رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

حدود ساعت 3بعدازظهر روز جمعه مورخ 7/5/1401 برای این‌که از موقعیت ساختمان محل کارم مطلع گردم فاصله حدود شش، هفت کیلومتر از اواسط خیابان آیت‌ا… کاشانی تا خیابان عدالت صفائیه را با اتومبیل سواری طی کردم. در بین راه عده زیادی از نیروهای سپاهی، بسیجی و انتظامی در رده‌های مختلف را دیدم که با تلاش و نهایت علاقه در مسیر خیابان‌ها موتورسواران و رانندگان ماشین‌ها را هدایت و راهنمایی می‌کردند. بعضی با چکمه و عده‌ای با کفش معمولی در آب‌های گل‌آلود، صرفاً به فکر کمک و یاری رساندن به شهروندان بودند. بارها در بین راه بر آنها احسنت و آفرین گفتم چون گذشت و فداکاری‌های تحسین‌برانگیز آنان نویسنده را به یاد گذشت و فداکاری نوجوانان و جوانان و پیران و زنان و مردان دلیر و شجاعی انداخت که در سال‌ها و ماه‌های پیش و پس از پیروزی انقلاب، با شور و شوق افزون از حد و حصر و نیز در دوران دفاع مقدس برای حفظ دین و نگهداری ایران زمین از گزند دشمنان، بدون توجه به مادیات و مقام حماسه آفریدند و متجاوزان را نومید نمودند.

در همان حال که آب‌های کنار خیابان‌ها و کوچه‌ها و انبوه سیل و شکسته شدن سنگ‌فرش‌های پیاده‌روها و آسفالت خیابان‌ها را می‌دیدم که رفت‌ و آمد مردم را مختل کرده است. گذشته از حزب و دسته، چپ یا راست، وابسته به این یا آن دسته و گروه به سوء‌مدیریت‌ها و ناتوانی و گاه سوء‌استفاده عده‌ای که یا بی‌عرضه بودند یا نتوانستند برای مردم آن‌گونه که وظیفه قانونی و شرعی آنها بوده است خدمت نمایند، یاد آوردم آن روزی که سال‌ها پیش با یکی از اعضای شورای شهر وقت مصاحبه می‌کردم و می‌گفت طراحانی به شهرداری یزد برای ارائه طرح خود مراجعه می‌نمودند که نوشته روی طرح را که نام شهر و منطقه دیگری بر آن نقش بسته بود پاک نکرده و آن را تغییر نداده بودند در یکی از مقاله‌ها در این ستون سال‌ها پیش نوشتم بنابه ضرب‌المثل معروف آن‌گاه که باران ببارد ترک‌ها پوشانده می‌شود اما در دارالعباده یزد وقتی باران ببارد ترک‌ها باز می‌شود و یا متاسفانه پل زیرگذر شکاف برمی‌دارد و این نیست مگر نتیجه عملکرد سوء بعضی از مقامات و مسئولان شهرداری و مسکن و شهرسازی و سازمان نظام مهندسی و تمام نیروهای مسئولی که وظیفه شرعی و قانونی نظارتی خود را به درستی انجام نمی‌دهند آن‌گاه به عیان مشخص می‌گردد تر‌ک‌ها باز می‌شود و تخلفات آشکار می‌گردد.

متاسفانه درسیل فروردین‌ماه 1398 هزاران میلیارد تومان خسارت به مردم خوزستان وارد آورد عده‌ای از سیل‌زدگان خوزستان یک‌بار دیگر همانند جنگ‌زده‌های اوایل دفاع مقدس زندگیشان را رها کرده و به استان‌های دیگر رفتند. شهید سردار قاسم سلیمانی فرمانده وقت سپاه قدس به جوانان اعلام کرد امروز دفاع از حرم در خوزستان است صدها روستا به صورت کلی و جزیی تخلیه شد و بیش از شصت هزار واحد مسکونی در سیلاب دچار آسیب گردید و بیش از پنجاه هزار واحد مسکونی در معرض خطر قرار گرفت. عده‌ای از کارشناسان اعلام نمودند جاری شدن سیل در آستانه نوروز سال 1398 در دو استان شمالی ایران و علت ویرانگری سیل در ترکمن صحرا به‌ویژه آق‌قلا را باید در مجموعه‌ای از سوء‌مدیریت‌ها جستجو کرد. بارش‌های شدید، پر بودن ظرفیت سدها، عدم لایروبی به موقع رودهای گرگان، اترک و قره‌سو دست بدست هم دادند تا بزرگترین فاجعه طبیعی و زیست محیطی ترکمن صحرا رقم خورد. در چهارم مردادماه 1366 ساعت یک بعدازظهر در اثر بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب شدید در دره‌های دربند و گلاب‌دره در شمال تهران متاسفانه حداقل سیصد تن از هموطنان کشته شدند و خسارت‌های مالی فراوانی به بار آمد.

در یزد بارش ناگهانی باران و شکسته شدن سیل‌بند شهر یزد و بی‌توجهی مسئولان وقت به محکم ساختن سیل‌بندها عصر روز شنبه دهم اردیبهشت‌ماه 1401 که بنابر اخبار واصله عوامل انسانی هم در آن دخیل بوده‌اند بعضی از مناطق و معابر شهر را با بحران روبرو کرد و بیش از یک‌هزار میلیارد تومان به همشهریان یزدی خسارت وارد آمد. تخریب سیل‌بندها که مدت‌ها اعضای شورای اسلامی پنجم و ششم شهر هریک دیگری را در اثر سهل‌انگاری در این امر مقصر می‌دانستند، فنی نبودن راه آب‌ها و فاضلاب‌ها، احداث ساختمان در مسیل‌ها، آماده نبودن زیرساخت‌ها، رعایت نکردن ضوابط فنی در آسفالت کردن خیابان‌ها و کوچه‌ها، بی‌توجهی و عدم رعایت استانداردهای بعضی از پل‌ها، ساختمان‌ها اعم از اداری و تجاری و مسکونی و ناهماهنگی ادارات و شرکت‌ها ازجمله آب و برق و گاز و نظایر آن و در نهایت بارندگی بیش از حد خسارت‌های این‌چنینی را رقم زد. هنوز عده‌ای به یاد دارند در تیرماه سال 1335 شمسی سیل تفت به حدی بود که آب از رودخانه تفت به عمق 5متر طغیان کرد. چند روز پیش که با یکی از ساکنان شهرستان تفت در مورد سیل اخیر یزد صحبت می‌کردم گفت آب از پل «ده‌نو» تفت بالا آمد و در سطح خیابان روان گشت اگر این پل در سال‌های اخیر ساخته بودند به یقین تخریب می‌شد و خسارت‌های وارده را چند برابر می‌کرد اما استحکام پل قدیمی و احداث شده در پیش از انقلاب سبب گردید پل تخریب نگردد و خسارت‌ها را دوچندان ننماید.

اخیراً آمدن نیرو از شهرهای اطراف ازجمله اصفهان و کرمان و کمک‌رسانی به مردم یزد قابل تقدیر و ستایش می‌باشد اما در چهل‌وسه سال پس از انقلاب آیا مسئولان این شهر و دیار از خود پرسیده‌اند حال که بدون توجه به رعایت شرایط و ضوابط پل‌سازی و احداث کوچه و خیابان پس از بارش حتی چند میلیمتری باران کناره‌های بعضی از خیابان‌ها و کوچه‌ها و زیرپل‌ها به اصطلاح دریاچه‌ای از آب روی هم انباشته می‌شود چرا به فکر تهیه یک پمپ آب‌کش مناسب نبوده‌اند که بتواند آب‌های زیرگذر جلو استانداری را تخلیه کند و باید در انتظار ماند که از اصفهان این وسیله را بیاورند و آب‌ها را تخلیه کنند. و راستی تکلیف پیمانکاران آسفالت خیابان‌ها و سازندگان پل‌ها که در اثر بارش، آنچه ساخته‌اند تخریب گردیده چه خواهد شد؟ سپاسگزاری از مدیران و کارمندان متعهد و وظیفه‌شناسی که در این ایام با گذشت و فداکاری به هم‌وطنان خود خدمت می‌نمایند و بدون توجه به گرما وسرما درحالی که در آب و گل و لای و باران، غوطه‌ورند برای نجات همشهریان خود تلاش می‌نمایند. چه بسیار از ساکنان کوچه‌ها و خیابان‌ها را در این ایام می‌توان دید که بدون توجه به این‌که چه مقام و منصب و شغلی دارند به کمک همسایگان و هم‌محلی‌های خود می‌شتابند و تنها هدفشان کم کردن نگرانی هم‌نوعان خود می‌باشد و این جای تقدیر و تشکر بسیار دارد.

خداوندا! شاکر و سپاسگزار دریای رحمت بیکرانت هستیم که بندگانی این‌گونه برای مساعدت به برادران و خواهران مسلمان و همشهریان و هم‌نوعان خود بدون چشم‌داشت و حتی بدون این‌که شناخته شوند کمک می‌کنند و هدفشان این است که در این مواقع سخت و نگران‌کننده باری از دوش دیگران برداشته شود اما باید به این نکته توجه داشت که بعضی از بازدیدهای عده‌ای از مقامات که بر حضورشان فایده‌ای مترتب نیست نه تنها مشکلی را حل و دردی را دوا نخواهد کرد بلکه گاه این‌گونه بازدیدها وقت نیروهای یاری‌رسان را بیشتر می‌گیرد یا نمی‌توانند وظیفه اصلی خود را انجام دهند چون بعضی از این بازدیدکنندگان علاوه بر محافظ و همراه و چند نفر دوربین به دست، احیاناً هنگام بارش فردی هم باید چتری بالای سر آنها نگهدارد و عده‌ای هم به ناچار باید آنان را همراهی کنند، نتیجه‌ای برای مردم ندارد و فایده‌ای بر آن مترتب نیست. آن‌گونه که روزنامه اصولگرای جوان نوشته است: «آستین بالا زدن مسئولان قبل از سیل بیشتر اثر داره یا پاچه بالا دادن بعد از سیل؟!» این روزنامه همچنین به نقل از هدایت خادمی نماینده سابق مجلس نوشت: «وقتی برای یک سیل 10سانتی‌متری لباس و چکمه نداریم و مسئولان مجبورند با کت‌وشلوار و کفش کتانی و چرمی به دل سیل بزنند اگر خدای ناکرده زلزله‌ای در تهران بیاید چه کنیم…؟»

با سپاس مجدد از امدادگران و یاری‌کنندگان مردم آسیب‌زده و سیل‌زده از درگاه با عظمت پروردگار یکتا مسألت می‌نماییم زمینه‌هایی فراهم گردد هرچه بیشتر مردم به یاری سیل‌زدگان این سرزمین از هر قوم و نژاد و طایفه و مذهب بشتابند تا مرهمی بر آلام و درد و رنج‌های فراوان آنها باشد و بتوانند با فراهم آوردن امکاناتی به زندگی عادی خود ادامه دهند.

در پایان مناسب است همگان از منظر یک انسان آگاه و بی‌نظر در امور سیاسی و حزبی و غیروابسته به چپ و راست و اصولگرا و اصلاح‌طلب و اعتدالگرا و… در نظر داشته باشند اگر دوراندیشی و کاردانی، همراه با برنامه‌ریزی درازمدت و زیر پا گذاشتن اغراض سیاسی در تامین منابع و احیای زیرساخت‌ها و نیز توسعه شهر باتوجه به همه نیازها و ازجمله راهکارهای ابداعی و جدید و پیش‌بینی چنین حوادثی، آیا بازهم این همه خرابی و خسارت متوجه شهروندان و اموال و اثاثیه آنان و تخریب ساختمان‌های مسکونی و اداری و پل‌ها و خیابان‌ها و فضاهای فرهنگی می‌شد؟ و اگر کوتاهی از عده‌ای مسئول و مدیر باشد آیا نباید به مردم حق داد که به لیاقت و کفایت بعضی از حاکمان و کارگزاران در عهده‌داری پست‌ها و مدیریت‌ها، شک کنند؟ آیا اگر نظارت درست صورت گیرد نباید بعد از وقوع چنین حوادث و رخدادهایی، بالاترین مقام اجرایی در هر شهر و استان کلیه دست‌اندرکاران را فرابخواند و در حضور رسانه‌ها آن عده از مدیران دستگاه‌هایی که وظیفه قانونی خود را انجام نداده‌ و بحران آفریده‌اند و در واقع بی‌کفایتی آنان محرز گردیده آنها را وادار به عذرخواهی و استعفا کند؟ در هرحال نباید گذاشت که در اثر بی‌توجهی همه چیز فراموش گردد و باز سال آینده و سال‌های آینده، «همین آش باشد و همین کاسه».

به یقین باید دانست بعضی از گرفتاری‌های مردم ما، در کشور گاه بر سر تقسیم مدیریت‌ها و مسوولیت‌هاست نه براساس شایستگی و لیاقت، بلکه بر مبنای رابطه و زد و بند و لابی‌گری و نیز جناح‌بازی و سیاسی‌کاری و تا این دیدگاه در عزل و نصب مسوولان و مدیران ساری و جاری باشد به قول یغمای جندقی (آنچه البته به جایی نرسد فریاد است). والسلام.

رضا سلطان زاده – مدیرمسئول

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/1L4f5
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا