فروش سنگ آهن بافق بدون توجه به زیرساخت ها و مقدمات لازم فروش بافق خواهد بود
همه می دانیم شاه بیت خصوصی سازی “هزینه و نیروی کمتر ، تولید و درامد بیشتر است ”
بنابرین مسئولان و دست اندرکاران باید وضعیت هر منطقه و هرسرزمینی را برای اجرای خصوصی سازی سنجیده ، بررسی نمایند و باتوجه به شرایط و موقعیت جغرافیائی و امکانات لازم هر منطقه امور را به بخش خصوصی واگذار نمایند بویژه برای شهری مثل بافق که اقتصاد و رگ حیات آن به نوعی با سنگ آهن گره خورده است باید سنجیده تر عمل کرد و قبل از اقدام به خصوصی سازی زیرساخت ها و مقدمات آن را باید فراهم ساخت یعنی با سرمایه گذاری و احداث کارخانه های جوار معدنی و جوار ریلی که بافق پتانسیل آن را هم بخوبی دارد، آن هم نه به شکل وعده و وعید که سالهاست متاسفانه هر مسئولی برای گذران چند روزه مسئولیتش به مردم می دهد بلکه به صورت عملی و برنامه ریزی شده و تعهد آور باید اقدام نمود و این بار به اجرای خصوصی سازی پرداخت.
چرا که بعد از خصوصی سازی برداشت از معدن افزایش خواهد یافت و طولی نخواهد کشید که معدن تمام خواهد شد
بعد از خصوصی سازی بیکاری افزایش خواهد یافت و بدون شک بخش خصوصی هر نوع بیکاری را به فرمانداری و شورای شهر حواله خواهد داد و مسئولیتی در قبال آنها نخواهد داشت چرا که هدف او تولید بیشتر با هزینه و نیروی کمتر است امری که تمام بخش های خصوصی در ایران و دنیا آن را دنبال می کنند
بنابرین قبل از فروش سنگ آهن که با این وضعیت و شرایط فعلی در اصل فروش بافق می باشد باید مسئولین و دست اندرکاران بافق محکم از حقوق مردم که امروز نگهبان آن هستند دفاع نمایند و مدافع خوبی برای مردم باشند چرا این گونه باید باشد که حقوق مردم تضییع گردد و وقتی مردم متوجه شدند و اعتراض کردند این بار مسئولین به فکر پیگیری شوند چرا با امکانات و قدرتی که دارند قبل از وقوع اقدامی نمی شود چوپانی که هر روز گرگ گوسفندانش را بدرد و ببرد و او خواب باشد به درد چوپانی نمی خورد و این بار بجای تنبیه گرگ به تعویض چوپان باید همت گمارد
یک روز معدن چادر ملو و بخش وسیعی از بافق جدا و به اردکان ملخق می شود و بعد از چندین سال می فهمیم و طوری هم نمی شود.
یک روز معدن دی ۱۹ با بخش وسیعی از معادن و سرزمین از بافق جدا باز به اردکان ملخق می شود و بعد از چندین سال مردم متوجه می شوند اعتراضی می کنند و مسئولین هم همنوائی می کنند و به محض فراموشی مردم آنها هم فراموش می کنند.
روزی بخشی از معادن و سرزمین بافق به مهریز ملحق می شود بعدا خواهیم فهمید.
یک روزی گمرگ بافق به نام بندر خشک به مهریز می رود و علی رغم نظر کارشناسان که تنها در استان ، بافق به دلیل دارا بودن چهار راه ریلی کشور شرایط احداث این بندر را دارد متاسفانه به دلیل نداشتن نیروی انسانی در مرکز که ازحق بافق دفاع کند به مهریز می رود و آب هم از آب تکان نمی خورد
یک روز از تمام هشت کارخانه فولاد کشور که توسط دولت وعده داده شده و باید به شکل دولتی و ملی اجراء می گردد فقط کارخانه فولاد بافق خصوصی می شود و معطل می ماند و طوری هم نمی شود.
امروز شاهدیم که از هزاران سرمایه گذاری و احداث کارخانه و مراکز صنعتی استان درصدی از آن هم به بافق تعلق نمی گیرد و کسی حرفی نمی زند
و جالب این که همه روزه در برابر چشمان مردم بافق از جاده زمینی و راه آهن سرمایه های ما و فرزندان ما برای آبادانی به اصفهان و جاهای دیگر برده می شود و حتی جرات گفتن چرا می برند را هم از ما سلب کرده اند.
