یزدفردا

اين كه بگوييد همه حرف‌هاي «محمودخان ديوان الدوله» بر سبيل بردن لولو...- و آب را بريزيد آنجا كه...
و تو هم «هاله‌اي» بود اين هم ظلم و عدول از اعتدال و عدالت است. زيرا بسي سخنان از نوع ديگر هم از وي نقل شده است. مثلا گفته‌اند نقل است روزي كه خودروسازان داخلي يك شبه پرايد را به نرخ بنز به بازار عرضه كردند فرموده بودند: كيلويي چند؟!!
باز اشتباه نشود منظورشان همان ماشين بوده! بنده هم روز گذشته پس از اينكه هفت بار ميدان آزادي تا ميدان باهنر را رفتم و برگشتم تا جاي پارك پيدا كنم ديدم نه تنها در مسير اصلي بلكه كوچه‌هاي اطراف هم مثل انبار كارخانه‌هاي خودروسازي داخلي، كيپ كيپ گرديده است تا بالاخره بعد از ايستگاه اتوبوس چندمترمانده به ورودي كوچه جاي پارك پيدا كردم. هنوز از پيدا كردن جاي پارك سرمست بودم و نگاهي به پشت سر كه خوابم يا بيدارم؟ ناگهان مامور زحمتكش قبض به دست را ديدم كه در حال چسباندن قبض جريمه است. حدود صدمتر را در چند ثانيه طي كرده و خودم را به آنها رساندم و عرض كردم قربان چه تخلفي چه تخطي از قانون شده است؟
فرمودند در محوطه ايستگاه نرسيده به كوچه پارك كردي بنده هم شاقول و ترازومتر استاد حسن را كه در ماشين جا گذاشته بود از سپر تا آخرين نقطه خط مماس متر كردم ديدم 4 سانت و 2 ميلي متر بر منتهي اليه خط زرد مماس مي‌باشد فرمايش فوق به ذهنم اثر كرد و به پيروي از آن بزرگ گفتم كيلويي چند؟
گفتند چه مي‌گويي؟ فوري.... گواهي نامه، بيمه، معاينه فني، كارت ماشين... عرض كردم قربان ببخشيد جسارت شد دست پاچه شدم منظورم اين بود كه سانتي چند؟ و بلافاصله عرض كردم زبان دراز در همه امور تابع قانون است.

زبان دراز