صبح روز پنجشنبه 25/4/94 پس از گذشت 80روز بعد از گردهم آيي گروه كثيري از فرهنگيان و مسئولان اداره كل آموزش و پرورش يزد با حضور عاليترين مقام اجرايي استان، دومين جلسه هم انديشي معلمان يزدي با شركت محمدصالح جوكار نماينده مردم شهرستان يزد و صدوق و عضو كميسيون امنيت ملي مجلس، اسفنديار اختياري عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و نماينده هموطنان زردشتي، سيدمحمد ميرمحمدي استاندار و نماينده عالي دولت تدبير و اميد در يزد و تعدادي از معلمان شاغل و بازنشسته در سالن شهيد دكتر سيدرضا پاكنژاد تشكيل گرديد. سرمقاله شماره 406 و 409 آيينه يزد درباره اعتراضات قانوني و به حق فرهنگيان اعم از شاغل و بازنشسته و تبعيضات موجود و موضوع عدم پرداخت مطالبات معلمان و مشكلات معيشتي و از همه مهمتر اعتراض به تفاوتي كه در حال حاضر دولت در پرداختيها بين كارمندان هم سطح در بعضي از ادارات قائل شده به تفصيل مطالبي درج گرديد.
راقم اين سطور در نشست اخير وقتي متن ماده 26 و 27 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مبني بر آزادي احزاب، جمعيتهاي سياسي و صنفي و انجمنهاي اسلامي و تشكيل اجتماعات و شروط آن را كه روي پارچهاي نوشته و در جايگاه نصب نموده بودند، مشاهده نمود خاطراتي مربوط به سالهاي 1356 و 1357 درباره بعضي از حوادث و اتفاقات رخ داده در مسجد حظيره پايگاه مبارزان و انقلابيون يزدي و يا در بعضي از موسسات آموزشي استان كه شخصاً شاهد آن بود در ذهنم خطور كرد كه با گراميداشت ياد و خاطره شهيدان عالي مقام بويژه شهداي بزرگوار معلم و دانش آموز و تعظيم و تكريم در برابر خانوادههاي معظم شاهد، ايثارگر، آزاده و همه كساني كه به طرق مختلف در راه پيشرفت نهضت اسلامي و عليه دستنشاندگي و ستمگريهاي رژيم سابق فعاليت و تلاش مينمودند به موردي از آن وقايع بدون شرح و توضيح اشاره نمايم.
يكي از روزهاي تابستان 37 سال پيش بعد از نماز ظهر وعصر در مسجد روضه محمديه(حظيره) با حضور شهيد محراب ديارمان آيت ا... شيخ محمد صدوقي(ره) و جمع كثيري از جوانان و طبقات مختلف مردم، نگارنده به عنوان مسئول تشكيل جامعه معلمان يزد كه برابر با اسناد باقي مانده از ساواك منحله اعتصابات و تحصن و تظاهرات فرهنگيان را همگام با شهيد صدوقي(ره) ساماندهي ميكرد مطالبي درباره ظلم و بيداد حاكمان زمان و وضع نابسامان اقتصادي معلمان و تبعيضات ناروايي كه وزارت وقت آموزش و پرورش و دولت در پرداختيها اعمال مينمود با يادآوري نكاتي از حيف و ميل مقامات دولتي و خارج كردن پول از مملكت، نكاتي را به اطلاع جمعيت حاضر در مسجد رساند و از جمله درباره يكي از مقامات عالي استان افشاگري كرد و خطاب به حاضران گفت اي مردم بدانيد و آگاه باشيد فلاني پانصد برابر حقوق «من معلم» رشوه گرفته است !!
نكته قابل ذكر اينكه در اسفند ماه سال گذشته سيدمحمد ميرمحمدي استاندار يزد در جلسهاي با متانت و سعه صدر و صرف وقت حدود سه ساعت همراه با معاونت سياسي، امنيتي و اجتماعي استانداري نظرات عدهاي از فرهنگيان را شنيدند. روز بعد يكي از همكاران تلفني پرسيد: چرا جامعه معلمان يزد قبل از پيروزي انقلاب اسلامي كلاسها و موسسات آموزشي را تعطيل مينمود و تظاهرات و تحصن و اعلام تعطيلي در اعتراض به عملكرد دولت وقت به راه ميانداخت؟ اما در حال حاضر در آيينه يزد نوشته و در جلسه استانداري گفته ميشود: كلاسها نبايد تعطيل شود. پاسخ دادم در آن زمان اجازه تعطيلي و تظاهرات را مرجعي آگاه و مجتهدي دانا و بزرگوار و عالم به زمان ميداد مردم هم با دل و جان اطاعت ميكردند و تا پاي جان ميايستادند. در حال حاضر نيز مطابق با قانون هر شهروندي ميتواند در برابر مقامات از بيعدالتي كه بر او روا داشته شده انتقاد نمايد و نسبت به احقاق حق خويش و جامعه كوشا باشد، اعتراض كند تا حق خود را بگيرد تمام دولتمردان و مسئولان ذيربط هم وظيفه دارند در حد توان تبعيض و بيعدالتي موجود را از بين ببرند اما تعطيل كردن كلاس و سرگردان نمودن دانشآموزان و خداي ناكرده رها كردن آنان در كوچه و خيابان عواقب سوء و پيآمدهاي ناگواري دارد كه پذيرفتني نيست.
خوشبختانه در دو همايش برگزار شده تاكنون سخنرانان به عنوان نماينده معلمان شاغل و بازنشسته بر عدم تعطيلي مدرسه و كلاس و ادامه مذاكره با مقامات مسئول تاكيد كردند. بعد از دستگيري يكي از معلمان پيشكسوت يزدي در تهران در سال 86 هنگامي كه دادستان سابق تهران به شهرستان تفت آمده بود نزد او رفتم و گفتم: زنداني كردن هر معلم كه براي گرفتن حق تضييع شده خويش و همكارانش اعتراض و انتقاد ميكند اثرات ناگواري در جامعه باقي خواهد گذاشت كه جبران آن به سادگي امكانپذير نخواهد بود. سپاس از دولت تدبير و اميد و مقامات امنيتي كه اجازه دادند در سال 94 معلمان و كارگران خواستههاي بحق خود را بيان كنند. بدان اميد كه برابر با قانون، معلمان بتوانند كانونهاي صنفي ساماندهي كنند و با رعايت ضابطه و مقررات در صورت نياز گردهم آيي داشته باشند. اينك نظر خوانندگان را به خلاصهاي از بيانات و پيشنهادها و اظهارات سخنرانان در آن همايش به شرح زير جلب مينمايد:
جلسه با تلاوت آياتي از قرآن مجيد و نواختن سرود جمهوري اسلامي ايران و خيرمقدم از طرف منصور ميرزايي فرهنگي پيشكسوت و مجري مراسم آغاز شد سپس سيدحسين هاشمي دبير فوقليسانس زبان ضمن خيرمقدم گفت: در روز معلم با هزاران تبليغ و پارچههاي چسبيده بر ديوار و در عمل «هيچ» از او تجليل ميكنند و توضيحاتي در اين باره ارائه نمود. سپس به مشكلاتي كه بعد از معرفي خود براي شركت در جلسه با حضور دكتر نوبخت و سايرين پيش آمده بود پرداخت ولي از قول ديگر نمايندگان استانها شنيده بود كه همگي روش يزد را در همانديشي راهي مقبول يافته كه براي احقاق حق خواهان پياده نمودن آن برنامه در استانهايشان بودهاند.
سپس خانم ونوس عامري فوقليسانس حسابداري با ارائه آماري درباره بودجه وزارت آموزش و پرورش و ساعات كار معلمان مطالبي اظهار داشت و با طرح مسائلي پيرامون فرسودگي ساختمانها، عدم تجهيز كارگاهها و مراكز تحقيق و پژوهش گفت: آموزش و پرورش ريشه است و بقيه شاخ و برگ، بعضي از مسئولان شاخه و برگ را چسبيدهاند و ريشه را فراموش كردهاند.
در مورد استيضاح وزير آموزش و پرورش نيز گفت: جهتگيريها كاملا سياسي و در ارتباط با عزل و نصبها بوده نه كار آمدي، اما موقعي كه راجع به بودجه بحث شده بود وزير آموزش و پرورش در سفر خارج بوده است، سپس گفت حيفم ميآيد از داستان شيرين توافق نگويم، داستاني كه ريشه در عقلانيت ايرانيها دارد، ضمن اينكه سرشان را خم نكردند هرگز ميز مذاكره را نيز ترك نكردند. خدمت نمايندگان محترم و نماينده محترم دولت ميگويم ما بارها و بارها گله خواهيم كرد و در صحنه خواهيم ماند ضمن اينكه لحظهاي كلاسمان را تعطيل نخواهيم كرد و ميز مذاكره را ترك نخواهيم كرد، كه حق مسلم ماست. آنقدر ميايستيم تا هيئت دولت و نمايندگان به سمت ما توجه كنند و ما به احترام آنها كلاهمان را بر ميداريم.
در ادامه آقاي جليل طيبات به نمايندگي از بازنشستگان مشكلات اين قشر را برشمرد و خواهان رسيدگي عاجل به وضع آنها شد و گفت: متاسفانه ميانگين حقوق بازنشستگان در ماه 900 هزار تومان است، تازه عروس و داماد و نوه هم به جمع آنها اضافه شده است.
در اين هنگام مجري برنامه كه در فاصله دعوت از هر سخنراني اشعار و جملات زيبايي پيرامون همايش قرائت مينمود از دكتر اختياري نماينده زرتشتيان دعوت نمود به ايراد سخن بپردازد. اسفنديار اختياري كلام را با نام آفريننده دانا شروع كرد و گفت: آمار قبولي دانشگاه، پزشكان برتر، مهندسين برتر اينها يك شبه در يزد اتفاق نميافتد. اين فرهنگ و اصول ما است و هيچ كس نميتواند اين اصول را زير سوال ببرد.به جرات بگويم كه آموزش و پرورش از دانشگاه هم مهمتر است.
اسفنديار اختياري به رتبهبندي معلمان هم اشاره نمود و گفت بگذاريد حداقل اين شروع شود چون روي آن كار كارشناسي شده آري، من معتقدم بايد بين كارمندان عدالت باشد به ويژه اگر قبول داريم فرهنگيان استادان ما و تاج سر ما هستند.
آن گاه نوبت به نماينده ديگر، دكتر جوكار رسيد. ايشان ضمن تبريك عيد فطر و تشكر از تيم هستهاي و دستاندركاران همايش و دكتر اختياري كه حرفهاي دل همه را زد گفت بايد به راهكارهاي عملياتي برسيم ما هم جدا از خانواده فرهنگي نيستيم من هفت سال در سازمان بسيج فرهنگيان و در ارتباط با آنها بودم. وزارت آموزش و پرورش را بعنوان يك وزارتخانه قبول نداريم زيرا كارش با ساير وزارتخانهها فرق ميكند اينجا دستگاه انسانسازي است،آدم تربيت ميكند كار صنعتي نميكند، ولي توليد انسان فرهيخته ميكند، انساني كه در همه ابعاد تاثيرگذار است.
سپس استاندار يزد سيدمحمد ميرمحمدي به ايراد سخن پرداخت و گفت: اميدوارم شاگرد خوبي براي معلمان عزيزم باشم. هميشه دعا گوي عزيزان هستم و بر دست آنها بوسه ميزنم كه با كف زدنهاي ممتد حاضران روبرو شد. ميرمحمدي اظهار داشت: در ارتباط با مسئله آموزش و پرورش يك موضوعي را خواستم عرض كنم كه جلسه هم انديشي را اگر بتوانيم ابعاد وسيعتري به آن بدهيم شايد بازتاب آن زيبنده تر براي همه ما باشد و به اين دليل يك وقتي اين احساس نشود كه فرهنگيان تنها براي مسائل مادي جمع ميشوند ما فرهنگياني را ميشناسيم كه كمتر به مسائل مادي خودشان توجه دارند.
اينكه الان دولت آيين نامهاي تنظيم كرده و ميخواهد اجرا كند بگذاريد ادامه بدهد و اگر مجلس بخواهد صورت ديگري را انجام دهد، هر كار بهتري هم توسط مجلس دنبال شود و قدم جديدي هم كه ميخواهند برداشته شود. سپس در ارتباط با بازنشستگان گفت: واقعيت اين است كه سيستم حقوقي ما بعد از بازنشستگي جنبه سقوطي دارد. هنگامي كه شاغل بوديم حقوق داشتيم، اضافه كار هم داشتيم، مأموريت داشتيم، مزايا داشتيم وقتي بازنشسته ميشويم فقط حقوق ميماند، از آن طرف ما بوديم و خانممان و بچهها، بعدها داماد ميآيد، عروس ميآيد و نوه ميآيد و ميرسد به 15 نفر. ببينيد 15 نفر كجا و 3 نفر كجا؟ از يك طرف با افت درآمد و از طرف ديگر با هزينه سرسام آور روبه رو ميشويم، اين يكي از مسائلي است كه با آن مبتلا هستيم و بعضي به شغلي ديگر رو ميآورند ولي همه اين امكان را ندارند. ما كاملاً حس ميكنيم و متوجه هستيم شايد در همين نشستها و همانديشيها بتوانيم به راهكارهايي برسيم.
بعد نوبت به محمدجواد حساميفر از دبيران دبيرستانهاي يزد رسيد كه با بيان مطالب موثري مسائل مطرح شده را جمعبندي نمود و از مسئولان تشكر ويژه كرد كه از ابتداي جلسه تا انتهاي برنامه با حوصله و سعه صدر حضور داشته و مخصوصاً از استاندار و احمد شيرزاد مدير كل آموزش و پرورش و پيشكسوتان و مديران اسبق اداره كل آموزش و پرورش سپاسگزاري نمود و سپس با عرض تبريك عيد سعيدفطر و تيم مذاكرهكننده كه در جدالي بسيار طولاني با نتيجه عالي موفق شدند گفت: ميخواهيم ببينيم چرا آموزش و پرورش مورد بيمهري واقع شده در جلسه قبل هم گفتيم و آنقدر ميگوييم تا درخواستهاي بحق فرهنگيان نهادينه شود و همگان به اين باور برسند كه بايد پاسخگو باشند. در پايان مجدداً از دكتر جوكار سپاسگزاري گرديد كه از وجود كانون صنفي معلمان دفاع كرد. جلسه در ساعت 12:30 با ذكر صلوات بر محمد(ص) و آل محمد پايان يافت.
مدير مسئول