زمان : 06 Esfand 1386 - 23:43
شناسه : 9646
بازدید : 6443
دكتر عصام يحيي عماددر دانشگاه یزد : تحقيق عليه شيعه، مرا شيعه كرد دكتر عصام يحيي عماددر دانشگاه یزد : تحقيق عليه شيعه، مرا شيعه كرد

به همت دفتر نهاد مقام معظم رهبري، روز يكشنبه پنجم اسفند ماه سال جاري جلسه پرسش و پاسخ اساتيد دانشگاه با دكتر سيد عصام يحيي العماد، دكتراي علوم قرآني و فيلسوف وهابي كه در جريان تحقيق عليه مذهب تشيع به اين مذهب گرويد، در سالن كنفرانس مجتمع علوم انساني تشكيل شد.


دكتر سيد عصام يحيي العماد، دكتراي علوم قرآني و فيلسوف وهابي : در جريان شيعه شدنم هميشه با اين مسأله درگير بودم كه امام علي چه جيز تقديم بشريت كرده كه مذهب ما نتوانسته است تقديم كند و به اين مسأله كه صفت انقلابي بودن شيعيان مربوط به عاشوراست اعتقاد نداشتم. معتقد بودم اگر ما عاشورا نداريم بزرگترين انقلابي دو دنيا يعني حضرت محمد (ص) را كه الگوي امام حسين بود داريم ولي بر اثر تحقيق به اين حقيقت پي بردم كه قيام امام حسين خصوصيتي دارد كه در قيام هاي پيامبر نبوده و آنچه پيامبر به صورت تئوري بيان نموده، امام حسين به صورت محسوس و عملي تقديم جامعه كرده است.



اين وهابي شيعه شده وجه تمايز شاخص ميان وهابيت و ساير اهل تسنن را فهم و تفسير آيات وحي دانست و تصريح كرد وهابيون در اثر تبليغات مذهب خوداز همان ابتدا چنان دشمني و كينه شيعه را به دل دارند كه شرك شيعيان را فراتر از شرك ابولهب و كشتن شيعه را موجب ورود به بهشت مي دانند.



دكتر عصام عماد با تأكيد بر اين مسأله كه وهابيون اگر قدرت داشته باشند به تخريب حرمين شريفين عسگريين اكتفا نمي كنند گفت: تفكر وهابي از راه غرب آمده يعني بيشتر غرب زدگي است تا وهابي زدگي و تفكر ماديگري بخشي از وهابيت است كه توسط غرب بوجود آمده كه زيارت امامان را صحبت با مرده و كاري غيرعقلاني مي داند. وي هشدار داد: وهابيت از راه تفكر غربي وارد برخي دانشگاه ها شده كه دانشگاه هاي مرزي بيشتر در معرض خطرند.

دكتر «عصام العماد» مفتي سابق وهابيون و استاد دانشگاههاي عربستان كه بتازگي به تشيع گرويده است، در جمع دانشجويان دانشگاه یزد در بيان چگونگي شيعه شدن خود اظهار داشت: به خاطر اشتباهاتي كه در درون وهابيت ديده بودم به طور سطحي شيعه شدم كه پس از مدت كوتاهي دچار ترديد شده و فكر مي كردم اشتباه كرده ام تصميم گرفتم كتابي عليه شيعه بنويسم و با اين هدف وارد ايران شده و شروع به جمع آوري كتاب هاي بزرگان شيعه مانند شيخ مفيد كردم تا با مطالعه و تحقيق در آنها از شيعه عليه شيعه استفاده كنم كه بعد از خواندن آنها دريافتم بايد شيعه شوم.
دانشگاه یزدو حضور دكتر «عصام العماد» مفتي سابق وهابيون
وي ادامه داد: درمراحل تحقيق و مطالعه خود در پي نقد شخصيت حضرت علي برآمدم كه همين مسأله موجب شد شيفته شخصيت ايشان شده و كم كم به اين نتيجه برسم كه شبهات مطرح شده درمورد امام علي اشتباه است.



