زمان : 14 Esfand 1392 - 00:45
شناسه : 84567
بازدید : 1628
برداشتی ازاد از قفسه کتاب روزنامه ایران اگر آدلف هیتلر نقاش شده بود برداشتی ازاد از قفسه کتاب روزنامه ایران وحید شیخ احمدصفاری

= وحید  شیخ احمد صفاری

روایتی بر آدلف هیتلری که نقاش نشد

........ آکادمی هنر را ترک کرد و چیزی نگذشت که با گام هایی کوتاه و شانه هایی فرو افتاده در شلوغی شهر وین گم شد. وین که همیشه برایش شهری زیبا، شاعرانه، با وقار، مجلل و جلوه گاه امیدهایش بود، در آن حال قاب تنگ ناکامی اش شده بود. آیا باز هم باید آن را دوست داشته باشد؟ آیا این شهر هنوز دوستش دارد؟

این بخشی از رمان " آدلف ­ه – دو زندگی " است که اریک امانوئل اشمیت آن را نوشته است. اشمیت در این اثر به دو روایت زندگی هیتلر پرداخته است.

در هشتم اکتبر 1908 آدلف هیتلر که به نقاشی علاقه داشت به دانشکده هنرهای زیبای وین می رود و ثبت نام می نماید. در آن جا شورایی متشکل از نقاشان، طراحان، حکاکان و معماران در نهایت بی رحمی و در عرض یک دقیق بی هیچ ملاحظه ای حکمی صادر کردند که  نه تنها آلمان بلکه جهان را تکان داد؛ "این آدلف هیتلر در هنر هیچ آینده ای ندارد"!


http://www.yazdfarda.com/media/news_img/image_84567.jpeg

آدلف در نهایت یأس و تومیدی و دل غمین از آن جا بیرون می آید. اگر آکادمی تصمیمی دیگر می گرفت، اگر آکادمی او را می پذیرفت، جهان اکنون شاهد اتفاقاتی غیر از آن چه بود که اتفاق افتاد و قرن بیستم - قرنی بدون نازیسم - بسیار رؤیایی شده بود.

در روایت دیگر این کتاب همانی است که در تاریخ اتفاق افتاده است .هیتلر دانشجوی نقاشی نشده و سرخورده و منزوی در جامعه رها شده و حتی پول کرایه اتاقی را که در آن زندگی کند را ندارد. برای همین شبانه خانه را رها و در سرمای خیابان های وین تنهای تنها سرگردان می شود. در ادامه این اثر، هیتلر سرخورده از همه چیز و همه جا به مطب فروید می رود تا درمانی برای ا اضطرابش بیابد. دکتر که به نکات عجیبی از زندگی او دست می یابد، درمان را شروع می کند و هیتلر برای گذران زندگی در ایستگاه قطار وین برای اندکی دستمزد، بی خبر از آینده ایی که قرار است به دست او رقم بخورد به جابجایی بار مسافران می پردازد.

این رمان بسیار زیبا از اشمیت توسط محمد همتی ترجمه و از سوی انتشارات نیکو نشر روانه بازار شده است که در واقع کندوکاوی است در این نکته که اگر هیتلر در دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شده بود و دیگر وارد ارتش نمی شد، تاریخ قرن بیستم چگونه رقم می خورد و جنگ جهانی دوم آیا رقم می خورد یا خیر؟

نویسنده در این دو روایت موازی، همان اندازه که شخصیت هیتلر را مقصر می داند، نظام اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روشنفکران و جامعه را در شکل گیری شخصیت وی مقصر می داند اما نویسنده در تمامی این رمان از پیشداوری خودداری نموده و فقط می خواهد با اثرش پرتویی بر ناگفته های شرایط بیندازد تا خوانندگان خود به تحلیل بنشینند.