رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

اخیراً رئیس‌جمهور در شورای اداری استان آذربایجان درباره گران شدن ناگهانی سیصد درصدی قیمت بنزین ضمن اظهار بی‌خبری از تاریخ اعلام سهمیه‌بندی بنزین گفته است:
«…سال 95 مصمم بودم که تغییر کوچکی در قیمت بنزین بدهم، اما در دولت همه با آن مخالفت کردند، لذا بنده نیز منصرف شدم. در سال 96 هم این موضوع در دولت مطرح شد که طرح اصلاح قیمت را به طور مشترک به مجلس ارائه دهیم و تصمیم مشترکی بگیریم، اما کمیسیون تلفیق مجلس به همراه رئیس مجلس عنوان کردند که اجرای این طرح را به عقب انداخته و در سال 97 اجرا کنیم. در سال 97 هم که با اعمال تحریم‌های شدید مواجه شدیم، گفتند در شرایط کنونی به صلاح نیست و باز هم اجرای آن را به تعویق انداختیم. وقتی خواستیم سال گذشته آن را اجرا کنیم، در دولت مطرح شد که تا 22 بهمن صبر کنیم و بعد از آن اجرا کنیم، پس از 22 بهمن نیز گفته شد که شب عید است و به بعد از عید موکول شود. در اواسط سال 98 قرار بود قیمت بنزین تغییر کند که یک خبرگزاری چند روز قبلش این خبر را اعلام کرد، به همین دلیل آن را به بعد موکول کردیم…»(1)

رئیس‌جمهور با صراحت اعلام می‌نماید در سال 95 تمام وزراء از گران شدن بنزین حتی با درصد کم مخالف بودند. در سال 96 کمیسیون تلفیق مجلس با تغییر قیمت بنزین موافق نبود. در سال 97 به علت تحریم‌های شدید و ظالمانه دشمنان ملت، گران کردن به مصلحت نبود. در اواسط سال 98 به خاطر برملا شدن گرانی بنزین، اصل موضوع به تعویق افتاد در نهایت مسأله سهمیه‌بندی و اعلام تاریخ آن به شورای امنیت کشور واگذار شد و رئیس‌جمهور از تاریخ اعلام گرانی و سهمیه‌بندی خبری نداشته است. سخنان حسن روحانی بیانگر این است که اکثریت دولت و مجلس و افکار عمومی نسبت به اجرای طرح نادرست سهمیه‌بندی و گرانی تا سیصد درصدی بنزین آن هم در شب میلاد با سعادت رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) و ششمین پیشوای شیعیان جهان حضرت امام جعفر صادق(ع) موافق نبوده‌اند.

علی مطهری در این باره می‌نویسد: «رئیس جمهوری گفته‌اند «من هم صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین تغییر کرده، چون اجرای تصمیم سران قوا را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بودم.» نمی‌توان این عذر را برای تقصیر ایشان در نحوه اجرای تصمیم مذکور پذیرفت. رئیس جمهور مقام اول اجرایی کشور است و باید برای اجرای آن تصمیم در جزئیات آن دخالت می‌کرد و قبل از همه با مردم صحبت می‌کرد و ضرورت اصل این کار را -نه با این شیب تندی که انجام شد- برای مردم بیان می‌کرد و در واقع به شخصیت مردم احترام می‌گذاشت نه اینکه آنها را غافلگیر کند. قبول داریم که مسئولیت اجرا به وزیر کشور و شورای امنیت کشور و صدا و سیما واگذار شده بود و به همین جهت استیضاح وزیر کشور در دستور کار مجلس است ولی رئیس جمهور نباید این امر خطیر را رها می‌کرد. باید گفت این سخن رئیس‌جمهور عذر بدتر از گناه است.»(2)

بسیاری از نمایندگان مجلس، فعالان سیاسی و اقتصاددانان درباره سهمیه‌بندی بنزین و افزایش سیصد درصدی قیمت آن می‌گویند: آقای روحانی! اگر از زمان سهمیه‌بندی بنزین، اطلاع نداشتید، استعفا دهید، ضروری است به شکل فوری و اضطراری اصلاحاتی در کشور انجام شود، اگر می‌خواستند بنزین را گران کنند چرا به صورت پلکانی این کار را انجام ندادند، هدف اعتراضات مردم، بنزین نیست؛ بلکه فساد و ناکارآمدی است، سهمیه‌بندی و افزایش نرخ بنزین به شکل کنونی، بدترین راهکار و طرح ممکن بود، با شرایط موجود یارانه جدید در یک بازه زمانی کوتاه، ارزش خود را از دست خواهد داد، تلویزیون حرف مردم را منعکس نمی‌کند، مردم حقایق را با پوست و گوشت و استخوان لمس می‌کنند، این شیوه از آگاهی‌سازی به درد نمی‌خورد، مردم در این زمینه اقناع نشده و بی‌اعتمادی چند برابر شده است، مجلسی‌ها هم مقصرند، سهمیه‌بندی و افزایش قیمت بنزین منجر به استقرار عدالت اجتماعی نخواهد شد، رخدادی تورم‌زا اتفاق افتاده و بر نرخ غالب کالا‌ها تاثیر خواهد گذاشت، آقایان پیش‌بینی نمی‌کردند که مشکلات آن‌چنان عمیق باشد که وعده یارانه به 60 میلیون نفر هم مرهمی بر زخم مردم نباشد و مسئولین نمی‌خواهند بپذیرند که مشکلات روی هم انباشته شده است، جانشین فرمانده کل سپاه می‌گوید: بعد از گرانی بنزین در روز اول شاهد آن بودیم که در 28 استان و صد و اندی شهر و محل تجمعاتی برپا شد…»

ضمناً می‌گویند اغلب دستگیرشدگان حوادث آبان ماه تحصیلات زیر دیپلم داشته و هفتاد درصد آنان بیکار بوده‌اند. استکبار و دشمنان این سرزمین و مخالفان نظام به یقین می‌دانند ارتش منظمی چون لشکریان آزموده عراق به فرماندهی جنایتکاری چون صدام با کمک‌های بی‌شائبه نظامی و تسلیحاتی کشورهای شرق و غرب و پول نفت بعضی از حکومت‌های خاورمیانه نتوانستند یک وجب از خاک این سرزمین اسلامی را تصاحب کنند. دولتمردان حرف حق معترضان را بشنوند که از گرانی و تورم معترض و منتقدند و حساب خود را از آشوبگران و دست‌نشاندگان دشمن و مخالفان استقلال این سرزمین جدا کرده‌اند.

قابل تذکر این‌که مدت‌هاست از طریق صدا و سیما یا برگزاری مراسم و همایش‌ها توسط عده‌ای از دارندگان تریبون‌های رسمی، ائمه جمعه و مقامات، مسبب همه این گرانی و مشکلات معیشتی و کمبود‌ها را قوه مجریه می‌دانند در حالی که چنین نیست و آن عده از کارگزاران، مدیران، مسئولان، قضات، ائمه جمعه و مقامات روحانی و دانشگاهی و نمایندگان مجلس و همه افرادی که طی چند دهه به نحوی رعایت بیت‌المال ننمودند، حقوق ملت را تضییع و بر آنها ستم روا داشتند، احساس مسئولیت نکردند، حقوق‌های کلان و نجومی دریافت کردند، فرزندان خود را برای تحصیل با هزینه‌های گزاف به خارج از کشور فرستادند یا هر سال شهریه‌های سرسام‌آور برای تحصیل آنان پرداخت نمودند، در زندگی ساده‌زیستی را رها کرده و مشکلات مردم را فراموش کردند، راه اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی پیش گرفتند، حتی در سال یک شب گرسنه سر بر بالین نگذاشتند، در برابر کمبودها و گرانی‌ها و تورم سرسام‌آور و کمرشکن بی‌تفاوت می‌گذشتند، کنار سفره‌هایی نشستند که با انواع و اقسام خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها تزئین و آماده شده بود و هیچ‌گاه در فکر کاهش آلام کودکان کار، کارتن‌خواب‌ها، گورخواب‌ها، معتادان و زنان بی‌سرپرست و حاشیه‌نشین‌ها نبودند، در ویلاهای ده‌ها و چند صد میلیاردی و بر مرکب‌های گران قیمت سوار شدند، با خدم و حشم و بیش از حد معمول با استفاده از بیت‌المال روزگار ‌گذراندند، هر سال سفرهای متنوع سیاحتی و زیارتی داشتند، با توصیه و سفارش و برخلاف قانون و ضابطه، دیگران را به آلاف و الوف رساندند، در لباس قضاوت یا ریاست یا نمایندگی به مال و حیثیت و آبرو و گاه ناموس مردم رحم نکردند، زمین برای ساخت مسجد و حسینیه گرفتند اما تفکیک و تقسیم کردند و به فروش رساندند، ارز برای واردات وسایل صنعتی و ابزار و لوازم کارخانه دریافت نمودند اما صرف خرید زمین و ویلا یا سپرده‌گذاری در بانک‌های داخل و خارج کردند، در بخش زمین و کوه و بیابان و جنگل و معدن شریک و رفیق مفسدان اقتصادی شدند، در اثر عدم نظارت صحیح میلیون‌ها دلار ارز را به باد فنا دادند، نه تنها مواد خوراکی بلکه دارو را احتکار و با سلامتی و تندرستی و جان مردم بازی کردند.

