جلسه هفتگی هیأت انصار دارالعباده یزد، شنبه شب در قرارگاه معنوی خود برگزار شد که در این مراسم معنوی، حجتالاسلام مهدوینژاد در تبیین راه رسیدن به رشد با توجه به فرازی از زیارت جامعه کبیره به ایراد سخنرانی پرداخت. خلاصه سخنان وی در ادامه آمده است.
اطاعت از اهلبیت(ع) سبب رشد مادی و معنوی
در زیارت جامعه میخوانیم: «کَلامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ وَ شَأْنُکُمُ الْحَقُّ».
اگر به دنبال نور هستید، برای اینکه راههای تاریک پیش روی زندگی را روشن کنید کلام اهلبیت(ع) را بشنوید.
اگر دنبال رشد مادی و معنوی هستید، یعنی اگر میخواهید هم آخرتتان آباد بشود و هم دنیایتان، هم از دنیا و لذتهای مادی آن لذت ببرید و هم در آخرت از لذتهای معنوی آن بهرهمند شوید؛ این رشد، در اطاعت از امر اهلبیت(ع) نهفته است. «و اَمرُکُم رُشد».
عمل اهلبیت(ع)؛ خیر مطلق
«وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَى» اگر میخواهید به تقوا برسید و دغدغه متقیشدن دارید، راهش در توصیههای معصومین(ع) نهفته است. توصیه مهم اهلبیت(ع)، تقواست. اگر دنبال خیر هستید، فعل و عمل اهلبیت(ع) را تبعیت کنید که خیر مطلق است. اگر دنبال احسان هستید، زندگی اهل بیت(ع) را بررسی کنید، به عادات آنها نگاه کنید و احسان کردن را یاد بگیرید.
«و سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ» اگر دنبال کرم و بزرگواری هستید، آن را در سجیه و اخلاق اهلبیت(ع) دنبال کنید.
اهل بیت(ع)؛ تجسم عینی همه خوبیها
هر کدام از شما تعداد زیادی سؤال در مورد خوبیها داریدکه باید برای هر یک از آنها کلی وقت صرف شود و یا زمان زیادی صحبت شود تا جواب بگیرید. در صورتی که توصیه شده اگر میخواهید به همه این جوابها برسید، به سراغ اهلبیت(ع) بروید. زیرا همه ائمه نور هستند و همه کارها و حرفهایشان خیر است. خداوند آنها را در این عالم آفریده که همه خوبیها را به صورت مجسم و عینی به شما نشان بدهد. خیلیها در امور مادی و معنوی دنبال رشد هستند؛ صراحتاً و بی پرده میفرماید اگر رشد میخواهید، به سراغ امر اهلبیت(ع) و اطاعت از امر اهلبیت(ع) بروید.
تغیر منش مردم زمان رسول خدا(ص) با اطاعت از ایشان
در دورانی که دزدی و غارت فخر و اعتبار و افتخار بود، پیغمبر(ص) مبعوث شدند؛ اما نتیجه اطاعت همین مردم از پیغمبر(ص) (که همان اطاعت از خداست)، کاری با مردم کرد که قرآن میفرماید: «وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ»[1] دیگران برابر خود مقدم می داشتند و کارشان به جایی رسید که آدمهای همان جامعه، پای رکاب پیغمبر(ص) جنگیدند و شهید شدند.
رشد، نتیجه اطاعت
کسی که اهل اطاعت شد، به رشد میرسد. در دورانی که پیغمبر(ص) مبعوث شدند، دختران را زنده به گور میکردند. اطاعت از امر خدا و اطاعت از رسول مردم را به مقامی رساند که زن در جامعه عرب عزت پیدا کرد. چنان که در کنار مردها به زیارت بیت الحرام میرفتند.
مردمی که خبائث، آلودگی و چیزهای نجس میخوردند، پیغمبر(ص) آنها را به طیبات دعوت کرد، آنها را به حلال و حرام عادت داد و به پاکی رساند. اینها با اطاعت از امر رسول محقق شد.
