زمان : 19 Tir 1403 - 10:34
شناسه : 102493
بازدید : 8016
پولدارتر شدن امارات و تركيه از جيب ايران رييس اتحاديه ملي محصولات كشاورزی عنوان کرد پولدارتر شدن امارات و تركيه از جيب ايران
یزدفردا:رگ حيات اقتصاد ايران در شرايط امروز، صادرات غيرنفتي است؛ صادراتي كه بيشترين مزيت آن را در بخش كشاورزي بايد جست‌وجو كرد.

رضا نوراني، رييس كنفدراسيون صادرات اتاق بازرگاني ايران كه از فعالان پرسابقه در حوزه صادرات محصولات كشاورزي است از روش‌هايي مي‌گويد كه در يكي دو سال پيش صادركنندگان براي دور زدن تحريم‌ها از آن بهره بردند چراكه بايد صادرات غيرنفتي به جهت حمايت از توليد انجام مي‌شد.

گلايه اصلي او اما از خودتحريمي‌هايي است كه بيش از تحريم‌هاي ناعادلانه غرب بر اقتصاد كشور ضربه زده است. پس از تشديد تحريم‌ها كشتي‌هاي خارجي از ايران رفتند. يك كشتيراني داخلي دولتي نيز داشتيم كه به دليل مقرون به صرفه نبودن فعاليت‌ها ادامه كار نداد. در چنين شرايطي انتظار از دولت آن بود كه بخش خصوصي را براي تداوم تبادلات، حمايت كند. چراكه دور زدن تحريم‌ها براي بخش خصوصي كاري نداشت اما هزينه‌بر بود اما اين حمايت اتفاق نيفتاد و ما مجبور شديم كشورهاي ثالث را پولدارتر كنيم مانند تركيه و امارات. به هر حال نياز به اين داشتيم كه محموله‌ها در يك كشور ثالثي تخليه و بارگيري شود تا از تحريم‌ها بتوانيم عبور كنيم.

اين اتفاق، هم زمان بيشتري به ما تحميل مي‌كرد هم كيفيت كالاها را به دليل گذر زمان بيشتر پايين مي‌آورد و هم هزينه‌هاي ما را به‌شدت بالا مي‌برد. در اين شرايط دولت در كنار بخش خصوصي به عنوان يك حامي نقش خود را به خوبي ايفا نكرد.

نوراني در اين گفت‌وگو از آخرين آمارهاي صادرات محصولات كشاورزي نيز خبر داد؛ ١٢ درصد افزايش در ١١ ماهه سال ١٣٩٣ نسبت به مدت مشابه سال قبل. اما او اين افزايش را براي كشور كافي نمي‌داند. نوراني معتقد است بايد در حوزه صادرات محصولات كشاورزي جهش داشته باشيم نه افزايش.

مشروح گفت‌وگوي نوراني رييس اتحاديه ملي محصولات كشاورزي، رييس كنفدراسيون صادرات و رييس انجمن حمايت از توليدكنندگان محصولات ارگانيك را با «اعتماد» مي‌خوانيد:
 
در طول سال‌هايي كه تحت فشار تحريم‌ها بوده‌ايم صادرات كشور نيز آسيب ديده است. اما اين‌بار نمي‌خواهم اين ماجرا را آسيب‌شناسي كنيم. به طور مشخص از شما مي‌خواهم فرآيند صادرات يك محصول را پيش و پس از تحريم براي خوانندگان به تصوير بكشيد.
براي من ثابت شد كه در جريان تحريم‌ها مي‌توان به خودكفايي رسيد. اما تحريم‌ها آنجا آزاردهنده شد كه ما خود را تحريم كرديم. اين خودتحريمي‌ها خسارت‌هايي بيشتر از تحريم‌هاي بين‌المللي داشت.
 
در چه زمينه‌اي خودتحريمي داشته‌ايم؟
 پس از اعمال تحريم‌ها ديديم كه كشتي‌هاي خارجي از ايران رفتند. يك كشتيراني داخلي دولتي نيز داشتيم كه به دليل مقرون به صرفه نبودن فعاليت‌ها ادامه كار نداد. در چنين شرايطي انتظار از دولت آن بود كه بخش خصوصي را براي تداوم تبادلات، حمايت كند. دور زدن تحريم‌ها براي بخش خصوصي كاري نداشت اما هزينه‌بر بود اما اين حمايت اتفاق نيفتاد و ما مجبور شديم كشورهاي ثالث را پولدارتر كنيم مانند تركيه و امارات. به هر حال نياز به اين داشتيم كه محموله‌ها در يك كشور ثالثي تخليه و بارگيري شود تا از تحريم‌ها بتوانيم عبور كنيم. اين اتفاق ، هم زمان بيشتري به ما تحميل مي‌كرد هم كيفيت كالاها را به دليل گذر زمان بيشتر پايين مي‌آورد و هم هزينه‌هاي ما را به‌شدت بالا مي‌برد. در اين شرايط دولت در كنار بخش خصوصي به عنوان يك حامي نقش خود را به خوبي ايفا نكرد.
 