در ميان اهل تسنن و شيعه بحثهايي جريان دارد كه هردو طرف براي خود دلايلي را ارائه مي كنند. اهل تسنن معتقدند شيعه برحقانيت خود دليل ندارد. آنها در كتابهاي خود مي نويسند امام علي(ع) يك فرد عادي بوده و حداكثر يك مجتهد كه خطاهايي هم داشته است. شيعه چيزي ندارد كه ما نداشته باشيم بلكه ما چيزهايي داريم كه شيعه ندارد.

شيعه مي گويد ما افرادي مانند امام علي(ع) و مانند امام حسين(ع) داريم و شيعه يك مذهب انقلابي است. ابتدا و قبل از شيعه شدنم من فكر مي كردم شيعيان اهل شعارند ولي پس از تحقيق دريافتم كه اين حرف شيعيان فقط يك شعار نيست بلكه يك ...... و مقدس است. قيام حسين(ع) كم كم در ميان شيعه به يك فرهنگ تبديل شده است. اهل تسنن در جواب شيعه مي گويند اگر بحث در مورد جنگ امام حسين(ع) و كشته شدن باشد ما هم كشته هاي فراواني داديم در افغانستان 2 ميليون نفر شهيد داديم. در ليبي در جهاد عليه فرانسه و همچنين در الجزاير ميليونها شهيد داديم و ما الگويمان رسول ا... است كه الگوي امام حسين(ع) مي باشد. رفتار امام حسين(ع) با رفتار رسول ا... (ص) تفاوت دارد. پيامبر اكرم(ص) با هيچ مسلماني نجنگيد و تمام جنگهاي او با غير مسلمانان اعم از يهودي، نصراني(مسيحي) غير عربها و مشركين قريش مي باشد. ولي امام حسين(ع) با مسلمانان جنگ كرد يعني كساني كه شهادتين را پذيرفته بودند. لذا اهل تسنن مي گويند چون امام حسين(ع) با مسلمين جنگيد از لحاظ اجتماعي و سياسي دچار اشتباه شده است. چون جنگيدن با مسلمانان نادرست است ولو آن كه مسلمان يك حاكم منافق باشد و با كسي كه مسلمانان بيعت كرده اند نبايد جنگيد و امام علي(ع) هم به همين دليل كه با ناكثين و قاسطين و مارقين جنگيد، كار اشتباهي كرده است. و لذا وقتي از راشدالغنوشي مي پرسند : چرا با اينكه سابقه مبارزاتي شما بيشتر است ولي پيروزي نصيب شما نشده است؟ ايشان مي گويد: به اين دليل كه ما شيعه نيستيم و يا دكتر عبدالرحمن بدوي مي گويد: اگر امام حسين(ع) قيام نكرده بود جامعه اسلامي از يك جامعه مسيحي راكدتر و بي حركت تر از مسيحيت مي شد.

در جواب آنها به يك آيه قرآن تمسك مي كنم كه خداوند جنگ ميان دوفرقه از مسلمانان را تجويز كرده و دستور داده بايد عليه گروه مسلمان كه بغي كرده جنگيد (حجرات آيه 9) و به اين روايت پيامبر(ص) اشاره ميكنم كه مي فرمايد: يا علي تو بعد از من با همين به ظاهر مسلمانان بر سر تاويل قرآن مي جنگي همانطور كه من براي تنزيل قرآن با آنان جنگيدم.

شيعه نه فقط يك مذهب انقلابي و حركت آفرين است بلكه خصائص ويژه ديگري دارد كه اينجانب در كتاب كه به نام خصائص الشيعه نوشته ام به آنها اشاره كرده ام.



سپس جلسه بصورت پرسش وپاسخ ادامه پيدا كرد.

ايشان در جواب يكي از اساتيد كه سوال كرده بود : در چه ديدگاهي، وهابي را وادار مي كنند كه به عمليات انتحاري دست بزند؟ چنين جواب دادند: اين برگشت به عقايد وهابيت مي كند. آنها ساير مسلمانان را مشرك مي دانند و به طريق اولي شيعه را. من 250 تاكتاب تفسير اهل تسنن را مطالعه كردم و ديدم فقط ابن تيميه و عبدالوهاب ساير مسلمين را مشرك مي دانند. ولي ساير علماي اسلامي بحث شيعه و سني را مطرح مي كنند نه مسلمان ومشرك را. براساس ديدگاه وهابيت پيامبر با اهل كتاب نجنگيد و اگر جنگ هم ابتدا كرد با آنان قراداد صلح امضا كرد ولي با مشركين جنگيد. آنها معتقدند همانطور كه پيامبر اكرم ابتدا شرك را از بين برد ما هم بايد در ميان جامعه اسلامي مشرك را از بين ببريم. لذا آنها با اسرائيل راحت تر كنار مي ايند تا با ساير مسلمانان. لذا 380 نفر از مجتهدين آنها از جمله بِن باز و بِن جبرئيل نه تنها فتوا به جواز قتل شيعيان بلكه فتوي به وجوب قتل آنان داده اند و من تحقيق كردم و ديدم اين 38 نفر همگي در دربار عربستان هستند. گرچه عربستان خود اين فتوي را از طريق وزارت خارجه محكوم مي كند ولي اين قدر كفايت نمي كند. بلكه بايد 38 مجتهد ديگر پيدا كند كه فتوي به حرمت خون مسلمانان داده باشند.

يكي از اساتيد سوال كردند: شما چطور مي گوييد اهل تسنن معتقدند حضرت علي(ع) هم مانند ساير اصحاب بوده و خطا كرده است. طبق رواياتي كه از خليفه دوم و يا ساير خلفا در مدح علي(ع) آمده است را چگونه توجيه مي كنيد؟ مگر عمر نگفته بود: "لولا علي لهلك عمر".

ايشان در پاسخ گفتند:در بحث حديث، اهل تسنن دوشعبه شده اند: دسته اي طرفدار حاكم نيشابوري است كه كتاب مستدرك را نوشته است و دسته اي طرفدار جوزجاني و ابن تيميه. اين دسته دوم بشدت به علي(ع) توهين مي كنند و اين تفكر رايج فعلي است بخلاف تفكر حاكم نيشابوري كه در اقليت قرار دارد. و دولتها كويت، امارات و عربستان نيز تفكر جوزجاني ار ترويج مي كند و يك جريان ناصبي گري رواج يافته است.

در جواب سوال ديگر در مورد آينده شيعيان و وضعيت راه يافتگان به مذهب شيعه چنين گفتند: الان بنابر يك آمار غيررسمي 40 ميليون نفر به مذهب شيعه گرويده اند كه اگر بخواهيم آنرا نپذيريم 10 ميليون را قطعا بايد پذيرفت. در رياض و يمن هزاران نفر شيعه شده اند و در هر خانه يمني يك نفر شيعه وجود دارد. اين وضعيت حتي به كاخ آل سعود هم راه يافته و يك نفر از آنان شيعه شده است. كتابي توسط دكتر فرهان فرهاني تحت عنوان علل رويگرد مسلمانان به شيعه نوشته شده است.

از طرف ديگر ديدگاه تكفيري وهابيت به عنوان يك حربه عليه خود آنان به كار گرفته شد. من كتابي نوشته ام تحت عنوان " نقد وهابيت از درون" گروه هاي وهابي معتدل وجود دارد كه در مورد نحوه رفتار با شيعيان، با وهابيان تندرو اختلاف نظر دارند. و از اين اختلاف مي توان به نفع مسلمانان استفاده كرد.

ايشان در جواب دليل نفوذ عقايد وهابيت در ميان دانشجويان پاسخ داد: من در بعضي از دانشگاه ها نفوذ وهابيت را از راه غرب ديدم. مثلا مسئله توسل . چون مسئله غير مادي است و ارتباط بين يك نفر مرده و يك نفر زنده است و اين ديدگاه را يك غربي نمي پذيرد و آنرا غيرعقلايي ميدانند لذا اين ديدگاه چون با ديدگاه وهابيت هماهنگ است پس وهابيت راحت تر نفوذ مي كند.

با تشکر از روابط عمومی دانشگاه و دفتر نهاد رهبری در دانشگاه یزد