تمام راه بوی بدی به مشامش می خورد. با خود فکر کرد : « اینها معلوم نیست چه غلطی کرده اند که بوی کثافت تمام شهر را گرفته است » . به خانه که رسید، همان بوی گند می آمد. ردّ پاهای آلوده اش روی پلّه ها مانده بود...