زمان : 03 Khordad 1393 - 01:00
شناسه : 88229
بازدید : 2747
«« نگاهی به فرهنگ و اقتصاد »» شماره: 9 «« نگاهی به فرهنگ و اقتصاد »» شماره: 9 علی اصغر باقری

بسمه تعالی

«« نگاهی به فرهنگ و اقتصاد »» شماره: 9

«« امام خامنه ای: ملت ايران بايد خود را قوی کند »»

اقتصادی: مضرّات فلز آلومينيم را جدّی بگيريم

یکی از فلزات رایج در زندگی امروزی ما بویژه در بحث پخت و پز ظروف آلومینیم یا رویی است که باعث ورود یونهای آلومینیم به غذا می شود که این یونها برای بدن انسان بسیار مضرند. قریب پنجاه سال است که این ظروف به واسطه سبکی و ارزانی و انتقال خوب حرارت به غذا جایگزین ظروف مسی شده و تبعات ناشی از آن دامنگیر مردم ما گردیده بطوریکه برخی از بیماریها را در کنار ظروف پلاستیکی تشدید نموده و بسیاری از خانواده ها باید هزینه های زیادی را بابت دارو و درمان بپردازند.   

 همه بر این نکته آگاهند که پیشگیری بهتر از درمان است و هزینه های پیشگیری به مراتب کمتر از درمان می باشد. لذا ظهور هر گونه فن آوری در کشور باید فرهنگ استفاده صحیح از آن نیز ترویج شده تا از مزایای امکانات جدید بهره برد و از اثرات منفی آن کاست.

 امروزه آلومینیم و ظروف آن جزء لاینفک زندگی ماها شده و فرار از آن کار بسیار دشواری است، فلزی که بنا به نظر کارشناسان با ورود یونهای آن به بدن تشدید کننده بیماریهای کم خونی ، آلزایمر ، یبوست ، پوکی استخوان ، پایین آمدن انسولین و اختلالات گوارشی و... را به دنبال دارد.  البته در گذشته ظروف رویی که از جنس روی بوده در بازار عرضه می شده که این فلز بر خلاف آلومینیم برای بدن مفید بوده ولی در حال حاضر قریب به اتفاق ظروف در بازار آلومینیم بوده و از روی خبری نیست.

 ابتدایی ترین روش برای کم اثر کردن مضرات ظروف آلومینیومی این است که مواد اسیدی همچون سرکه و آبلیمو و.. در این ظروف استفاده نشود و پس از پخت غذا و هنگام صرف غذا و در ظروفی غیر از آلومینیم سرکه اضافه کنیم. بخصوص این نکته برای ما یزدی ها که شولی سرکه زیاد می خوریم حائز اهمیّت است.

 در مرحله بعد استفاده از ظروفی است که هم ضخامت بیشتری داشته و لایه تفلون ضخیم هم داشته باشند مشروط بر اینکه در حرارتهای ملایم از این ظروف استفاده شده تا لایه تفلون آن آسیب نبیند در غیر اینصورت خود تفلون مضرّاتی دارد که کمتر از آلومینیم نیست. کتری های آلومینیمی هم که غالباً از آن استفاده می کنند نقش مهمی در انتقال آلومینیم به بدن انسان دارد لذا به جای کتری اگر از کتری یا سماور برنجی استفاده کنیم برای بدن مفید هم می باشد و اگر استیل هم باشد خوب است.

 مرحله بعدی تا  آنجا که امکان دارد از ظروف استیلی برای پخت و پز استفاده شود اما اشکال این ظروف این است که حرارت را خوب منتقل نمی کند و باعث چسبندگی و سوختگی غذا می شود اما برای رفع این مشکل بعضی از ظروف استیلی قسمت حرارت خور آن را یک یا چند لایه آلومینیم یا چدن چسبانده اند که مشکل سوختن را برطرف کند. ظروف چدنی هم مناسب هستند و یونهای آهن برای بدن مفید بوده ولی وزن سنگین این ظروف مشکل ساز است. ظروف کریستالی و... هم مناسبند اما محدودیتهای خاص خود را دارند. اما اغلب کارشناسان همان ظروف مسی که در گذشته در بیشتر خانه ها از آن استفاده    می شده را توصیه می کنند. یونهای مس باعث می شوند که آهن موجود در غذا بهتر جذب بدن شود اما مس نیز بیش از حد آن برای بدن مضر است و مسمومیت ایجاد می کند برای حل این مشکل ظروف مسی با قلع سفید شده و از آن استفاده می شود. البته باید اطمینان خاصل نمود که ظروف مسی با قلع خالص سفید شده باشد و اگر قلع با مقداری سرب مخلوط شود سمی شده و برای بدن بسیار مضر خواهد بود. بنده قریب چهل سال پیش شاهد بودم فردی که قلع و سرب را با هم ذوب و سماورهای مردم را با آن تعمیر می نمود. لذا چون بحث سلامتی در میان است اولاً که آقایان بهداشت باید روی این مسئله نظارت داشته باشند و ظروف مسی در بازار را آزمایش کنند ثانیاً خود مردم هم باید برایشان اطمینان حاصل شود که از قلع خالص استفاده شده است.

به امید سلامتی هر چه بهتر و کاهش یافتن صف مطب ها و بیمارستانها و داروخانه ها.

 

بحران آب را جدّی بگيريم و اسراف نکنيم

بیش از بیست سال پیش یکی از اساتید دانشگاهی در کلاس می گفت جنگ آینده دنیا جنگ آب است!! چرا که محدودیت آبهای شیرین در کنار افزایش جمعیّت و افزایش مصرف، کشورها را وادار می نماید تا منابع آبی خود را با ایجاد سدها مهار نموده و همین باعث تنش بین کشورها خواهد شد. این نگرانی برای مناطق پر بارش وجود دارد چه رسد به کشور ما و بخصوص یزد که از بارندگی بسیار کمی برخوردار بوده از طرفی روز به روز سرانه مصرف بالا رفته و بیم این می رود که اگر مردم و مسئولین مدیریت صحیح نداشته باشند ضرر و زیانها و مشقاتی به انان وارد شده و تنشهایی نیز بین مناطقی که آب از آنجاها انتقال داده    می شود بوجو آید که نمونه آنرا سال گذشته یزدی ها لمس نمودند. این رویه را غالباً اطلاع دارند که امام خمینی(ره) اگر لیوان آبی را می نوشیدند و مقداری از آن را میل نداشتند کناری گذاشته و روی آنرا می پوشاندن تا در مرتبه بعدی از آن استفاده کنند. ما نمی توانیم بگوییم آب است و پولش را می دهم و هر چه بخواهیم اسراف کنیم. آن خانم خانه داری که جارو را کنار گذاشته و با شلنگ حیات و بیرون خانه را تمیز می کند و آن آقای شهردار که دستور می دهد با تانکر پر از آب کناره های خیابان را جاروب کند!! اگر به واسطه این اسراف کاری ها آب مناطقی از شهر قطع شود و به عده ای ضرر و زیان و مشقت وارد شود آیا ما هیچ مسئولیّتی نداریم؟

خاطرات مستر همفر را بخوانيم

همفر در سال 1122ه.ق. مصادف با 1710 میلادی از طرف وزرات مستعمرات انگلیس به همراه  9 تن دیگر روانه کشور های مصر, ترکیه , عراق و حجاز شدند تا معلومات‌ كافی‌ به‌ منظور تقویت‌ راه‌هایی‌ برای‌ ایجاد تفرقه‌ میان‌ مسلمین‌ و گسترش‌ تسلط‌ بر كشورهای‌ اسلامی‌ جمع‌آوری‌ كنند. همفر از طریق دریا به استانبول رفت که در آن روزها پایتخت خلافت اسلامی نامیده می شد. در استانبول با نام محمد وانمود کرد که قصد دارد تلاوت قرآن , احکام اسلامی و زبان های عربی , ترکی و فارسی را بیاموزد. وی نزد شخصی به نام احمد افندی به یادگیری قرآن و زبان پرداخت. نصف روزنیز در یک کارگاه نجاری کار می کرد. هر ماه گزارش کار و اطلاعات جمع آوری شده را به وزارت مستعمرات ارسال می کرد وی دو سال در استانبول ماند و تقریبا آنچه را که یک مسلمان مومن باید می دانست فراگرفت. بعد از دوسال به انگلستان بازگشت با آموزش و تجربیاتی که کسب کرد عازم ماموریتی شد که طی آن توانست شکافی عظیم در بین مسلمانان ایجاد کند و آنها را به جان هم اندازد.

 در این هنگام دولت های عثمانی- که داعیه دارخلافت اسلامی بود- و ایران حال و روز خوشی نداشتند. دهها مامور ورزیده و باهوش روانه سرزمین های اسلامی شدند تا با دامن زدن به اختلافات, مسلمانان را رودروی هم قرار داده و به خود مشغول سازند و این چنین بر سرزمین های مسلمانان مسلط شوند. جاسوسان آموزش دیده انگلیس وظیفه داشتند از راههای گوناگون باورها و اعتقادهای دینی مسلمانان را سست نموده ,همدلی و وحدت میان آنها را فروپاشند و سلامت فکری, روانی و اجتماعی آنان را از میان بردارند. یکی از این جاسوسان «همفر» بود که توانست با تحریک و تشویق طلبه جوانی به نام «محمد بن عبدالوهاب» که فردی جسور,جاه طلب ,بلندپرواز,خودسر و خودرای,ناآگاه,سطحی نگر و ناراضی نشان می داد, پایه های اختلافات مذهبی را در بین مسلمانان بنیاد نهاد.