اگر پنجاه سال است که سنگ آهن به نام سرمایه ملی می رود و هیچ کس از مردم حرفی نمی زند مگر آب کارون و سر شاخه های آن ملی نیست که هنوز چند سالی است که کمی برای شرب به ما داده اند تا بحال چندین نوبت توسط مردم ولی در اصل با هدایت مسئولین آنها قطع شده است فرق ما و آنها چیست؟ گویا آنها درست عمل می کنند که از حقشان دفاع می کنند نه این که ما خوابیم و مسئولین هم برای حفظ چند روزه صندلی ریاست مدام به همکاری و همراهی و خموشی مردم را دعوت می کنند شاید نمی دانیم که مظلوم نیز در روز قیامت به دلیل همراهی با ظالم مجازات خواهد شد اسلام اجازه نمی دهد بگذاری برادرت هم حق تو را ضایع کند
اگر این خصوصی سازی بدون توجه به حقوق مردم صورت پذیرد مسئولین شهر یادشان باشد که باید پاسخگو باشند
امروز از اصل ۴۴ و خصوصی سازی که باید در تمام زمینه های اقتصادی و صنعتی و آموزشی و بهداشتی فعالیت نماید بخش خصوصی در بافق عاشق و شیفته معدن سنگ آهن شده است و علی رغم اعتراضات و مخالفت های چند سال گذشته مردمی ، که چندین بار به شکل نارضایتی عمومی خود را نشان داده است ، دست بردار از این لقمه چرب و نرم نیست آن هم بدون توجه به آماده سازی زیر ساخت ها و مقدمات آن که مورد تاکید مقام معظم رهبری است و هم از بدیهیات قانونی و عقلی می باشد و برای ادامه حیات این شهرستان لازم به نظر می آید
راستی چگونه شده است که بخش خصوصی برای بیرون آوردن بافق از بن بست اقدامی نمی کند؟
راستی چرا بخش خصوصی در احداث دو بانده کردن راه یزد و بافق که همه روزه شاهد ترافیک وحشتناک آن هستیم و بیش از نیمی از این ترافیک هم به بخاطر ماشین های حمل سنگ می باشد و هر روز خسارت جانی و مالی برای این مردم دارد اقدامی نمی کند؟
چرا بخش خصوصی در احداث کارخانه های جوار معدنی در شهرستان بافق همچون دیگر شهرهای استان چون میبد و اردکان همراهی نمی کند؟
چرا بخش خصوصی در احداث کارخانه های جوار ریلی اقدامی نمی کند به نحوی که حتی شاهد آن هستیم که کارخانه و طرح های مصوب آن هم به سیرجان و کرج می رود
چرا باید شهرک صنعتی بافق به این روز باشد؟
چرا بخش خصوصی در احداث گمرک در بافق اقدامی نکرد که تا با نام دیگری (بندر خشک )به مهریز نرود؟
چرا بخش خصوصی در احداث فرودگاه که سال هاست فقط شعار آن داده می شود اقدامی نمی کند؟
چرا بخش خصوصی در انتقال گاز به بافق علی رغم این که سالهاست حتی روستاهای کشور و استان از این نعمت خداوندی برخوردارند و ما محروم از آن هستیم اقدامی نکرده است؟
چرا بخش خصوصی در احداث مراکز بهداشتی و فرهنگی اقدامی نمی کند؟
چرا عزیزان دولتی و مسئولین استانی و کشوری بخش خصوصی سازی را تشویق به سرمایه گذاری در بافق نمی کنند؟
چگونه شده است که بخش خصوصی دندان های تیز خود را متوجه این لقمه چرب و نرم و تنها سرمایه این مردم کرده ، بدون توجه به آینده فرزندان این مرز و بوم و جالب این است که دستور معاون اول رئیس جمهور هم وقعی نمی گذارد
این قدرت و جسارت مگر غیر از این است که نشان می دهد که بسیاری از مسئولین و دست اندر کاران کلیدی از این خوان گسترده بی بهره نمی باشند
بنابرین می طلبد که که حداقل مسئولین شهر خودمان به پای حقوق مردم محکمتر بایستند و جلوی خصوصی سازی را تا زمانیکه خواسته های کارشناسی شده آنها برآورده نشود بگیرند. چرا که:
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
باید مردم عزیز نیز بدانند و از خواب بیدار شوند که اگر شهرمان آباد و توسعه یافته و دارای امکاناتی هست از همت و تلاش مسئولین عزیز و محترمشان بویژه فرمانداران محترم و شوراهای محترم شهر ، و شهرداران محترم و نمایند گان محترم مردم درمجاس شورای اسلامی و امام جمعه محترم است که هر کدام چه در گذشته و چه در حال سهمی از آن را دارا می باشند
و اگر شهری محروم و توسعه نیافته نیز داریم به دلیل کم همتی و پست پرستی و علاقه بیش از حد به صندلی و محراب همین آقایان است که خود من نیز به دلیل چند صباحی که مسئول بوده ام در آن شریک هستم مشکل ما در درون ماست ولی علت عقب ماندگی و توسعه نیافتگی را در بیرون شهرمان جستجو می کنیم اشتباهی نرویم همچون بنده خدائی که پولش را در تاریکی گم کرده بود در روشنائی دنبال آن می گشت با چنین گشتنی پول هرگز پیدا نخواهد شد آدرس را اگر بلد نباشیم به هدف نخواهیم رسید
باید پاسخگو مسئولین شهرمان باشند و بدانند که بودن و نبودن آنها بستگی به دفاع از حقوق مردم دارد
والسلام
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید