اکونومیست تحلیل کرد
آینده اروپا در دستان یونان
۱۲ تير ۱۳۹۴ -
فرارو- بحران یونان هر نتیجه ای هم که داشته باشد، اتحادیه اروپارا برای همیشه تغییر خواهد داد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از اکونومیست، اتحادیه اروپا هرگز با چیزی مشابه شرایط هشت روز گذشته در یونان روبرو نبوده: بانک های مسدود، کنترل سرمایه، نخستین قصور در بازپرداخت بدهی صندوق بین المللی پول توسط یک کشور توسعه یافته، شکست بسته نجات چندمیلیارد یورویی، برنامه هایی برای برگزاری رفراندومی که ممکن است خروج یونان از ارز واحد را تسریع کند و گرفتاری مردم. اگر مخاطرات تا این اندازه بالا نبود، تمام آن نشست های فوری و تقاضاهای لحظه آخر نمایشی خنده دار محسوب می شدند.
اما این یک تراژدی است، با نتیجه ای که تمامی طرفین می گویند نمی خواهند-خروج یونان از ناحیه یورو- و این نتیجه بسیار محتمل به نظر می رسد. این آشوب واضح است که ترک یورو برای یونان فاجعه خواهد بود، به خصوص چراکه دستاوردهای متوسط از قصور در بازپرداخت و تنزل ارزش پول به واسطه بی ثباتی سیاسی و اقتصادی پایمال می شود.
خروج یونان برای دیگر کشورهای اروپا نیز خطرات بسیاری دارد، به خصوص که مربوط به کشوری رو به ورشکستگی در بخش جنوب شرقی این قاره می شود. اما باوجود آنکه این نمایش درام ناامیدکننده تر شده، اروپاییان نگرانی کمتری دارند. این واقعیت که یونان به شکل منحصربه فردی ناکارآمد است، باعث آرامش آنها می شود. بازی ها و پیش بینی های غلط تکراری مذاکرات را مسموم کرده است. حال بسیاری به این نتیجه رسیده اند که ناحیه یورو بدون یورو در واقع باثبات تر خواهد بود.
متاسفانه این برداشت غلط است. نگاهی به ورای یورو و تهدید درگیری های بیشتر در یورو اجتناب ناپذیر است. با وجود آنکه خروج یونان ثابت می کند که یورو غیرقابل فسخ نیست، هیچ کس نمی داند چه قانون شکنی منجر به انفجار خواهد شد. این مسئله همچنین باعث حل مسئله اجتناب ناپذیر وجود دو قطب دولت های بدهکار و بستانکار در بسته های نجات نمی شود. اگر این ارز واحد با لزوم اصلاحات کنار نیاید، این بحران یا بحران بعدی شاهد یونان های بیشتر، اشتباهات بزرگ بیشتر و هفته های ملالت انگیز بیشتر خواهد بود. در آن زمان، این بحران، یورو و خود اتحادیه اروپا را خواهد شکست.
در حال حاضر مسئله این است که این استدلال توسط دولت چپی سیریزا و رفراندوم مضحک اش به تاریکی کشانده شده است. اگر فرض کنیم که این اتفاق رخ دهد، رای گیری روز یکشنبه از یونانیان خواهد خواست که برنامه بازسازی طلبکاران (که دیگر درمیان گزینه های پیشنهادی نیست) و تجزیه و تحلیل پایداری بدهی شان را ارزیابی کنند.
الکسیس سیپراس، نخست وزیر یونان می گوید رای نه به این همه پرسی در مقابله با طلبکاران دست بالا را به او می دهد و بنابریان به حفظ یونان در ناحیه یورو کمک می کند. رهبران اروپایی در جواب می گویند یک «نه» در واقع رای به خروج است پس از یک «بله» سیپراس به کار خود ادامه خواهد داد و اگر برود، یونان احتمال بار دیگر حزب سیریزا را برمی گزیند اما هر دوی آنها برای گرفتن «نه» تبلیغ می کنند.
در جهان واقعی یونان پولی ندارد. بانگ مرکزی اروپا از اعطای نقدینگی بیشتر به این بانک ها خودداری می کند و آنها متزلزل شده اند. اگر یونان در بیستم جولای در بازپرداخت اوراق قرضه به ارزش 3.5 میلیارد یورویی (3.9 میلیارد دلاری) به بانک مرکزی اروپا قصور کند، فشارها باعث می شود که حتی پیشیبانی های امروز هم برداشته شود. این دولت به زودی روند پرداخت وام های خود با سند بدهکاری را آغاز خواهد کرد. هر گام جدید، خروج یونان را محتمل تر می کند. علاوه بر این، بازگشت یونان به شرایط عادی نیازمند عقل و مهارت بیشتر خواهد بود- و عدم برخورداری سیپراس از هر دوی این موارد، بخشی از دلیل چرایی شکست کشورش است.
محاسبات غلط وی به واسطه تنش در قطب پروژه اروپا تشدید شده است. سیپراس معتقد است که کنار کشیدن طلبکاران بدیهی است چراکه آنها مصمم به حفظ یکپارچگی یورو هستند. اما طلبکاران با اعطای کمک به قصور بی پایان یونان در بازپرداخت بدهی ها، به این کشور باج نخواهند داد چراکه آنها تاکید دارند که این سیستم باید نظم داشته باشد.
در حال حاضر یونانی ها به یک نخست وزیر جدید نیاز دارند. روابط با سیپراسی که به بیراهه می رود، درهم شکسته است: اگر او مسئول باشد، آنها همچنان با مسئله ماندن در ناحیه یورو کشمکش خواهند داشت. ناحیه یورو در درازمدت نیازمند حمایت است. برای حمایت از آن، اعضا باید یک مکانیزم خودکار مانند بیمه بیکاری جمعی را ایجاد کنند.
این بلوک می داند که باید تغییر کند. معنی فاجعه یونان این است که اروپایی ها باید همین حالا با تناقضات یورو مقابله کنند- در غیراین صورت با پیامدهای آن در شرایطی خانمان سوزتر روبرو می شود.
مرکل سفیر امریکا را احضار کرد
در پی افشای اسناد تازه سایت ویکی لیکس از شنود مقامات آلمانی توسط آژانس امنیت ملی آمریکا، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان سفیر آمریکا در برلین را به دفترش احضار کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه فرانکفورتر آگمانیته، پیتر آلتمایر رئیس دفتر آنگلا مرکل روز پنجشنبه جان امرسون سفیر آمریکا در این کشور را برای ارائه توضیحات در خصوص اسناد تازه افشا شده به دفترش احضار کرده است.
براساس اسناد تازه ای که سایت افشاگر ویکی لیکس در روز چهارشنبه منتشر کرد، ادعا شده است که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان تنها مقام بلندپایه این کشور نبوده که هدف شنود اطلاعاتی آژانس های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا قرار گرفته است.
در این اسناد تازه هدف اولیه علاقمندی اطلاعاتی آژانس امنیت ملی آمریکا برای شنود مقامات آلمانی در خلال سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ شامل ۶۹ مقام بلندپایه آلمانی از جمله سیگمار گابریل وزیر اقتصاد کنونی و معاون سابق صدراعظم آلمان را شامل می شود.
جولیان آسانژ مدیر مسئول سایت افشاگر ویکی لیکس درباره اسناد تازه افشا شده علیه آمریکا گفته است که انتشار این اسناد نشان دهنده آن است که جاسوسی اقتصادی آمریکا فراتر از آلمان بوده و شامل موسسات کلیدی اروپایی از جمله بانک مرکزی اتحادیه اروپا و بحران یونان می شده است.
وی افزوده است که دولت انگلیس به آژانس امنیت ملی آمریکا در خصوص این جاسوسی ها کمک کرده است.
شرط بندی برخی سرمایه گذاران در یونان
کدام کشورها از بحران یونان ضربه میخورند؟
فرارو- نفس بکشید. خروج یونان از ناحیه یورو احتمالا بانک شما را به زانو در نخواهد آورد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از سی ان ان، بازارهای اروپا روز دوشنبه تحت فشار قرار گرفتند چراکه تمام بازارهای یونان که به سرعت در سراشیبی قصور در بازپرداخت بدهی و خروج از ناحیه یورو قرار گرفته، به طور همزمان بسته شدند.
اما علیرغم این شوک بازار، قصور یونان در بازپرداخت بدهی تاثیر محدودی بر سیستم مالی جهان خواهد داشت. این خطر حالا کمتر از سال 2010- آخرین باری که یونان به شکل خطرناکی در آستانه قصور قرار گرفته بود- گسترش یافته است.
بانک های خارجی در پایان سال 2014 تنها بیش از 46 میلیارد دلار به بانک های یونان وام اعطا کرده اند. بر اساس داده های بانک تسویه حسابهای بینالمللی این رقم در سال 2010 معادل 300 میلیارد دلار بود.
هیچ بانکی وجود ندارد که بخش قابل توجهی از این بدهی را به خود اختصاص داده باشد، بنابراین اگر بانک های یونان سقوط کنند، هیچ طلبکاری ضربه سختی نخواهد خورد.
بانک های آلمانی، آمریکایی و انگلیسی در معرض بیشترین خطر هستند- وام دهندگان آلمانی حدود 13 میلیارد و 200 میلیون دلار و بانک های آمریکایی و انگلیسی نیز حدود 12 میلیارد دلار طلبکار هستند.
میزان وام اعطایی بانک های خارجی به یونان
با وجود آنکه اکثر سرمایه گذاران بین المللی مدت ها پیش از یونان گریخته اند، برخی مدیران سرمایه با این اجماع مقابله کرده و روی این کشور شرط بندی کردند و پول هایشان را وارد بانک های یونان کردند. این سرمایه گذاران احتمالا این شرط بندی روی یونان را می بازند.
بزرگترین بانک های این کشور با محو شدن ارزش بازار خود روبرو شده اند. ارزش سهام بانک پیرائوس طی سال جاری 57 درصد کاهش داشته، بانک آلفا افتی 29 درصدی و یوروبانک نیز کاهشی 22 درصدی را از آغاز سال تاکنون تجربه کرده اند.
اگر یونان در باز پرداخت بدهی دولتی خود کوتاهی کند، مالیات پردازان از دیگر کشورهای ناحیه یورو ضربه خواهند خورد. بخش عمده بدهی دولتی یونان در دست دیگر کشورهای عضو ناحیه یورو است.
این کشورها از طریق صندوق کمکی 142 میلیارد یورو به یونان وام داده اند. تمام کشورهای عضو ناحیه یورو در این صندوق سهیم بوده اند اما بزرگترین سهم تاکنون -27 درصد- متعلق به آلمان است. 53 میلیارد یوروی دیگر نیز از طریق توافقنامه های دوجانبه به این کشور اعطا شده است.
گفتنی است گفتگوهای یونان و کشورهای حوزه یورو در رابطه با تمدید مهلت بازپرداخت وام های این کشور طی هفته گذشته بی ثمر ماند و بانک مرکزی اروپا نیز تصمیم به عدم افزایش میزان کمکهای اضطراری گرفت.
دولت یونان نیز برای مقابله با ادامه بحران بدهیها، دست به تدابیری پیشگیرانه برای کنترل سرمایه زد. آلکسیس سیپراس، نخست وزیر یونان یکشنبه هفته جاری در نطقی تلویزیونی گفت که تمامی بانک های این کشور به مدت یک هفته تعطیل خواهند بود. بازار بورس آتن نیز روز دوشنبه بسته بود.
افزون بر این شهروندان یونان تنها اجازه دارند روزانه حداکثر 60 یورو از دستگاه های خودپرداز برداشت کنند. رسانه های یونان پیش از آن از امکان اتخاذ چنین تدبیری سخن گفته بودند. یونانیها طی روزهای اخیر در صف هایی طولانی برای گرفتن پول از دستگاه های خودپرداز بوده اند.
(تصاویر) تعطیلی بانکها در یونان
مردم یونان دیروز نخستین روز هفته خود را در حالی آغاز کردند که بانکهای این کشور تعطیل شده بودند.
به گزارش فرادید، ماهها مذاكره يونان با وامدهندگان بينالمللي به اين كشور، روز جمعه به بنبست رسيد و "آلكسيس سيپراس" نخستوزير يونان در نطقي تلويزيوني اعلام كرد كه پيشنهادهاي اقتصادي جديد بانك مركزي اروپا، صندوق بينالمللي پول و كشورهاي عضو اتحاديه اروپا كه تأمينكنندگان اصلي وامهاي يونان بودهاند را نخواهد پذيرفت.
بانکهای یونان تعطیل شد
الکسیس سیپراس نخست وزیر یونان روز یکشنبه گفته است که بانک های این کشور فعلا باز نخواهند شد و تدابیر کنترل سرمایه اعمال خواهد شد.
او پس از آن سخن می گفت که بانک مرکزی اروپا در نشست یکشنبه اش تصمیم گرفت میزان کمک اضطراری به یونان را افزایش ندهد. این تصمیم پس از آن گرفته شده که مذاکره بین یونان و کشورهای حوزه یورو در مورد تمدید مهلت بازپرداخت وامهای یونان به نتیجه نرسید.
نخست وزیر یونان تاکید کرد که سپرده های بانکی امن خواهند بود اما نگفت که بانک ها چه زمانی کارشان را از سر خواهند گرفت.
یونان باید تا روز سه شنبه یک قسط ۱.۶ میلیارد یورویی به صندوق بین المللی پول (آی ام اف) بپردازد، همان روزی که برنامه پرداخت وام تازه در قالب یک طرح نجات مالی به این کشور منقضی می شود.
انتظار نمی رود یونان توانایی بازپرداخت بدهی اش را داشته باشد؛ شرایطی که این کشور را بیش از پیش به سوی خروج از حوزه کشورهای یورو سوق داده است.
یونانی ها در روزهای پایان هفته برای برداشت پول از ماشین های خودپرداز صف کشیده اند و بانک یونان گفت که "تلاش عظیمی" را برای پر نگه داشتن این دستگاه ها به کار گرفته است.
انتظار نمی رود بانک ها زودتر از ۷ ژوئیه بازگشایی شوند که دو روز پس از همه پرسی در مورد شرایط پیشنهادی دولت این کشور به وام دهندگان بین المللی برای دریافت کمک مالی است.
بازار بورس آتن هم روز دوشنبه بسته خواهد بود.
وزرای دارایی حوزه یورو یونان را به خاطر ناکام ماندن روند مذاکرات مقصر شناختند و کمیسیون اروپایی در گامی غیرعادی در روز یکشنبه پیشنهادهای وام دهندگان اروپایی به یونان را علنی کرد.
اما یونان شرایط وام را "غیرعملی" دانست و خواستار تمدید دوره توافق فعلی تا پس از تکمیل رای گیری در همه پرسی شد.
مذاکرات یونان و اعتباردهندگان بین المللی بر سر ارائه بسته کمکی جدیدی به این کشور در روز جمعه (۲۶ ژوئن) همزمان با اعلام برگزاری همه پرسی در این کشور به بن بست رسید.
سیپراس در نطقی تلویزیونی در روز یکشنبه گفت: "رد درخواست دولت یونان برای تمدید کوتاه مدت آن برنامه یک اقدام بی سابقه براساس استانداردهای اروپایی است و حق حاکمیت ملی را برای تصمیم گیری زیر سوال می برد."
وزرای مالی کشورهای حوزه یورو روز شنبه ۲۷ ژوئن با درخواست یونان در مورد تمدید مهلت بازپرداخت بدهیهایش مخالفت کردند.
نخست وزیر یونان اما گفت که درخواست تازه ای را برای تمدید دوره نجات مالی فرستاده است.
به گزارش رویترز در پی انتشار این اخبار از یونان ارزش یورو در برابر دلار آمریکا در معاملات صبح دوشنبه در آسیا اقیانوسیه تقریبا دو سنت کاهش یافت.
بانک مرکزی اروپا با صدور بیانیه ای گفته است که با بانک یونان برای برقراری ثبات مالی در این کشور همکاری می کند.
بانک های یونان به شدت به کمک های مالی اضطراری وابسته هستند.
سهشنبه سیاه در کمین یونان؟
بنبست طولانی مدت اروپا بر سر بدهیهای یونان روز یکشنبه (دیروز) به مرحلهای غیرقابل پیشبینی رسید. با شدت یافتن تنشها این تصور نزد بسیاری از کارشناسان مطرح شده که یونان ممکن است با خروج از واحد پولی اروپا خدشهای بر پیکر این اتحادیه وارد آورد.
روز شنبه وزرای دارایی کشورهای اتحادیه اروپا در بروکسل تشکیل جلسه دادند و درخواست یونان برای تمدید مدت زمان پرداخت بدهیهایش را رد کردند. هدف یونان این بود که این تمدید صورت گیرد تا آتن بتواند رفراندوم 5 جولای را برگزار کند. با برگزاری رفراندوم مردم در مورد سرنوشت وامها و نحوه پرداخت آن تصمیم خواهند گرفت.
آیا سهشنبه یونانیها سیاه میشود؟
خبرگزاریهای بینالمللی در این رابطه مینویسند: «پس از اعلام برگزاری رفراندوم در یونان برای قبول یا رد بسته نجات مالی، اتحادیه اروپا تصمیم گرفت کمکهای خود به این کشور را تمدید نکند. اعتبار بسته نجات در پایان ژوئن تمام میشود.» یرون دایسلبلوم، وزیر دارایی هلند و رئیس گروه حوزه پولی یورو، عصر شنبه ۲۷ ژوئن، در خاتمه نشست وزیران دارایی اتحادیه اروپا در بروکسل گفت: «این طرح شامگاه سهشنبه متوقف خواهد شد.» در صورتی که بسته نجات مالی اروپا به یونان متوقف شود، بسیاری از کارشناسان ورشکستگی یونان را «قطعی» میدانند.
به گزارش نیویورکتایمز، صبح روز گذشته قانونگذاران یونان حمایت خود از الکسیس سیپراس، نخستوزیر یونان، برای برگزاری رفراندوم را اعلام کردند. این در حالی بود که یک روز قبل از اعلام حمایت پارلمان، مردم در صف بانکها ایستاده بودند تا پولهای خود را از بانکها بیرون بکشند. همین مساله نگرانی مالی تازهای را در یونان به وجود آورده است. پیش از رایگیری پارلمان، سیپراس از تصمیم خود برای همهپرسی حمایت و آن را به مثابه «حاکمیت ملت» تلقی کرد و از مردم یونان خواست تا به اولتیماتوم اروپا یک «نه بزرگ» بگویند. او خطاب به مردم یونان گفت: «نتیجه همهپرسی هر چه باشد به آن احترام میگذاریم.» نیویورکتایمز در همین زمینه مینویسد: «پس از 5 ماه مذاکرات فشرده، اعلام ناگهانی همهپرسی از سوی سیپراس- که اوایل صبح شنبه در تلویزیون اعلام شد در حالی که بسیاری از مردم در بستر خفته بودند- احتمالاتی را برانگیخته است. برخی میگویند او به دنبال اهرم فشاری برای معامله دقیقه نودی است و برخی دیگر میگویند او خواستار پایان دادن به مذاکرات است.» پنج جلسه اضطراری در یک هفته گذشته هم نتوانست به راه حلی برسد. دولت یونان باید (بنا به قرارهای پیشین) در سیام ژوئن (فردا سهشنبه) و بهرغم تنگناهای مالی، 6/ 1 میلیارد یورو به صندوق بینالمللی پول بازپس دهد. کارشناسان میگویند اگر روز موعود (سهشنبه) فرا رسد و هیچ بازگشایی در فضای مذاکرات صورت نگیرد،شانس پرداخت اعتبارات مالی به یونان از بین میرود. قرار بود اعتباری معادل ۲/ ۷ میلیارد یورو توسط اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول به یونان تعلق گیرد؛ اما این مساله منوط به تامین شرایط وامدهندگان بود. علاوه بر این، حدود ۱۱میلیارد یوروی دیگر نیز که قرار بود برای ثبات بانکهای یونانی اختصاص یابند، متوقف خواهد شد.
نیویورکتایمز میافزاید: کفگیر یونان به تدریج به ته دیگ میخورد. اگر آن 2/ 7 میلیارد یورو یا 8 میلیارد دلار به آتن تعلق گیرد، این کشور از قصور در پرداخت بدهیهایش اجتناب خواهد کرد. با پرداخت این پول یونان میتواند سررسید بدهی روز سهشنبه را که 6/ 1 میلیارد یورو میشود، بازپرداخت کند. با این حال، نفس برگزاری همهپرسی خشم مقامهای اتحادیه اروپا را هم برانگیخته است. رهبران اروپایی برگزاری همهپرسی در یونان را «تیر خلاص» به این کشور و باعث «انسداد» در مسیر مذاکرات ارزیابی کردهاند. وزیر دارایی هلند میگوید پیشنهاد یونان برای برگزاری رفراندوم منصفانه نیست. دویچه وله مینویسد: «زمینه انسداد در مسیر گفتوگوها به اعلام الکسیس سیپراس مبنی بر برگزاری همهپرسی باز میگردد.» سیپراس گفته بود یونان در آستانه پرسش تاریخی قرار دارد که در سرنوشت نسلهای آینده دخیل است. به گفته او این رفراندوم موجب خواهد شد که «مردم بدون هیچ فشار و بیمی تصمیم بگیرند».
جیمز کانتر، گزارشگر نیویورکتایمز مینویسد: «سیپراس در برابر طرحهای اروپا مقاومت کرده و وامدهندگان- کشورهای منطقه یورو، بانک مرکزی اروپا و صندوق بینالمللی پول- را متهم به تحقیر مردم یونان و تحمیل شرایط سخت به این کشور کرده است.» ابهامات در برابر بروکسل، آتن و کشورهای اروپایی فراوان است. رهبران اروپایی میکوشند تا در دقیقه 90 به یک معامله برسند یا اینکه بگذارند یونان اولین کشوری باشد که از حوزه یورو خارج میشود. به گزارش الجزیره، هم اکنون سیستم بانکداری یونان فقط با تزریق پولهای کمکی از سوی بانک مرکزی اروپا سر پا مانده است. با توجه به درماندگی اقتصادی یونان اما این کشور همچنان بر برگزاری همهپرسی اصرار دارد. سیپراس خطاب به رهبران اروپایی میگوید: «روز حقیقت برای وامدهندگان فرا خواهد رسید و خواهند دید که یونان تسلیم نمیشود.» دایسلبلوم، رئیس گروه حوزه پولی یورو، هم این پیشنهاد را «تصمیم غمبار» برای مردم یونان میخواند.
الجزیره مینویسد نخستوزیر یونان به جای پرداختن به مشکل و حل آن دست به دامان رفتارهای پوپولیستی شده و مساله را «حیثیتی» کرده است. الجزیره به نقل از سیپراس میافزاید: «وامدهندگان تایید ما را به دنبال نداشتند اما از ما میخواهند که کرامت و شخصیت خود را کنار بگذاریم. باید رد کنیم. دموکراسی در یونان بسیار ارزشمند است.» با این حال، تداوم حضور یونان در اتحادیه هوادارانی هم دارد. دونالد تاسک، رئیس شورای اروپایی میگوید یونان باید همچنان بخشی از یورو باقی بماند. او میگوید با رهبران دولتی در تماس است تا مانع خروج یونان از واحد پولی اروپا شود. او در توییتر خود مینویسد: «یونان عضوی از یورو است و همچنان خواهد بود.»
اعتباردهندگان بینالمللی یونان از جمله صندوق بینالمللی پول و اتحادیه اروپا خواهان آن هستند که یونان دست به اصلاحات اقتصادی بیشتری بزند. بیشتر این اصلاحات شامل سیاستهای سختگیرانه ریاضت اقتصادی، از جمله افزایش سن بازنشستگی و کاهش مزایای بازنشستگان و اصلاح نظام بانکی است که با تعهدات انتخاباتی دولت سیپراس تعارض دارد و او تاکنون چنین شرایطی را نپذیرفته است. کارشناسان میگویند در صورتی که دولت یونان به دلیل نداشتن پول برای بازپرداخت بدهیها و حقوق کارکنان دولت، اعلام ورشکستگی کند، این حرکت ممکن است منجر به خروج این کشور از منطقه اقتصادی یورو و در نهایت از اتحادیه اروپا شود. چنین است که بسیاری از خبرگزاریهای بینالمللی میگویند دیوارههای اتحادیه اروپا «ترک» برداشته است. برخی تحلیلگران نومحافظهکار آمریکایی به تاسی از دونالد رامسفلد- وزیر دفاع وقت آمریکا که روزگاری سخن از اروپای قدیم و جدید به میان آورده بود- میگویند دوران اروپای واحد به سر آمده است. رویترز مینویسد زنگ خطر برای اتحادیه اروپا به صدا در آمده است. اگر اتحادیه نتواند یونان را در خود نگه دارد به تدریج ضربات دیگری بر پیکر اتحادیه وارد خواهد آمد.
پایان تلخ «معمای زندانی» در انتظار یونان؟
فرارو- وزیر اقتصاد یونان به نظریه بازی کاملا تسلط دارد. آیا میتوان با تکیه بر رویکرد وزیر اقتصاد یونان، نتیجه مذاکرات کشورهای عضو اتحادیه اروپا را پیشبینی کرد؟ مارکوس میلر استاد اقتصاد دانشگاه وارویک انگلستان به دنبال پاسخ این سوال است.
به گزارش فرارو به نقل از بیبیسی ورد، «نظریه بازی» مفهومی فراتر از عنوانش نیست. این نظریه در حقیقت به استفاده از بازی برای مطالعه رفتار و رویههای تصمیمگیری اشاره دارد.
معروفترین بازیِ این نظریه «معما یا دوراهی زندانی» نام دارد. فرض کنید که دو متهم برای یک پرونده مشترک به صورت جداگانه مورد بازجویی قرار گرفته و هیچ یک با دیگری ارتباطی ندارد. در طی این بازجوییها مواردی وجود دارد: الف) اگر هر دو متهم ساکت بمانند، هر کدام به یک سال حبس محکوم میشوند. ب) اگر یک مظنون اعتراف کند و دیگری ساکت بماند، اولی آزاد شده و دومی به 20 سال زندان محکوم میشود. ج) اگر هر دو اعتراف کنند، هر یک به پنج سال زندان محکوم خواهند شد. همانطور که گفتیم نظریه بازی به مطالعه رفتار اشخاص در روند تصمیمگیری میپردازد. در نمونه فوق هیچ یک از دو زندانی به دیگری اعتماد ندارد. از نظر منطقی، هر یک چه تصمیمی را اتخاذ خواهند کرد؟ باید به حال هر دو متهم تاسف خورد، زیرا تصمیمی که آن دو میگیرند زندانبان را خوشحال خواهد کرد. طبق نظریه بازی، هر دو متهم اعتراف خواهند کرد. اکنون میخواهیم نظریه بازی را بر روی بحران پیش روی یونان اعمال کنیم. در چند روز آینده این کشور باید با دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا به تصمیمی واحد مبنی بر پرداخت بدهیهای یونان برسند. آیا سرانجام این مذاکرات مانند پایان تلخ «معمای زندانی» خواهد بود؟
واریس واروفاکیس وزیر اقتصاد یونان است که در دوران تحصیلی خود (تدریس در دانشگاه اِسکس و ایست آنگلیا انگلستان) بر روی نظریه بازی کار میکرد. به او اتهاماتی وارد شده بود که از طریق گمراهی و انتخاب گزینههای بیرونی به دنبال نجات یونان بوده است، ولی او در فوریه 2015 تمامی این موارد را رد کرد. با تمام این اوصاف، نظریه بازی بر روی موارد این چنینی که تصمیم هر فرد به رفتار و تصمیمهای دیگری وابسته است اعمال میشود. از آنجایی که در جهان هیچ قطعیتی وجود ندارد، میتواند گفت که فرصتهای تصادفی هم نقشی دارند و نظریه بازی نیز به آن توجه دارد.
یانیس واروفاکیس
حالا باید دید که یانیس واروفاکیس چگونه با دیگر اعضای منطقه یورو کنار خواهد آمد؟ احتمالا یانیس واروفاکیس تصمیمات خود را در یک نمودار درختی (پایین) کشیده که یونان و منطقه یورو دو عضو کلیدی آن هستند. او بیشک چندین عامل بیرونی اثرگذار بر تصمیم نهایی را نیز آورده است که در واژگان تخصصی نظریه بازی به این عوامل بیرونی «طبیعت» و یا «ماهیت» گفته میشود. نتیجه بازی هر یک از طرفین (یونان و منطقه یورو) در پرانتز به صورت صفر و یک مشخص شده است. حاصل (0. 1) برای یونان یک نتیجه خوب و برای منطقه یورو یک نتیجه بد است. اما حاصل (1. 1) برای هر دو طرف خوب است و (0. 0) برای هیچ یک خوب نیست.
حالا باید دید که معنای این نمودار درختی چیست؟ فرض کنید که یونان پیشقدم شده و برای فرار از نُکول (زمانی که یک طرف قرارداد نتواند در قبال قراردادی که بسته به تمام یا بخشی از تعهداتش، خواسته یا ناخواسته، عمل کند)، گزینهی خود را بر روی میز میگذارد. این برنامه شامل دریافت مالیات جدید از ثروتمندان و تغییرات پرداختی دولت در حقوق بازنشستگان خود خواهد بود تا با این کار بخشی از بدهیهای خود را جبران کند. اگر دیگر اعضای منطقه یورو این برنامه پیشنهادی را بپذیرند، یونان راضی خواهد بود. بنابراین یونان (1) کسب خواهد کرد. حالا برای اینکه مشخص شود دیگر کشورهای عضو منطقه یورو چه واکنشی خواهند داشت، باید دید که هر کشور با پذیرش یا عدم پذیرش برنامه پیشنهادی یونان به چه منافعی دست خواهد یافت. اگر منطقه یورو این توافق را بپذیرد بنابراین اتحادیه مالی اروپا بدون تغییر به کار خود ادامه خواهد داد، اما این اتحادیه باید قوانین سختگیرانه سیاست مالی خود در قبال یونان را نرمتر کند و نسبت به بدهیهای یونان تا حدودی متضرر شود. با این کار میتوان به حاصل نهایی منطقه یورو (4.3) داد تا حاصل کلی هر دو طرف (4.3، 1) باشد.
در سوی دیگر، اگر منطقه یورو زیر بار این توافق نرود چه خواهد شد؟ در آن صورت یونان نخواهد توانست که به موقع بدهیهای خود را بپردازد که به این امر «نکول فنی» گفته میشود. اتفاقات بعدی چنین تصمیمی مشخص نخواهد بود. با این حال میتوان دو احتمال را فرض کرد. احتمال اول خروج یونان از منطقه یورو است که در این صورت فقط یونان از منطقه یورو خارج شده و دیگر کشورهای عضو با خوشحالی به آینده نگاه میکنند. احتمال دوم این است که با خروج یونان شاهد سقوط منطقه یورو باشیم. همانطور که مشخص است سناریوی اول برای یونان خیلی بد تمام خواهد شد ولی آسیب جدی به منطقه یورو وارد نخواهد کرد که حاصل نهاییِ آن در نمودار با (1. 0) مشخص شده است. احتمال دوم اما برای همه کشورهای عضو بد است و حاصل آن نیز با (0. 0) مشخص شده است. حقیقت ماجرا این است که هیچ کس نمیداند دقیقا چه اتفاقی رخ خواهد داد، بنابراین عوامل بیرونی یا همان «طبیعت» در اینجا بسیار حائز اهمیت است. اگر هر دو چشمانداز به یک اندازه محتمل باشند، میتوان گفت حاصل کلیِ موردِ انتظار برای هر دو طرف چندان خوب نخواهد بود.
اما حرف آخر چیست؟ خروج یونان از منطقه یورو تبعات سنگینی را به همراه خواهد داشت. اگر منطقه یورو امکان نکول یونان در پرداخت بدهیهایش را فراهم کند باید منتظر پسلرزههای احتمالی پس از آن نیز بماند. بنابراین بهتر است منطقه یورو نسبت به نکول یونان کوتاه بیاید و برنامه آنها را بپذیرد؛ البته شاید منطقه یورو با کمی تغییر، برنامه پیشنهادی یونان را بپذیرد. در سوی دیگر نیز برای خود یونان هم خوب است که به سرنوشت معمای زندانی دچار نشود.
اگر همه چیز به همین شکل پیش رود، در آخر ماه جاری میلادی شاهد توافقی بدون نکول فنی یونان خواهیم بود. اما همه چیز به این وابسته است که برنامه توافق شده چگونه پیش خواهد رفت.
انتقاد تند فیلسوف آلمانی از سیاست مرکل
در حالی که بحران یونان نفسها را در سینه اتحادیه اروپا حبس کرده، یورگن هابرماس فیلسوف آلمانی از سیاستهای آنگلا مرکل درباره یونان به تندی انتقاد کرد و گفت منافع سرمایهگذاران برای مرکل از ترمیم اقتصاد یونان مهمتر است.
به گزارش دویچه وله، یورگن هابرماس، فیلسوف آلمانی در مقالهای که روز سهشنبه (۲۳ ژوئن/۲ تیر) در روزنامه آلمانی "زوددویچه" منتشر شده، به تندی از سیاست اروپایی مرکل برای نجات اقتصاد بیمار یونان انتقاد کرده است.
هابرماس در این مقاله مینویسد که حتی در ماه مه سال ۲۰۱۰ آشکار بود که "منافع سرمایهگذاران" برای مرکل مهمتر از "بخشش قسمتی از بدهیها برای ترمیم اقتصاد یونان" است.
این فیلسوف آلمانی با توجه به مذاکرات کنونی میافزاید: «موضوع بر سر پافشاری لجوجانه بر سیاست اقتصادی صرفهجویانهای است که نه تنها در محافل علمی جهان عمدتا با انتقاد روبروست، بلکه در یونان نیز هزینههای بربرمنشانهای ایجاد کرده و به گونهای اثباتپذیر شکست خورده است».
"توپ در زمین اروپاییهاست"
برای یورگن هابرماس آشکار است که در مناقشه کنونی میان یونان و اتحادیه اروپا، یک طرف خواهان تغییر این سیاست است، در حالی که طرف دیگر با لجاجت از آن پرهیز میکند و حاضر نیست به مذاکرات سیاسی تن دهد. هابرماس چنین شکافی را "نامتقارنی ژرف" مینامد.
به گفته او باید این اجتنابورزی زننده و حتی رسواییآور کشورهای اتحادیه اروپا را برای خود خوب روشن کنیم. مصالحه بر سر مشکل اقتصادی یونان فقط به خاطر چند میلیارد بیشتر یا کمتر یا این و آن تکلیف و قیدوشرط ناکام نمانده، بلکه صرفا به این دلیل بینتجه مانده که یونان میخواهد برای اقتصاد و مردمی که از سوی نخبگان فاسد خود استثمار شدهاند، از طریق بخشش بدهیها یا ضابطهای معادل آن ـ برای نمونه مسکوتگذاشتن موقت بدهیها تا دستیابی به رشد اقتصادی لازم ـ زمینه آغازی دوباره فراهم گردد.
فیلسوف آلمانی میافزاید، اما اعتباردهندگان به جای چنین سیاستی همواره بر کوهی از بدهیها تاکید میکنند که "اقتصاد یونان هرگز قادر نیست آن را بازپس دهد". هابرماس در ادامه نوشته خود تصریح میکند که نه بانکها بلکه شهروندان اروپایی باید درباره اروپا تصمیمگیری کنند.
انتقاد از بیبرنامگی تسیپراس
اما یورگن هابرماس در مقاله خود در روزنامه آلمانی همچنین از دولت تسیپراس نیز انتقاد میکند و مینویسد: «من نمیتوانم در این باره قضاوت کنم که آیا رویه تاکتیکی دولت یونان از یک استراتژی سنجیده پیروی میکند یا نه و در چنین رویهای کدام اجبارهای سیاسی و کدام بیتجربگیها و ناکاردانیهای پرسنلی قابل توضیح است».
هابرماس همچنین تصریح میکند که از گامهای عملی ارائه شده و ساختارهای اجتماعی که احتمالا در مقابل اصلاحات در یونان قرار دارند اطلاعات کافی در اختیار ندارد، ولی به باور او حتی برای هواداران دولت یونان نیز دشوار است که خط مشی روشنی در رفتار سردرگم این دولت تشخیص دهند.
هابرماس در این زمینه مینویسد: «نمیتوان در یونان تلاش عاقلانهای برای تشکیل ائتلافها دید و آدم نمیداند که آیا ناسیونالیستهای چپ هنوز تصوراتی قوممحورانه از همبستگی دارند و سیاست باقی ماندن در منطقه یورو را تنها به دلایل زیرکانه دنبال میکنند، یا اینکه چشمانداز آنان واقعا از دولت ملی فراتر میرود».
به باور هابرماس درخواست دولت یونان برای بخشش بدهیها دستکم در حال حاضر در طرف مقابل این اطمینان خاطر را برنمیانگیزد که دولت فعلی یونان با دولتهای پیشین تفاوت دارد و آماده است "قاطعانه و مسئولانه" رفتار کند.
فیلسوف آلمانی از تسیپراس و حزب او سیریزا انتقاد میکند که نتوانستند برنامهای اصلاحی برای یک دولت چپ تدوین کنند و در جریان مذاکرات با بروکسل و برلین به آن ببالند.
اکونومیست بررسی کرد
ناحیه یورو گرفتار یونان شکست خورده
فرارو- هرگز مشاهده نابودی یک رابطه خوشایند نبوده است. الکسیس سیپراس، نخست وزیر یونان با تلاش برای تحقیر این کشور، طلبکارانش را متهم کرده؛ او صندوق بین المللی پول را متهم به «مسئولیت کیفری» در قبال آسیب های یونان می کند. سیاست مداران برجسته ناحیه یورو آشکارا می گویند بدون توافق برای آزاد کردن بدوجه نجات طی چند روز آینده، دو پدیده قصور در بازپرداخت و «خروج یونان» نمایان می شوند.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از اکونومیست، این فوریت به دلیل بازپرداخت 1.5 میلیارد یورویی است که به نظر می رسد یونان استطاعت پرداختش به صندوق بین المللی پول تا 30 ژوئن را ندارد و این در حالی است که در همین تاریخ مدت زمان بسته کمک مالی به یونان منقضی می شود. اتحادیه اروپا هفته آینده نشستی را برگزار خواهد کرد و احتمالا در این نشست سیپراس و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان دیداری دو جانبه داشته باشند. هنوز هم احتمال توافق وجود دارد اما طرفین به مرحله نفرت از یکدیگر رسیده اند. اگر این یک ازدواج بود، وکلا جلسه می گذاشتند.
طلاق برای همه فاجعه خواهد بود. مشکل اینجا است که اگر یونان و ناحیه یورو شرایط روابط خود را تغییر ندهند، با هم ماندن شان چندان مطلوب نخواهد بود.
برای پی بردن به چرایی این مسئله، نگاهی به نتایج قصور در بازپرداخت بدهی و خروج یونان بیاندازید. پس از پس سال بحث آزاردهنده، برخی از مقامات آماده پذیرش این چشم انداز شده اند. آنها در اشتباه هستند.
سود این استقراض برای یونان کم و هزینه هایش هنگفت بوده است. این کشور می تواند به آسانی از بدهی 317 میلیارد یورویی یا حدود 180 درصد تولید ناخالص داخلی بگذرد. اما این رقم کمتر از آنچه به نظر می رسد، برای یونان ارزش دارد. با وجود آنکه این بدهی هنگفت است، طی دهه ها قابل پرداخت است. بهره پرداخت ها تا اوایل دهه 2020 میلادی سالانه تنها سه درصد تولید ناخالص داخلی است. حتی برای کشوری مانند ینان نیز این شرایط قابل مدیریت است. خروج از یورو نیز پیامدهای مثبت چندانی ندارد. در تئوری، یونان با یک دراخمای جدید و بانک مرکزی مستقل می تواند از قیمت ها بکاهد و بر رقابت پذیری خود بیافزاید. اما سطح تجارت یونان نسبتا کم است و در حال حاضر دستمزدهای اسمی را 16 درصد کاهش داده، بدون آنکه رونقی در صادرات اتفاق افتاده باشد.
در مقابل، هزنیه خروج یونان گزاف خواهد بود: بانک های ورشکسته، پس انداز اندک، قراردادهای نقض شده و اعتماد به نفس درهم شکسته. خروج یونان از یورو و احتمالا اتحادیه اروپا به عنوان کشوری که دارای تاریخچه ای از کودتاها است خطر بروز خشونت و حتی فساد بیشتر را به دنبال دارد.
این یکی از دلایلی است که باعث می شود ناحیه یورو پیش از رها کردن یونان، بار دیگر بیاندیشد. یک کشور شکست خورده در دریای اژه، یک مشکل برای اتحادیه اروپا خواهد بود و اصلا مهم نیست که سیاستمداران آن رشوه را به یورو پذیرفته باشند یا به دراخما- در واقع این مشکل بزرگتر و سرکش تر از آنچه یونان امروز است، خواهد بود. علاوه بر این، قرار بود اتحادیه پولی غیرقابل فسخ باشد. در واقع اگر اعضای آن خطر خروج را ایجاد کنند، ممکن است این مسئله به دیگر اقتصادهای آسیب پذیر، از جمله پرتغال و قبرس سرایت کند.
برخی افراد که احتمالا شامل سیپراس هم می شود، به این نتیجه رسیده اند که هزینه خروج یونان آنقدر بالا است که این کشور بتواند روی فرصت لحظه آخری که ناحیه یورو به آن اعطا می کند، حساب کند. اما این طرز تفکر غیرمسئولانه است. اگر قرار است یورو متحمل این شرایط شود، قوانینش باید قابل اجرا باشد. با این حال مطمئن باشید که محدودیت هایی برای آستانه تحمل ناحیه یورو وجود دارد- حتی اگر کسی نداند این آستانه کجا است.
نتیجه اینکه «خروج یونان» یک روند است نه یک اتفاق. حتی اگر مذاکرات شکست بخورد، حتی اگر یونان در بازپرداخت قصور کند، حتی اگر دولت به دلیل نبود یورو، چاپ اسکناس جدید را آغاز کند، باز هم یک همه پرسی یا یک دولت جدید می تواند راهی برای بازگشت یونان فراهم کند.
اکثر یونانی ها خواهان ماندن در ناحیه یورو هستند. اما سیاستمداران آنها به جای اجرای اصلاحات در داخل، برای نجات خود به برلین چشم دوخته اند. یونان باید درک کند که اگر تغییر نکند، صبر طلبکاران سرریز خواهد کرد. اجتناب از طلاق برای همه بهتر خواهد بود. اما این ازدواج ارزش آن را ندارد که به هر قیمتی نجاتش دهند.
یادداشت استفان والت در فارن پالیسی
آرام باش آمریکا!
فرارو- استفان والت، استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد آمریکا طی یادداشتی برای فارن پالسی به ترسی که رسانه ها و سیاست مدارن آمریکایی به جان مردم این کشور انداخته و از آن برای رسیدن به اهدافشان بهره می برند، پرداخته و به مردم هشدار می دهد که گول آنها را نخورند.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، والت می نویسد: اخبار تلویزیون، مفسران اتاق فکر و سیاستمداران همگی می خواهند شما در هر گوشه ای شاهد تهدید باشید. گول شان را نخورید.
این روزها کارشناسان برجسته و سیاست مداران به نظر مصمم هستند که مردم آمریکا را در یک ترس دایمی نگه دارند. ریچارد هاس از شورای روابط خارجی معتقد است «سوال این نیست که آیا جهان به سمت شرایط بدتر می رود، بلکه تنها مسئله سرعت و دامنه آن مطرح است.»
مارتین دمپسی، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا سال گذشته به کنگره این کشور گفت که «جهان بیش از هر زمانی خطرناک شده است.» (شاید کسی باید در مورد جنگ داخلی، بحران موشکی کوبا و بخش های کوچکی از جنگ جهانی دوم با این ژنرال ها صحبت کند.)
هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا نیز که دست کمی از آنها ندارد معتقد است آمریکا «از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون با بحران هایی پیچیده تر و گوناگون تر از امروز مواجه نشده بود.» و بعد شبکه های تلویزیونی مانند سی ان ان و فاکس نیوز هستند که گمان می کنند اکثر ماجراهای خبری باید گونه های مختلفی از عامل ترس باشند.
والت در ادامه با تاکید بر اینکه اکثر سیاست مداران و مفسران به ما می گویند «بترسید، خیلی بترسید» می پرسد اگر یک شهروند عادی آمریکایی هستید که در ایالات متحده زندگی می کند، تا چه اندازه باید از خطرات خارجی بترسید؟ مطمئنا همانطور که رسانه ها هر روز به ما گوشزد می کنند، مردم در سوریه، سودان جنوبی، لیبی، شرق اوکراین و دیگر نقاط با خطرات آشکاری روبرو هستند. اما آمریکایی ها؟ نه تا این اندازه، مگر اینکه دوستان یا خانواده ای در منطقه جنگی داشته باشید یا تمام سهام بازنشستگی خود را در اوراق دولتی یونان سرمایه گذارای کرده باشید.
اینجا در آمریکا چندان نمی توان تهدید خارجی قریب الوقوعی را شناسایی کرد. والت معتقد است آمریکا هنوز دارای بزرگترین و متنوع ترین اقتصاد جهان، قدرتمندترین نیروهای متعارف و یک بازدارندگی قوی هسته ای است. این کشور هیچ دشمن قدرتمندی در نزدیکی خود ندارد، از متحدان نزدیک در چند گوشه جهان برخوردار است و به واسطه دو اقیانوس بزرگ از اکثر خطرهای خارجی دور ات. علیرغم صحبت هایی که در مورد کوچک شدن فضای جغرافیایی و ظهرو «دهکده جهانی» مطرح می شود، فاصله و «قدرت بازدارنده آب» هنوز امنیت قابل توجهی ایجاد می کند، حتی اگر این محافظت صد درصد نباشد.
والت در بخش دیگری از یادداشت خود می نویسد: ما در مورد خطرات خارجی اغراق می کنیم چراکه وقایع خشونت آمیز، آشکار هستند و حتی زمانیکه به ندرت و هزاران کیلومتر دورتر رخ می دهند، باز هم ترسناک هستند. (داعش این مسئله را می داند و به همین دلیل است که به جای کشتن افراد به روش هایی مانند شلیک گلوله، آنها را گردن می زند.)
همانطور که استیون پینکر و اندرو مک متذکر می شوند، پوشش جهانی اخبار و چرخه 24 ساعته خبر باعث شده بسیاری از مردم به این نتیجه برسند که جهان در حال تبدیل شدن به جایی خشونت آمیزتر و خطرناک تر است، در حالیکه روند دراز مدت آن به سمت و سوی دیگری می رود. صلح دایمی مسئله ای خسته کننده و به دور از اتفاقات است، بنابراین هیچ کس به خودش زحمت تهیه گزارش درباره آن را نمی دهد.
این استاد روابط بین الملل معتقد است دلیل اصلی اینکه بسیاری از مردم در ترس می مانند این است که ترس برای کسانی که ایجادش می کنند، خوب است، بنابراین آنها تلاش می کنند که این ترس را در ما ایجاد کنند. ترس همان چیزی است که باعث می شود آمریکا بیش از مجموع ده ها کشور دیگر برای بخش دفاعی خود هزینه کند.
ترس همان چیزی است که باعث می شود سیاست مداران انتخاب شوند، ترس همان چیزی است که جنگ های پیشگیرانه، پنهان کاری بیش از اندازه دولت، نظارت مخفیانه و قتل های هدفمند را توجیه می کند. و ترس همان چیزی است که باعث می شود مردم همچنان به تماشای سی ان ان و فاکس نیوز بنشینند و نیویورک تایمز و واشنگتن پست بخرند. و رهبران جمهوری خواه و دموکرات، هر دو مدت ها است که می دانند اگر مردم به اندازه کافی ترسیده باشند، می توانی آنها را وادار به انجام بسیاری از کارهای احمقانه کنی.
متاسفانه این اغراق دایمی خطرات خارجی می تواند چشم ما را به روی مشکلات واقعی ببندد. در واقع اگر نگاهی به 25 سال گذشته داشته باشیم، کاملا مشخص است که دشمنان خارجی صدمات به مراتب کمتری نسبت به خودمان به آمریکا وارد کرده اند. صدام حسین مرد بسیار بدی بود اما پس از 1991 که او را سرجای خود نشاندیم، تهدیدی برای آمریکایی ها نبود. معمر قذافی و کل خاندان اسد، مطمئنا همه مشکلاتی بودند اما تهدیدی برای بسیاری از آمریکایی ها نبودند و رهبران ایالات متحده در زمان هایی با هریک از آنها داد و ستد داشته اند.
اگر بخواهیم آسیب واقعی را در نظر بگیریم، مرگبارترین دشمن آمریکا طی سال های اخیر القاعده بوده است. القاعده در دهه 1990 به دارایی های دیپلماتیک و نظامی آمریکا حمله کرد و بعد حملات 11 سپتامبر 2011 منجر به مرگ دو هزار 977 نفر شد و خسارتی بالغ بر 178 میلیارد دلار به دنبال داشت. این خسارات حتی برای یک اقتصاد 16 تریلیون دلاری هم ناچیز نیست اما در مقایسه با آسیبی که ما به خود زدیم، رنگ می بازد.
چند محاسبه لازم است. پس از 11 سپتامبر حمله دولت بوش به عراق هزینه ای بالغ بر سه تریلیون دلار، بیش از 40 هزار کشته و زخمی آمریکایی و صدها هزار کشته عراقی برجای گذاشت. در ازای آن ما چه چیز به دست آوردیم؟ یک عراق در هم شکسته، ایرانی که نفوذش در منطقه تقویت شد و ظهور داعش.
اجازه دهید به همه این هزینه ها، شکل گیری دولت های ناکام در لیبی و یمن را هم اضافه کنیم. آمریکا به تنهایی مسئول تمامی این نتایج نیست اما مداخله ما در هر دو کشور مطمئنا هیچ کمکی نکرد.
استفان والت در انتها متذکر می شود که اگر به دنبال مسئله ای برای نگرانی هستید، نگران ناتوانی و بی میلی آمریکا به یادگیری از اشتباهات گذشته، تمایل دوحزبی برای تجدید سیاست های شکست خورده و مداخله در مناطق دیگر بدون درک این نکته که مردمی که آزارشان می دهیم از این مسئله خوششان نمی آید و خواهان بیرون راندن ما هستند و برای رسیدن به این هدف دست به هرکاری می زنند، باشید.