چند سالی است که وقتی گرمای تابستان را حس می کنم، و صدای کولرهای آبی را می شنوم، به فکر فرو می روم که سالهای سال قبل، خیلی پیش از اینکه برق اختراع شده باشد، یا حتی بعد از آن که دستگاه های خنک کننده هوا هنوز اختراع و تولید نشده بود، مردم چگونه گرمای هوا را تحمل می کردند؟ چگونه فصل تابستان را می گذراندند؟ و چگونه آفتاب تیر و مرداد را به سادگی در زندگی شان می پذیرفتند؟ برای مردم یزد، جواب این سوال خیلی ساده است، و در یک کلمه می شود: «بادگیر». اما کسانی که کمتر به بافت تاریخی دسترسی دارند، و یا این مورد را ندیده و نشنیده اند، ممکن است تعجب کنند! چطور ممکن است در منطقه ای گرم و خشک یزد، آنهم در فصل تابستان و چله تیر ماه که گرمای هوا گاهی حتی به پنجاه درجه می رسد، بتوان با بادگیر سر کرد؟
راستی ممکن است؟
استفاده از بادگیر، تنها مختص یزد نیست، اما یزدی ها در ساخت بادگیر و استفاده از آن شهره اند. شاید به واسطه «بلندترین بادگیر جهان» که در باغ دولت آباد یزد است، و شاید هم به واسطه اینکه هنوز بخشی از بافت تاریخی این شهر حفظ شده است. به هر حال بادگیرها، نمونه ای از تاسیسات سرمایشی در معماری اصیل ایرانی اند، و «شهر بادگیرها»، با بادگیرهای متنوعش، نمونه کاملی از استفاده بهینه از انرژی های خدا دادی است. بناهایی که حقیقتا شگفت انگیزند، و اگر کمی در ساز و کار آنها تامل کنیم، در می یابیم که چطور گذشتگانمان از انرژی های سالم خدادادی همچون آب و باد، برای خنک کردن محیط زندگی شان استفاده می کردند. ساختمان بادگیر در عین پیچیدگی، بسیار ساده است. پیچیده است از این جهت که می تواند در اضلاع مهندسی خاص ساخته شود، مثلا در چهار، شش یا هشت ضلع، و ساده است از این جهت که ساختنش نسبت به ساخت سایر قسمت های یک منزل مسکونی آسانتر است. اگر بخواهیم بر نحوه ساخت و ساز و کار بادگیر تاملی داشته باشیم، می بینیم که ساختمان این بنا، در عین سادگی، ظرافت خاصی دارد. اصولا بادگیر برجی است که هوا را در داخل ساختمان به جریان می اندازد. در درون تنه بادگیر، دو مسیر قرار دارد، مسیری برای وارد شدن هوا، و مسیر دیگری برای خروج هوا.
اگر هوایی که از بیرون به داخل وارد می شود، راه خروج دیگری نداشته باشد، منفذی که درون تنه بادگیر قرار دارد می تواند راه خروج مناسبی برای جریان داشتن هوا باشد، و اگر مسیر دیگری وجود داشت، هوا بهتر جریان پیدا می کند. بادگیرها معمولا در چند ضلع ساخته می شوند، و اضلاع آنها، بستگی به منطقه جغرافیایی محل ساخت آنها دارد.
بادگیرهای شهر یزد که در منطقه ای بین دو رشته کوه قرار گرفته و کمتر بادهای کویری دارد، اغلب در شش یا هشت ضلع ساخته شده اند. البته نمونه های زیادی از بادگیرهای چهار وجهی هم در یزد وجود دارد.
اما در مناطقی که بادهای آزار دهنده کویری بیشتر جریان دارد، معمولا ساختمان بادگیرها یک طرفه و با ارتفاع کم است. زیر تنه اصلی بادگیر منازل مسکونی، معمولا محفظه ای پر از آب قرار دارد. بادی که از منفذ ورودی بادگیر وارد می شود، با عبور از روی آب، هم خنک می شود و هم مطبوع، و چه بسا آلودگی احتمالیش هم کمتر شود.
اما بناهای اصیل یزدی، دارای قسمت های مجزای زمستان و تابستان نشین است، و اکثر بادگیرهای مسکونی در یزد، در مرکز قسمت تابستان نشین ساختمان ساخته می شوند. محلی که بادگیر در آن تعبیه شده است، اتاق مانند است. به این صورت که یا از این اتاق، پنجره هایی به اتاق های مجاور تعبیه شده که باد خنک را در آنها به جریان بیاندازد، و یا به جای پنجره، دربی تعبیه شده است که باز گذاشتن آن، می تواند به خنک شدن اتاق های مجاور کمک کند. گرچه هستند ساختمان هایی که درب و پنجره ای به اتاق مرکزی که بادگیر دارد ندارند، و راهروهایی کوتاه یا ورودی هایی معمولی، باد را در آنها به جریان می اندازد. نکته جالبی که در این مورد وجود دارد، استفاده نعمت «باد زمستانی» در فصل سرماست.
به این ترتیب که اتاق هایی که بادگیر دارند، با بسته شدن ورودی اتاق های مجاور به یخچالی تبدیل می شوند که می توان از آن برای نگهداری میوه و آب آشامیدنی و... استفاده کرد.
به هر روی، تامل و تفکر بر بافت تاریخی کشورمان، علاوه بر اینکه ما را با نحوه زندگی مردمانی که قبل از ما بوده اند آشنا می کند، می تواند فرهنگ قناعت و ساده زیستی را به ما بیاموزد.
و همانطور که نشان می دهد می توان از انرژی های خدادای بهترین استفاده را داشت، به ما می آموزد که اگر با طبیعت مهربان باشیم، و از آن درست استفاده کنیم، حتی در گرم ترین مناطق هم آسایش و آرامش مهمان خانه هایمان می شود. متاسفانه بخشی از ساختمانهایی که امروزه ساخته می شوند، بدون توجه به این مهم، یعنی استفاده بهینه از انرژی های طبیعی ساخته می شوند.
یک ساختمان قدیمی در بافت تاریخی، از نور مفید صبح بهترین استفاده را می برد. پنجره هایی که رو به شرق قرار گرفته اند به خوبی نشان دهنده این اتفاقند. همانطور که اکثر این ساختمان ها، نور غرب را که همراه با اشعه های مضر است، نمی گیرند یا کمتر می گیرند. بطوریکه انگار رو به شرق ایستاده اند و پشتشان به غرب است. از طرف دیگر از باد و آب بهترین استفاده را می برند.
و نمونه بارز این استفاده بهینه از انرژی های خدادای، «بادگیر» است. بعد از آن، می بینیم که از خنکی زیر زمین ها در فصل گرما نیز به نحو احسن استفاده شده است. یعنی زیر زمین هایی که در بناهای قدیمی وجود دارند، کاربری دارند. نه اینکه صرفا محلی باشند برای انبار وسایلی که ضروری نیستند. در هر صورت، روشن است که تامل در هر بخش از بناهای تاریخی می تواند برای ما که تکنولوژی های روز، کمی از فرهنگ ساده زیستی و قناعت دورمان کرده و ناخواسته به اسراف و تجمل گرایی سوقمان داده، حاوی درس های آموزنده بسیاری باشد؛ همانطور که «بادگیر» به ما می آموزد که می شود از انرژی پاک باد، و زلالی و خنکای آب، برای تحمل گرمای کویر بهترین استفاده را برد... «بادگیر، نماد استفاده درست از طبیعت...»
چند سالی است که وقتی گرمای تابستان را حس می کنم، و صدای غرغر و لق لق کولرهای آبی را می شنوم، به فکر فرو می روم که سالهای سال قبل، خیلی پیش از اینکه برق اختراع شده باشد، یا حتی بعد از آن که دستگاه های خنک کننده هوا هنوز اختراع و تولید نشده بود، مردم چگونه گرمای هوا را تحمل می کردند؟ چگونه فصل تابستان را می گذراندند؟ و چگونه آفتاب تیر و مرداد را به سادگی در زندگی شان می پذیرفتند؟ برای مردم یزد، جواب این سوال خیلی ساده است، و در یک کلمه می شود: «بادگیر». اما کسانی که کمتر به بافت تاریخی دسترسی دارند، و یا این مورد را ندیده و نشنیده اند، ممکن است تعجب کنند! چطور ممکن است در منطقه ای گرم و خشک یزد، آنهم در فصل تابستان و چله تیر ماه که گرمای هوا گاهی حتی به پنجاه درجه می رسد، بتوان با بادگیر سر کرد؟