بداههنوازی در سیاست بداههگویی در اجرا
محمد کاظم انبارلویی
اینکه گاه در عالم سیاست صداهای گوشخراش به گوش میرسد و موزون نیست و هارمونی ندارد، برای این است که رجل سیاسی مورد نظر، بداههنوازی فرمودهاند. برای همین همه سیاستمداران دنیا به هنگام اعلام موضع و ارائه نطق یا از روی متن میخوانند یا متن کوتاهی وجود دارد که خطوط کلی اندیشه سیاسی مطرح شده را در چارچوبی عقلانی، واتاب میدهد.
اهل رسانه،سوتی سیاستمداران را در بداههنوازیهای سیاسی شکار میکنند.
اهل سیاست به طور اجتنابناپذیر برای پرهیز از سوتی دادن معمولا به اتاقهای فکری که اجتماعی از نخبگان در آن حضور دارند تکیه میکنند. در واشنگتن مراکز علمی و تحقیقاتیای وجود دارند که کارشان فقط تهیه متن برای فروش به سیاستمداران است و از این طریق ارتزاق میکنند.
بداههگویی در "اجرا" چیست؟ بداههگویی یا بداههخوانی هم یعنی گفتن یا خواندن قطعهای که بدون آمادگی و تمرین قبلی باشد. معمولا در اجرا ما با یک متن روبهرو هستیم که قرار است اجرا شود. این متن قبلا در سلسله مراتب اجرایی کارشناسی شده و برای تصویب به عالیترین مرجع اداری میرسد.
بدون دقت و فهم متن،رای دادن و تصویب کردن، آسیبهای جدی دارد. بداههگویی یا بداههخوانی در اجرا این است که بدون مطالعه و دقت در متن، نظری موافق یا مخالف بدهیم.
معمولا هیئتدولت تصویبنامهها و تصمیمنامههایی دارد. این تصویبنامه یا تصمیمنامه براساس یک متن پیشنهادی است که فرآیند اداری آن طی میشود و به هیئتدولت میرسد. اگر تصویب بدون مطالعه و دقت باشد یا بدون اعتنا به کار کارشناسی مربوط باشد، آسیبهای زیادی برای کشور دارد. با هر تصویبنامهای ممکن است میلیاردها تومان پول جابهجا شود. اگر دقت نکنیم بیتالمال در معرض تاراج تبهکاران مالی و اقتصادی قرار میگیرد.
دستور کار روزانه رئیسجمهور چیست؟ کار پوشه رئیسجمهور حاوی چه مطالبی است؟ یک روز کاری رئیسجمهور چگونه میگذرد؟ تصمیمات و مصوبات در هیئت دولت چگونه است؟ اگر در آنچه گفته شد دقیق بشویم، بسیاری از این حرفهایی که نامزدها این روزها در رسانهها میگویند یا در برنامههای تلویزیونی و رادیویی خود ابراز میدارند ربطی به کار پوشه و دستور کار روزانه آنها ندارد.
علت اینکه برخی از مصوبات هیئت دولت - چه در دولت فعلی و چه در دولتهای قبل - در فرآیند عمل به قانون نحوه اجرای اصول 85 و 138 قانون اساسی از سوی رئیس مجلس لغو شد و میشود، آن است که در تصمیمگیری تابع "بداههخوانی" و یا بهتر بگوییم "بداههکاری" میشوند.
معمولا مضمون تصویبنامهها به گونهای است که کسی که ذهن سیاسی، هنری، فرهنگی دارد ، حوصله فکر کردن و عمیق شدن در یک مبحث مالی و محاسباتی را ندارد. حال آنکه 60 درصد تصویبنامهها و تصمیمنامهها مربوط به مسائل مالی و محاسباتی است. با یک تصویبنامه ممکن است دهها میلیارد تومان پول برای اموری پرداختی یا دریافتی جا به جا شود. اگر دقتهای حقوقی و مالی و محاسباتی در آن صورت نگیرد بیتالمال مسلمین دچار آسیب میشود. امروز ملت ما در آستانه یک تصمیمگیری بزرگ است. هنگام تبلیغ و ترویج یک نامزد باید از بداههگویی پرهیز کرد و با مطالعه و تحقیق حرف زد. موقع رای دادن هم باید براساس این پرهیز، حجت شرعی داشت و آنچه را که گفته شد در رای دادن لحاظ کرد.
نامزدها هم باید در گویشها و پویشهای تبلیغاتی خود نشان دهند که اهل "بداههنوازی در سیاست" و "بداههگویی در اجرا" نیستند. آنها باید مردم را متقاعد کنند که عمیقا در مورد پذیرش مسئولیتهای کلیدی ریاست جمهوری فکر کردهاند و میدانند به چه منصبی چشم دوختهاند.
***
دیروز نخستین مناظره هشت نامزد انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد نامزدها فی البداهه در برابر سئوالات متعدد پیرامون کلیدی ترین مشکلات اقتصادی قرار گرفتند.
سئوالاتی چون؛ مشکل مسکن را چگونه می خواهید حل کنید؟ تورم را چگونه می خواهید مهار کنید ؟ تعامل قوا را چگونه می خواهید انجام دهید ؟ در برخورد با نهادهای نظارتی چه می کنید ؟ عدالت اقتصادی را چگونه میخواهید برقرار کنید ؟ نگاه شما به مشکلات اشتغال چیست؟ با کاهش درآمدهای نفتی و بلوکه شدن پول های کشور در خارج چگونه می توانید مملکت را اداره کنید؟ تولید را چگونه می توانید سامان دهید ؟
پاسخ برخی نامزدها به این سئوالات خوب بود و حکایت از آمادگی آنها برای حل مشکلات کشور داشت . هوشمندی صدا و سیما در برگزاری این مناظره را هم باید ستود چون از یک طرف مردم را با مشکلات کنونی کشور در قالب سئوالات جدی آشنا کرد و از طرفی پیچیده بودن مشکلات اقتصادی و نیز مهارت نامزدها در برخورد با این مسائل را بهخوبی واتاب داد . آنچه دیروز مردم از قاب شیشه ای سیما ملاحظه کردند بدون شک در رأی آنها موثر است. صدا و سیما میدانی را برای تصمیم عقلانی مردم باز کرده است و هر کس از میان این تصمیم گیری مردمی از صندوقها بیرون بیاید باید مورد احترام همه باشد.
آقای رئیس جمهور کمی مهربانتر حرف بزنید!
محمد کاظم انبارلویی
کمتر از 2 ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و انتخابات شوراهای اسلامی دوره چهارم باقی مانده است. یکی از مسائل مهم در برگزاری انتخابات، موضوع امنیت و آرامش مردم در انتخاب گزینه های خودشان است. دشمن از هم اکنون عزم خود را جزم کرده است تا سلامت انتخابات را از آغاز ثبت نام ها گرفته تا حین برگزاری و نیز اعلام نتایج، زیر سئوال ببرد. دشمن تلاش می کند از سوژه انتخابات برای افزایش منازعه قدرت در ایران به نفع خود سود ببرد. دشمن تلاش می کند تبلیغات انتخابات و نقد اضلاع قدرت را به سمت افشاگری پیش ببرد تا از این طریق به اسراری که دسترسی ندارد، دسترسی پیدا کند.
کمتر از 2 ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و انتخابات شوراهای اسلامی دوره چهارم باقی مانده است.
یکی از مسائل مهم در برگزاری انتخابات، موضوع امنیت و آرامش مردم در انتخاب گزینه های خودشان است.
دشمن از هم اکنون عزم خود را جزم کرده است تا سلامت انتخابات را از آغاز ثبت نام ها گرفته تا حین برگزاری و نیز اعلام نتایج، زیر سئوال ببرد. دشمن تلاش می کند از سوژه انتخابات برای افزایش منازعه قدرت در ایران به نفع خود سود ببرد. دشمن تلاش می کند تبلیغات انتخابات و نقد اضلاع قدرت را به سمت افشاگری پیش ببرد تا از این طریق به اسراری که دسترسی ندارد، دسترسی پیدا کند.
دشمن تلاش می کند گفتمان ضد انقلاب در انتخابات را بر گفتمان انقلاب غلبه دهد و مفاهیم کلیدی ولایت، عدالت و کارآمدی را زیر سئوال ببرد. دشمن تلاش می کند مشارکت سیاسی را به هر قیمت کاهش دهد و از آن به عنوان یک فرصت برای اثبات عدم مشروعیت مردمی نظام، نقض حقوق بشر و پرونده سازی علیه ملت سود جوید.
طبیعی است در این فضا رئیس جمهور باید به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی در صف مقدم مقابله با دسیسه ها و توطئه ها و نیرنگ های دشمن قرار گیرد و نگذارد آنها به اهداف خود برسند.
یکی از شعارهای کلیدی دولت، مهرورزی است. تکیه کلام رئیس جمهور همیشه آن بوده که محبت، دوستی و برادری در کشور حاکم باشد. یادم می آ ید روزی رئیس جمهور، مهربانانه گفت: «عزیزان من حکومت نقش اول را در استقرار توحید، عدالت و محبت دارد. حاکمان می توانند عادل، موحد و مهرورز باشند. ما باید در حد توان و وسع خود به طرف مهرورزی حرکت کنیم.» (22 اردیبهشت 91 در دیدار با مردم تربت حیدریه) اخیرا رئیس جمهور در سفر به خوزستان و قم در سخنرانی های خود از ادبیاتی استفاده می کند که نشان می دهد هم نقش خود به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و نیز رئیس جمهور مهرورز را به فراموشی سپرده است.
او می گوید: «به من گفته اند اگر زیاد حرف بزنی پدرت را در می آوریم.»
این گونه سخن گفتن در شان یک رئیس جمهور نیست.
معلوم نیست مخاطب او چه کسی است؟ حریف و رقیب او در این حرف زدن کیست؟ مردم سئوال می کنند چه کسی مایل به حرف زدن رئیس جمهور نیست. رئیس جمهور که هر روز حرف می زند و سخنان او در رسانه ها انعکاس می یابد. ده ها سئوال به این گفته، بار است و چون مخاطب به پاسخ آن نمی رسد مصداق روشن تشویش اذهان عمومی است.
یا رئیس جمهور فرموده اند: «دو زار در جیب مردم می گذاریم، عده ای جیغ می کشند.»
این گونه سخن گفتن در درجه اول تحقیرمردم است. مردم ما نیاز به این ندارند رئیس جمهور «دو زار» در جیب آنها بگذارد. اگر حق آنهاست منتی نباید گذاشت و اگر نیست چه اصراری بر این کار وجود دارد.
هر دریافت و پرداختی از سوی دولت تابع مقررات و قوانین کشور است. اگر در این مقررات چنین اجازه ای داده شده است رئیس جمهور وظیفه طبیعی خود را انجام می دهد. اگر نباید داده شود و کسی به این پرداخت انتقاد دارد نباید نقد او را به «جیغ» تعبیر کرد.
به نظر می رسد ادبیات رئیس جمهور محترم این روزها با نزدیک شدن به ایام انتخابات متناسب با وظایف و مسئولیت های ناشی از سوگندی که یاد کرده نیست.
او باید فضای سیاسی کشور را مدیریت کند تا مردم، انتخاب خود را انجام دهند و همان طور که در سوگند ریاست جمهوری در پیشگاه ملت گفته؛ «امانتی را که ملت طی دو دوره به او سپرده اند، همچون امینی پارسا وفداکار به منتخب پس از خود بسپارد.» رئیس جمهور باید با استفاده از تجربه انتخابات سال 88 که دشمن رای مردم را به تیر و تهمت تقلب آلود و به قول خود علامت سئوال روی نتایج انتخابات گذاشت، کاری بکند که هرگونه شبهه عدم سلامت یا دخالت دولت در انتخابات را با رفتار معقول خود از اذهان بزداید.
رئیس جمهور از هر حرف یا تحرکی که بهانه به بدخواهان بدهد، باید پرهیز کند تا بتواند یک انتخابات پرشور و گسترده را تدارک کند و نام نیک خود را به عنوان نقطه پایان خدمت دو دوره در تاریخ ایران ثبت نماید. کافی است براساس قاعده مهرورزی، این روزها کمی مهربانتر سخن بگوید. این توقع مردم و نخبگان است و فکر نمی کنم این انتظار خارج از طاقت او باشد.
انتخابات و سبک زندگی
محمد کاظم انبارلویی
چندی پیش مقام معظم رهبری در سفر به خراسان شمالی در دیدار با جوانان این استان بحث مهم و کلیدی "سبک زندگی" و ارتباط آن با شکلگیری تمدنسازی نوین اسلامی را مطرح فرمودند.
معظم له از باب آسیبشناسی این مقوله مهم 28 سئوال کلیدی مطرح فرمودند و این سئوالات از خلقیات فردی و اجتماعی و زندگی شهری گرفته تا الگوی مصرف و فضای کسب و کار و حتی لباس و آرایش را در بر میگرفت.این روزها نامزدهای انتخاباتی به سراسر کشور میروند و دیدگاههای خود را در باب مسائل کشور و انقلاب بیان میکنند.