قبیله اوس و خزرج، همدیگر را سر اینکه یک نفر شتر آن قبیله را کشته و قاتلش را معرفی نکرده چهل سال همدیگر را میکشتند[2].
پیغمبر(ص) کاری کردند که این دو قبیله با هم برادر شدند. «إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[3] این آیه شریفه فقط با اطاعت از امر اهلبیت(ع) محقق میشود.
منش رسول خدا(ص)
هیچ مسئلهای نیست که در دین برایش دستوری صادر نشده باشد. اسلام دین کاملی است. اسلام برای قبل از تولد تا بعد از مرگ دستور دارد. 1400 سال پیش پیامبر(ص) لباسهایشان را هر از چند گاهی در دیگ آب جوش میجوشاندند، مردم تعجب میکردند، ایشان لباسهارا اینگونه ضد عفونی میکردند.
1400 سال پیش، پیغمبر(ص) وقتی میخواستند از مرغ استفاده کنند، از این مرغهایی که در چراگاه عمومی بود استفاده نمیکردند. خودشان مرغی را دانه میدادند و بزرگ میکردند و بعد استفاده میکردند. چون آن موقع، مرغها در زبالهها رها بودند و زباله و آلودگی میخوردند.
ایشان فرمود: اگر بر امّتم سخت نمیشد، مسواک زدن را بر آنها واجب میکردم[4].
برای زیبای و محافظت از مو روغن میزدند. هنوز آینه ابداع نشده بود یا در منطقه حجاز وارد نشده بود پیغمبر(ص) یک خمره آبی میگذاشتند فقط مخصوص این که خودشان را در آب ببینند.
این پیغمبری که برای دنیا و جمالش، برای زندگیاش و زندگی مردم، این قدر دستورالعمل دارد، خودش هم عمل میکند «و امرکم رشد».
اسلام فقط نماز، روزه و حج نیست
مثلاً کسی که ازدواج میکند چه رنگهایی می تواند استفاده کند یا چه رنگ های مکروه است یا مستحب؟
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: کفش مناسب طول عمر میآورد[5].
علم پزشکی ثابت می کند که به ازای اعضا و جوارح حساس بدن، در کف پا نقطهای وجود دارد. چشم، گوش، معده، روده و کبد به کف پایتان وصل است. کفش می تواند با سلامت یا بیماری بدن مرتبط باشد چه کسی گفته اسلام فقط نماز، روزه، حج و ... است؟!
امام باقر(ع) فرمود: که از حج، نماز و روزه بالاتر، ولایت است و اطاعت از ولایت، دنیا و آخرت شما را تأمین میکند[6]. اطاعت از خدا، اطاعت از رسول خدا، اطاعت از معصومین و ائمه(ع) و اطاعت از اولیای خدا خیلی مهم است و در این اطاعت رشد نهفته است.
بعضیها دنبال این هستند که به مردم القاء کنند که دین فقط به درد مسجد و محراب میخورد و هر وقت دلت گرفت و خسته شدی برو نمازی و دعایی هم بخوان، نذری هم بپز. آش به هم بزن و آرزو کن.
اگر مردم همراهی میکردند...
امیرالمؤمنین(ع) کمتر از پنج سال حکومت کرد. با این که این همه جنگ بر حضرت علی(ع) وارد شد، با آن فشارها، (آن هم فشار خودیها)، در آخر حکومتش فرمود: علی(ع) وقتی سرش را زمین میگذارد و میخوابد، در کلّ بلاد اسلامی گرسنهای نیست. یعنی از حداقل امکانات آن موقع برخوردار شدهاند.
با ولایت دنیا آباد میشود!
حضرت یک بار کنار فرات ایستاده بودند، فرمودند: اگر مردم همراهی میکردند من از این آب برای شما نور خارج میکردم. حالا بعد از گذشت هزار و خردهای سال، از آب انرژی برق استخراج میکنند. در هر زمینهای که میخواهید رشد کنید، اطاعت از امر اهلبیت(ع) باعث رشد شما خواهد شد.
