یزدفردا
پایگاه خبری و تحلیلی
وظيفه ناشناسي يك خبرنگار و سعه صدر استاندار
رضا سلطان زاده
مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد
ساعت 5 بعدازظهر سوم شهريورماه به مناسبت هفته دولت جلسه مصاحبه استاندار با خبرگزاري‌ها، مديران مسئول نشريات و نمايندگان روزنامه‌هاي سراسر كشور در سالن مرحوم حميديا تشكيل گرديد. گزارش تصويري و شرح تفصيلي نشست 3 ساعته در سايت استانداري و بعضي از رسانه‌ها منتشر شده است. حقير به عنوان مدير مسئول آيينه يزد چند دقيقه قبل از ساعت 5 بعدازظهر وارد سالن حميديا شدم و روي اولين صندلي خالي مقابل در ورودي نشستم، چندين نفر از حاضران با لطف و محبت فرمودند بروم و نزديك جايگاه مسئولين بنشينم. ضمن اظهار تشكر از آنها قبول نكردم و همان جا كنار در ورودي نشستم. يكي از خبرنگاران هم كه از استاندار درباره ميدان اميرچقماق پرسش نمود در آخرين رديف نشسته بود. نوبت طرح پرسش كه به اينجانب رسيد پس از عرض سلام و ادب گفتم: گرامي مي‌داريم ياد و خاطره شهيدان رجايي و باهنر و ديگر شهداي انقلاب اسلامي و براي تعالي درجات عاليه آنها صلوات برمحمد(ص) و آل محمد. بعد از اينكه حضار صلوات فرستادند از استاندار به خاطر صدور دستور پيگيري موارد قبلي مطرح شده در آيينه يزد و هم چنين به علت اقدام ارزنده‌اي كه توسط استاندار دولت تدبير و اميد صورت گرفته و نشست‌هاي هم‌انديشي با اصحاب مطبوعات برگزار گرديده بود سپاسگزاري و پرسشي بدين مضمون مطرح كردم: جناب آقاي استاندار! اخيرا انتصاباتي داشتيد، از خبرگزاري و فرد خاصي هم نام نمي‌برم، يكي از افرادي را كه منصوب نموده‌ايد تنها به اسم مي‌شناسم و هيچ گاه آشنايي قبلي با او نداشته‌ام، اما چون يكي از سايت‌ها عليه آن شخص و نحوه عملكرد استانداري گزارشي غيرمنطقي و توهين‌آميز داده بود، باعث شد به «رزومه» كاري فرد انتخاب شده مراجعه كنم و بدين نتيجه رسيدم كه در حق وي جفا شده است. استاندار هنگام پاسخ دادن به آن سئوال از جمله گفت «ماه زير ابر نمي‌ماند و...» در اين هنگام توضيح مختصري دادم و عرض كردم: عذر مي‌خواهم جناب آقاي استاندار! رييس صداوسيماي يزد گفته است بيشتر بازديدكنندگان سايت انتشار دهنده آن خبر از نخبگان جامعه هستند!! ضمنا‍ً نبايد انسان خود را در مظان سوء ظن قرار بدهد، حتي پيامبر گرامي اسلام حضرت محمدمصطفي(ص) به همراه همسرشان به تنهايي در كوچه عبور مي‌كردند يكي از صحابه رسيد، حضرت براي اينكه آن شخص فكر نكند پيغمبر بزرگوار در كوچه‌اي با زن بيگانه‌اي همراه است فرمودند: « فلاني! اين زن همسر من است»1
بنابراين شايسته بود بخش مطبوعات و رسانه‌اي استانداري در اين زمينه‌ها بيشتر اطلاع‌رساني كنند. بسياري از اصحاب رسانه نحوه پاسخ‌گويي درباره خودتان را مناسب مي‌دانند اما در مورد افرادي كه منصوب استانداري مي‌باشند، بهتر است روشنگري شود كه بخش آخر اين گفتگوي چند دقيقه‌اي مورد تاييد و موافقت استاندار قرار گرفت.
