زمان : 20 Shahrivar 1394 - 14:14
شناسه : 110640
بازدید : 17606
ساخت مصلاي يزد و درخواستي به‌جا ساخت مصلاي يزد و درخواستي به‌جا رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

سرمقاله شماره‌هاي 297 و 424 آيينه يزد با عنوان «آيا با وضعيت موجود، احداث مصلي يك ضرورت است» و«بار ديگر احداث مصلي و نيازهاي ضروري‌تر» مبني بر اينكه در حال حاضر و موقعيت كنوني نيازي به ساخت و احداث مصلي در يزد نيست مطالبي به اطلاع خوانندگان آيينه رسيد. در روزهاي اخير عده‌ا‌‌ي از روحانيون، مهندسان شهرسازي و متخصص در امور ثبتي و ساختمان‌سازي، فعالان سياسي، فرهنگيان و برگزاركنندگان مراسم مذهبي حضوري و يا تلفني نه تنها مراتب تشكر خود را اظهار نموده و نويسنده را مورد لطف قرار داده‌اند بلكه همگامي و همراهي فكري و نظري خويش را به ويژه در ارتباط با موارد دهگانه مندرج در شماره 424 در اين زمينه اعلام نمودند. علاوه بر نشر و چاپ هفته‌نامه، آن مقاله طبق معمول عيناً در چندين سايت منتشر شد و يكي از كاربران كه خط و سليقه سياسي وي با نويسنده متفاوت مي‌باشد به شرح زير اظهار نظر نموده است:
«با سلام جداي از اينكه بنده با آقاي سلطان‌زاده زاويه فكري داريم، اما به نظر مي‌رسد اين مطلبشان درباره مخالفت با طرح احداث مصلاي يزد بجاست چرا كه ظرفيت بالاي مسجد ملااسماعيل را كمتر شهرهايي از آن برخوردارند و رها شدن آن در آينده اسراف و بلكه تبذير و ناسپاسي است و اگر محل ترمينال سابق به مجموعه فرهنگي تفريحي و فضاي سبز تبديل شود مناسبتر است و با نگاهي به اتراق بسياري از مردم كه شب‌ها در ميدان امام حسين (ع) انجام مي‌دهند داشته باشيم اين ضرورت بيشتر احساس مي‌شود و اين مجموعه مي‌تواند جايگزين چنين شب‌نشيني‌هاي خانوادگي باشد كه رفت و آمد به چنين ميداني بسيار خطرناك هم مي‌باشد. متأسفانه بعضي از كارشناسان متناسب با نظر بعضي از مسئولين كه از پختگي كافي برخوردار نيستند، طرح‌هايي را ارائه مي‌دهند كه جامع الاطراف نيست.»1
يكي از كارشناسان مسلمان و متعهدي كه بيش از 30 سال در اداره ثبت اسناد انجام وظيفه نموده و با وضعيت اكثر زمين‌هاي يزد آشناست اظهار مي‌داشت: فردي را مي‌شناسم كه مسائل مربوط به زمين ترمينال را براي ساخت مصلي دنبال مي‌كرد، دوستانه به او گفتم: فلاني! به صلاح و مصلحت فرد متديني همانند شما نيست كه اين موضوع را پيگيري كنيد چون بخشي از زمين مورد بحث به منظور ديگري واگذار گرديده و نمي‌تواند محل عبادت و مسجد مسلمانان باشد!!
در اين شماره درج ترجمه بعضي از آيات قرآن مجيد و نقل احاديثي از معصومان بزرگوار- كه درود خدا بر همه آنها باد،- تنها به منظور تذكر و يادآوري محترمانه و مودبانه به مشاوران و اطرافيان نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه يزد و استمداد از ايشان جهت صدور دستور براي بررسي سه مقاله آيينه يزد در اين زمينه مي‌باشد.
نگارنده با توجه به تحقيقاتي كه به عمل آورده و از بسياري افراد نظرخواهي نموده مناسب مي‌داند كه مساله را در حد گفتن و نوشتن و به سمع و نظر مردم و مقامات اداري و روحاني رساندن و در تاريخ جرايد استان و كشور ثبت و ضبط كردن و درخواست ارسال جوابيه نمودن پي‌گيري نمايد.
خداوند بزرگ در آيه شريفه 86 سوره نساء مي‌فرمايد:«و هنگامي كه كسي به شما تحيت گويد پاسخ آن را به گونه‌اي بهتر بدهيد يا (لااقل) به همان گونه پاسخ گوئيد، خداوند حساب همه چيز را دارد.»
عده‌ا‌‌ي از مفسرين ذيل اين آيه آورده‌اند:«آيه شريفه يك حكم كلي درباره پاسخ‌گويي به هر نوع اظهار محبتي اعم از لفظي و عملي مي‌باشد و نيز در احاديث وارد شده سواره بر پياده و آنها كه مركب گران قيمت‌تري دارند به كساني كه مركب ارزان‌تر دارند سلام كنند و گويا اين دستور يك نوع مبارزه با تكبر ناشي از ثروت و موقعيت‌هاي خاص مادي است و اين درست نقطه مقابل چيزي است كه امروز ديده مي‌شود كه تحيت و سلام را وظيفه افراد پائين‌تر مي‌دانند و شكلي از استعمار و استعباد و بت‌پرستي به آن مي‌دهند و لذا در حالات پيامبر گرامي اسلام(ص) مي‌خوانيم كه آن حضرت به همه حتي به كودكان سلام مي‌كردند البته اين سخن منافات با دستوري كه در بعضي از روايات وارد شده كه افراد كوچكتر از نظر سن بر بزرگترها سلام كنند ندارد، زيرا اين يك نوع ادب و تواضع انساني است و ارتباطي با مسئله اختلاف طبقاتي و تفاوت در ثروت و موقعيت‌هاي مادي ندارد»2
جواب دادن به نامه نيز همانند جواب سلام واجب مي‌باشد و از قول حضرت امام صادق(ع) نقل شده است كه آن جناب فرمودند:«جواب دادن به نامه واجب است مانند جواب سلام و آنكه به سلام آغاز كند به خدا و رسولش نزديكتر است.»3
راقم اين سطور بنا ندارد زمامداري و دوران حكومت رسول گرامي اسلام(ص) و حضرت علي‌بن‌ابيطالب(ع) را با ديگر حكومت‌ها مقايسه نمايد اما عملكرد و دستورات آنها بايد سرمشق و الگوي رفتار دولتمردان و مسئولان باشد چون در مورد رسيدگي به زندگي نيازمندان نيز سفارش اكيد شده است. در تاريخ اسلام مي‌خوانيم كه «اميرالمومنين علي(ع) هم همچون حضرت پيغمبر(ص) ساده مي‌زيستند و خفيف‌الموونه بودند. در حديثي كه اهل تسنن هم نقل كرده‌اند آمده است كه عمربن‌الخطاب در شرائط خاصي وارد اتاق پيغمبر اكرم(ص) شد آنگاه كه حضرت از قصه زن‌هايشان اعراض كردند و آنها را مخير كردند بين طلاق و صبر كردن به زندگي ساده. عده‌اي از زن‌ها گفتند ما خيلي وضعمان، وضع ساده‌ايست از اين غنائمي كه به دست مي‌آيد به ما بدهيد. حضرت فرمودند صبر كنيد و بسازيد و اگر نمي‌خواهيد من حاضرم شما را طلاق بدهم و يك چيزهايي هم به شما بدهم همه گفتند نه، ما به زندگي ساده مي‌سازيم...»4
عده‌اي كه نظريه مدير مسئول آيينه يزد را قبول دارند، مي‌گويند زميني كه مي‌خواهند در آن مصلي احداث نمايند بايد از جهت شرعي و قانوني موضوع به طور كامل مورد بررسي و مداقه قرار بگيرد و علاوه بر آن معتقدند در حال حاضر تامين خوراك و مسكن، جهيزيه براي دختراني كه به علت مشكلات مالي نمي‌توانند ازدواج كنند، حمايت و پشتيباني از فرزندان بدسرپرست يا بي‌سرپرست، رسيدگي به زندگي خانواده‌هاي زندانيان، احداث و مقاوم‌سازي هزاران كلاس مورد نياز در استان، مساعدت براي درمان بيماران، سر و سامان دادن به زندگي زنان بدسرپرست، كمك به دانش‌آموزان مستمند و يتيم، احداث نمازخانه براي مدارس و ساخت مسجد براي دهها مجتمع مسكوني كه فاقد نمازخانه مي‌باشد، حمايت از خانواده‌هاي مستضعف و از كارافتاده و معتاد و تامين رفاه‌نسبي شهرونداني كه با مشكلات فراوان دست و پنجه نرم مي‌كنند و نظاير آن نسبت به ساخت مسجد و مصلي در يزد اولويت دارد و از همه مهمتر آمار نمازگزاران در چندين سال اخير نمايانگر اين است كه تا سال‌هاي آينده مردم در روزهاي جمعه و اعياد مذهبي با مشكلي از نظر مكان تجمع روبرو نيستند و با رفت و آمد هفتگي در خيابان‌هاي اطراف مسجد ملااسماعيل خاطرات دوران نهضت و انقلاب اسلامي در يزد نيز زنده خواهد ماند. به ويژه كه تعداد زيادي از نمازگزاران مي‌توانند پياده يا با دوچرخه و موتور براي شركت در نماز جماعت در مسجد حاضر شوند.
«در تعليمات ديني آمده است كه در حركت‌هاي انسان‌سازانه بيشترين توجه خويش را به نسل جوان معطوف داريد چه اينكه جوانان قابل ساخته شدن هستند و قلب آنان حساس و پذيرنده است و از چيزهاي ديگر خالي است و شما مي‌توانيد بذر حقايق و تعاليم والا را در آن بيفشانيد و بيشترين كار را درباره جوانان انجام دهيد. و اين هدف جز با تصحيح شكل زندگي و سالم‌سازي روابط اقتصادي، ‌هرگز امكان پذير نيست و تا به اين مساله اصلي (كه از اهداف عمده و اساسي پيامبران(ص) است و ما مدعي هستيم كه جامعه و نظام ما جامعه و نظام انبيايي و ديني است) توجهي درخور نشود و به سطح عمل در نيايد سخنراني‌ها، خطبه‌ها، سمينارها و وعظ‌ها و فلسفه‌ها درس‌هاي اخلاق و... هيچكدام كارساز نيست بلكه مي‌توان گفت اتلاف وقت است و مايه از دست دادن فرصت و تضعيف توانائي‌هاي دين و گذاشتن مسائل غيراصلي در جاي مسائل اصلي.
از حضرت علي(ع) روايت شده است كه فرمود: همه كساني كه در شهر كوفه زندگي مي‌كنند زندگيشان به خوبي تامين است پايين‌ترين افراد نان گندم مي‌خورند، خانه دارند و از بهترين آب آشاميدني استفاده مي‌كنند.
ملاحظه كنيد، پيشواي بزرگ موحدان و دنيا فراموشان تاريخ چگونه با واقعيات زندگي مردم واقع گرايانه برخورد مي‌كند و هنگامي كه مي‌خواهد از موفقيت حكومت ديني خويش سخن بگويد به هيچ امري ديگر توجه نمي‌كند مگر تامين زندگي مادي مردم و رفاه نسبي همه افراد و خانوارها.»5
كارمندان و مديران ذيربط در ادارات مختلف و نهادها و سازمان‌هايي كه به نحوي با اين قضيه و غير آن درگير خواهند بود به خوبي مي‌دانند هر فرد، مسئول كارهاي خود مي‌باشد و به اصطلاح با يك چشم بر هم زدن دوران مديريت‌ها تمام مي‌شود و در نهايت پاسخگويي براي كساني كه اصول را رعايت ننموده‌اند باقي خواهد ماند.
گاهي نيازي به لباس مبدل و گشت و گذار و درد دل مردم شنيدن و با آنها سخن گفتن هم نيست عموم شهروندان به راحتي خبرها را به اطلاع يكديگر مي‌رسانند. عملكرد مديران يزدي و غيريزدي از گروه‌هاي مختلف از سي‌، چهل سال پيش تاكنون در دارالعباده نقل محافل و مجالس و ورد زبان‌هاست آنها كه روش خدا پسندانه‌اي در پيش گرفته بودند توانستند نام نيكي از خود به يادگار بگذارند و افرادي كه خداي ناكرده برابر با ضابطه گام بر نداشته‌اند عملكرد و خاطراتشان در چشم و دل شهروندان باقي است. از پروردگار يكتا درخواست مي‌نمائيم همه را موفق بدارد تا مطابق با شرع و قانون اقدام نمائيم. به اميد آن روز

مديرمسئول

پي نوشت‌ها:
1- «سايت يزد فردا»، 9/6/1394، اظهار نظر آقاي علي‌اصغر باقري
2- «تفسير نمونه»، جلد 4، صفحه 46، چاپ 1355، دارالكتب‌الاسلاميه
3- «اصول كافي»، جلد 4، صفحه 503
4- «سيره نبوي»، استاد شهيد آيت ا... مرتضي مطهري، صفحه 57
5- «الحياه»، علامه محمدرضا حكيمي، جلد سوم، صفحه 58 و 59