یزدفردا

(1)

آقای کیوسک

همان همیشگی

سیگارش تندتر باشد

خسته شدم از ادامه

 (2)

باز هم مورفین لطفاً

زخم خاطراتم سر باز کرده

کمی آهسته تر، آقای روزگار

 (3)

یادت می آید

من ، تو ، شب

در خانه ایی که باز نکردی؟

 (4)

به اتفاق های گره دار فکر می کنم

اگر بیاید!!!!!

اگر نیاید!!!!!

 (5)

نیاز فوری به یک غریبه

بنشیند/ حرفهایم را بشنود

برود/ بی کلامی حرف

 (6)

باید معمولی بود

اما هنرمند

بنویسی تا دق نکنی

 (7)

گویی از تو زخم خوردم

بند نمی آید

شعرهایم مانند خون

 (8)

نیاز فوری به یک کرولال

بنشینم/ حرف بزنیم

نگاهم کند/ لبخند بزند

برود