در اين شماره لازم مي‌داند حدود 14 خط از 70 سطر گزارشي كه خبرنگار وظيفه‌ناشناسي پيرامون مصاحبه اخير استاندار با نشريات در سايت يزدرسا درج نموده عيناً در اين ستون نقل گردد تا دروغگويي آن شخص حتي درباره محل نشستن افراد و ديگر بحث‌هاي مطرح شده و عدم رعايت ادب در نوشتن و تشويش اذهان عمومي كه شايد از عادات ناپسند گزارشگر يا خبرنگار مورد بحث شده است بر همگان مشخص گردد. در چند جلسه گذشته پس از سفر دكتر علي‌جنتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي به يزد هم بدترين تهمت‌ها از قبيل رانت‌خواري و رسيدن به آلاف‌والوف و زشت‌ترين كلمات را در يزدرسا درباره مديرمسئول آيينه يزد نوشتند. اينك گزارش خبرنگار يزدرسا:
«...بر خلاف جلسات چندنفره مطبوعاتي گذشته استاندار و با توجه به دعوت عمومي روابط عمومي استانداري يزد از خبرنگاران براي شركت در اين نشست، هر چند خبرنگاران فعال رسانه‌ها براي نشستن در جلسات، صندلي انتخاب نمي‌كنند اما عناصر قلم به دست اصلاح‌طلب جرايد حامي دولت كه هميشه در دلسوزي براي «رفع حصر سران فتنه» طلايه‌داري كرده‌اند با قيافه حق به جانب و لبخند طلب‌كارانه! صندلي‌هاي جلوتر را براي اين نشست انتخاب كرده بودند...!!
پس از طرح سؤالات چند خبرنگار نوبت به همان عناصر قلم به دست رسيد كه با دست لرزان از حرف‌هاي كهنه و به دل مانده خود عقده‌گشايي كنند و با تخريب برخي رسانه‌ها و «پاسخ‌هاي دل خوش كُنَك» به دنبال راهي براي تسلاي خشم خود باشند!!
نوبت به وي كه رسيد با طرح اينكه در برخي سايت‌ها در خصوص معاونان شما مطلبي را خواندم و از آنجا كه شناختي بر فرد انتصابي از جانب شما نداشتم تحقيق كردم و فهميدم در حق آنها جفا شده! چرا روابط عمومي استانداري جواب اين رسانه‌ها را نمي‌دهد سكوت همه جا جايز نيست؟...
خبرنگار يكي از روزنامه‌ي اصلاح‌طلب كه هميشه در طرح سؤالات حاشيه‌اي در نشست‌هاي خبري سر آمد است در اين نشست هم با بيان اينكه رييس‌جمهور در ابتداي كار خود گفت: بايد سينه‌ها از كينه‌ها پاك شود گفت: در جريان خاكسپاري شهداي گمنام عده‌اي در انجمن اسلامي گفتند: ديديد زورمان – در خصوص خاكسپاري شهداي گمنام- از شما بيشتر بود! و اين نشان مي‌دهد سينه‌ها از كينه‌ها هنوز پاك نشده!...»2
اي كاش گردانندگان سايت يزدرسا كه خود را «رسانه‌اي متفاوت براي مردم دارالعباده» مي‌نامند نام و نشاني و تلفن و محل استقرارشان را مي‌نوشتند تا اگر افرادي از طرف بعضي از خبرنگاران آنها مورد اتهام قرار گرفتند و يا وقتي نويسندگاني از يزدرسا حرمت قلم را رعايت نمي‌كنند، حداقل امكان مراجعه و بيان تذكر دوستانه و محترمانه به مديران رسانه داشته باشند. يا عده‌اي از مخاطبان بتوانند بنا به صلاح‌ديد خودشان به عنوان تظلم و دادخواهي به مقامات ذي صلاح مراجعه كنند و از حق خود دفاع نمايند و يا به حاميان سايت اطلاع دهند اگر پول هنگفت بابت اداره آن سايت از طرف اشخاص حقيقي يا از محل بيت‌المال تامين مي‌گردد روزي بايد پاسخگو باشند.
آيا سايت يزدرسا تا اين تاريخ مجوز فعاليت خبررساني دارد؟
اگر خيرخواهانه مي‌خواهد از خط و سليقه خاصي حمايت كند آرزوي توفيق داريم اما چرا بعضي از خبرنگارانش دروغ مي‌نويسند، تهمت مي‌زنند و گويا خوششان مي‌آيد گزارش خلاف بدهند. خطاب به كارفرمايان و حقوق‌دهندگان به خبرنگاري كه عنان قلم را رها كرده و بدون توجه به فرمايش مولاي متقيان حضرت علي(ع) و تعاليم عاليه اسلام گزارش تهيه مي‌كند يادآوري مي‌نمايد: شكر پروردگار يكتا را كه دستم به ويژه هنگام نوشتن موضوعي كه به حق مي‌دانم نمي‌لرزد. در سن 73 سالگي روزانه 8 تا 10 ساعت در محل مجتمع آموزشي حضرت مجتبي(ع) و 3 تا 4 ساعت براي چاپ نشريه، امور محوله را انجام مي‌دهم و شخصاً رانندگي مي‌كنم.
