزمی راسخ آمدیم تا بگوییم و انشاالله شنیده خواهد شد.
آمدیم تا از شغلی بگوییم که بدون ذره ای اغراق، امنیتش در حد صفر است.
بدون هیچ تعارفی باید بگویم امروز در این شغل با تمام وجود فعالیت می کنی، اما نمی دانی که آیا فردا همچون امروز در آن، جایگاهی خواهی داشت یا خیر.!؟
این از امینت شغلی پایینش که باید بطور جد برای رفع آن و اطمینان خاطر دادن به همکاران خبرنگارمان به این موضوع پرداخت.
آمدیم تا از شغلی برایتان بگوییم که علاوه بر اینکه از هیچ تسهیلاتی برخوردار نیست، گاهی یک خبرنگار بالاجبار از کوچکترین حقش نیز محروم است، و آن چیزی نیست جز نداشتن حقوق مکفی و البته به موقع... این مسئله، خودبه طور حتم به دنبال مسائل و مشکلات دیگری پدیدار شده است.
1 منبع ارتزاق روزنامهها از آگهی است، پس وقتی تورم در کنار رکود خودنمایی کند، به طور حتم روزنامهها هم دچار مشکلات مالی میشوند و باز هم در این میان خبرنگاران هستند که ضرر میکنند و از حقوق و مزایای خود محروم میماند.
2 نبود سیستم توزیع مناسب نیز روی درآمد روزنامه تأثیر میگذارد و باعث میشود مدیران مسئول حتی اگر بخواهند هم نتوانند بموقع و به درستی حقوق خبرنگاران را پرداخت نمایند. هرچند که برخی مدیران مسئول، کار روزنامه را حتی یک کار فرهنگی نمیبینند، بلکه آن را به عنوان یک شغل برای درآمدزایی میبینند؛ این نیز باید دیده شود که برخی مدیران مسئول نیز از دادن حداقل حقوق خبرنگاران نیز سرباز زده و به دنبال آن، موضوع منافع و حقوق خبرنگاران و نیروهای کاری که نادیده گرفته میشود.
مشکل دیگر این است که نیروهای جوان و کمتجربه، قدرت چانهزنی زیادی برای احقاق حق و حقوق خود ندارند و چون تعدادشان زیاد است، کارفرما احساس میکند به علت حضور نیروهای آماده به کاری که حاضرند با حقوق اندک کار بیشتری ارائه کنند، میتواند از موضع بالا و قدرت با آنها برخورد کنند، پس خواستههای آنها را مورد توجه قرار نمیدهد.
از حقوق و حق الزحمه خبرنگاران که بگذریم، مشکل اساسی دیگر که گریبانگیر این سنگر سازان بی سنگر است، بحث بیمه نبودن آنهاست که با اینکه بارها در این زمینه به شکلهای گوناگون فریادها زده شد، اما صدایشان به آنجایی که باید برسد، نرسیده! یا اگر رسیده، آنچنان که باید توجه ای نشده است.
البته این مسئله برمیگردد به بحث ناآگاهی خبرنگاران "همیشه آگاه" از حقوقشان؛ به عنوان مثال در قانون، پیشبینی شده که اگر خبرنگاری در روزنامه یا رسانهای کار کند و بیمه نشود میتواند با مراجعه به وزارت کار شکایت کند و کارفرما را مجبور کند تا او را بیمه کند. اما متأسفانه ناآگاهی از این حق باعث شده خیلی از خبرنگاران بیمه نباشند.
ظاهرا هر دم از این باغ بری میرسد!! تصمیم قطع شدن بیمه خبرنگاران در اوایل سال جاری آنهم به یکباره و بدون اطلاع رسانی قبلی، شوک بزرگی برای خبرنگاران بود که با وجود نبود امنیت شغلی، نبود حقوق مکفی، کم شدن ارزش کاری آنها و آنچنان که باید دیده نشدن و بطور کلی محروم بودن از حقوق مسلم و اولیه، خود مسئله ای شد قوز بالا قوز!!! تصمیمی که گرفته و اجرایی شد و تا مدتی بدون ارائه راهکار! چراکه زمانیکه در این خصوص از متولیان امر سوالاتی مبنی بر اینکه "حال چه باید کرد و چه میشود؟" پرسیده می شد، ظاهرا آنها از ما نیز بی خبرتر بودند!!! که این امر موجب سردرگمی و نگرانی خبرنگاران بیش از پیش در حوزه بیمه ای شد.
و دیگر مشکل جدی که در حوزه رسانه و مطبوعات یزد وجود دارد، مشکل زنان روزنامهنگار و خبرنگار است؛ به صورت كلي باورهاي صحيح نسبت به زنان در جامعه و حتي جامعه زنان وجود ندارد.
ميدان ندادن به زنان براي تجربه و عدم خودباوري زنان و نبود "جسارت" و "اتحاد" در ميان آنان كه روز به روز افزوده ميشود موجب به حاشيه راندن آنان در صحنههاي اجتماعي از جمله روزنامه نگاری شده است.
براي حفظ تعادل در بدنه مطبوعات بايد به تناسب افزايش تحصيلات و توانايي زنان تغييرات اساسي در تركيب مديريتي مطبوعات صورت گيرد.
متاسفانه عليرغم تصور افكار عمومي، برخی روزنامهنگاران چندان روشنفكر نيستند! و به همين دليل، زنان در محيط مطبوعات اعضاي درجه دوم محسوب ميشوند.
بيش از نيمي از اعضاي تحريريهها زن هستند در حالي كه در حوزه تصميمگيريها و سياستگذاري، اين مقدار طبق آمار به كمتر از دو درصد کاهش مييابد. در یک کلام باید گفت فرهنگ مرد محوری در مطبوعات یزد و نیز دید مسئولین نسبت به این مسئله باید تغییر کند و زنان در این حوزه باید جدیتر گرفته شوند.
حال که فرصتی فراهم شد تا از دغدغه ها و خستگی های یکساله خود بگوییم، امیدواریم بیان گوشه ای از مشکلات خبرنگاران و روزنامه نگاران در "روز خبرنگار" و انشاا... توجه هر چه بیشتر مسئولین مربوطه به کلیه تلاشگران در این عرصه و ترتیب اثر دادن به مسائل و نیز ارائه تسهیلات بهتر به آنها، هدیهای باشد برای همه همکاران پولادینمان در کشور آریایهی ایران.
الهه اسلامی- عضو هیئت مدیره خانه مطبوعات یزد