رابطه اطاعت و برکت
قرآن میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»[7]؛ اگر مردم شهرها و روستاها به خدا ایمان بیاورند و تقوای الهی پیشه کنند، اهل اطاعت شوند، گناه و معصیت نکنند؛ برکت آسمان و زمین را به روی آنها باز میکنیم و ایمان و تقوادر اطاعت از اهل بیت(ع) است.
لذا در روایت داریم که در آخرالزمان، به علت کثرت گناهانی که مردم میکنند، میوههایشان طعم میوه ندارد.
یعنی برکت از نعمت ها می رود این نتیجه گناه، بی تقوایی و عدم اطاعت از ولی خداست.
ما فکر میکنیم همه چیز مادی است اما چنین نیست؛ در واقع همه اینها مادی و معنویست و ما فقط بعد مادیاش رامیبینیم. ما فکر میکنیم که فقط باید بیل بزنیم اما قدیمیها بیل را میزدند ولی نگاهشان هم به رحمت خدا بود.
تمام علوم در نزد اهلبیت(ع) است
اهل بیت(ع) همه علوم را داشتند، اینکه میگویند امام پنجم ما، باقر العلوم هستند، نه اینکه فقط فقه و اصول و احکام میدانستند، نه! فیزیک و شیمی هم میدانستند، دانشمند هستهای هم بودند. ایشان همه علوم را داشتند.
همه علم امام معصوم از خدا و لَدُنّی است. گاهی از اطراف دنیا نزد بعضی از ائمه ما میآمدند و از علم ایشان استفاده میکردند. راوی میگوید: دیدم امام عسگری به زبانهای مختلف صحبت میکند ولی نمیفهمیدم چه میگویند[8].
امام معصوم مثل من و شما یک آدم عادی نیست، قدرتش از قدرت خداست. خدایی که همه هستی را خلق کرده است همه علوم را یک جا به امام معصوم داده است و لذا اطاعت از او، رشد میآورد.
علم بشر
دنیا امروز به بنبست رسیده است. صنعت را توسعه میدهد، لایه ازون سوراخ میشود. موبایل درست میکند، ارتباطات نزدیک میشود. دنیا دهکده میشود حتی کوچکتر از دهکده، همه آنلاین هستند ولی دچار تومور مغزی میشوند و سر درد میگیرند و صدها آسیب دیگر، نمیتوانند جلوی ضررهای علم خود را بگیرند. این علم بشر است.
میفرماید: تا زمانی که امام زمان(عج) نیامده است، فقط سفرهدو حرف از 27 حرف علم باز شده است. یعنی از بیست و هفت بخش علم، بشر به دو بخش آن رسیده است و وقتی حضرت بیایند 25 بخش آن را بیان میکند[9].
فواید عمل به روایات
سلامتی میخواهید به روایات عمل کنید. گاهی وقتها من به این بچه مذهبیها میگویم که ما چطور بچه مذهبی هستیم که قبل از غذا دستهایمان را نمیشوییم؟! امام صّادق(ع) فرمودند: قبل از غذا و بعد از غذا دستهایتان را بشورید[10].
»
این چیزها را دیگر لازم نیست فلان پزشک بیاید توضیح بدهد. البته اصلاً عرضم این نیست که پزشکی امروز به درد نمیخورد. میخواهم بگویم خیلی از چیزهایی که ما فکر میکنیم، در دین وجود ندارد، هست؛ اما عمل نمیشود.
شما میخواهید کاسبی کنید محضر یک عالمی بنشینید، ببینید خدا و اهلبیت(ع) در رابطه با تجارت چه میگویند. میخواهید درس بخوانید، روایت تحصیل را بخوانید و عمل کنید. در انتخاب دوست روایات را بخوانید و عمل کنید. در مورد هر چیزی روایات را بخوانید و عمل کنید تا رشد پیدا کنید.
سقوط نتیجه تخلف از امر امام
«من اطاعکم فقد اطاع الله» هر کسی از شما(اهل بیت) اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است. همه چیز هم دست خداست.
کسی که میخواهد از خدا اطاعت کند باید از پیغمبر خدا(ص) هم اطاعت کند. کسی که میخواهد از پیغمبر خدا(ص) اطاعت کند، باید از جانشینان او هم اطاعت کند.
یک بخشی از این اطاعتها با روایات و دستورات دینی محقق میشود که باید خودتان بخوانید و اطاعت کنید. یک بخشی از دین پیچیده و تخصصی است که باید به سراغ فقها بروید. لذا امام عصر(عج) فرمودند: وقتی من در پشت پرده غیبت هستم «فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا»[11]؛ سراغ کسانی بروید که احادیث ما را نقل میکنند. یعنی فقها.
من از شما سؤال میکنم که اگر امر امام عصر(عج) نسبت به مراجعه مؤمنین به فقها امتثال نشود، یعنی فردی بگوید من کاری به فقها ندارم، من همان امام زمان را قبول دارم آیا این مخالفت با امام نیست؟ امر کرده است «فارجعوا»!
در تخلف از امر امام، رشد وجود ندارد؛ بلکه نتیجه این تخلف بیچارگی و سقوط است.« وَ مَنْ جَحَدَکُمْ کَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَکُمْ مُشْرِکٌ »(جامعه کبیره)حضرت میفرمایند: یکی از عواملی که باعث رشد فردی و اجتماعی میشود همین است که به سراغ فقها بروید.
ولی فقیه شبیهترین مردم به امام معصوم(ع)
باز تخصصاً روایاتی داریم که فقیه را به عنوان حاکم و ولیّ بر جامعه و جانشین امام معصوم معرفی میکند. حضرت میفرماید: بروید فقهایی را با این شرایطی که ما در روایت معرفی میکنیم، ببینید. هر کس اینها را رد کند مثل این است که ما را رد کرده است. ادامهاش میفرماید: «وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ»؛ و این در حد شرک به خداست[12].
یعنی اگر با فقیهی که جای امام معصوم است و در دوران غیبت، امر او را به شما میرساند، مخالفت کنید؛ در حد شرک بالله است.
وقتی دسترسی که به امام معصوم نداریم باید سراغ یک فقیهی برویم که جامع الشرایط باشد. ولی فقیه، علماً و عملاً و منطقا، اشبه الناس یا اقرب الناس به امام معصوم است. یعنی امام کسی را که از لحاظ فکر و اندیشه و عمل به معصوم نزدیکتر است، منصوب کرده است. شما باید از او اطاعت کنید که اطاعت از امر او اطاعت از امام معصوم است و رشد در اطاعت از امر او نهفته است.
مسئله ولایت فقیه، سیاسی کاری نیست
متأسفانه 35 سال از انقلاب گذشته است و باید در مورد ولایت فقیه با احتیاط صحبت کنیم. یک عده خوششان نمیآید. ولی فقیه جانشین امام معصوم است، مسئله سیاسیبازی نیست، مسئله اعتقادی است.
امیرالمؤمنین(ع) برای بلاد مختلف حاکم تعیین میکردند و کسی که از طرف امیرالمؤمنین انتخاب میشد، اطاعتش او واجب بود؛ الان هم همین است.
متأسفانه برخی از مسئولین و مردم ما ولی فقیه را نمیشناسند. ولی فقیه یک شخص نیست که شما خوشتان بیاید یا نیاید، یک جایگاه و یک مقام است که هیچ کس نمیتواند به این مقام دستاندازی کند.
غیرممکن است که ولی فقیه، جامعه را به لب پرتگاه ببرد
در طول تاریخ تشیع یک نفر را پیدا کنید که در جایگاه زعامت و ولایت تشیع نشسته باشد و منحرف باشد. ممکن است یک مرجع تقلید تخلّف کرده باشد و لغزیده باشد اما غیرممکن است که ولی فقیه، یعنی کسی که از بین مجتهدین و متخصّصان در امور دینی، زعامت امت را به عهده گرفته است؛ جامعه شیعی را به لب پرتگاه برده باشد. اصلاً وظیفه امام معصوم است که ولی فقیه را از خطرات نجات بدهد، چون جامعه اسلامی دست اوست.
امر نائب امام معصوم هم رشدآور است
همان طور که امر امام معصوم(ع) رشدآور است، امر نائب امام معصوم(ع) هم رشدآور است. وقتی ولی فقیه بگوید در حوزه اقتصاد یا سیاست فلان کار را انجام دهید نباید تردید کرد و باید اجرا شود.
وقتی ناوهای آمریکا وارد خلیج فارس شدند، حضرت امام(ره) فرمودند: اگر جلو آمدند بزنید. بعضی از مسئولین گفتند: آقا خطرناک است و اصرار کردند. امام فرمودند: نظر من این است که بزنید. شما خودتان بنشینید و بررسی کنید و اگر به نظر دیگری رسیدید من قبول میکنم. رفتند و به این نتیجه رسیدند که نزنند. هنوز که هنوز هست آمریکا دارد در خلیج فارس مانور میدهد! برخی از مسئولین گفتند: ما آن موقع نفهمیدیم ولی فقیه یعنی چه و الان میفهمیم امام آن موقع چه گفت[13].
مشکلات جامعه ما به دلیل عمل نکردن به امر ولی فقیه است
ولی فقیه یک انسان عادی نیست. اگر از امر ولیفقیه اطاعت شود، رشد میآید، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی و معنوی و ... . به خدا قسم مشکلاتی که در جامه ماست به خاطر این است که به حرفهای این آقا(مقام معظم رهبری) عمل نمیشود.
جامعهای که براساس حکومت دینی اداره میشود، باید ولایی اداره شود. این را مسئولین باید بدانند امر ولی فقیه رشدآور است.
آل سعود، بازوی آمریکا و اسرائیل، اما مردم عربستان در فلاکت
چرا عربستان و وضعیت آل سعود الان اینگونه است؟ دارند به امر چه کسی عمل میکنند؟ آل سعود، بازوی آمریکا و اسرائیل در منطقه است، آیا الان عربستان رشد کرده است؟ واقعاً کدام آدم عاقلی میگوید که عربستان رشد کرده است؟ اگر یک دفعه مکه و مدینه رفته باشید، متوجه میشوید که مردم عربستان در فلاکت زندگی میکنند. بخشی از جامعه عربستان در رفاه و اکثریت آن در مشکلات معیشتی هستند این محصول اطاعت از کفار است. ما اگر میخواهیم کشورمان رشد کند باید به امر ولی عمل کنیم.
اسلام اجازه تحقیرشدن نمیدهد
در مورد قضایای اخیر هم بگویم که اسلام اجازه تحقیرشدن را به مؤمن نمیدهد. یعنی میگوید: تو مؤمن هستی، حق نداری خودت را ذلیل کنی. نباید تحقیر شوی، مخصوصاً اینکه نباید اجازه بدهی دشمن تو را تحقیر میکند. توهینهایی که آل سعود به شیعیان کردند مخصوصاً به ایرانیها، مسلّم است.
در مقابل توهین نباید ساکت باشیم
الان شما میدانید که آل سعود چه بلایی سر حجاج ایرانی میآورند: از روادیدی که اخلال در صدور آن ایجاد میکنند، پاسپورتهایی که میبینند، در پروازهایی که اختلال ایجاد میکنند، اقامت در هتل که اذیت میکنند تا آن تفتیشهای وحشتناک. بعضی از علما را کامل برهنه میکنند، به نوامیس ایرانی توهین میکردند و جدیداً هم این حادثهای که اتفاق افتاد و تعرضی که به نوجوانان شد. قطعاً در مقابل اینها نباید ساکت باشیم. یعنی مؤمن نمیتواند ساکت باشد، هر کسی یک جُو، غیرت داشته باشد حتماً در مقابل این مسائل موضع میگیرد.
آبروی مؤمن بالاتر از کعبه
رفتن به زیارت عمره و مخصوصاً حج واجب بهرههای معنوی خیلی بالایی دارد، بهرههای مادی هم دارد. در روایت داریم که اگر کسی به حج واجب برود فقیر نمیشود. اما اگر همین زیارت عمره، شأن مؤمن را شکست دیگر انجام عمره جایز نیست. در این مسئله هم که اتفاق افتاد هم مراجع عظام و هم مردم، هم نخبگان، انقلابی و هم غیر انقلابیها اعتراض کردند که عمره را تعطیل کنید. کار دیگر باید به کجا برسد که ما همچین توهینهایی را تحمل بکنیم باز هم بخواهیم برویم؟! در روایت هست که آبروی مؤمن از کعبه بالاتر است فلذا این مسأله امر واضحی است.
درباره درستی یا نادرستی این اتفاق (یعنی تعطیلی عمره)، بنده حرفی ندارم. بزرگان در مورد این مسئله بحث و قضاوت کردند، برای همه ما نیز قابل احترام است. این حرکت انجام شد برای ادب کردن یا حداقل برای اعتراض به این موجودات شبیه انسان (یعنی وهابیها). آل سعود باید به چالش کشیده میشد و اساسی آبرویش در دنیا میرفت و به دلیل این اقدام اخیرش مجبور شد عذرخواهی کند.
مخالفت اسلام با ملیگرایی و قومیتگرایی
در این اتفاقی که افتاد (تعرض آل سعود به دو زائر ایرانی) یک عدهای سوء استفاده کردند و مسئله را عرب و عجمی کردند. یعنی هر توهینی که توانستند به اعراب کردند.
عرب و عجمی نداریم. امر ائمه معصومین و دین است که ما قومیت و ملیت نداریم. ملاک و معیار، اسلام است. اسلام با ملیگرایی و قومیتگرایی مخالف است.
یک عده میخواستند بین مسلمانها خدشه ایجاد کنند و عرب و عجمی کردند مسئله را. مسئله عرب و عجمی نیست. ما این همه عرب در ایران داریم، آیا اینها با ایرانی بد هستند؟! به خدا فقط وهابیها این طوری هستند. چرا ما در این جبهه تیر خطا میزنیم. خیلی از این اعراب برادر، هم دین و هم مسلک ما هستند. نتوانستند شیعه و سنی را به جان هم بیاندازند، مسأله را عرب و عجمی کردند.
واژه مقدس حاجی از اعتبارات مؤمن است
مطلب دوم تمسخر کردن بود. تا این اتفاق افتاد یک عدهای جوک برای حاجی درست کردند. یک وادی مقدس به نام خانه خدا، یک واژه مقدسی به نام حاجی که جزء اعتبارات مؤمن محسوب میشود، به سخره گرفته شد و خیلی از بچهمذهبیها به این جوکها خندیدند یا برای دیگران ارسال کردند. آیا ما میتوانیم جواب امام زمان را بدهیم؟ چرا بچه مذهبیها باید این قدر تحلیلشان ضعیف باشد و سریع سُر بخورند؟!
تعرض عربستان به دو زائر مهمتر از تجاوز به یمن نیست!
مسئله سوم هم اصلی و فرعی کردن مسائل است. الان مسئله تجاوز کردن به دو نفر زائر این قدر مهم شده (نمیگویم مهم نیست) که از مسئله تجاوز عربستان به یمن مهمتر جلوه میکند. دقت کنید! مؤمن باید زرنگ باشد.
چرا این مسئله این قدر مهم شد که از مسئله یمن هم پیشی گرفت؟ الان چند هفته است در این شبکههای اجتماعی و صدا و سیما، آسمان و زمین را به هم دوختند که تجاوز شده است و باید جلویش را بگیریم آه و ناله، شایعه و ... شد. باید رسیدگی بشود و اتفاقی افتاد که حتی برخی بزرگان و خواص ما سرنخ را گم کردند.
تا جایی که یکی از ائمه محترم جمعه فرموده بودند: من قرار بوده که به عمره بروم ولی به خاطر دفاع از شرافت ایرانی دیگر در عمره شرکت نمیکنم اما ایشان کلامی از یمن حرف نزدند.
نسلکشی در یمن فراموش شد
این کار عیبش این است که در این چند هفته پاکستانیها بر علیه آل سعود راهپیمایی کردند، اما ما نکردیم. در افغانستان، عراق و بحرین اعتراض و راهپیمایی کردند ولی ما نکردیم. ممکن است بگویید که بعد از نماز جمعه راهپیمایی شد. ولی چند وقت است که از این قضیه گذشته است؟ این چند هفته که شما مشغول عرب و عجم کردن کار بودید، نسلکشی شیعه ا در یمن اتفاق افتاد، نگاه کنید!
دسته دسته شیعه را قتل عام میکنند اما همه، دردشان این شده است که به دو نوجوان تجاوز شده است که هنوز مسئولین هم تأیید نکردند که چنین اتفاقی افتاده است، باید پیگیری و برخورد شود، بدترین برخوردها هم باید بشود. من حرفی روی این قضیه ندارم، میگویم: چرا یمن را فراموش کردید؟ چرا مسئله اصلی و فرعی شد؟
شما دیدید حضرت آقا در سخنرانیشان، یک روز قبل از میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها، وقتی میخواستند به مسئله اشاره کنند به سیاست خارجی سعودیها و قتل عام یمن اعتراض کردند. این برای ما پیام دارد. مواظب باشیم. در این دو - سه هفته آل سعود هرکاری که خواست کرد. این خیلی بد است.
چرا مجوز تجمع علیه عربستان در مقابل سفارت تهران لغو شد؟
یک سؤال: در این قضیه(تعرض عربستان به دو زائر ایرانی) دولت با مردم همراهی کرد و عمره را لغو کردند. اما چرا مجوز تجمع علیه عربستان سعودی در تهران، در مقابل سفارت عربستان را لغو کردند؟! یک عده دانشجو و مردم آمده بودند که رسماً و قانوناً مجوز بگیرند و مقابل سفارت عربستان علیه جنایات آل سعود که در یمن اتفاق میافتاد اعلان موضع بکنند، چرا مجوز ندادند؟
عربستان بد است به خاطر این که نگاه چپ به زائر ایرانی کرده است؟! یمنیها که دارند قتل عام میشوند مهم نیستند؟! ما خیلی ناسیونالیست هستیم که فقط ایرانی برای ما مهم است. مسلمان و شیعه مهم نیست؟! این خطرناک است! این که شما بعد از این همه ادعای انقلابیگری در این چالش افتادید و دو - سه هفته است که کلامی از یمن نگفتید و فقط از ماجرا دو زائر ایرانی اعلام برائت کردید، خطرناک است؛ این یعنی دشمن میتواند تو را گول بزند.
چشم مردم یمن به ماست
این عدم دقت و عدم رعایت ظرافتهای دینی واخلاقی رشد آور نیست. چشم مردم یمن به ماست. شعارها را هم جا به جا کردند. مرگ بر عربستان را جای مرگ بر آمریکا میگذارند.
عزیز من! اولاً مرگ بر عربستان نگو. چون ما با عربستان مشکلی نداریم، با آل سعود مشکل داریم. دوماً: در قصه داعش مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) فرمودند دشمن ما داعش نیست، آمریکا است. دشمن ما صهیونیستها هستند. دشمن ما که عربستان نیست، عربستان دست دشمن ماست. دست دشمن را قطع کن، ولی حواستا باشد که دشمن، کس دیگری است.
اینکه دولت با مردم در این قصه همراه شد خیلی خوب است. اینکه بزرگان گفتند عمره لغو بشود و لغو شد، خوب است. آقایان نزد مردم موجه شدند. این قصه، برکتی برای دوستان در دولت داشت اما مسئله یمن نیز نباید فراموش شود.
[1]. حشر، آیه 9.
[2]. الکامل ابن اثیر، ج۱، ص۶۵۸-۶۸۴.
[3]. حجرات، آیه 10.
[4]. «لَولا أن أشُقَّ على اُمَّتی لأَمَرتُهُم بِالسِّواکِ مَع کُلِّ صلاةٍ»؛ الکافی، ج3، ص،22 ح1.
[5]. «مَنْ اَرادَ الْـبَقاءَ و لا بَقاءَ: فَلْیُباکِرِ الْغَداءَ وَلْیُجَوِّدِ الْحِذاءَ وَلْیُخَفَّفِ الرِّداءَ وَلْیُقِلَّ مُجامَعَهَ النِّساءِ. قیلَ یا رَسولَ اللّهِ وَ ما خِفَّهُ الرِّداءِ؟ قالَ: قِلَّهُ الدَّیْنَ»؛«هر کس ماندگاری می خواهد ـ و البته ماندگاری [ابدی] وجود ندارد ـ باید صبحانه را زودتر بخورد، کفش مناسب بپوشد، ردای (بالاپوش) خود را سبک کند و کمتر با زنان بیامیزد. پرسیدند: ای پیامبر خدا! سبک بودن رَدا به چیست؟ فرمودند: به کم بودنِ بدهی». من لایحضره الفقیه ، ج ۳، ص ۵۵۵، ح۴۹۰۲٫.
[6]. «بُنِیَ الْاسْلامُ عَلى خَمْسَةِ اشْیاءَ؛ عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّکاةِ وَالصَّوْمِ وَالْحَجِّ وَاْلِولایةِ. قالَ زُرارَةُ: فَقُلْتُ: وَأیُّ شَیْءٍ مِنْ ذلِکَ أفْضَلُ؟ قالَ علیه السلام: الْوِلایَةُ افْضَلُ لِانَّها مِفْتاحُهُنَّ وَالْوَالى هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِنَّ»؛ اصول کافی، ج3، ص30.
[7]. اعراف، آیه 96.
[8]. «إِسْحَاقُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَقْرَعِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو حَمْزَةَ نُصَیْرٌ الْخَادِمُ[8] قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ غَیْرَ مَرَّةٍ یُکَلِّمُ غِلْمَانَهُ بِلُغَاتِهِمْ- تُرْکٍ وَ رُومٍ وَ صَقَالِبَةٍ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ قُلْتُ هَذَا وُلِدَ بِالْمَدِینَةِ وَ لَمْ یَظْهَرْ لِأَحَدٍ حَتَّى مَضَى أَبُو الْحَسَنِ ع وَ لَا رَآهُ أَحَدٌ فَکَیْفَ هَذَا أُحَدِّثُ نَفْسِی بِذَلِکَ فَأَقْبَلَ عَلَیَّ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سَائِرِ خَلْقِهِ بِکُلِّ شَیْءٍ وَ یُعْطِیهِ اللُّغَاتِ وَ مَعْرِفَةَ الْأَنْسَابِ وَ الْآجَالِ وَ الْحَوَادِثِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْحُجَّةِ وَ الْمَحْجُوجِ فَرْقٌ»؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص 509.
[9]. «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً». بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج52، ص 336.
[10]. «مَنْ غَسَلَ یَدَهُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَبَعْدَهُ بُورِکَ لَهُ فِی أوَّلِهِ وَآخِرِهِ، وَعَاشَ مَاعَاشَ فِی سَعَةٍ، وَعُوفِیَ مِنْ بَلْوًى فِی جَسَدِهِ»؛ المحجّه البیضاء، ج 3، ص6.
[11]. «سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِیَّ رَحِمَهُ اللَّهُ أَنْ یُوصِلَ لِی کِتَاباً سَأَلْتُ فِیهِ عَنْ مَسَائِلَ أَشْکَلَتْ عَلَیَّ فَوَرَدَ التَّوْقِیعُ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَانِ عَجَّلَ اللَّهُ تَعَالَى فَرَجَهُ وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ الْخَبَرَ»؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 2، ص 90.
[12]. «إِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ»؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص 67.
[13]. http://www.imam-khomeini.com/web1/persian/showitem.aspx