زمان : 11 Esfand 1393 - 15:57
شناسه : 101007
بازدید : 8508
درس عبرت درس عبرت بر اساس موضوع واقعي

یزد فردا: ندانسته و چشم و گوش بسته در لجن زار اعتياد و فساد گرفتار شدم و به خاطر دختري خودم را به اين بدبختي انداختم که به راحتي مهر و علاقه ام را لگدمال کرد و دنبال زندگي خودش رفت.

«سهراب» پسر 25ساله اي است که هنگام توزيع موادمخدر توسط ماموران پليس دستگير شده است.

ما درمنطقه پايين شهر زندگي مي کنيم و پدرم کارگر زحمت کشي است که از کله سحر تا شب کار مي کند و آرزويي جزعاقبت به خيري براي فرزندانش ندارد.

افسوس که من هميشه او وحرف هايش را به مسخره مي گرفتم و با طعنه مي گفتم: پدر جان، تواگر زرنگ بودي الان ما هم يک زندگي مرفه و خانه اي مجلل در بالاي شهر داشتيم.

بعد از آن که خدمت سربازي را پشت سر گذاشتم يک شب به دعوت دوست دوران سربازي ام براي اولين بار پا به يک مجلس پارتي گذاشتم و درآن جا دلبسته نگاه و لبخندهاي شيطاني دختري ثروتمند شدم و پس از گفت و گويي کوتاه شماره تلفنش را گرفتم.

ازصبح روز بعد ارتباط تلفني ما برقرار شد و دختر جوان ادعا مي کرد به من علاقه مند است، اما براي ازدواج و تشکيل زندگي بايد صبر کنم تا نظر موافق پدر و مادرش را جلب کند.

من که با شنيدن جملات احساسي، ديوانه وار عاشق او شده بودم درجوابش گفتم به خاطر به دست آوردن تو هر کاري که لازم باشد انجام خواهم داد، ولي غافل بودم که با اين تصورات غلط به چه بلايي گرفتار خواهم شد.

ارتباط من با اين دختر جوان و شرکت در مجالس پارتي، نتيجه اش اين بود كه به دام شيشه و فساد اخلاقي افتادم و از آن جا که وضعيت اقتصادي خانواده ام کفاف هزينه هاي موادمخدر و ولخرجي هايم را نمي داد تن به کار کثيفي دادم و تا به خودم آمدم ديدم عامل توزيع قرص هاي روان گردان و خرده فروش موادمخدر شده ام.

من بيشتر از يک سال به اين اميد که در آينده ثروت هنگفتي را به دست خواهم آورد تمام خرج و مخارج دختر مورد علاقه ام را از راه ناصواب جور کردم اما او پس از اين همه سوء استفاده يک روز گفت: بايد همديگر را فراموش کنيم چون خانواده اش به اين ازدواج رضايت نمي دهند و ما از نظر سطح طبقاتي به هم نمي خوريم.

دو هفته از اين ماجرا گذشت و او با پسر يکي از اقوام شان ازدواج کرد و براي هميشه از آنجا رفت. حالا من مانده ام با اين همه بدبختي و فلاکت!

اميدوارم پسران جواني که داستان تلخ زندگي مرا مي خوانند درس عبرت بگيرند و براي ساختن آينده و رسيدن به خوشبختي به خودشان تکيه کنند.

پليس آگاهي فرماندهي انتظامي استان يزد - اجتماعي

تهيه وتدوين: استواريكم محمد حسين كريمي