گرامي ميداريم ياد و خاطره شهيدان، ايثارگران و آزادگان در ايام هفته دولت و درود و سلام بر كارمندان وظيفهشناس و مومن كه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در دانشگاهها و مدارس و ادارات مخلصانه كار كردند حتي هنگام دريافت حقوق ماهيانه، رد مظالم ميكردند و از اموال دولت استفاده شخصي نمينمودند و از تلفن ادارات و نوشتافزار هم براي امور خصوصي خود استفاده نميكردند. در هنگام نهضت و مبارزه همگام و همراه با جوانان برومند و انقلابي و ديگر اقشار جامعه از طبقات مختلف به دستورات امام خميني(ره) و روحانيت آگاه و مبارز عمل كردند و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به روال گذشته در گذر ايام بر سادهزيستي و انجام وظيفه صحيح و مورد قبول به زندگي خود ادامه دادند و زينتهاي دنيوي آنان را فريب نداد.
گرامي باد ياد و خاطره دولتمردان و مديران مردمي و علاقهمندان به نظام و شهيدان والا مقام و بزرگوار محمدعلي رجائي و دكتر محمدجواد باهنر و همه كارمندان و مديران اداري و اجرايي و قضايي و نمايندگاني كه در 36 سال اخير براي پيشرفت اين مرز و بوم به مردم صبور و مقاوم ايران زمين خدمت نمودند و در جهت پيشرفت كشور در زمينههاي مختلف علمي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي و در مسير خدمت به جامعه به منظور رفاه نسبي مردم گامهاي موثري برداشتند و در رفع تبعيضات اجتماعي و از بين بردن اختلافات طبقاتي موجود در هر دوره و زمان از هيچ كوششي دريغ ننمودند.
در شماره 297 و 414 آيينه يزد در اين ستون مقالههايي با عنوان «آيا با وضعيت موجود احداث مصلي يك ضرورت است؟ و «آقاي انصاري! مسلمانان از گنبد وبارگاه شفا طلب نميكنند» در انتقاد از ساخت مصلي در يزد و وجوه زيادي كه در توسعه و تكميل و تزئين حرم امام خميني(ره) هزينه شده بود به تفصيل مطالبي به اطلاع خوانندگان رسيد و در تاريخ جرايد استان ثبت و ضبط گرديد. اخيراً در بعضي از رسانهها و سايتها ديده ميشود مجدداً موضوع احداث مصلي و شايد هم تحت نام ديگري از قبيل موسسه فرهنگي و مذهبي و غيره مطرح گرديده و يا آن گونه كه مسئول شوراي سياستگذاري ائمه جمعه استان در مرداد ماه يكسال پيش اظهار نموده است«ميخواهند اقدام به ساخت مصلاي رو باز براي برگزاري نمازهاي عيد بكنند.»1
در اين شماره با عنايت به مشكلات فراوان كه دامن گير مردم جامعه و از جمله اين استان ميباشد و رسيدگي و انجام آنها در جهت بر آورده نمودن نيازهاي مردم مومن و معتقد به اصول اسلام و صبور و زحمتكش دارالعباده ضروري است و با توجه به در دسترس بودن مكان با عظمتي همانند مسجد ملااسماعيل يزد به نظر نويسنده اين سطور احداث مصلاي جديد در اولويت نميباشد نظر مسئولان ذي ربط را به نكات زير جلب مينمايد.
1- در طرح جامع و تفصيلي شهر يزد كه هزينههاي زيادي بر دوش شهروندان گذاشته شده احداث مصلي ديده نشده است و تغييرات لازم به هر طريق كه صورت گرفته باشد يا بعدا به دنبال تهيه طرح و نقشه باشند مستلزم صرف مبالغ زيادي از محل بيتالمال است و بار اصلي آن را مردم بايد عهده دار شوند.
2- بنا به دلايل مختلف آمار نمازگزاران جمعه در مركز شهر يزد به نسبت وسعت شهرستان و مسجد بسيار كم است به طوريكه شهري با وسعت و جمعيت فعلي گاه با حضور حدود دوازده يا سيزده درصد گنجايش مسجد، نماز جمعه را اقامه ميكنند.
بيش از سيو پنج هزار تا چهل هزار نفر ميتوانند در محل فعلي نماز بخوانند، در حالي كه آمار نمازگزاران در يكي دو هفته گذشته كمتر از پنج هزار نفر بوده است. فقط در چند هفته ماه مبارك رمضان يا اگر ايام برگزاري مراسم مذهبي يا 22 بهمن يا بعضي از روزهاي شهادت ائمه(ع) مصادف با روز جمعه باشد جمعيت تقريباً در حد گنجايش مسجد حضور پيدا ميكنند. بنابراين نود درصد جمعهها در ايام سال مردم نه تنها از جهت ظرفيت برگزاري نماز با مشكل روبرو نيستند بلكه به طور معمول از پنج تا پانزده هزار نفر بيشتر براي اداي فرضيه نماز جمعه در مسجد ملااسماعيل حاضر نميشوند. پيشرفت علم و تكنولوژي هم مشكل ستونهاي متعدد موجود در آن مكان را حل و فصل كرده است. ضمناً بيش از بيست درصد نمازگزاران پياده يا با دوچرخه و موتور به آن محل ميروند.