در انتشار آيينه يزد مستقل هستم و تاكنون با ضرر مادي نشريه را منتشر كرده‌ام. مجيزگويي نمي‌كنم و برابر با آنچه حضرت سجاد امام زين‌العابدين(ع) به شيعيان آموخته‌اند، دعا مي‌كنم:«خداوندا عمرم را طولاني گردان، مادام كه در راه اطاعت تو باشد و اگر قرار بود چراگاه شيطان شود آن را بگير و قبض روحم كن پيش از آن كه خشم تو بر من سبقت بگيرد...»3 اگر افرادي درباره مطالب مندرج در آيينه انتقاد نمايند يا تذكر دهند و نصيحت كنند به طور قطع و يقين پذيرا هستم اما اگر كساني باشند كه به اصطلاح با چراغ خاموش حركت مي‌كنند يا آن طور كه گفته مي‌شود از طرف اشخاصي پشتيباني مي‌شوند و نمي‌دانم براي احقاق حق به چه كسي بايد مراجعه كرد چاره‌اي جز آن نيست كه در اين ستون به دروغ‌ها و اهانت‌هاي آنها پاسخ منطقي و تذكراتي دوستانه و محترمانه داد و به موقع هم به مقامات مسئول شكايت كرد چون براي چاپ روزنامه و نشريه كيسه‌اي ندوخته‌ام.
راستي اي جوان! اگر روزي كنار فردي نشستي كه هم سليقه با خبرنگار يزدرسا نبود و بر فرض علاوه بر اينكه با دست لرزان مي‌نوشت با كلماتي دست و پا شكسته هم سخن مي‌گفت آيا در گزارشي كه براي سايت يزدرسا مي‌نويسي او را به سخره مي‌گيري كه دستش مي‌لرزيد و لكنت زبان داشت؟ مگر نمي‌داني قرآن كريم مسلمانان را از مسخره كردن يكديگر نهي نموده است؟«آيه شريفه 11 سوره حجرات»
نكته ديگر آنكه تقاضاي رفع حصر دولتمردان و فعالان سياسي و دعا براي آزادي آنان تخلفي محسوب نمي‌گردد و
افتخار مسلمانان اين است كه پيرو پيامبر عظيم‌الشان اسلام(ص) هستند كه بر اساس تفسير «آيه شريفه 8 سوره انسان» اميرمومنان حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) و فرزندانشان حضرت حسن و حضرت حسين سلام الله عليهم اجمعين همه طعام در خانه را در سه شب متوالي به مسكين و يتيم و اسير دادند و خود گرسنه ماندند و غذايي براي افطار به مدت سه روز، روزه نذري در خانه نداشتند در اين صورت مصداق اتم و اكمل آيه شريفه هستند كه در برابر اين گذشت و ايثار نامشان در رديف «ابرار» ثبت و ضبط گرديد كه نه تنها تمام افراد بشر در همه اعصار و قرون بلكه كروبيان و ملكوتيان را به كرنش و تكريم و تعظيم وا مي‌دارد.
قابل توجه خبرنگار يزدرسا و ديگر كساني كه همانند وي مي‌انديشند اينكه بسياري از مفسران گفته‌اند: «منظور از اسير در آيه مباركه «سوره انسان»، اسيراني هستند كه از مشركان و كفار مي‌گرفتند، و به قلمرو حكومت اسلامي در مدينه مي‌آوردند و در سال‌هاي اوليه بعثت آزادانه رفت و آمد مي‌كردند...»4
حسن ختام مقاله به درج دعايي اختصاص مي‌يابد كه حضرت محمدمصطفي(ص) به درگاه با عظمت خداوند رحمان و رحيم عرضه مي‌داشت:
«خداوندا يك لحظه مرا بخودم وامگذار و چيزهاي خوبي كه به من بخشيده‌اي از من باز مگير.»5
مدير مسئول
پي نوشت‌ها:
1- «منيه المريد في آداب المفيد و المستفيد (آداب تعليم و تربيت در اسلام)»، شهيد ثاني، ترجمه دكتر سيدمحمدباقر حجتي، صفحه 217
2- حواشي سه ساعت جلسه تكراري استاندار يزد براي هيچ!، يزد رسا، 4/6/1394
3- «صحيفه كامله سجاديه»، ترجمه استاد مهدي الهي قمشه‌اي، ترجمه دعاي بيستم، صفحه189
4- «تفسير نمونه»، جلد 25، صفحه 353 و 354
5- «نهج‌الفصاحه»، ترجمه ابوالقاسم پاينده، چاپ جاويدان، صفحه 105