شاید بارها این گفته ها را شنیده اید:” همانگونه که مستحضرید در سایه توجهات، عنایات و مساعدتهای ویژه، ارزشمند و گرانبار مدیر و یا مسئول توانا، خدوم، تلاشگر، بی ادعا، مردمی ، جناب آقای …. که توانسته اند با درایت، گامهای سترگ، بسیار موثر و تحسین برانگیزی را در پیشبرد اهداف عالیه سازمان، تولید، توسعه و پیشرفت همه جانبه مردم همیشه در صحنه، فهیم، قانع، سختکوش و بردبار منطقه… بردارند، شاهد … بوده ایم که بی شک در هیچ زمان، عصر و دوره ای نمی توان چنین مدیریت برآمده از تفکر، تعقل ، تدبر و مردم داری را به مشاهده نشست!!!”
و یا جایی خوانده اید :” جناب آقای …. عزم و اراده بی همتایتان را در انجام اقدام ماندگار و اثرگذار … که نشان از درایت و تدبیر حضرتعالی داشته و می تواند برگ زرینی، نقطه عطفی و یا ستاره درخشانی باشد بر کارنامه، تاریخ و یا تارک آسمان توسعه و پیشرفت همه جانبه منطقه… به ستایش و نظاره ایستاده ایم. دستان بلند همتتان، استوار باد….!!!!”
بله. با پدیده ای روبرو هستیم به درازای تاریخ بشر، بنام تملق و چاپلوسی. حال که بازار تعریف ها و تمجیدها و تشکرها و “فدایتان شویم” های تبلیغاتی بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی، بر عملکرد مدیران باقیمانده از دولت قبل، در آستانه پاییز برگ ریز مدیریتی، گرم است، در مورد این پدیده مذموم و نکوهیده و ناهنجار، قدری کلنجار خواهیم رفت.
چاپلوسی زائیده ضعف نفس و اسارت روح انسان در برابر انسان دیگری ـ صاحب منابع ، قدرت و ثروت ـ است برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی. تملق و یا چاپلوسی، سریعترین و کم هزینه ترین راه برای رسیدن به موقعیت اجتماعی و منزلت سازمانی دروغین است.
این هنر! در ذات انسانهایی است که بصورت طبیعی و شایسته و بایسته، لیاقت داشتن جایگاه اجتماعی و سازمانی فعلی خود را نداشته و با متوسل شدن به زبان بازی، خبرچینی، جاسوسی، دورویی، تعریف و تمجید بیش از حد، ضعف ها، کاستی ها و بی کفایتی های خود را پنهان می دارند.
وجود رابطه، بجای ضابطه و قانون و عدم شایسته سالاری زمینه های اصلی بروز این پدیده را فراهم می کند. هرچند وجود متملق ها ، آفت بسیار بزرگی در مدیریت کشور است، اما مدیران تملق پذیر نیز در این انحراف و آفت، به میزان چاپلوسان، مقصرند. از آنجاییکه تملق و چاپلوسی، مدیر تملق پذیر را سرمست غرور می کند، زمینه انحصارطلبی فکری وی را در اقدامات و تصمیماتش به گونه ای فراهم می سازد که دیگر زمان و فرصتی برای شنیدن نصایح مشاوران، دلسوزان، ناصحان، منتقدان و معتمدان نخواهد داشت. این خود بستر دروغ، فریب، انحراف، رکود، از دست رفتن فرصت، ایستایی در توسعه و رشد، دست اندازی به بیت المال، رانت و هزاران ناهنجاری مدیریتی را فراهم می کند. از اینرو است که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:” به صورت چاپلوسان، خاک بپاشید.”
بدیهی است مسئولان تملق پذیر، زمینه مناسبی برای حضور و ارتقای چاپلوسان بی کفایت را فراهم می کنند، بنابراین اگر در جایی بوی تملق، تعریف و تمجید بیش از حد و تبلیغاتی را فهمیدید، احتمال دهید که: این مسئول مورد مدح است که خود زمینه این اقدام را فراهم کرده و چه بسا، پنهانی به عوامل خود دستور چنین اقداماتی را داده است. حتی برخی اوقات شاهدیم برخی از تعریف و تمجیدها و تشکرها، با هزینه خود مدیر مربوطه، در روزنامه ها، سایتها و پیامکهای تلفنی منتشر می شود.