3- در سي و چند سال اخير گاه شنيده ميشود بعضي از مردم در فلان مسجد يا ادارهاي بنا به دلايلي نماز نميخوانند يا اگر هم خواندند در منزل يا محل ديگر اعاده ميكنند. مكاني كه براي ساخت مصلي در نظر گرفته شده است آن طور كه بعضي از مطلعين ميگويند، تملك بخشي از زمين منطقه ترمينال با اكراه انجام گرفته و يقيناً زمين مورد بحث به منظور ديگري غير از مسجد واگذار شده يا قسمتي از آن مصادرهاي است و مالك بخشي از آن نيز از هموطنان غيرمسلمان بودهاند. بنابراين كارشناسان خبرهاي بايد پرونده را دقيقا بررسي و تاييد نمايند واگذاري منع قانوني ندارد و بعد از صحه گذاشتن بر اين امر مرجع ديني بزرگواري با مطالعه آن اجازه ساخت مصلي يا موسسه علمي و فرهنگي را در محل مذكور بدهد.
4- شهرداري حق واگذاري چند هكتار زمين مرغوب را كه دهها ميليارد تومان ارزش دارد به موسسه و شركتي ولو در زمينه فرهنگي و مذهبي بخواهد فعاليت كند ندارد مگر اين كه از وزارت راه و شهرسازي زمين معوض بگيرد آن هم يا دقيقاً بايد برابر با ضوابط روشن و مشخص با كار كارشناسي تصميمگيري نمايند. گاه مردم ميپرسند چگونه شورا با ادامه كار فردي در سمت شهرداري رضايت نداد و تاييد نكرد ولي چه عواملي باعث شد تقريباً بعد از مدت كمي اكثريت اعضا از همان شخص دعوت كردند به عنوان شهردار يزد انجام وظيفه نمايد.
5- در سال جاري در استان يزد نزديك به دو هزار و نهصد كلاس بايد مقاومسازي شود كه بعضي از آنها احتمال ريزش سقف و ديوار دارد. تقريبا هفتصد كلاس جديد نيز بايد احداث گردد. بسياري از آموزشگاهها نمازخانه ندارند در دو سال گذشته افزودن كلاش ششم در دبستانها كمبودهاي بيشتري را به وجود آورده است. آيا بهتر نيست خيرين را تشويق به مقاومسازي كلاسها و ساخت مدرسه نمود وآيا تجهيز آموزشگاهها و رفع نگرانيهاي مردم مستضعف بر هزينه نمودن صدها ميليارد تومان آن هم براي اينكه سالي چند بار مراسم عبادي يا سياسي در آن مكان برگزار شود ارجحيت ندارد؟ براي برگزاري نماز عيد در يزد و يا تجمع در مراسم مختلف ديني مردم تاكنون با معضل و مشكلي روبرو نبودند. با عنايت به اينكه امسال ميانگين اعتبار عمراني يزد حتي چند درصد از ميانگين اعتبارات عمراني كشور كمتر است بنابراين لازم است به امر مدرسهسازي توجه و عنايت بيشتري مبذول گردد.
6- حدود يكصد هزار دانشآموز در ناحيه يك و دو آموزش و پرورش يزد مشغول به تحصيل هستند با كمال تاسف بيش از ده درصد آنها يتيم و يا فرزند طلاق يا پدر و مادر هر دو معتاد و يا بد سرپرست و عدهاي هم فرزند پدر و يا مادري هستند كه به بيماريهاي سخت و صعبالعلاج گرفتار و مبتلا شدهاند. آيا كمك و مساعدت به اين دانشآموزان باعث شادي و شعف آنها نخواهد شد؟ اين آمار علاوه بر تعداد افرادي است كه زير خط فقر زندگي ميكنند و گروهي ديگر به نحوي زندگي ميكنند كه بايد آن را مردن تدريجي ناميد
7- چه بسيار از مجموعههاي مسكوني و پروژههايي كه در توسعه نامتوازن شهري يزد بدون برنامهريزي ساخته شده است فاقد مسجد و نمازخانه ميباشد، شايسته است مسئولان فرهنگي ديني و تبليغاتي براي از بين بردن اين كمبود مهم چارهاي بينديشند آيا مسجد ساختن در كنار اين مجتمعهاي صدها و يا چند هزار نفري ساكن در آنها از احداث مصلي مهمتر نيست؟
8- متاسفانه در استان يزد بيش از يكصد و پنجاه برابر سال 1358 و در حال حاضر حدود 3300 نفر زنداني داريم. در بعضي از خانوادهها پدر و مادر هر دو زنداني هستند، عدهاي از آنها فرزنداني دارند كه در جامعه رها شدهاند رسيدگي به اين خانوادهها و حل مشكلات زندانيها بايد در اولويت كاري متصديان نهادهاي فرهنگي و ديني باشد. سال گذشته وقتي يك فرد روحاني در جلسهاي وضعيت زندانيان يزد را گزارش ميداد در حقيقت لرزه بر تن حاضران ميافتاد و نويسنده شاهد بود همگي حيرت زده شده و چند نفري بغض گلويشان را گرفته بود.
9- استان يزد سالها است با مشكلات خشكسالي روبرو است صدها روستاي يزد آب ندارد، بسياري از دهات و روستاها آب خوردنشان با تانكر تامين ميگردد، پيدرپي ساكنان اين مناطق با سختيهاي فراوان درگير هستند عدهاي از آنها به شهرها مهاجرت كردهاند. آيا نجات اين قشر از جامعه از ساخت مسجد و حسينيه در محلي كه در اين برهه از زمان نيازي احساس نميشود ترجيح ندارد و در اولويت نيست؟
10- «محل شهادت سومين شهيد محراب و قبل از آن مكانهاي درگيري نيروهاي هوادار حكومت پهلوي با انقلابيون در حوالي (ميداناميرچقماق، شهيدبهشتي، بعثت، خيابان قيام و امام ) و گوشه و كنار بازار و نزديك همين مسجد و ارتباط و نزديكي با پايگاه اصلي انقلاب يعني مسجد روضه محمديه(حظيره) و آن همه رخدادها و حوادث و جريانات كه خود(يادآور رخدادهاي گوناگون) تاريخ انقلاب در دارالعباده است آيا اين مجموعه يك ميراث گرانسنگ فرهنگي- تاريخي نيست كه بايد پيوسته زنده بماند؟ و آيا اگر مصلاي ديگري در جايي ديگر ساخته شود اين ميراث شكوهمند فراموش نخواهد شد و از يادها و خاطرهها نخواهد رفت؟ آيا مسجد ملا اسماعيل كه اكنون پيوند دهنده مسجد و بازار و حوزه و مراكز گوناگون علمي و فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي است به محلي بلا استفاده، همچون مسجد جامع شهر يزد تبديل نخواهد شد كه بازديدكنندگان آن گردشگران داخل و بعضاً خارجند نه براي بندگي خدا و عبادت و ذكر ياد و نام او كه براي بازديد از گنبد و منارهها و كاشي و سنگ و كتيبه و سال ساخت و غيره در آن مكان حضور مييابند؟»2
در آن صورت مردم در ايامي از سال شاهد هستند عدهاي گردشگر و بازديد كننده از مكان مقدسي چون مسجد ملااسماعيل در حال خوردن «شولي» و يا «باقلواي» يزدي و خريد سماور و منقل وسوغاتي هستند و ديگر از آن قداستها خبري نيست. گرچه اين رفت وآمدها و داد و ستدها در جاي خود ضروري است و گردشگران و خريداران و فروشندگان نيز مورد احترام هستند.
در بعضي از شهرها ساخت مصلي به صورت مورد نظر بيش از 20 تا 30 سال طول كشيده، هزينههاي زيادي روي دست مردم گذاشته معمولا در اين گونه موارد بعضي از روي اكراه پول ميدهند و در غياب متوليان امر اظهار عدم رضايت ميكنند و عدهاي زراندوز هم هر گاه براي ساخت اين ساختمانها كمك كنند هيچ گاه به كمتر از چندين برابر رانتخواري و سوء استفاده و پر كردن جيب خود كه دود آن بازهم به چشم مردم مستضعف ميرود راضي نخواهند شد.
انصاف اين است كه با دقت و تيزبيني و توجه عميق به ساخت مصلاي شهر بنگريم و در اين طرح بدون توجه به خط و ربط سياسي گروهي و اختلاف سليقه و تضادهاي فكري و فرهنگي افراد به درك واقعيتهاي اجتماعي بنشينيم و ضرورتها و نيازهاي امروز مردم شهر دارالعباده را اولويتبندي كنيم. از نظرات مردم صاحب نظر و خبرگان امور اجتماعي فرهنگي استفاده كنيم و يك بررسي جامع الاطراف در اين مورد داشته باشيم و به يك نتيجه واقعي برسيم. طبعاً عقلاي قوم يا راهي براي عبور از مشكلات و معضلات موجود اجتماعي فرهنگي خواهند يافت يا انصراف از ساخت مصلاي بزرگ با هزينه سرسامآور را فعلا به فرصتهاي آينده خواهند سپرد.
درخواست ميگردد نويسندهاي كه براي اولين بار ساخت مصلي در يزد را پيشنهاد نمود موارد فوق الذكر را مطالعه و پاسخ لازم را تدوين و براي نشر در آيينه يزد به دفتر هفتهنامه ارسال نمايد ضمناً اگر هر يك از خوانندگان نظري پيرامون مطالب مندرج در اين سرمقاله دارند با اسم و امضا مراتب را به دفتر هفته نامه اعلام نمايند تا به نام خودشان چاپ و منتشر گردد.
مدير مسئول
پي نوشتها:
1- هفتهنامه ملك يزد، شماره 2540، 11/5/93
2-هفتهنامه آيينه يزد، شماره 297، انعكاس آيينه، 10/9/91