اندر باب استعفاي شوراي شهر اردكان و توجيهات مسوولان چادرملو
چرا مسوولان اردكان امروز به فكر افتاده اند؟
اگر چه مطالب عنوان شده توسط برخي از مسولان اردكان در خصوص شركت هاي وابسته به چادر ملو از سر واقع بيني و خلوص نيت است و پيگيري آن نيز وظيفه مسوولان استان و كشوري است اما يك نكته هم بايد در نظر آورد كه برخي از همين مسوولان آوردن صنايع فولاد و گندله را به شهر شان از هنرهاي خود مي دانستند و به همين خاطر از مردم راي اعتماد گرفتند و حتي مدرك دكتري خويش را هم در راستاي محيط زيست و حفاظت از آن دريافت كردند ليكن در اين ميان اصل عدل و انصاف را فراموش كردند و اينكه انها در برابر همه استان مسول هستند و نه فقط براي يك شهر خاص..
آن زمانيكه مردم و حتي نمايندگان ديگر شهرهاي استان از توسعه نامتوازن و ناعادلانه استان يزد فرياد مي زدند و هيچ كس جلودار زياده خواهي و رانت خواري افرادي خاص نبود چرا هيچ كدام از مسوولان شهر شان جانب حق و انصاف را براي ديگر مناطق استان نگه نداشتند و همه چيز يك معدن كه از انفال است و حق همه مردم استان يزد است را براي خود و بكام خود مي خواستند . ايا معدن چادر ملو كه با سرمايه هزار ملياردي دولت تجهيز شده است تماما متعلق به يك شهر است انهم شهري با دورترين فاصله از آن معدن و با كمترين تاثير پذيري زيست محيطياز آن!. ايا اين درست بود كه سرمايه گذاريهاي سه هزار مليارد توماني اين معدن در راستاي توليد همه اش در يك نقطه ودر يك شهر خاص تجميع شود و خود مشكلات آب و خاك و هوا را در پي داشته باشد. ايا هم اكنون ساير شهرهاي نزديك اين صنايع از الودگي هاي زيست محيطي و تخريب هاي اين صنايع در امان هستند؟. اگر قدري از زياده خواهي برخي در گذشته كاسته شده بود اكنون چند شهر ديگر استان داراي صنعت فولاد بودند و علاوه بر اشتغال كه در ان شهرها ايجاد مي شد مهاجرت انها به مركز استان هم نبود و پراكنش اين صنايع در چند شهر موجب كاهش خسارات و الايندگي به محيط زيست مي شد. و شهر اردكان هم مجبور نبود انبوه مهاجران و كارگران غير بومي كه از ديگر استانها هم امده اند و پيامدهاي فرهنگي و ...آن را بپذيرد.
آري اين خواسته بحق همه استان يزد است و نه يك شهر كه شما دائم از آن دم مي زنيد. بحث اصلي مردم استان يزد بي عدالني است.
يكي از مسوولان شركت صنعتي معدني چادرملو گفته است كه هدف گذاري مسوولان وقت استان يزد در گذشته توليد 10 مليون تن فولاد در استان بوده است و امروز در اردكان 2 مليون تن ظرفيت ايجاد شده است. در حاليكه اين سخن همه ي واقعيت موجود نيست و سرمايه گذاري در بخش گندله سازي و نيروگاه و... گفته نشده است . اما باز اگر قرار است 10 مليون تن فولاد در يزد ساخته شود ابتدا بايد آب مورد نيازش به استان بيايد و بعد سرمايه گذاري شود نه اينكه ادعاي 10 مليون تن را مطرح كنند بعد بگويند در اردكان 2 مليون تن فولاد احداث شده . بله اقاي تابش نيز كه خود عضو فراكسيون محيط زيست است و تا كنون حامي و پشتيبان اين جريان، اگر در شهر ميبد يا بافق يا يزد اين همه سرمايه گذاري صورت گرفته بود اصل همه انچه را كه مسوولان چادرملو حمايت وي مي دانند رد مي كرد و مخالفت مي نمود. كجاي قانون و كجاي مقررات ميگويد تمام منافع مالياتي و درامد هاي حاصل از عوارض شهرداري و سرمايه گذاري هزار ان ملياردي از پول اين معدن نصيب شهري شود كه در فاصله بيش از 200 كيلومتري آن قرار دارد اما شهرهاي ديگر حاشيه اين معدن ريالي دريافت نكنند و فقط عوارض الايندگي استخراج و دود و گردو خاك گندله و فولاد و برداشت اب از منابع زير زميني و پساب زيان بارش را نصيب شوند كجاي اين خدمت است كه آنها ادعا مي كنند.
اگر همين سرمايه گذاري ها و درامدها بين 5 شهرستان همسايه و مجاور معدن چادر ملو تقسيم شده بود مطمئنا نه اين همه مشكل الايندگي ايجاد مي شد نه اين همه تبعيض ناروا و نابرابر در استان. حداقل اگر توسعه اي بود براي همه استان بود و همه استان در آن به يك نسبت شريك بودند . پس اي مديران محترم چادرملو اگر بدنبال خدمتيد همين امروز توسعه صنايع زير مجموعه معدن را در اردكان متوقف كنيد و در پهنه و گستره ديگري از استان شروع به خدمت كنيد. ماليات و عوارض را هم به نسبت جمعيت و شاخص هاي ديگر در استان تقسيم كنيد ان وقت شايد قدري از مشكلات استان كم شود و بي عدالتي و فقر و تبعيض و نابرابري اجتماعي كه در اين دهه اخير به اوج خود رسيده است كاهش يابد اگر چه قدري دير شده است ولي باز فرصت جبران هست.
و اما در مورد مسوولان اردكان كه اين روزها با شيوه هايي نظير استعفاي دسته جمعي و تبليغات و پرو پاگاندا مي خواهند از فولاد و گندله و چادر ملو باج بيشتري بگيرند و گويا خواسته هايشان حد و مرزي هم ندارد و الا فرماندار و نماينده و شوراي شهر شان همه باهمند و در اصل اين يك تاكتيك است. متاسفانه اين شهر خاص سرمايه هاي عمومي استان يزد را به نفع خود مصادره كرده و با تسلط بر معدن چادر ملو كه متعلق به همه استان يزد است علاوه بر اينكه ساليانه بيش از 55 مليارد تومان از درامدعوارض اين معدن را نصيب خود مي كند ( خود اقاي تابش پارسال اعلام كرده بود) بيش از 3 هزار مليارد تومان سرمايه گذاري اين معدن در اين شهر نيز انجام شده كه همه از رانت اقاي نماينده و از نفوذ او در دولت هاي هفتم و هشتم و امتياز گيري اش در دولت هاي نهم و دهم و يازدهم بوده و مي باشد و اين موضوع موجبات بي عدالتي در استان ، عدم توازن منطقه اي و برهم زدن شرايط زيست محيطي منطقه و الودگي هوا، آب و خاك و …. را نيز بدنبال داشته است . بايد اول از همه بي عدالتي در حق مردم ديگر شهرهاي استان يزد در اين موضوع خاص (چادرملو و شركت هاي تابعه اش) پيگيري و جبران بي عدالتي در ساير شهر هاي استان يزد بشود نه اين كه هر روز بر دامنه توسعه طلبي و زياده خواهي شان افزوده شود. اقاي جوكار و زارع زاده دو نماينده محترم استان يزد بارها پيگيري كرده اند اما هنوز كاري انجام نشده استو البته انتظار مي رود سكوت نكنند چرا كه حق گرفتني است و عدالت گستراندني. شما سايت محترم هم بهتر است كل استان يزد را دريابيد لطفا اين مطلب را درج كنيد و از ديگر سايتهاي استان هم بخواهيد كه اين موضوع را پيگيري كنند
امضا محفوظ
.