در حالی که هر روز می‌خواندند و می‌دیدند تعداد زیادی از دانش‌آموزان با قوت بخور و نمیر و یا گرسنه در فضای آزاد و داخل کپرها و بیغوله‌ها و کنار دیوارهای در حال ریزش و ساختمان‌های مخروبه تحصیل می‌کنند که گاه با حشرات و گزندگانی چون عقرب و مار روبرو هستند خم به ابرو نمی‌آوردند، بعضی از آنان که به بیماری مبتلا می‌شدند در بهترین بیمارستان‌های اروپا و آمریکا معالجه می‌شدند اما چه بسا دردمندان و بیمارانی که گاه از این شهر به آن شهر می‌رفتند تا داروی مورد نیاز خود را تهیه یا در اثر فقر و بیچارگی باید جان به جان آفرین تسلیم کنند. اینها گذشته از عملکرد بعضی مقامات یا وابستگان آنها در قوای سه‌گانه است که به علت اختلاس و ارتشاء و سندسازی میلیون‌ها و میلیاردها دلار حیف و میل نموده و اخیراً عده‌ای از آنان برای اجرای عدالت محاکمه و زندانی شده‌اند، به یقین هستند افرادی که آلوده به هیچ‌یک از اعمال ناروای فوق‌الذکر نبوده و نیستند اما حاضر نشده‌اند به موقع به وظیفه اسلامی خود عمل نموده و امر به معروف و نهی از منکر کنند و با سکوت خویش در آنچه که پیش آمده سهمی داشته‌اند بنابراین آیا نباید بپذیرند که هریک آنگونه که باید انجام وظیفه نکرده‌اند جدای از چپ و راست و اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی و اعتدال و میانه‌روی نتایج رفتار و کردار خود را می‌بینند؟

بعضی از مفسرین ذیل آیه شریفه 165 سوره مبارکه آل عمران نوشته‌اند که: «گاهی بیان حقایق و وظایف الهی بدون احتمال تأثیر نیز واجب می‌شود و آن در موردی است که اگر حکم خدا گفته نشود و از گناه انتقاد نگردد کم‌کم به دست فراموشی سپرده می‌شود و بدعت‌ها جان می‌گیرند و سکوت دلیل بر رضایت و موافقت محسوب می‌شود در این‌گونه موارد لازم است حکم پروردگار آشکارا همه‌جا گفته شود هرچند اثری در گنهکاران نگذارد…»(3)

پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) فرمود: دو طایفه از امت من هرگاه شایسته باشند مردم شایسته‌اند و هرگاه فاسد باشند مردم را فاسد کنند، «زمامداران و دانشمندان». خداوند تعالی می‌فرماید: و میل نکنید شما مومنان به سوی ستمگران که شما را آتش فرا خواهد گرفت.

علامه محمدرضا حکیمی می‌نویسد: «آنچه مایه ویرانی جامعه‌ها و نابودی مردم آنها و ارزش‌های آنها می‌شود، ظلم است خداوند کریم در آیه شریفه 13 سوره یونس می‌فرماید: (ما مردمان قرن‌هایی پیش از شما را هلاک کردیم، چون ظلم کردند)، و پیش از این گفتیم که ظلم اقتصادی از مهم‌ترین انواع ظلم است و ظلم برای فزون‌خواهی متکاثران به صورت امری طبیعی درمیاید، که سود را قطب زندگی قرار می‌دهند و به احتکار کردن اموال و اجناس و ایجاد تورم در هر زمان و به هر اندازه که بخواهند می‌پردازند و به مقامات نزدیک و با آنان رفیق می‌شوند به خصوص اگر سابقه دوستی نیز در میان باشد و وجوهاتی برای جهاتی پرداخته باشند بدین‌گونه بر بازارها مسلط می‌شوند و بر توده و سرنوشت آنها استیلا پیدا می‌کنند و افسوس که هیچ بازدارنده‌ای وجود ندارد که آنان را از ظلم و عدوان و تجاوز -چنانکه مشهود و تجربه شده است- بازدارد و آیا گمان آن می‌کنید که متکاثران از این کار زشت خود احساس شرمندگی کنند، یا اصلاً به مستضعفین و ارزش آنها معترف هستند؟ پس بر کسانی که قصدشان ساختن جامعه‌ای است که اسم اسلام بر آن صدق کند، لازم است که از نابود کردن ستمگری‌های اقتصادی و برانداختن آنها چشم‌پوشی نکنند و خود و نزدیکانشان و دیگر مسئولان در هر لباس، سرمایه‌دار و سرمایه دوست نباشند، و سخت‌گیری درباره صحت انواع داد و ستدها را از یاد نبرند و مراقبت و نظارت همراه با حزم و قاطعیت را با بازارها فرو مگذارند که اگر جز این باشد تغییراتی که از انقلاب پیدا شده است برباد می‌رود و بر مبارزان با ظلم و ستم واجب است که فریب حیله‌های متکاثران را نخورند…»(4)

رضا سلطان زاده – مدیرمسئول

پی‌نوشتها:
1- خبر فوری، 6/9/98
2- ایسنا، 7/9/98
3- «تفسیر نمونه»، صفحه 421، جلد 6، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ 1356 شمسی.
4- کتاب «الحیاه»، استاد علامه محمدرضا حکیمی ترجمه احمد آرام،جلد ششم

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/8P7QT
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا