زمان : 09 Ordibehesht 1387 - 09:56
شناسه : 10425
بازدید : 14172
مدارس هوشمند(SMART School) مدارس هوشمند(SMART School) مهندس مهدی سروش

مدارس هوشمند(SMART School)

مهندس مهدی سروش

کارشناس فناوری اطلاعات وارتباطات


مقدمه
آموزش رايج در مدارس کشور، يک آموزش سنتي و يا به عبارت ديگر آموزش فقط شنيداري مي باشد. حداکثر اقدام تصويري در خصوص موضوعات مورد آموزش، نصب بعضي پوسترهاي رنگي بر روي تخته سياه کلاس مي باشد. در روش ديداري- شنيداري سعي مي شود آموزش به کمک فيلم ، انيميشن، نماهنگ و ... ارائه گردد. در اين روش ماندگاري مطلب قريب به 20 سال مي باشد در حالي که ماندگاري مطلب در روش شنيداري حداکثر 6 ماه است. در ضمن در روش ديداري- شنيداري مطالب علمي در محيطي جذابتر و در مدت زمان کمتر قابل انتقال است
در مدارس معمولي، طرح درس معلم شامل مجموعه اي از دستورالعمل ها، برنامه هاي درسي، سؤالات تمرينات اضافه، امتحانات کلاس و ... مي شود. اما در مدارس چندرسانه اي علاوه بر اين موارد، معلم از مواد آموزشي چندرسانه اي شامل فيلم، عکس، صدا، اسلايد و ... استفاده مي کند تا کيفيت و ماندگاري آموزش را ارتقا بخشد. اين قدم اول در راه حرکت به سمت مدارس هوشمند است.

درباره ي تأثير فناوري اطلاعات و ارتباطات بر نظام آموزشي (و به طور خاص مدارس) دو رويكرد متفاوت وجود دارد. برخي معتقدند، اثر فناوري هاي جديد تدريجي است و صرفاً انتقال برنامه ي درسي سنتي را كارآمدتر مي سازد و در واقع، دسترسي به اطلاعات سريع تر مي شود. رويكردي ديگر معتقد است ورود فناوري اطلاعات و ارتباطات به مدرسه ها، هدف ها و ابزارهاي تعليم و تربيت را به طور اساسي تغيير مي دهد. از اين ديدگاه فناوري اطلاعات بر مرزهاي ساختاري نظام آموزش سنتي فايق مي آيد.
با اين كه موارد بالا از دستاوردهاي استفاده از فناوري اطلاعات است، با اين حال ساده لوحانه است اگر تصور كنيم ورود فناوري اطلاعات (در جلوه هاي متفاوت آن : اينترنت ، رايانه ، چند رسانه اي و ... ) به تنهايي باعث انقلاب آموزشي شود. اگر فرهنگ ياد دهي – يادگيري در نظام آموزشي تحول نپذيرد ، ورود فناوري هاي اطلاعاتي نه تنها تحولي ايجاد نخواهد كرد ، بلكه به تقويت سنت هاي محافظه كارانه ي آموزشي منجر خواهد شد. لذا تغيير در مدرسه سنتي به سوي مدرسه هوشمند نيازمند تغيير در نظام آموزش و پرورش كشور مي باشد و هيچگاه راه اندازي مدارس هوشمند ميسر نخواهد شد مگر ساختار نظام آموزش و پرورش تغيير يابد . اين امر نيازمند برنامه ريزي حداقل بيست ساله مي باشد. اين تغيير مي بايست قدم به قدم و با درايت و تفكر باشد.

منظور از مدارس هوشمند چيست ؟
در سال 1984، ديويد پركينز و همكارانش در دانشگاه ها هاروارد، طرح مدارس هوشمند را به عنوان تجربه اي نوين در برنامه هاي آموزش و پرورش، با استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات ارائه نمودند. اين طرح به تدريج در چند مدرسه اجرا گشت و بعدها تا حدوددي توسعه يافت، به طوريكه امروزه برخي از كشورهاي توسعه يافته در امر فناوري اطلاعات، همچون مالزي، از اين مدارس جهت تربيت نيروي انساني در برنامه هاي توسعه خود استفاده مي كنند. در تعريف اين نوع مدارس گفته شده اس كه مدرسه هوشمند يك مدرسه و محيط آموزشي فيزيكي است كه كنترل و مديريت آن مبتني بر فناوري رايانه و شبكه مي باشد و محتواي اكثر دروس الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن نيز هوشمند است ودر فرایند آموزش به تفاوت استعداد وتوانایی دانش آموز توجه می شود . بنابراين مهمترين ويژگيها و خصوصيات اين مدارس عبارتند از :
الف) در مدارس هوشمند معلمان مي توانند با استفاده از بانكهاي اطلاعاتي و برنامه هاي نرم افزاري و غيره دروس جديدي را با توجه به نيازها و علائق دانش آموزان طراحي نمايند و يا اينكه دروس موجود را تغيير داده و اصلاح نمايند بنابراين محتواي آموزشي دروس در اين مدارس تا حدودي متفاوت با مدارس ديگر خواهد بود.
‌ب) دانش آموزان اين مدارس، خود سرعت يادگيري خود را تعيين مي نمايند. همچنين در اين مدارس، ساعات يادگيري محدود به ساعات مدرسه نيست و دانش آموزان در هر لحظه كه اراده كنند كلاسهاي دلخواهشان را از طريق برنامه هاي رايانه اي یا ارتباط از راه دور در اختيار خواهند داشت.
‌ج) نقش معلمان در اين مدارس تا حدود زيادي از آموزش و ارزشيابي دانش آموزان به پيگيري آموزش شخصي آنان تغيير مي يابد و در نتيجه فرصت و فراغت بيشتري براي پرداختن به برنامه هاي رشد و بالندگي حرفه اي خود (مطالعه، برقراري ارتباطات و تعاملات سازنده و مؤثر با مكاران، ارتقاء سطح علمي و بهبود مهارتهاي تدريس و ...) خواهند يافت.
‌د) در اين نوع مدارس دانش آموزان اغلب بجاي كيفهاي مملو از كتب حجيم، با كامپيوترهاي كيفي (lab top) در سر كلاس درس حاضر مي شوند. به عبارت ديگر در اين مدارس علاوه بر مواد آموزشي رايج و كتابهاي درسي، انواع نرم افزارها و درس افزارهاي چند رسانه اي نظير cd و... مورد استفاده قرار مي گيرد.
‌ه) ارزشيابي از دانش آموزان در مدارس هوشمند به جاي اينكه در مقاطع و نوبتهاي فاصله دار (در پايان هر فصل يا هر ترم و ...) صورت پذيرد، همه روزه و به طور مداوم انجام مي گيرد و تعدادي از اين آزمونها هم به صورت on line واز راه دور مي باشند.
‌و) در اين مدارس دانش آموزان هنگام ورود و خروج از مدرسه، با كارت ديجيتالي كه در اختيار دارند، والدين خود را از ساعت آمد و رفت خود مطلع مي سازند(ارسال SMS ازطریق سیستم اتوماسیون مدرسه). والدين دانش آموزان نيز مي توانند با يك آموزش ساده به سيستم ارزشيابي مدرسه متصل شده و به اين وسيله از وضعيت وروند پیشرفت تحصيلي فرزند خود آگاهي يابند. معمولاً در اين مدارس روزانه در پايان ساعات كلاسي يك E-Mail از طرف مدرسه جهت آگاهي والدين از وضع تحصيلي فرزندانشان در آن روز، به آنها ارسال مي گردد.
‌ز) از آنجاييكه پاره اي از فعاليتهاي مرسوم در مدارس ديگر، در اين مدارس به كمك فناوري اطلاعات كاهش مي يابد، كميت و كيفيت تعاملات بين دانش آموزان، معلمان و والدين ارتقاء مي يابد و در نتيجة هم افزايي يا سينرژي حاصل از تعاملات اين سه گروه، امكان ايجاد شرايط يادگيري بهتر براي دانش آموزان فراهم مي گردد.
علاوه بر موارد فوق نكته اي كه درباره مدارس هوشمند حتماً بايستي مورد توجه قرار گيرد توجه به اين مطلب است كه فناوري اطلاعات در واقع به معناي فن بهره برداري از انديشه‌هاي انساني است كه با سپردن امور شناخته شده، تكراري و غيرخلاق به ماشين از طريق خودكارسازي عمليات، انديشه هاي انساني را در جهت مكاشفه در ناشناخته ها آزاد مي سازد. بنابراين نبايد به اشتباه اينگونه تلقي گردد كه در مدارس هوشمند، تكنولوژي جاي افراد و اشخاص را مي گيرد بلكه همچنانكه پيتر دراكر(P.Drucker) نيز گفته است «كار یدي جاي خود را به كار دانشي مي دهد، اما نقش تعيين كننده انسان به عنوان حاكم سازماني همچنان برقرار و مستدام خواهد ماند» , و بنابراين استفاده از تكنولوژيهاي مذكور تنها به عنوان ابزاري در جهت رسيدن به هدف آموزش و تعليم و تربيت كارآمدتر و متناسب با آهنگ فزاينده تغييرات در دنياي حاضر مي باشد.