يك بار ديگر به فرآيند صادرات برگرديم. پيش از تحريم‌ها، توليدات باغي و زراعي سورت و بسته‌بندي مي‌شد، پس از دريافت مجوز بازرگاني، به بنادر رفته و با بارگيري در كشتي‌هاي خارجي به خاور دور و ساير كشورها فرستاده مي‌شد. اين فرآيند را پس از اعمال تحريم‌ها توضيح دهيد.
وقتي تحريم شديم تا رسيدن به بنادر كار طبق روال قبل انجام مي‌شد اما ديگر كشتي خارجي وجود نداشت تا از طريق آن كالا را به ساير نقاط دنيا ارسال كنيم. بنابراين ناگزير بوديم كالا را به كشور ثالث منتقل كرده و آنجا سوار بر كشتي‌هاي خارجي كنيم. اين اتفاق هزينه‌هاي حمل را دو و حتي سه برابر مي‌كرد. علاوه بر آن كالايي كه ١٢ ساعته به مقصد مي‌رسانديم پس از تحريم‌ها ١٢ روز در مسير مي‌ماند. يعني كالا تا پيش از تحريم‌ها تا رسيدن به عربستان يا بحرين ١٢ ساعت بيشتر زمان نياز نداشت اما پس از تحريم‌ها يك بار بارگيري مي‌شد و به سمت امارات حركت مي‌كرد؛ آنجا دوباره فرآيند تخليه و بارگيري به سمت كشورهاي مقصد انجام مي‌شد و زمان طي اين فرآيند تا ١٢ روز افزايش مي‌يافت. تحت تاثير اين جريان هم هزينه‌هاي حمل بالا مي‌رفت و بر قيمت عرضه محصول نهايي تاثير مي‌گذاشت و همزمان باعث افت كيفيت محصول مي‌شد به اين ترتيب بازار هدف مي‌توانست جاي محصولات ايراني را به ساير رقبا با كيفيت و قيمت مناسب‌تر بدهد. با اين وجود ما صادرات را قطع نكرديم و به عنوان رگ حيات اقتصاد به آن نگريستيم.
 
گفته مي‌شود برخي كشتي‌ها با عوض كردن پرچم خود براي حمل بار به بنادر ايران آمده و ايران هم در مقابل با استفاده از همين روش كالاهاي خود را به ديگر كشورها صادر مي‌كند. اين موضوع نتوانسته ماجراي كوتاه شدن مسيرها را تا حدي حل كند؟
امروز بخشي از تحريم‌هاي كشتيراني برداشته شده اما كماكان براي دور زدن تحريم‌ها ناگزير به رفتن به كشور ثالث هستيم.
 
اينكه مي‌گوييد بخشي از تحريم‌ها برداشته شده منظور لغو تحريم بيمه كشتي‌هاست؟
ايران يكي از امن‌ترين درياهاي دنيا را دارد. شايد با تبليغات منفي ذهن كمپاني‌هاي كشتيراني را توانستند متاثر كنند اما در مجموع اگر مقايسه كنيم در سه دهه گذشته خليج فارس از امن‌ترين درياها بوده است. با اين وجود كشتي‌هاي خارجي در طول تحريم هم آمدند و تبادلات مويرگي را انجام داده‌ايم.
 
