یزدفردا"سرویس اجتماعی "حوادث"پلیس استان یزد : باید یاد بگیریم و تمرین كنیم كه احساساتمان را در خانه به زبان بیاوریم، هر چند که سخت باشد؛ با بیان نکردن احساسات، مطمئن باشید بدون قید و شرط به مرور زمان سوءتفاهمها و فاصلهها در خانواده شكل می گیرد.
چرا ما همیشه فكر می كنیم، اطرافیان باید خودشان احساس ما را درك كنند و ما نباید احساس قلبی و درونیمان را خودمان به آنها بگوییم. اگر رو راست باشیم میبینیم گاهی اوقات حتی خودمان هم دقیقاً نمیتوانیم بگوییم چه احساسی داریم. پس چطور توقع داریم دیگران فقط با دیدن چهره و رفتار ما به احساسمان پی ببرند.
شاید هم دلیلش این باشد كه از ابراز احساسات خجالت میكشیم، اما به هر طریقی باید به این خجالت مضر غلبه كنیم. مثلاً از جملههای كوتاه برای ابراز علاقهمان استفاده كنیم تا كم كم رویمان بازترشود و بطور كامل احساسمان را به خانواده ابراز كنیم یا ابتدا با یك عمل آغاز كنید و آن را به حرف های محبت آمیز متصل كنید.
مثلاً در ابتدا به همسرتان بگویید او را دوست دارید و با یك شاخه گل یا هدیه كوچك شروع كنید و سپس با نگاه محبتآمیز به او بنگرید و یا به او بگویید من این رفتار یا گفتار تو را دوست دارم تا كمكم دیوار فاصله ها از بین برداشته شود و حلقه های محبت تنگتر شود و آرامش دل انگیزی در خانواده ایجاد شود.
جنبه ی دیگر این ابراز احساسات این است كه افراد خانواده در این كانون گرم، راحت تر خواسته های خود را مطرح می كنند و از به زبان آوردن درخواست ها و انتقادهای خود در خانواده ابا نمی كنند و به قولی همه چیز را در خودشان نمی ریزند و با بیان تمام احساسات درونی اعم از ترس، نگرانی، آرزوها و اهداف، هم به خود هم به خانواده كمك می كنند.
شما هم به عنوان فردی از یك خانواده اگر زود دست به كار نشوید و احساسات خود را بیان نكنید و به احساسات افراد خانواده توجه نكنید، مطمئن باشید بدون قید و شرط به مرور زمان سوءتفاهمها و فاصلهها شكل می گیرد. پس باید یاد بگیریم و تمرین كنیم كه احساساتمان را در خانه به زبان بیاوریم، هر چند سخت باشد.
فقط در این صورت خواهیم دید كه چقدر بعضی مسائل كوچك و قابل حل بوده اند و ما آنها را بزرگ كرده بودیم به این دلیل كه آنها را به زبان نیاورده بودیم و شاید اصلاً برداشت ما غلط بوده است. به احتمال زیاد برای شما هم اتفاق افتاده است كه یكی از افراد خانواده وارد خانه شده و خیلی درهم و ناراحت است و در جمع چند نفری می نشیند و اصلاً در مورد احساسش و اینكه چرا ناراحت است حرف نمی زند، حال شما بگویید افراد خانواده از كجا بفهمند كه منشا ناراحتی او از كجاست و به كدام یك از آنها بر می گردد.
آیا او از فرد خاصی عصبانی است؟ حادثه ای در خارج از منزل برای او اتفاق افتاده؟ مطلبی را فهمیده كه باعث رنجش وی شده یا رفتار خاصی از دیگران او را ناراحت كرده است؟ هیچ كس نمی داند و همین عمل باعث پیش آمدن انواع سوء تفاهمها، دلخوریها و عواقب بعدی می شود. پس درد را در خانواده مطرح كنید تا درمانش پیدا شود.
منبع: اینترنت
تهیه و تنظیم : مرکز اطلاع رسانی معاونت اجتماعی فا.ا.یزد