همفر که پی به  سست ایمانی محمد بن عبدالوهاب برده بود  با القائات مختلف و با کمک زنان زیباروی انگلیسی در مبانی فکری و باورهای نامحکم وی تشکیک ایجاد کرده و  وی را برای اعلام مذهبی جدید که بتواند دنیای اسلام را به چالش جدی بکشاند, مهیا کرد و در نهایت ماموران و جاسوسان انگلیسی در هیبت اعراب بادیه نشین و به عنوان خدمتگزاران محمد بن عبدالوهاب و با پول کنسول انگلیس مذهب وهابیت را تاسیس کردند.

http://mesterhamfer.blogfa.com/

چگونه آقازاده ها شاهزاده شدند!!

به گزارش عمار از "عماریون"- حسین قاسمی/ خاطرات سال 1370 اقای هاشمی تحت عنوان سازندگی وشکوفایی را چندروزی است خوانده ام.در خاطرات این سال به روشنی سیر تبدیل اقازاده ها به شاهزاده ها مشخص است.سفرهای خارجی ،فرستادن والاحضرت ها به عنوان نماینده ویژه به سایر کشورها.شروع این روند تقریبا دوسال پس از عروج امام و پایان جنگ شروع شده است.وای به حال سالهای بعد برسد.در اینجا فقط گوشه ای از این قدرت نمایی والاحضرت ها وعلیاحضرت ها،شاهپورها وشاهدختها را بخوانید:

8 فروردین:محسن ومهدی به همراه تیم وزارت نفت ،برای بررسی وضعیت صنعت نفت وچاه های نفت کویت که در حال سوختن بود وفرایندکمک رسانی و بازسازی وهمچنین نحوه خاموش کردن چاه ها،به کویت رفته اند.

15 فروردین:یاسر از مدینه تلفن کرد.از سفرعمره اظهار رضایت کرد.

16 فروردین:یاسر از عربستان رسید.شرحی از سفرش داد. شناخته شده بود وبا فهد شاه عربستان ملاقات داشته است.

26 فروردین:محسن برای سفربه کره جنوبی جهت بازدید از صنایع سنگین و واگن سازی امد ،مذاکره کردیم.

28 فروردین:برای پرواز به سوی استان فارس به فرودگاه رفتیم.عفت ،فاطی ،مهدی ،فرشته ها وبچه ها وبعضی از بستگان

هم بودند.

3 اردیبهشت:محسن امد.گزارش سفربه کره جنوبی را داد؛تحت تاثیر صنایع کره قرارگرفته است.

7 اردیبهشت:عازم سفربه سوریه هستیم...عفت ،فاطی ،سعید لاهوتی ،فرشته ونوه ها همراه مان بودند.یاسر،مهدی ،اعظم ومحسن نیامدند.

27 اردیبهشت:محسن امد وگزارشی ازسفربه پاکستان به همراه وزیر نفت داد.

14خرداد:ساعت ده صبح باهلی کوپتر به مرقد امام رفتیم.عفت هم امد...فائزه به شمال رفته ،محسن هم به سوی شمال رفته بود که به خاطر شلوغی جاده برگشته است.

23خرداد:ظهرعفت وفاطی ویاسر وسارا وعلی امدند.ناهار را بامن خوردندواز انجا برای سفر به لیبی ،عازم فرودگاه بودند.درهمان لحظه ،ساعت دوبعداز ظهر خوابم برد.وقتی که بیدارشدم نبودند؛دلگیرشدم.

29 خرداد:ساعت هفت ونیم صبح به فرودگاه مهراباد رسیدیم.مهدی ویاسر هم با من بودند...به سوی نوشهرپرواز کردیم.

1 تیر:محسن امد.گزارش سفر به شوروی را داد.از عدم انسجام شوروی ...وعدم اساقبال خوب از هیات ووزیرنفت وبهتربودن وضع

چکسلواکی گفت.

18 تیر:یاسرسرمیزصبحانه ،شرح سفرش به جزایرکومور،موریس وماداگاسکاررا داد.