شما از سال ٦٢ به امر صادرات پرداخته‌ايد. آن سال‌ها هم ايران درگير جنگ تحميلي عراق بود. چه مشابهتي بين صادرات در آن برهه تاريخ با امروز وجود دارد؟
به هر حال در آن دوره نيز صادرات سختي‌هاي خود را داشت. درگير دفاع مقدس بوديم و گاه جنگنده‌هاي عراقي در انجام كار مانع ايجاد مي‌كردند اما آن زمان درگير تحريم نبوديم و كشورها كالاهاي ما را مي‌پذيرفتند و مشكلاتي كه امروز با آن دست به گريبان هستيم وجود نداشت. در جريان تحريم‌ها به نظرم كم‌كاري شد. ما خيلي بهتر و با ظرافت بيشتر مي‌توانستيم از آن عبور كنيم. در همين دوران ديديم به جاي اينكه صادركننده را تقويت كنند، گفتند بايد پيمان ارزي بدهيد يا گفتند ارز را بايد مبادله‌اي بفروشيد. در حال حاضر ثابت نگه داشتن نرخ ارز نيز شرايطي را مانند سال‌هاي پيش از سال ٩٠ ايجاد مي‌كند. در آن دوره اجازه افزايش نرخ ارز متناسب با تورم را ندادند و سياست تثبيت را در پيش گرفتند اما در سال‌هاي ٩٠ و ٩١ به ناگاه قيمت‌ها با جهش سه برابري مواجه شد. امروز هم همان روال در پيش گرفته شده است. اجازه افزايش نرخ را به طور سالانه و منطقي نمي‌دهند و صرفه صادرات را پايين نگه مي‌دارند؛ بنابراين دور از ذهن نيست كه دوباره با جهش نرخ ارز مواجه شويم. ما بايد تراز تجاري‌مان را مثبت كنيم. هر زمان اين اتفاق در اقتصاد ايران افتاد هم وضعيت توليدكننده و هم تجارت مناسب خواهد بود. اما منفي شدن تراز بازرگاني نشان‌دهنده مشكل‌دار بودن توليد و صادرات است.
 
امروز و پس از عبور از دو سال تحريم، تراز بازرگاني در بخش كشاورزي چگونه است؟ يا به طور مشخص‌تر بفرماييد تحريم‌ها توانسته اين تراز را در طول دو سال گذشته منفي‌تر كند؟
تراز از ابتدا منفي نبوده است و گاه در اثر سياست‌هاي اشتباه تراز منفي مي‌شود. بر اساس آخرين آمار يعني صادرات ١١ ماهه سال قبل ١٢ درصد افزايش صادرات محصولات كشاورزي نسبت به دوره مشابه سال گذشته داشته‌ايم. اما اين افزايش براي ما كافي نيست. ما بايد براي رسيدن به وضعيت مطلوب جهش داشته باشيم نه افزايش. سال ١٣٩٢ به دليل مشكلات سرمازدگي توليد كمتري داشته و به تبع آن صادرات كمي هم داشتيم. بنابراين افزايش صادرات سال ١٣٩٣ به مفهوم مناسب‌تر شدن وضعيت‌ تراز نيست. اگر بخواهيم مقايسه كنيم با صادرات نفت مي‌بينيم كه يك بشكه محصولات كشاورزي برابر با صادرات سه بشكه نفت ارزآوري دارد.
 
براي اينكه صادرات غيرنفتي به عنوان يكي از حياتي‌ترين زيرساخت‌هاي اقتصاد رونق يابد ايجاد پايانه‌هاي صادراتي را چقدر موثر مي‌دانيد؟
پايانه‌هاي صادراتي در كشورهاي پيشرفته از اساس و پايه‌هاي كار است. در اين كشورها يا حتي در نمونه نزديك به ما در امارات مي‌بينيم كه پايانه‌ها در گلوگاه‌هاي كشور يعني متصل به فرودگاه‌ها يا بنادر ايجاد مي‌شود. در اين پايانه‌ها معمولا در طبقات مختلف نمايندگاني از اتاق بازرگاني، سازمان حفظ نباتات، سازمان استاندارد، وزارت بهداشت و تمام ارگان‌هاي مسوول در اين زمينه مستقر هستند و صادركننده با ورود به اين مجموعه از يك طرف كالاي خود را وارد و پس از طي تمام مراحل كار در كوتاه‌ترين زمان از طرف ديگر وارد بار هواپيما يا كشتي شده و صادر مي‌شود.
 
يكي از چالش‌هاي امروز حضور رقبايي است كه مي‌توانند حتي جاي بي‌رقيب‌ترين محصولات ايراني مانند پسته، زعفران و خرماي ايران را در بازار جهاني بگيرند. عدم ثبت ژنتيكي محصولات و قاچاق و سپس كشت آن در كشورهاي ديگر، نداشتن بسته‌بندي مناسب و كوچك و نداشتن مزيت‌هاي قيمتي پررنگ‌ترين موانع در بازار بين‌المللي محسوب مي‌شود. براي اين مشكلات ساختاري بخش چه راهكاري مي‌توان انديشيد؟
شايد انحصار توليد خيلي از كالاها به ايران تعلق داشت اما امروز ديگر نمي‌توان جلوي پيشرفت دنيا را گرفت. نمي‌توان گفت چرا افغانستان با بردن پياز ايران امروز به عنوان توليدكننده در اين بخش مطرح است و چرا اسپانيا به عنوان يك رقيب جدي در بازار زعفران دنيا خودنمايي مي‌كند. نمي‌توان گفت چون روزگاري صادركننده اول دنيا در زمينه پسته محسوب مي‌شديم نبايد امريكا با توليد بيشتر و قيمت پايين‌تر وارد بازار شود. بايد ما بياموزيم چگونه گوي سبقت را از ساير رقبا ربوده و سهم بيشتري را در اختيار بگيريم. براي اين كار نيز نياز به برنامه‌ريزي و حمايت است كه دولت بايد انجام آن را عهده‌دار شود. تشكل‌ها نمي‌توانند برنامه‌ تدوين كنند و هنوز تشكل‌ها به معناي واقعي در كنار دولت‌ها قرار نگرفته‌اند. امروز كه مي‌بينيم چين بازار دنيا را قبضه كرده و تمام دولت‌ها از اين اتفاق نگران و ناراضي‌اند، تمركز اين كشور براي افزيش صادرات كالاهاي توليدي‌اش است ولي ما هنوز سياست‌هاي‌مان برپايه صادرات نفت اتخاذ مي‌شود. امروز اين ارقام صادرات و اين تراز منفي با پتانسيل‌هايي كه داريم براي كشور قابل پذيرش نيست.
 
به هر حال تشكل‌ها مي‌توانند به عنوان يك پيشنهاددهنده در كنار دولت باشند. آيا پيشنهادي در اين رابطه داشته‌ايد؟
همين موضوعاتي كه در اين جلسه عنوان كرده‌ام پيشنهاد ما به دولت است. اينكه به اقتصاد غيرنفتي توجه بيشتري شود.
 
فارغ از اين كليات. آيا پيــشنهــادات جــزيي‌تر مثلا در زمينه حل مشكلات بسته‌بندي خرما داريد؟ تشكل شما به اين شكل پيشنهادي به دولت داده است؟
كمك به اصلاح واريته‌ها مثلا در محصول خرما يكي از اين پيشنهادات بوده است. بايد واريته‌هاي مرغوب با واريته‌هاي هزينه‌بر جايگزين شود. يا در بخش كشمش كه صادرات آن در هفت ماهه امسال منفي شده است بايد زاويه ديد صادراتي تغيير كند. به جاي اينكه چهاركيلو  انگور را به يك كيلو كشمش تبديل كنيم مي‌توانيم بازارهاي جهاني براي صادرات تازه‌خوري انگور را هدفگذاري كنيم. يا در طول ٢٠ سال گذشته بارها عنوان كرديم كه در بخش صادرات محصولات كشاورزي با كمبود كانتينر يخچالي مواجه هستيم اما تاكنون دولت برنامه‌ريزي و حمايتي نداشته است. در بحث صادرات به روسيه بارها اين موضوع را عنوان كرده‌ايم كه با توجه به تحريم روسيه، بازار اين كشور مي‌تواند پتانسل بالايي براي جذب محصولات ما داشته باشد. بسياري از كشورها شبانه تيم‌هاي تجاري خود را براي عقد قرارداد به اين كشور اعزام كردند اما در ايران برنامه‌ريزي دقيق و مناسبي صورت نگرفته است. روسيه امروز يك فرصت طلايي محسوب مي‌شود اما ما به جاي فرصت‌سازي، فرصت سوزي كرده‌ايم.
 
اگرموافق باشيد ورودي هم به بحث محصولات ارگانيك داشته باشيم. شما از سال ٨٥ به عنوان رييس انجمن حمايت از توليدكنندگان ارگانيك در ايران مشغول فعاليت هستيد. نخستين چالش اصلي مطروحه اين است كه كارشناسان معتقدند براي داشتن مثلا شير سالم، آب و هوايي هم كه دام در آن پرورش مي‌يابد بايد عاري از آلودگي باشد تا بتوان شير توليد شده را ارگانيك دانست. اما با توجه به آلودگي‌هاي فراوان در ايران اين امكان فراهم نخواهد شد. به همين دليل نام اين محصولات را بدون مواد شيميايي گذاشته و از به كار بردن اسم ارگانيك حذر مي‌كنند.
اگر قرار باشد يك محصول كاملا ارگانيك كه به گفته شما از آب و هواي غيرآلوده استفاده كرده باشد، داشته باشيم، بايد بگويم در دنيا هم امكان توليد آن با توجه به حجم گازهاي گلخانه‌اي و آلودگي‌هاي ناشي از سوخت فسيلي فراهم نخواهد بود. ولي نمي‌توانيم به بهانه اينكه كره زمين پاك نيست نام ارگانيك را تغيير دهيم چرا كه خيلي استفاده‌هاي ديگر از اين نام‌ها خواهد شد. اخيرا ديده‌ايم كه محصولاتي با عنوان سالم، بيو يا جمو به بازار عرضه شده است. بنابراين نام ارگانيك همان طور كه در مجامع بين‌المللي تاييد شده بايد مورد استفاده قرار گيرد چرا كه محصول سالم و ديگر نام‌ها تعريف‌هاي جداگانه‌اي دارد. به عنوان مثال در محصول سالم مي‌توان از مقدار مجاز از مواد شيميايي استفاده كرد اما در توليد محصول ارگانيك به هيچ عنوان اجازه استفاده از مواد شيميايي را نخواهيد داشت. از اين رو اينكه بگوييم چون كره زمين را بشر آلوده كرده نمي‌توان محصول ارگانيك داشت، در شرايط حاضر جهان قابل پذيرش نيست و در همان حد كه مي‌توانيم بايد تلاش به توليد محصول ارگانيك داشته باشيم.
 
شما اشاره كرديد به احداث باغ ارگانيك خود كه از سه سال گذشته تاكنون دوره گذار را طي مي‌كند. متخصصان هم تاكيد مي‌كنند كه براي داشتن يك محصول ارگانيك يك دوره دست‌كم شش ساله زمان نياز است تا از ابتدايي‌ترين مراحل توليد تا انتهاي پروسه را ارگانيك كرده باشيم. با اين توضيحات در حال حاضر مي‌توان ادعا كرد در ايران محصولات ارگانيك توليد مي‌شود؟
بله. ما ١٥ هزار هكتار سطح زيركشت پسته‌هاي وحشي داريم در جاده ابريشم قديم و منطقه سرخس كه به منطقه صفر مرزي رسيده و به كشور افغانستان ختم مي‌شود. افغاني‌ها خيلي زودتر از ما متوجه شدند كه اين محصولات ارگانيك هستند بنابراين از اتحاديه اروپا گواهينامه گرفتند و با خريد پسته‌هاي ما، آن را با عنوان پسته ارگانيك به دنيا مي‌فروختند. نخستين كاري كه انجمن انجام داد اين بود كه گواهينامه ارگانيك اين ١٥ هزار هكتار را از اتحاديه اروپا گرفت. به اين ترتيب با تشكيل تعاوني براي ١٧ روستايي كه در اين منطقه واقع شده بود، اشتغالزايي صورت گرفت. به غير از آن انجير استهبان هم در منطقه بكري به عمل مي‌آيد كه صادركنندگان توانستند براي آن نيزگواهينامه اتحاديه اروپا را دريافت كنند. در منطقه نيريز نيز انار با گواهينامه ارگانيك وجود دارد.

به خاطر دارم در نمايشگاهي در دوبي كره‌اي‌ها كنسانتره انار ارگانيك عرضه مي‌كردند. وقتي پرسيدم مگر شما انار داريد گفتند ما انار را از ايران مي‌خريم و در كشورمان به كنسانتره تبديل مي‌كنيم. بخشي از زعفران، زرشك، عناب و گياهان كوهي نيز در عرصه طبيعي ايران به صورت ارگانيك پرورش مي‌يابند. در سال ٢٠١٢، ٨٣ هزار هكتار از اراضي در عرصه طبيعي ايران گواهينامه ارگانيك اخذ كرده‌اند. گمان مي‌كنم در اين دو سال نيز اين اراضي از ١٠٠ هزار هكتار بيشتر شود كه البته با توجه به ظرفيت كشورمان مثلا در منطقه استهبانات بتوانيم اعداد محصول ارگانيك را بسيار بيشتر از اين افزايش دهيم. اما كار بسيار مهم ديگري كه انجمن ارگانيك كرده اين است كه با رايزني‌هايي توانستيم فدراسيون بين‌المللي ارگانيك كه در امريكا، اروپا، هند و ژاپن هم داير است وارد ايران كنيم و در حال حاضر با كمك اتاق بازرگاني در حال تدارك دفاتر آن هستيم. اين قدم مهمي است چرا كه مي‌توانيم ميزان محصولات ارگانيك ثبت شده را افزايش دهيم و كشورهاي همسايه را هم در صورتي كه محصول ارگانيك داشته باشند با آي‌فوم ايران تحت پوشش قرار دهيم.
 
به غير از محصولات ارگانيك به‌صورت خودرو، محصولات توليد شده ارگانيك هم وجود دارد؟ آيا تقاضايي براي توليد اين محصولات در انجمن مطرح شده است؟
حدود ٣٧ هزار هكتار از ٨٣ هزار هكتاري كه اشاره كردم، عرصه طبيعي است و ٤٦ هزار هكتار باغات و مزارعي است كه محصولات ارگانيك آن توسط پرورش‌دهنده‌ها توليد مي‌شود. حتي واردات محصولات ارگانيك نيز آغاز شده است.
 
اين محصولات قاعدتا بايد وارد بازار شده باشد. از چه مراكزي مي‌توان آن را تهيه كرد؟ آيا نشانه‌اي وجود دارد كه مشتريان آن را از ساير محصولات تميز دهند؟
فروشگاه‌هايي داير كرديم كه محصولات ارگانيك را به فروش مي‌رسانند. قبلا روي محصول مي‌نوشتند اين محصول سالم و ارگانيك است اما شعار بود. امروز وقتي محصول ارگانيكي را مي‌خواهيد بخريد از فروشنده گواهي آن را درخواست مي‌كنيد و در صورت دارا بودن گواهينامه محصول مورد نظرتان را خريداري خواهيد كرد. اين محصولات در حال حاضر محدود است. اگر به سايت انجمن مراجعه كنيد مي‌توانيد آدرس فروشگاه‌هاي مورد نظر را ببينيد.
 
آيا اين محصولات برند خاصي دارد؟
اينها با آرم انجمن به اسم IOA به فروش مي‌رسد. زير آرم نيز ١٨ رقم شماره شناسه وجود دارد. اين شناسه را در سايت مي‌توان وارد كرد تا از ارگانيك بودن آن اطمينان حاصل كرد.
 
قيمت اين محصولات چقدر بيشتر از ساير توليدات است؟
قيمت‌ها ٣٠ تا ٥٠ درصد از ساير محصولات بيشتر است اما در ايران اين اضافه قيمت جا نيفتاده است. خيلي از محصولات با وجود ارگانيك بودن در حال حاضر با قيمت ساير محصولات در بازار عرضه مي‌شود.
 
برخي مراكز به صورت غيرمجاز محصولات با پايه مواد شيميايي را به اسم ارگانيك عرضه كرده و هزينه‌هايي بالاتر از مشتريان دريافت مي‌كنند. چه ارگان و نهادي مسوول برخورد با اين مراكز است؟
انجمن با سازمان حمايت از مصرف‌كنندگان تفاهمنامه‌اي منعقد كرده كه متخلفان را طي آن به تعزيرات حكومتي معرفي كرده و نسبت به جريمه يا پلمب واحد مزبور مي‌توان اقدام كرد.
 
برش
وقتي تحريم شديم تا رسيدن به بنادر كار طبق روال قبل انجام مي‌شد اما ديگر كشتي خارجي وجود نداشت تا از طريق آن كالا را به ساير نقاط دنيا ارسال كنيم. بنابراين ناگزير بوديم كالا را به كشور ثالث منتقل كرده و آنجا سوار بر كشتي‌هاي خارجي كنيم. اين اتفاق هزينه‌هاي حمل را دو و حتي سه برابر مي‌كرد. علاوه بر آن كالايي كه ١٢ ساعته به مقصد مي‌رسانديم پس از تحريم‌ها ١٢ روز در مسير مي‌ماند. يعني كالا تا پيش از تحريم‌ها تا رسيدن به عربستان يا بحرين ١٢ ساعت بيشتر زمان نياز نداشت اما پس از تحريم‌ها يك بار بارگيري مي‌شد و به سمت امارات حركت مي‌كرد؛ آنجا دوباره فرآيند تخليه و بارگيري به سمت كشورهاي مقصد انجام مي‌شد و زمان طي اين فرآيند تا ١٢ روز افزايش مي‌يافت.