برخی هنوز در وادی تئوری "ناز و نیاز" هستند و کاری به این مقولات که جزء اصلیترین مطالبات رهبری است ندارند. برخی هم که از تئوری "ناز و نیاز" عبور کردهاند و خود را در معرض داوری مردم قرار دادهاند کمتر به این مسائل میپردازند.
اکنون تیتر اصلی روزنامهها و خبرگزاریها در مورد طرح دیدگاههای نامزدها به مطالبی اختصاص دارد که جزء مطالبات مردم و خواستههای فکری و عملی آنها نیست.
به این تیترها توجه کنید؛
- بدون موافقت رهبری نمیآیم.
- خبر خوشی از اجماع اصلاحطلبان دارم.
- هاشمی دقیقه 93 بیاید به نفع او کنار میروم.
- اگر نامزد شوم با هیچکس ائتلاف نمیکنم.
- تعدد نامزدها مضر است.
- تفرقه بین اصولگرایان مطلوب دلسوزان نظام نیست.
- هاشمی دقیقه 90 میآید.
- تا آخر به شروط ائتلاف پایبند هستم.
- هاشمی: نمیگویم نمیآیم.
- باید دست بعضیها را رو کرد.
- ...
آیا آنچه که در رسانههای کشور و در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری میگذرد تناسبی با مطالبات مردم و رهبری دارد؟
مردم براساس پرسشهای کلیدی رهبری در باب "سبک زندگی" میخواهند بدانند نامزدها چه راه حلی برای رونق کسب و کار و تمهید یک زندگی شرافتمندانه توام با کرامت دارند.
نامزدها چگونه میخواهند ریشه ربا را از بازار مسلمین و مناسبات مالی بین مومنین حذف کنند.
مردم میخواهند بدانند در نظام اداری کشور که مسئولیت مستقیم آن به عهده رئیسجمهور است چه تحولی رخ خواهد داد و نامزدها برای این "تحول" چه "نظریه" یا "تئوری"ای دارند. آیا آنها ریشهیابی کردهاند که چرا ساعات مفید کار در دستگاههای اداری کم است؟
نامزدها چگونه میخواهند ثابت کنند التزام عملی به قانون دارند و از دور زدن قانون پرهیز خواهند کرد. مردم میخواهند بدانند اقتصاد کشور، معیشت آنان و رفاه عمومی تحت چه تدبیری از سوی نامزدهای انتخاباتی سامان خواهد گرفت و سامانه یک زندگی شرافتمندانه از دیدگاه نامزدها چه میباشد.
مردم میخواهند بدانند بن مایههای فرهنگ زندگی در باب خردورزی، اخلاق و حقوق در دولت آینده چگونه شکل میگیرد و نامزدهای انتخابات دوره یازدهم اصلا به این مقولات فکر کردهاند؟ مردم میخواهند بدانند نامزدها در بازتعریف گفتمان پیشرفت چه حرف تازهای دارند و چگونه میخواهند کشور را در این غوغای تحریم و تهدید قدرتهای جهانی مدیریت کنند.
مردم میخواهند بدانند نامزدها در پایبندی به قانون بویژه قانون اساسی چه تضمینهای علمی و عملی میدهند. چقدر دغدغه اجرای قانون دارند و چگونه میخواهند این دغدغه را در جامعه به صورت یک فرهنگ خوب تبلیغ و ترویج کنند. مردم میخواهند بدانند آنها چگونه جلوی قانونگریزی در جامعه را میگیرند. همین پرسشها در مورد نامزدهایی که میخواهند در انتخابات شوراهای اسلامی شرکت کنند به گونهای دیگر مطرح است. مقام معظم رهبری اخیرا فرمودند ؛ "انتخابات یک قوت و روح جدید در پیکره نظام میدمد" باید دید سهم انتخاب شوندگان در دمیدن این روح و قوت چیست؟ آیا آنها حاضرند در سکوی پاسخگویی روح تازهای به مفاهیم و مقولاتی که تحت عنوان "سبک زندگی اسلامی" مطرح است بدمند؟ فکر میکنم مدت کوتاهی که تا روز برگزاری باقی مانده است یک فرصت طلایی برای پرداختن به "متن" مسائل انتخابات است و پرهیز از حواشی آن ما را یک گام به فلسفه انتخابات و فواید آن نزدیک میکند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 24,نوامبر,2024