انواع چاپلوسی را نیز می توان به موارد زیر تقسیم بندی کرد:
۱ ـ تعریف ، تمجید و تحسین بیش از اندازه : فرد متلمق، هر اقدامی را از سوی مدیر خود تحسین و تمجید می کند.
۲ ـ لطف و مرحمت: فرد خودشیرین، در برآورده کردن اهداف و نیازهای مدیر خود، هرچند بر خلاف موازین اخلاقی و قانونی، نظیر جاسوسی و خبرچینی، از هیچ اقدامی فروگذار نیست و به این نحو مدیر خود را به نوعی مدیون خود می سازد.
۳ ـ هم سویی عقاید: چاپلوس ، تملق گوی مدیر است نه تملق گوی بادمجان. یعنی فرد چاپلوس، کلیه اقدامات، تفکرات و سخنان خود را بر حسب میزان خوش آمد مدیر خود از موضوع و یا شخص مورد نظر، تنظیم می کند. (یادم می آید در حضور مدیریت فقید شرکت سنگ آهن مرکزی، چاپلوسان تا می توانستند، گوی سبقت را در بدگویی و نمامی از رئیس دانشگاه آزاد اسلامی وقت، (بدلیل اختلافی که بین این دو نفر بود) از یکدیگر می ربودند).
۴ ـ خودنمایی: یعنی چاپلوس، در رفتار، آداب، زبان و قلم خود ، تنها و تنها رضایت مسئول خود را در نظر میگیرد به گونه ای که نزد وی لایق تر و با صلاحیت تر به نظر برسد.
البته در مقابل، یکی از بهترین و مناسب ترین روشهای برطرف کردن رفتارهای تملق آمیز، خاموشی و عدم پاسخ مثبت به رفتار آنان از سوی مسئول مربوطه است که باعث می شود افراد متملق، روش خود را برای رسیدن به اهدافشان، ناکارآمد بدانند و از تکرار آن بپرهیزند.
همچنین اهمیت دادن به نقد، احترام به منتقد، ارزش قائل شدن به رفتارهای مناسب کارکنان، اهمیت بخشیدن به توانایی و عملکرد آنان، در نظر گرفتن ملاکهای شایستگی از قبیل تجربه، تخصص و تحصیلات، و … می تواند ریشه تملق و چایلوسی را در یک سازمان بخشکاند.
یادمان نرفته است که حضرت امام خمینی (ره) دربرابر افراط در تعریف و تمجید نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی (حجازی)، سخت برآشفتند و جنین اظهاراتی را بر خلاف ادب و متملقانه دانستند.
همچنین حضرت علی (ع) امیر المومنین، در برابر سخنان تمجیدانه و لفاظانه یکی از سرداران خود که حضرت را می ستود، فرمودند:” من بزرگ تر از آنم که در دل داری و کوچکتر از آن که بر زبان.” پس در می یابیم که آنانکه به زبان، تعریف و تمجیدها راه می اندازند، چه بسا در دل، بدان اعتقادی ندارند.
اما گویا اکنون، برخی از مسئولان، تبعیت از راه حضرت امام(ره) و فرامین امیر المومنین (ع) را فراموش کرده اند که اینگونه نه تنها دربرابر تمجیدها و تعریف ها و تحسین ها و آفرین ها، سرمست غرور می شوند که خود زمینه و هزینه انجام چنین تبلیغاتی را نیز می پردازند. غافل از اینکه مردم و دولتمردان امروزی، فریب چنین تبلیغاتی را نخواهند خورد و خرد جمعی، همواره سره را از ناسره تشخیص داده است.
والسلام ـ سید امین رضوی aminrazzavi.blogfa.com
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید