زمان : 04 Dey 1384 - 01:46
شناسه : 814
بازدید : 1628
جايي كه بي اختيار اشك مي ريزي!! جايي كه بي اختيار اشك مي ريزي!!

جايي كه بي اختيار اشك مي ريزي!!
روزهاي جمعه هر هفته اگر لحظاتي را در كنار جاده تفت توقف كني، خواهي ديدكه خانواده هاي يزدي بوسيله صدها ماشين و موتوسيكلت عازم مناطق كوهستاني هستند تا ساعاتي را خوش بگذرانند و فارغ از هياهوو غوغاي شهر ،سر بربالين زمين با صفاي روستاها گذارند واندكي بياسايند . چند ساعت بعد همان خانواده ها را خواهي ديد كه پس از گذراندن اوقات فراغت خود در حال عزيمت به شهرند .اين قضيه هر هفته و هرماه تكرار ميشود .كار- استراحت-تفريح...كار-استراحت-تفريح...
اما در كنار همين جاده تفت صدها چشم منتظر وقلب باصفا درون يك ساختمان آجري با زبان بي زباني ،آن مسافران هميشگي را صدا ميزنند كه : در گير ودار اين جهان پر هياهو ما را هم دريابيد .آنها ميگويندكه: دنيا فقط در اين نوع زندگي خلاصه نشده است . با اينكه انها خواسته هايي دارند اما مي گويند ما از شما چيزي درخواست نمي كنيم كه قادر به انجام آن نباشيد . نه ... ما پول نمي خواهيم ... ما خانه و ماشين نمي خواهيم ...اصلا از اموال دنيايي شما هيچ چيزي را طلب نمي كنيم . ما تشنه ايم ... تشنه ي محبت شما مردم ... ما منتظر چشمهاي مهربان ودستهاي نوازشگر شماييم . ما منتظر قلبهاي با صفايي هستيم كه با قلب ما گره بخورد ... آخر ما خيلي تنهاييم ...تنهاي تنها ...!! آيا شما حاضريد چند لحظه اي با ما مانوس باشيد؟
حتما متوجه شده ايد كه آن مكان باصفا كجاست . بله درست است .آسايشگاه معلولين و سالمندان. جايي كه اگر هر كس يك بار درطول زندگي خودبه آنجا رفته و بازديدي از آن مكان داشته باشد اثرات آنرادر زندگي خود هرگز فراموش نخواهد كرد .آنجا جايي است كه دهها كودك معلول و ناتوان توسط عزيزاني كه حقيقتا ايثارگرند نگهداري مي شوند . كودكاني كه حرف دلشان را فقط از نگاهشان ميتوان فهميد . آنجا جايي است كه بي اختيار اشك مي ريزي و ناخودآگاه زبان به سپاس ميگشايي كه بارالها : چه قدر در حق من احسان نموده اي و اين بدن سالم را به من ارزاني داشته اي . كودكاني را مي بيني كه به گفته ي روانشناسان ، رشد گياهي دارند . مثل گياهان فقط و فقط زنده اند و رشدجسمي مي كنند . به هيچ محركي پاسخ نمي دهند .
در گوشه اي ديگر از اين ساختمان ،جمعي از سالمندان نگهداري مي شوند .آنها هم دنيايي تماشايي دارند كه هر كس بايد خودش از نزديك دنياي آنان را ببيند و آيينه ي عبرت خويش قرار دهد . و در گوشه اي ديگر بيماران مزمن رواني هستند . كساني كه زماني مثل ديگران در اين جامعه راحت زندگي مي كردند اما اكنون ....
در جمع اين بيماران مزمن رواني ،افرادي هستند كه مشاغل خوبي داشته اند . دانشجو،معلم، پزشك،روحاني،مهندس ومشاغل آزاد. به راستي آيا انسان با ديدن اين مجموعه و مجموعه هاي مشابه آن تحولي هرچند ناچيز و اندك در زندگيش پيدا نمي شود ؟ اوليا و مربيان عزيز ،حتما اگر فرصتي دست داد ديدار از اين مجموعه را در برنامه ي يك روز تعطيل خود قرار دهيد .درهاي اين مكان هميشه به روي بازديدكنندگان باز است .
يادمان باشد اين بيت شعر را كه :
يك دلشكسته گر كه دعاگويتان شود به زانكه خود نشسته و عمري دعا كنيد
با سپاس . علیرضاپورصادقی