جناب آشیخ حسن اعتدالالملک در نزد یاران فرمودند بعد از فشار حداکثری آمریکا مردم به آرامش رسیدند زباندراززاده مثل خروس بیمحل وسط شنیدن خبر پرید و گفت: پدرجان! یعنی از فردا چنان رونقی ایجاد میشود که…؟ گفتم: در قدیم وقتی که دلاکهای حمام عمومی بعد از دو دست کیسه کشیدن و لیف زدن مثل بادمجان که پوستش را میکنند و کشیدن کیسه سفت بر صورت مشتری اقدام به مشت و مال میکردند، مشتری از شدت گرما و فشار سرحمام غش میکرد. استاد حمامی با خرسندی لبخندی میزد و میگفت: به خواب آرام رفته.
باز پرسید: پدر یعنی از فردا دوباره مامان آبگوشت میپزد؟ گفتم: خیر. ولی وقتی بعضی از دولتمردان ملک از آرامش مردم و همراهی و درد آشنایی با آنها میگویند یاد آب دوغ خیار خوردن ناصرالدین شاه میافتم. قصه را گوش کن به شرط آنکه بعدش سوال نکنی. میگویند روزی امیرکبیر که از حیف و میل مقامات و درباریان و فقر مردم به تنگ آمده بود. به ناصرالدین شاه پیشنهاد نمود برای یک روز آنچه رعیت میخورند همان را میل فرمایند.
شاه پرسید مگر رعیت ما چه میخورند؟؟؟ صدراعظم جواب داد قبله عالم! نان آب دوغ و خیار. ناصرالدین شاه سرآشپز را صدا زد و گفت: برای ناهار فردایمان آب دوغ و خیار درست کن تا بدانم رعایا از چه شکایت دارند. سرآشپز دستور تهیه مواد لازم را به شرح زیر به تدارکچی داد. ماست پر چرب اعلا، خیار قلمی ورامین، گردوی مغز سفید بانه، پیاز اعلای همدان، کشمش بدون هسته مروست، نان دو آتیشه خشخاشی، سبزیهای بهاری اعلا و… بعد از غذا دمنوش بادشکن و نبات با بشقاب پر از باقلوای یزدی!! ناصرالدین شاه بعد از این که یک شکم سیر آب دوغ و خیار و غذاهای سفارشی را خورد. آروغی زد و به هیات وزرا گفت: رعایای پدر… ما چه غذاهایی میخورند و ما بیخبریم! واقعا به آرامش رسیدهاند، فهمیدم از سرخوشی و سیری است که اعتراض میکنند لذا امر میکنیم که اگر رعیتی از چنان رونق و رفاه، ایجاد شده رضایت نداشت «فلکش کنید!!»
زباندراززاده گفت: چطور فلک میکنند؟ گفتم فلک کردن نوعی تنبیه بود مثل دیدن و شنیدن آرامشبخش بعضی از سخنان رییسالوزرا و عدهای از وزیران ایشان. زباندراززاده گفت بابا لطفا برای تنبیه من از همان دمپایی نقطه زن استفاده کنید تحمل چوب و فلک برای من مشکلتر است!!
زباندراز
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 27,سپتامبر,2024