اركان اصلي گردشگري را ميتوان به سه ركن جاذبه هاي گردشگري، تأسيسات و تسهيلات گردشگري و زيرساخت هاي گردشگري (محصولات مکمل) تقسیم بندی کرد.
جاذبه هاي گردشگري شامل جاذبه هاي تاريخي، فرهنگي، طبيعي، سرگرمي، تفريحي، رويدادها و... است كه ميتواند بصورت طبيعي يا انسان ساخت باشد. جاذبه هاي گردشگري را می توان به عنوان ویژگی اصلی تعریف کرد که گردشگران را برمی انگیزد تا از يك محل بازدید کنند.
مراكز اقامتي، پذيرايي، اطلاع رساني، دفاتر مسافرتي، راهنمايان تور و ... نيز از جمله تأسيسات و تسهيلات گردشگري به حساب ميآيند كه به عنوان خدمات و محصولات اضافه ای است که موجب می شود تجربه بازدید لذت بخش شود اما به تنهایی انگیزه ای برای بازدید منطقه نیستند. در واقع كيفيت بالاي خدماتي كه در اين بخش از صنعت گردشگري ارایه ميشود بصورت مستقيم منجر به افزايش درآمد، ميانگين مدت ماندگاري و در نهايت افزايش سطح مطلوبيت گردشگران ميشود كه اين خود انگيزة بازديد مجدد را در پي دارد.
از جمله معیارهای افزایش قدرت جذب منابع و جاذبههای گردشگری یک منطقه وجود زیر ساختهای مناسب رفاهی و گردشگری به منظور پاسخ دادن به نیازهای گردشگران و دسترسی مناسب به منطقه و جاذبهها است. زيرساخت ها، بسترهاي لازم و ضروري يك جامعه هستند كه اگرچه بصورت مستقيم جزء عوامل توليد به حساب نميآيند ولي بصورت غير مستقيم باعث كاهش هزينه ها و كارايي عوامل و رفاه اجتماعي ميشوند. زيرساخت هاي گردشگري می توانند مواردی همچون محیط فیزیکی منطقه شامل خیابان ها، کناره رو ها، پارک ها و گذرگاه ها، ساختمان ها، مهمان نوازی جامعه محلی، امنیت گردشگران و ... را شامل شود كه به شكل زير دسته بندي ميشود.
حال كه سال 95 سال خوش آمد به يزد نامگذاري شده به منظور جذب و بالابردن درآمد حاصل از گردشگري و مدت ماندگاری گردشگران در استان و نیز حفظ، نگهداری و ارتقاء منابع طبیعی و فرهنگی به عنوان معیارها و شاخصهای موفقیت توسعه، ضروری است که در کنار فعالیتهای اثر بخش بازاریابی گردشگری، زیرساختهاي ضروری برای پاسخ گویی به نیازهای گردشگران منطقه، به ویژه در ایامی که تقاضا در اوج است، توسعه و راه اندازی شود.
بايد بدين نكته توجه داشت كه وظيفه دولت ها صرفاً پرداختن به بهبود جاذبه هاي گردشگري و ايجاد تأسيسات گردشگري نيست، بلكه اگر دولت ها در تأمين زيرساخت هاي گردشگري قدرتمند ظاهر شوند، بستر به گونه اي فرآهم ميشود كه بخش خصوصي بصورت خودجوش به ساماندهي جاذبه ها و ايجاد تأسيسات گردشگري ميپردازد. اين بدان معناست كه وظيفه دولت، جذب سرمايه گذار بصورت مستقيم براي ساخت هتل و ساير تأسيسات گردشگري نيست، بلكه دولت با تأمين زيرساخت، بصورت غير مستقيم شرايط براي جذب سرمايه را ايجاد ميكند.
مهمتر از زيرساخت هاي سخت افزاري، زيرساخت هاي نرم افزاري ميتواند در پايداري گردشگري نقش ايفا كند. چگونه ميتوان انتظار داشت گردشگري در شهري كه مشكلات زيست محيطي از مرز بحران عبور كرده، پرسنل تأسيسات گردشگري از آموزش كيفي لازم برخوردار نيستند، يا فكري براي شرايط سخت اقليمي منطقه نشده، پايدار بماند؟؟؟ قطعاً در اين شرايط سرمايه گذار نيز جذابيت لازم براي سرمايه گذاري در اين بخش را ندارد.