یزدی‌های قدیمی که گذرشان به میدان خان افتاده مغازه کبابی را به یاد می‌آورند که شاگردش جار می‌زد: «هرکه داره کباب هرکه نداره دود کباب» آن روزها که کودک و نوجوان بودم از حرف‌های بزرگترها سر درنمی‌آوردم مثلا فهمیدن اینکه پولدارها کباب بخورند آسان بود ولی چطوری بدبخت بیچاره‌ها دودش را بخورند سخت می‌نمود، بخصوص که زبان‌دراز از نوع دیر فهمش هم می‌باشد!

بزرگتر که شدم قضیه اجناس کوپنی که مردم در صف باید بایستند ولی در خانه بعضی‌ها آزادش تحویل می‌دادند کمی به فهم موضوع کمکم کرد. سال‌ها بعد در شهری مدرسه مناسب پیدا نشده بود مادر دلسوز برای گل پسرش مدرسه غیرانتفاعی زد دیدن همین موارد کمی بیشتر مشکل فهمیدن معنی جمله «بی‌پول دود کباب» را برایم حل کرد! تا اینکه امروز خدا را شکر نمردم و بالاخره سرقضیه واکسن کرونا مشکل دیرفهمی حقیر حل شد زیرا اعلام گردید «هرکس که پول دارد واکسن خارجکی اصل غربی می‌زند» به من و شما مربوط نیست پول خودش است بعد از مرگش که بدردش نمی‌خورد اصلا دلش می‌خواهد هفته‌ای یکبار واکسن بزند!! هرکس هم پول ندارد باید صبر کند واکسن رایگان دولتی شرقی یا وطنی بتدریج و به نوبت بیاید بزند حالا با این سرعت و حجم توزیع قطره چکانی ولو 12 سال هم شد، بشود!!

زبان‌دراز که در کودکی نفهمید حالا که فهمیده عجب پرتوقع و زیادخواه شده است پول و پارتی و پز عالی ندارد اما چه توقعاتی دارد؟ همان بهتر که نمی‌فهمید. فهمیدن به چه دردی می‌خورد به او توصیه می‌شود تا فرصت باقی است برود کرونا بگیرد چون این فقره نیاز به نوبت و پول و پارتی ندارد بعلاوه با یاری و تدبیر دولت و وضع مقررات قرنطینه مخارج فوت و مراسم سوگواری هم ندارد حالا که دولت کمکی کرده ایراد به واکسن پولی می‌گیرد؟ عجب آدم‌های پرتوقعی پیدا می‌شوند! زبان‌دراز به ناچار باید بگوید الوداع، الوداع!!

زبان‌دراز

• نویسنده : زبان دراز
• منبع خبر : خبرگزاری فردا