زمان : 07 Mordad 1394 - 10:09
شناسه : 108345
بازدید : 4732
نماینده اردکان: احمدي نژاد مي‌خواسته درموضوع مذاكره با امريكا اختيار تام داشته باشد دو دور مذاکره با امریکا در دولت قبل که نماینده مردم اردکان از آن اطلاع داشت: نماینده اردکان: احمدي نژاد مي‌خواسته درموضوع مذاكره با امريكا اختيار تام داشته باشد

محمدرضا تابش، نماينده اصلاح‌طلب مجلس در گفت‌وگو با « اعتماد» توضيحات مفصل‌تري درباره آن مذاكرات و دلايل سكوت مجلس و همينطور علت به نتيجه نرسيدن آن ارايه مي‌كند.تابش البته همچون عوض حيدرپور از آن مذاكرات اطلاع داشته اما مي‌گويد مطلع بودن او به دليل روابطي است كه با سياستمداران دارد والا هيچكس او را در مقام نماينده مجلس به صورت رسمي در جريان اين موضوع قرار نداده بود.

 

به نظر مي‌رسد بسياري از همكاران شما در مجلس اصلا تمايلي ندارند تا درباره مذاكرات هسته‌اي دولت قبل و خصوصا موضوع دو بار مذاكره مستقيم ايران و امريكا در ماه‌هاي پاياني دولت دهم اظهارنظر خاصي انجام دهند. سوال اين است كه چرا در حالي كه همين مجلس نهم از اصل قضيه مذاكره مستقيم ايران و امريكا در دولت قبل بي‌اطلاع بوده، الان با رويكردي متفاوت با مذاكرات هسته‌اي و مذاكرات دوجانبه ايران و امريكا در همين موضوع برخورد مي‌كند؟

آن وضعيت اقتضاي سياست بسته دوران دولت‌هاي نهم و خصوصا دهم بود. در همان زمان هم ما به اين رويه اعتراض داشتيم كه اگر مساله‌اي هست بايد با مردم و نمايندگان آنها در ميان گذاشته شود. اما جو طور ديگري بود. ما براي مساله هسته‌اي و همان مذاكرات علني كه انجام مي‌شد با زور و فشار زياد توانستيم يك دو بار به شكل محدود از تيم مذاكره‌كننده آن دوران گزارش بگيريم. اتفاقا در همان موقع هم وقتي آقاي جليلي به مجلس آمد، حرف‌هايي كه زد اصلا فراتر از چيزهايي نبود كه در رسانه‌ها گفته مي‌شد. در حالي كه به هر حال در دولت جديد هر چند باز هم اطلاعات كامل به مجلس نمي‌رسيد و بخش‌هايي كه ضروري نبود بازگو نمي‌شد، اما به هر حال در مقايسه با دولت قبل نمايندگان به مراتب بيشتر و جزيي‌تر در جريان مذاكرات بودند.

در مورد دو بار مذاكره مستقيم ايران و‌امريكا آيا شما در جريان بوديد؟

بله. من اطلاع داشتم.

يعني مجلس هم در جريان بود؟

نه. من از طريق روابط و ارتباطاتي كه با برخي مراكز سياسي داشتم فهميدم كه چنين مذاكراتي صورت گرفته است. ولي مجلس به صورت رسمي در جريان چنين اقدامي قرار نداشت و اصلا به مجلس اطلاع داده نشده بود كه مذاكره‌اي با اين شكل انجام شده است. خب به هر حال مقام معظم رهبري هم به صراحت گفتند كه اين مذاكره با امريكا قبل از اين دولت كليد خورده است. خب به هر حال اشكالي هم نداشت. هر اقدامي كه بتواند مصالح مردم را تامين كند، قطعا مثبت است.

بحث بر سر دوگانگي برخورد با اين مساله در دولت‌هاي دهم و يازدهم است. اينكه آنجا حتي اصل قضيه هم اطلاع داده نمي‌شود و اين موضوع اعتراضي در پي ندارد اما اينجا ضمن تمام اطلاع‌رساني‌ها همچنان براي گفتن برخي جزييات از همان ابتدا فشارهايي به تيم مذاكره‌كننده وارد مي‌شود.

خب به هرحال ما هم متاسف هستيم كه اين موضوع به اين شكل وجود دارد. در دولت قبل رسما مجلس در خصوص مذاكرات هسته‌اي يك نقش تشريفاتي داشت و در آن جو و فضاي خاص از ما مي‌خواستند كه در موضع‌گيري‌ها فقط حمايت كنيم و جايي براي كوچك‌ترين انتقادي حتي توسط نماينده مجلس هم وجود نداشت. جو آن زمان جوي بود كه اين را هم آشكار مي‌گفتند و هم قابل كتمان نبود. يعني موضوع هسته‌اي حتي براي نمايندگان هم خط قرمز محسوب مي‌شد.

هيچ‌وقت به شما گفته نشد دليل اين رويكرد چيست؟

نه. اتفاقا مساله هم چندان غيرطبيعي نبود. ما در دو دهه اخير چند بار با امريكايي‌ها مستقيما مذاكره داشتيم. در دوران اصلاحات در موضوع طالبان و القاعده و عراق و حتي قبل از آن جنگ خليج فارس ما با امريكايي‌ها مذاكراتي داشتيم. جالب هم اين است كه همه اين مذاكرات با موفقيت و حصول نتيجه همراه شده بود. يعني اينكه طالبان و القاعده تا حدودي از صحنه خاورميانه كنار زده شدند و جاي آن رژيمي آمد كه منافع ملي را بهتر در نظر مي‌گيرد و اين كار ارزنده‌اي بود. ولي خب مذاكرات ما در دوره دولت دهم بدون نتيجه پايان يافت و در واقع شكست خورد.

اطلاع داريد چرا اين مذاكرات و اين دو گفت‌وگويي كه انجام شد نتوانست به نتيجه مشخصي برسد؟

ببينيد مسائل مختلفي گويا در كار بوده است. من تاكيد مي‌كنم كه هيچگاه در مقام نماينده مجلس به صورت رسمي در جريان اين مسائل قرار نگرفتم و گزارشي به ما داده نشد. اما آنچه كه ما مي‌دانيم اين است كه يكي از مهم‌ترين دلايل شكست آن دو دور مذاكره‌اي كه قبل از تشكيل دولت يازدهم انجام شده بود اين است كه رييس دولت وقت زير بار برخي مسائل نرفته بود.

چه مسائلي؟ يعني مثلا پيشنهادات امريكايي‌ها در آن زمان مقبول نيفتاده بود؟

نه. مساله داخلي بود نه خارجي. اينكه آقاي احمدي‌نژاد مي‌خواسته در موضوع مذاكره با امريكا اختيار تام داشته باشد و تصميم‌گيري نهايي بر عهده خود او باشد. همين هم باعث شده بود تا اختلافاتي پيش بيايد. چون آن مذاكره را تا جايي كه من در جريان هستم شوراي عالي امنيت ملي انجام مي‌داده است. البته نظير همين اتفاق در دوره دبيري آقاي لاريجاني در شوراي عالي امنيت ملي هم افتاده بود كه رييس دولت بدون هماهنگي با اين شورا اقداماتي انجام مي‌داد و حرف‌هايي مي‌زد كه تلاش‌هاي ديپلماتيك را خراب مي‌كرد و آقاي لاريجاني هم به خاطر همين از شورا استعفا داد. ولي به هر حال آن مذاكره با امريكايي‌ها هم تصميم نظام بود و نه دولت كه آقاي احمدي‌نژاد بتواند كل موضوع را راسا اداره كند. همين اختلاف بود كه زمينه اصلي شكست آن دو مذاكره را به وجود آورد و روند گفت‌وگوهاي مستقيم خيلي زود قطع شد. در واقع اين طور به نظر مي‌رسد كه آقاي احمدي‌نژاد تمايل زيادي داشت تا گفت‌وگو با امريكا را به نام خود سند بزند و سياستش هم اين بود كه اگر سند اين موضوع به نام او نباشد نبايد به نام هيچ‌كس ديگري هم باشد. اينها چيزي‌هايي است كه ما از طريق برخي منابع از آن مذاكرات مي‌دانيم.