30 تیر:باهلی کوپتر به سد لتیان امدیم.بچه ها هم تاظهر کم کم رسیدند...هوای خوبی دارد.همراه بچه ها ،خواستم اسکی روی اب یاد بگیرم .کمی دنبال قایق کشیده شدم.بدنم امادگی برای چنین ورزشی ندارد؛... یک نفرچینی پیش بینی کرده است که ساعت هشت امروز ،زلزله ای به قدرت 6/8 ریشتر در تهران روی خواهد داد.به همین خاطر بسیاری از مردم تهران سفرکرده ویااز خانه بیرون رفته اند.امدن ما به لتیان هم بی ارتباط با این نیست؛اگرچه خودم اصلا قبول ندارم ؛فقط به خاطر بچه ها امدم.
حدودساعت هشت ،بیرون از ساختمان ودر تراس کنار باغچه نشسته بودیم .همان لحظه از دفتر ،تلفنی خبر دادند که دولت چین ،رسما اعتباراین پیش بینی را منکر شده وگفته است که ما چنین دانشمندی نداریم.

طبق تحقیق سفارت خودمان ،او یک کارگرکارخانه چین است وتعادل ندارد.

15مرداد:عصربه خانه امدم .فائزه از کره شمالی برگشته وراضی است.با اقای کیم ایل سونگ ،رهبرکره شمالی ملاقات کرده واو ضیافت نهار به هیات ایرانی داده است.

25 مرداد: محسن امد درباره سفر به کشورهای جنوب خلیج فارس سئوال کرد.همراه اقای اقازاده ،وزیر نفت ،پیام من را برای سران این کشورها می برند.

9 شهریور:مهدی از سفر استرالیا وزلاندنو امدوگزارشی از سفر داد.
11مهر:به سوی دشت مغان پرواز کردیم.چندنفر از وزیران ،معاونان ونمایندگان ومهدی ،عفت ،فاطی وفرشته همراه بودند.
17اذر:ساعت هفت وربع صبح ،همراه عفت ویاسر وفاطی و علی وسید علی مرعشی وخانم عباسی به سوی فرودگاه حرکت کردیم...ساعت هشت ونیم صبح به سوی داکارپرواز کردیم.
20 اذر:عفت امروزناهار هم مهمان خانم رییس جمهور سنگال بود...از مسجد شیعیان بازدید کرده که نامرتب وکثیف دیده وبازار سنگال را هم کثف دیده است.فاطی وفائزه هم از بازار صنایع بازدید کرده بودند وفائزه از یک مدرسه ورزشی ویاسر هم درسفر طوبی با من بود.

23:اقای بشیر رییس جمهور سودان تقریبا از هیات جدا نمی شود.اقامتگاه ،کنار منزل شخصی اوست.فائزه ویاسر امروز به مکه رفتند.

6دی:فائزه به مشهد رفته بود.یاسرهم برای اسکی به دیزین رفته است.

26دی:برای استراحت به محل سد لتیان رفتیم.مغرب رسیدیم وتااخرشب ،بعضی از بچه ها هم رسیدند.عفت واقدس خانم،خواهرش قبل از من رسیده بودند.

27دی:دوسه ساعت درمحوطه بازجلوی ساختمان{ در سد لتیان}،بابچه ها بابرف ،بهمن های بزرگ درست کردیم وتالب سدغلطاندیم.

29 اسفند:فاطی ازباکو در اذربایجان شوروی ،تلفنی تماس گرفت.

30 اسفند:فاطی وبچه هایش در اذربایجان هستند.فائزه هم به کیش رفته است...بافرشته ومهدی ،تلفنی صحبت کردم،از وضع شان در استرالیا راضی اند.رئیس دپارتمان که اورا شناخته است ،پیشنهاد داده برای بازدید از کارخانجات مربوط به رشته اش ،به کتنتدا یا امریکابروند.گفتم به شرط ناشناس ماندن بپذیرد.

منبع: arzeshnews.parsiblog.com/Posts/851

 

************

 در مورخ 19/2/93 حجت الاسلام والمسلمین آیت اللهی امام جمعه موقت یزد نسبت به کسی که امامت حضرت علی علیه السلام را مسئله تاریخی بیان کرده بود هشدار دادند و گفتند آنگاه که تو را در قبر گذاشتند و از امام اولت پرسیدند می گویی مسئله تاریخی بوده؟!!  اما از آنجا که بسیاری در جریان این خبر نبوده و چند ماهی از آن گذشته به استحضار می رساند:

هاشمی رفسنجانی در جلسه اختتامیه کنفرانس اسلامی در تهران ( 29/10/92) گفت: اینکه چه کسی اولین خلیفه بوده یا نبوده، مسئله تاریخی است که هیچ سودی برای ما ندارد و نتیجه‌ای از آن نخواهیم گرفت!!

منبع:  http://www.hashemirafsanjani.ir/fa/print/222890 

 

 (به یاد دلاوریهای شهید محمود حاتمی  –  طلائیّه - بهمن 1362)

 

تهیه و تکثیر: یزد - علی اصغر باقری2/3/93  09131545684