مهمترين دلايل تاسيس مدارس هوشمند
مهمترين دلايل تاسيس مدارس هوشمند عبارتند از :
الف) امروزه به علت رشد فناوريهاي رايانه اي، سرعت نقل و انتقالات اطلاعاتي و مسأله انفجار دانش، اطلاعات و دانش به سهولت و سرعت مي تواند در اختيار همگان قرار گيرد و ديگر مانند گذشته مدرسه تنها چهار چوبي نيست كه معلم بخواهد دانش، مهارت و ارزشها را در آن به دانش آموزان منتقل كند بلكه چهارچوبهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و وسائل ارتباط جمعي در شكل پذيري پنداره هاي دانش آموزان نقشي تعيين كننده دارند. يكي از تبعات اين امر بالا رفتن سطح دانش متعارف دانش آموزان است كه هماهنگي با دوره هاي آموزشي را بر هم مي زند. در چنين شرايطي استفاده از فناوريهاي اطلاعاتي و انفورماتيكي در مدارس هوشمند، امكان به روز نمودن اطلاعات علمي معلمان و ارتقاء مهارتهاي تدريس ايشان را فراهم مي آورد به طوريكه آنها مي توانند با استفاده از امكانات موجود در اين مدارس برآورد صحيحتر و دقيقتري از دانش متعارف دانش آموزان كسب نموده و دوره هاي آموزشي و مطالب درسي را با دانش متعارف دانش آموزانشان هماهنگ سازند.
ب) از سوي ديگر برنامه هاي آموزشي در مدارس سنتي، اكثراً به صورت معلم محور بوده و با استعدادها، تواناييها، نيازها و شيوه هاي يادگيري دانش آموزان كه هر يك آهنگ مخصوص خود را دارد، متناسب نيستند. مدارس هوشمند به دليل برنامه هاي درسي انعطاف پذير، امكان تدريس با شيوه هاي نوين، داشتن طيف وسيعي از برنامه ها و روشهاي آموزشي و محوريت بخشيدن به نقش دانش آموز (با در نظر گرفتن تفاوتهاي فردي و توجه بيشتر به نيازها، علائق و استعدادهاي آنان) مي‌توانند در جهت از بين بردن و يا كاهش دادن اين شكاف آموزشي مؤثر و مفيد فايده باشند ودرواقع هر دانش آمئز بسته به استعداد خود می تواند آموزش ببیند و یا به عبارت دیگر سیستم آموزش نسبت به استعداد دانش آموزان متغیر است .
ج) جامعه اطلاعاتي آينده نيازمند افرادي است كه بتوانند فناوري اطلاعات را خلاقانه در جهت رشد و توسعه به كار برند، در اين عصر بي بهره مانده از دانش، بينش و مهارتهاي روز، به بيكاري، نابرابريهاي اجتماعي و در نتيجه پيدايش نارضايتي و تنش مي انجامد و مدارس هوشمند نيز عمدتاً در جهت تأمين اين نيازها برنامه ريزي شده اند چرا كه در اين مدارس دانش آموزان مي‌آموزند كه چگونه اطلاعات مورد نياز خود را از طريق شبكه هاي اطلاعاتي استخراج نمايند، چگونه در مورد آنها بينديشند و چگونه حاصل يافته هاي خود را در جهت حل مسائل و مشكلات خود و توسعه و پيشرفت جوامعشان به كار گيرند.

موانع موجود در راه به كارگيري موثر تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات
در نظامهاي آموزشي و توسعه مدارس هوشمند

اصولاً هر گونه تغيير و نوآوري در ابتدا با مخالفتهايي روبرو مي شود چرا كه از آنجاييكه نظم موجود را به هم مي زند و نگرانيهايي با خود به همراه دارد، نوعي مخالفت و مقاومت منفي را در انسانها بر مي انگيزد. مدارس هوشمند نيز از اين قاعده استثناء نمي باشد و طبيعي است كه عده از مردم و مسئولين (به ويژه مسئولان با سابقه و داراي تجارب سنتي)، به سادگي تسليم اينگونه برنامه ها نشوند. (علي الخصوص كه نگرانيهايي از قبيل احتمال عدم موفقيت دانش آموزان اين مدارس در كنكور، و امكان بروز مشكلات عاطفي و دلزدگي دانش آموزان نسبت به اين سيستم مدرسه اي جديد و اين شيوه از آموزشها و ... مطرح مي گردد.)
ناكافي بودن نيروي انساني متخصص و اموزش ديده، و كمبود منابع مالي و فيزيكي جهت تجهيز مدارس هوشمند به سيستمهاي رايانه اي و تجهيزات و ملزومات مورد نياز اين مدارس يكي ديگر از مشكلات موجود در زمينه توسعه مدارس هوشمند مي باشد. با اين وجود نمي توان اين عامل را مهمترين مانع بر سر راه تاسيس و توسعه اينگوونه مدارس دانست چرا كه نتايج مطالعات و پژوهشهاي انجام شده حاكي از ان است كه مسأله مهمتر ساختارهاي سازماني موجود در نظامهاي آموزشي، فرهنگ و توانايي به كارگيري از ابزارها و امكانات، شرايط محيطي و از همه مهمتر درك افكار عمومي از اين پديده است. به عنوان نمونه عملاً عدم وجود فرهنگ صحيح استفاده از فناوري اطلاعات در بين مردم و مسئولان و به ويژه معلمان و متوليان امر آموزش و پرورش، موانعي جدي را بر سر راه اشاعه و توسعه مدارس هوشمند پديده آورده است و بنابراين لازم است كه اينگونه مشكلات شناسايي گشته و بوسيله آموزشها و اطلاع رسانهاي مناسب در جهت رفع آنها اقدام گردد. در همين زمينه از آنجاييكه موفقيت هر گونه نوآوري آموزشي در آموزش و پرورش منوط به رضايت و پذيرش اين نوآوريها توسط معلمان مي باشد , بايد بوسيله آموزشهاي مناسب، مشاركت دادن معلمان در طراحي برنامه ها و استفاده از نظرات آنها در برنامه ريزيها، فرهنگ پذيرش و استقبال از كاربرد شيوه هاي نوين آموزشي را در آنان ايجاد نمود، در غيراينصورت طبيعي است كه معلمان احساس كنند كه اينگونه نوآوريها امنيت شغلي آنان را به مخاطره مي اندازد و آنها را به مثابه تجاوز به حيطه صلاحيت و تخصص خود قلمداد نمايند.
و بالاخره عده اي از صاحبنظران نيز بر اين باورند كه به دليل عدم بستر سازيهاي مناسب براي پياده سازي اصول اوليه مدارس هوشمند، راه اندازي اينگونه مدارس موفقيت آميز نخواهد بود و تنها در صورتي مي توان به موفقيت اين مدارس اميدوار بود كه فعاليتهاي دولتي و تعاملات بين دولت و شهروندان نيز به صورت الكترونيكي انجام شود و يا به عبارتي دولت الكترونيك پياده سازي شود.


بحث و نتيجه گيري
يكي از مهمترين ويژگيهاي عصر حاضر شتاب فزاينده تحولات علمي، تكنولوژيكي، اجتماعي و ... در آن است. در چنين زماني كه تنها پديده با ثبات تغيير و بي ثباتي است، جوامع انساني و سازمانها براي بقا، پويايي و ايجاد تحولات سازنده در آينده ناگزير از دستيابي به گرايشهاي نوين مي باشند چرا كه به گفته تافلر «تنها با بهره گيري خلاقانه از تغيير براي هدايت خود تغييرات است كه مي توان از آسيب شوك آينده در امان ماند و به آينده اي بهتر و انساني تر دست يافت .
از سوي ديگر تقريباً در همه جوامع از نهاد آموزش و پرورش انتظار مي رود كه ضمن باز آفريني در فرهنگ و انتقال از روشهاي ارزشمند پيشينيان به نسل آينده، سر منشا تغييرات و نوآوريهاي اجتماعي باشد، زيرا دستگاه آموزش و پرورش بنا به رسالت خود زيربناي اصلي شخصيتها و ديدگاههاي اجتماعي را پديد مي آورد و بنابراين اگر در اين راه كوشش و جديت متعارف را به عمل آورد، توقع و انتظار نوآوري در جامعه سهل تر خواهد بود. اين مطلب بدان معني است كه دستگاه آموزش و پرورش بايد بتواند علاوه بر هماهنگ نمودن خود با تحولات جامعه امروزي سمت و سوي دگرگونيها و تغييرات آينده را پيش بيني نموده و تغييرات را در جهت ايجاد تحولات مطلوب در آينده، هدايت نمايد.
در همين راستا يكي از رويكردهايي كه مي تواند در جهت پاسخگويي به نياز فوق در نظامهاي آموزشي مفيد واقع گردد و امروزه در بسياري از كشورهاي توسعه يافته اجرا شده و يا در حال اجرا شدن است، گسترش استفاده از فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات در نظامهاي آموزشي و به تبع آن تأسيس و توسعه مدارس هوشمند است. اين گونه مدارس در واقع به نوعي اختراع فلسفه و مفهومي جديد از تعليم و تربيت بوده و با كنار گذاشتن يكسري از بازدارنده هاي سنتي، سعي در به كارگيري فناوري اطلاعات براي ارائه آموزش دارند. آموزش مؤثر در اينگونه مدارس مستلزم آن است كه دانش آموازن نقش هاي جديدي را در فرايند يادگيري بپذيرند، بدين ترتيب كه جستجوگران اطلاعات باشند، تا بتوانند در مورد ارزش اطلاعات وسيعي كه در شبكه جهاني اينترنت براي استفاده آنان موجود است به داوري و ارزشيابي بپردازند. در چنين شرايطي نقش معلم ها نيز از انتقال دانش و معلومات، به تسهيل گر فراينده يادگيري تغيير مي يابد، آنان نيز بايستي به گونه اي تلاش نمايند كه دانش آموزان اعتماد به نفس، راهبردهاي مديريت اطلاعات و مهارتهاي نفي لازم را كسب كنند تا بتوانند در زندگي روزمره و در محيط كار خود ابزارهاي فناورانه و ارتباط جمعي را با موفقيت راه اندازي كنند و مورد استفاده قرار دهند.
اما همچنانكه اشاره گشت مانند هر گونه نوآوري آموزشي ديگر در دستگاه آموزش و پرورش موانعي بر سر راه تأسيس و توسعه اين مدارس وجود دارد كه عمده ترين آنها مشكلات فرهنگي و ساختاري مي باشند. در 50 سال اخیر خیلی تغییرات در زندگی بشری اتفاق افتاده است , شما اگر به اطراف زندگی خود نگاه کنید شاهد این مدعا هستید اما متاسفانه کلاس های درس نسبت به 50 سال قبل هیچ تغییری نکرده است وهمچنان با تخته سیاه وگچ آموزش انجام می پذیرد . اگر براي مسئولان و متوليان امر، معلمان و مردم اين موضوع كه زمان تكرار شيوه هاي سنتي به اتمام رسيده است، قابل پذيرش نباشد در آن صورت هرگز شيوه هاي جديد نخواهند پذيرفت، زيرا زيربناي «تغيير دادن» و «تغيير يافتن» آمادگي و علاقمندي براي پذيرش آن است، در غير اين صورت تغيير لزوماٌ اتفاق نمي افتد، نتايج پيش بيني شده را به همراه ندارد و همواره با مقاومت و حالتهاي تدافعي افراد همراه است. نكته مهم ديگري كه بايستي در همين راستا مورد مداقه قرار گيرد آن است كه بدانيم فناوري ابزار است و بكارگيري كارآمد هر نوع فناوري از انديشه، فرهنگ و مناسبات عميق اجتماعي نشأت مي گيرد. بنابراين براي بهره گيري موثر و كارآمد از فناوري اطلاعات، به ويژه در توسعه آموزش نيازمند بهبود رويكردها، بازبيني سياست هاي آموزشي، سازمان دهي مجدد محتوا، بهسازي نيروي انساني، طراحي برنامه هاي درسي اثر بخش و تحول معيارهاي فرهنگي براي فراهم كردن همزيستي با فناوري نوين هستيم.
و بالاخره نوشتار حاضر را با فرمايش گرانسنگ حضرت امام صادق (ع) به بيان مي بريم كه فرموده اند «كسي كه بدون كسب هماهنگي و بينش اقدام به عمل كند رهرو بيراهه رويي را ماند كه شتاب حركت و سرعت سير وي، جز بر دوري از اهداف و مقاصدش نيفزايد.» هدف آموزش و پرورش در كشور ما رشد و پرورش همه جانبه (رشد عقلاني، جسماني، عاطفي و اجتماعي) دانش آموزان به گونه ايست كه ضمن التزام به ارزشهاي اسلامي، ملي و اخلاقي، به كمال بالقوه خويش نائل آمده، آگاه به مسائل روز جهان و مبتكر و توانمند در جهت حل مسائل و مشكلات خود و جامعه و ساختن آينده اي مطلوبتر باشند. در همين راستا ايده ي مدارس هوشمند و يا هر گونه نوآوري آموزشي ديگر در آموزش و پرورش در صورتي كه بتواند ما را در رسيدن به اين هدف ياري نمايد ارزشمند خواهد بود. رشد جوانان، توسعه آموزش و پرورش و توسعه ملي در گرو توجه خاص به نيروي انساني در آموزش و پرورش است اگر مي خواهيم آموزش معنا پيدا كند، خلاقيتها بارور گردد، بهره وري نيروي انساني بالا رود و اهداف و معيارهاي بالايي از عملكرد بدست آيد، بايد تحولي فكري و تعهدي اخلاقي در قبال مأموريت جديد آموزش و پرورش در جهان متحول امروزي و قرن نامطمئن آينده در تك تك آحاد و مسئولان و مجريان آموزش و پرورش كشور به وجود آيد . كاربرد تكنولوژيهاي جديد در سيستم آموزش و پرورش ما اميد كارآيي كلاسها را افزايش مي دهد و ايجاد شيوه يادگيري مداوم در دانش آموزان و يادگيريهاي رسمي و غيررسمي خارج از كلاسهاي درس را ممكن مي سازد. بنابراين لازم است كه با فراهم آوردن هماهنگي هاي لازم و تمهيدات كافي در اين رابطه، زمينه بهره مندي نظام آموزشي كشورمان را از منافع اين گونه فناوريهاي نوين، ايجاد نماييم.
با اميد آن که با گسترش و اجرايي شدن طرح اینگونه مدارس در سراسر کشور، شاهد حرکت سريع و پويا به سمت هوشمند شدن واقعي آموزش در ايران عزيزمان باشيم. کيفيت واقعي آموزش زماني محقق مي شود که بتوانيم هر دانش آموز را به آن نسبت که توانايي، استعداد و علاقه دارد به سمت بهترين مسير و جهت در زندگي هدايت کنيم. آموزش و پرورش ما بايد از روزمرگي خارج شود تا دغدغه¬هاي والاي تربيتي، مجال به عرصه عمل درآمدن پيدا کنند. مي شود و مي توانيم؛ ان شاء الله.

نمونه ای ازتصاویر اولین مدارس هوشمند استان یزد




منابع:
 تافلر ,الوین (1373) شوک آینده , ترجمه حشمت الله کامرانی
 توما , ژان (1369) مسائل جهانی آموزش وپرورش , مترجم احمد آقازاده
 ساعتچی , محمود (1376) , روانشناسی کاربردی برای مدیران
 سلیملنی , آمنه (1382) , شش اصل یادگیری در جوامع فناورانه(تکنولوژیک) , اینترنت
 طوسی , محمد علی (1375) , فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش
 مجیدی , اردوان (1380) نظام برتر
 مشایخ , فریده (1379) , دیدگاههای نو در برنامه ریزی آموزشی
 مورهد , گریفین(1380) , رفتار سازمانی ترجمه الوانی ومعمار زاده
 نیکنامی , مصطفی (1377) , نظارت وراهنمایی آموزشی
 ونیز در تدوين اين مقاله از سند توسعه ي مدارس هوشمند مالزي و همچنين تجارب به دست آمده در اولين دبيرستان هوشمند ايران، دبيرستان هوشمند شهيد عليرضا آقايي و اولین دبیرستانهای هوشمند استان یزد (دبیرستان دخترانه هوشمند شهید زینی , ناحیه 2 و دبیرستان دخترانه هوشمند اولیاء , ناحیه 1) استفاده شده است.

يزد فردا