نان و قلم
به مناسبت روز قلم
ن ؛ والقلم وما یسطرون .
و این سوگند خداوند است به قلم و آنچه مسطور می سازد .
می توان نان نوشت ، می توان خانه نوشت ، می توان اسب نوشت ، مادر ، خواب ، بیدار و. . . .، با قلم .
و البته می توان كشید ، آنهم با قلم ؛ می توان نان كشید و می توان نان كشید و . . . .
با ارزشترین چیز و مهمترین دغدغه برای جمعیت كثیری از مردمان كره خاكی .
انگار قلم با ارزشترین پدیده هاست در دین ما . كه كتاب آسمانی ما با " اقراء " آغاز می شود و سوره ای چون " قلم " را در قلب خود جای داده .
اما این در دین ماست ، و جایگاهی كه خداوند ما به آن داده .
وكجاست جای آن در سنت ودر عرف و آیین ما ، كه با آن " نان " بنویسیم و " نان " بكشیم .
ولی این ظاهر است ، كه خداوند به هر آنچه و هر آنكه عزت داد و منزلت بخشید هیچ مخلوقی را یارای گرفتنش نخواهد بود .
قلم چون جان بگیرد بیدار می كند ، قلم بیداد می كند ، قلم فریاد میزند ، چون كتابی در مسیر باد . . . .
حكایت سرگشتگی آدمی در دنیای وارونه ای كه به دست خویشتن ساخته ، خویشتن خویش را به دست فراموشی سپرده و در وانفسای تكنولوژی و ماشین اسیر در هزار توها و كلافهای سردرگم و دست و پا بند دنیوی از بسیاری ارزشها و كرامات الهی غافل ، چنان دست و پا می زند كه فرصت سر برآوردن ندارد ، حتی به اندازه نیم نگاهی به حقیقت وجودی خویش كه ،
الناس نیام فاذا مات انتبهو.
بزرگی سالهای سال پیش گفته بود : از روزی می ترسم كه تكنولوژی از تعاملات انسانی پیشی بگیرد كه در چنین روزی جهان نسلی از احمقها خواهد داشت .
وگویی اكنون آن زمان است ؛ كجاست چشم بینایی كه تكیه بر عقل خویش زند و بصیرت را شالوده نگاه خویش سازد ؟.
تصاویری كه اخیرا از فاصله چندین میلیارد كیلومتری زمین ما ،یعنی دنیای ما، با توهم همه عظمت و بزرگیش در برابر آفرینش لایتناهی خداوندی ، و با همه قاره ها و كشورها و شهرها و
جغرافیایش ، به دست دانشمندان رسیده ، واقعیت زمین ما را چون ذره غباری معلق در فضا نشان
می دهد ، و به گفته دانشمندان ، این تصاویر غرور ابلهانه ما را به چالش می كشد ، كه البته از فاصله ای دورتر همین ذره غبار هم در برابر عظمت بی منتهای هستی و آفریدگارش به پوچی و هیچی می گراید .
پس چیست انگیزه اینهمه تكاپو و تلاش این موجود حقیر در برابر عظمت لایتناهی آفرینش .
انسانی كه در عصر ماشین هویت وجودی خویش را گم كرده ، در وانفسای برهوت حیرانی ، سرگشته به دنبال حقیقتی می گردد كه نمی یابد و گاه دست تطاول بر دنیا چنگ می اندازد ، گاه اسیر در چنگال ابلیس قدرت برهمنوعان ظلم می كند و چه بسا جان بسیار بسیار بی گناهان را می گیرد كه حكایت تلخ میلیونها انسان در جنگهاست ، و هر دم به طریقتی نشانی از سرگشتگی خویش برجای می نهد و خود نیز غافل از حقیقتی كه هراسان به دنبالش می دود و نمی یابد ، حقیقتی كه بزرگتر از هر وجودی گاه از خود به خودش نزدیكتر است .
آیا تمامی این پیشرفتها در تكنولوژیهای مدرن خواهد توانست نجاتگر نوع بشر از سرگشتگیهای لاینحلش باشد و او را به سرمنزل مقصود خواهد رساند ؟ یا هر روز بیش از روز پیش او را در چنگال خویش اسیر و گمراهتر خواهد نمود ؟
" انی بعثت لاتمم مكارم الاخلاق " . این چكیده و خلاصه پیام آخرین پیم آور الهی است .
كه نجات بشر را راهی جز بازگشت به معنویت و اخلاق نخواهد بود .
تا فرداهایی بهتر .
محسن اختیاری