زمان : 10 Tir 1392 - 18:16
شناسه : 73234
بازدید : 31335
گوشه هایی از سخنرانی شهید مظلوم آیت ا... بهشتی در حسینیه باغ بهار مهریز+تصاویر مهريز ميزبان بزرگان گوشه هایی از سخنرانی شهید مظلوم آیت ا... بهشتی در حسینیه باغ بهار مهریز+تصاویر شهید بهشتی روز ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۹ با استقبال با شکوه و بی نظیر مردم همیشه در صحنه مهریز وارد این شهرستان شد و در دو راهی ورودی شهر با موجی از شهروندان مهریزی که به جهت استقبال از ایشان آمده بودند مواجه گردید.

صادقي خبرنگار :شهید مظلوم آیت ا… سید محمد حسینی بهشتی بهمن ماه سال ۱۳۵۹ طی سفری به استان یزد غیر از مرکز استان، از چند شهرستان دیگر نیز بازدید به عمل آورد. شهید بهشتی روز ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۹ با استقبال با شکوه و بی نظیر مردم همیشه در صحنه مهریز وارد این شهرستان شد و در دو راهی ورودی شهر با موجی از شهروندان مهریزی که به جهت استقبال از ایشان آمده بودند مواجه گردید.
جمعیت استقبال کننده این شهید بزرگوار را تا حسینیه باغ بهار که محل حزب جمهوری اسلامی بود مشایعت نموده و ایشان در بالای تکیه حسینیه باغبهار به مدت یک ساعت برای خیل عظیم شهروندان مهریزی سخنرانی نمود. از نکات جالب توجه این مراسم قرائت قرآن توسط شهید بزرگوار شهید بمانعلی عبداللهی بود که مورد تحسین شهید بهشتی نیز قرار گرفت.
با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای حادثه هفتم تیر مخصوصاً شهیدمظلوم بهشتی، در این مجال کوتاه بخشی از سخنان ایراد شده توسط ایشان را خدمت شما تقدیم می داریم:


« … روحانی و مردم مثل ماهی می ماند و آب؛ اصلاً روحانی با مردم است . طبع زندگی و کار و مسئولیت و شیوه تربیتی اکثر روحانیون ایجاب می کند که اینها تو مردم و با مردم باشند … برای اینکه پیوند میان روحانیت و مردم باید همچنان آن پیوند ساده ی صادق برادرانه بماند و همیشه به آقایان فضلا و طلاب و روحانیون عرض کرده ام که رابطه ما طلبه ها با مردم در یک جمله ی کوتاه خلاصه می شود: « خدمت بی منت به مردم، بر اساس اسلام در راه رضای خدا »؛ اگر توانستیم این رابطه را با همین کیفیت ادامه بدهیم می توانیم همواره در خدمت انقلاب بمانیم و الا اگر حالا چون جمهوری اسلامی شده و عده ای از روحانیون در ردیف مقامات مسئول بالا و پایین و متوسط کشور قرار دارند، خدای ناکرده مناسبات اینها با مردم، مناسبات طاغوتی بشود، طاغوت، طاغوت است می خواهد تاج به سر، می خواهد عمامه به سر؛ فطرت مردم، قلب مردم، روح مردم، از طاغوت و طاغوتی بیزار است، من هم اگر رفتار طاغوتی داشته باشم مردم از من بیزار می شوند؛ ممکن است  دو روز، سه روز، چهار روز، ده روز احترام لباس من در نظر آنها  و در احساس آنها اثری بگذارد، اما آنچه عامل اصلی است رفتار ماست نه لباس ما؛ اینست که به همه آقایان روحانیون، خالصانه و متواضعانه عرض می کنم در جمهوری اسلامی ما بیشتر از پیش باید متواضعانه، صادقانه، مخلصانه، بی توقع در خدمت این مردم باشیم و یادمان نرود که ما سال ها از شیوه مدیریت و زمامداری پیغمبر، علی و ائمه هدی و مردان خدا (سلام ا… علیهم اجمعین) نشستیم و صحبت کردیم، حالا موقع عمل است؛


آنچه در این آستانه ی سومین سال پیروزی انقلاب باید به شما برادرها و خواهرها عرض کنم همین است؛ برادران و خواهران! تا آنجا که ما خبر داریم و خبر می گیریم؛ به توفیق الهی، امروز مسئولان جامعه تلاش دارند که صادقانه و مخلصانه در خدمت مردم باشند؛ من با دوستانی که بیشتر در کارها ارتباط داریم، این عشق به خدمت صمیمانه، متواضعانه را به خوبی می بینم؛ اگر گاهی از این خط الهی انحراف مختصری پیدا شود، به حکم وظیفه خطیر امر به معروف و نهی از منکر، سرسختانه، قاطعانه از ضعف هائی که پیش می آید انتقاد می کنیم.
امروز در اجتماع پر شکوه مردم یزد در مسجد ملا اسماعیل عرض کردم مردم ما باید بدانند انتقاد سالم صادق سازنده از مسئولان کشور نه تنها آزاد است نه تنها حق شما مردم است وظیفه شما مردم است، مردم در جامعه اسلامی همه آمر به معروف و ناهی از منکرند، به شرط اینکه به راستی موازین امر به معروف و نهی از منکر را رعایت کنید اگر می خواهید از بخشدارتان، فرماندارتان، مسئول آموزش و پرورش تان، شهردارتان، قاضی تان انتقاد کنید، سعی کنید انتقادتان راست باشد و بی غرضانه؛ … اگر شما بی غرضانه و راست از مسئولان انتقاد کنید، کمک خواهید کرد به اینکه اداره جمهوری اسلامی ایران، سالم تر، سازنده تر، نورانی تر بشود؛ قرآن از ما می خواهد امر به معروف و نهی از منکر را … باید از ما امتی و جامعه ای به وجود آید که همه شان دعوت کننده به خیر باشند، همه شان امر به معروف می کنند، همه شان نهی از منکر می کنند، ماباید اینجور باشیم. اما کسی که می خواهد امر به معرف کند با دروغ معروف کرد؟ کسی که می خواهد نهی از منکر کند با دروغ بستن به افراد، خودش مرتکب یک منکر بزرگ شده، چطور می تواند نهی از منکر کند؟ در جمهوری اسلامی که می گوئید آزادی هست یا نه؟! آزادی برای انتقاد سالم صادق سازنده ی بی غرضانه نسبت به همه مسئولان آزاد است، من خودم به عنوان یک برادری که در خدمت شما درآمده ام عرض می کنم دوست دارم انتقاد بی غرضانه ی صادق سالم سازنده را، استفاده می کنیم از این انتقادات؛ مفید است برای حسن جریان کار؛ … زبانی که برای انتقاد به کار می بریم، زبان ارشاد و اصلاح باشد، نه نیش زدن؛ به تعبیر امام مثل عقرب نیش می زنند. انتقاد یعنی ارزیابی کردن، ضعف ها و قوت ها را بیان کردن، ارزیابی باید با همان زبان ارزیابی باشد …


شما مردم بیدار آگاه قهرمان متعهد فداکار با ایمان باید اگر دو تا چشم دارید چهارتا چشم هم قرض کنید مراقب رفتار مسئولان باشید؛ هرکس در هر مقام هست باید در زیر دید تیز بین شما قرار داشته باشد اگر در او کمالی دیدید قدردانی کنید، اگر در او نقصی دیدید ناصحانه و مشفقانه یادآوری کنید که از عبادت های بزرگ « النصیحه لائمه المسلمین» است و جمهوری اسلامی مابه این شرط زنده می ماند …
ما پنج ماه است در زمان جنگ به سر می بریم؛ مردم مهریز! شما تنگناهای مربوط به زمان جنگ را امروز که اواخر پنجمین ماه جنگ است در چه حد می یابید؟ آیا تنگناها روز به روز بیشتر شده و شما را بیشتر تحت فشار قرار می دهد یا احساس می کنید که ملت و دولت،هم می شــود امر به معروف کرد؟ با تهـمت زدن هم می شود امر به ارتش و سپاه و مردم، برادرانه و دست در دست یکدیگر، دارند از فشار این اوضاع زندگیتان، مجموعاً جنس ها را گران تر کرده اند یا تورم جهانی یا گرانفروش های منحرف از اسلام خودمانی، این هست؛ اینها را می دانم من؛ می خواهم  بدانم در جمع آیا فشار اقتصادی و اجتماعی جنگ را در ماه بهمن، نسبت به شش ماه قبل که اصولاً قبل از جنگ بود، چه اندازه می یابید؟ زیاد، کم یا هیچ؟ کدامیک ؟ بگوئید ببینم هر کسی نظر خودش را بگوید.( مردم می گویند کم …). بارک ا… ؛ اینکه می گویم بارک ا… به شما می گویم بارک ا… ،چون هر چه که تو این مملکت می شود به همت شما مردم است … این نشان دهنده این است که الآن جمهوری اسلامی ایران حکومتی مردمی دارد که مردم و دولت اینطور دست در دست یکدیگر دارند. عزیزان من! درست دشمن امروز می خواهد همین را از دست من و شما بگیرد؛ حسابش را کرده که تا وقتی میان مدیران جامعه و خود جامعه این تفاهم و اعتماد متقابل وجود دارد، حنای آمریکا در ایران رنگ ندارد؛ شما می خواهید ببینید گرانبهاترین چیزی که در دست دارید چیست؟ ببینید حمله دشمن به کجا شدیدتر است؛ همانجا که حمله دشمن سخت تره، بروید تو فکر؛ چرا دشمن تمام فشار را اینجا گذاشته؛لابد خطر را برای خودش در این نقطه حس می کند؛ پیوند اعتمادآور متقابل میان مردم دولت روحانیت پیوندی است که دشمنان امت اسلامی از او بیمناکند؛ پیوند دانشجو، تحصیل کرده، روحانی روستایی، سمپاشی ها و وسوسه افکنی ها و تبلیغات اینها، رو مردم ما اثر بگذارد؛ من می خواهم عرض کنم مردم! به این رادیوها گوش بدهید تا ببینید دشمن از کجا رنج می برد آنجا که بیشتر فحش می دهد، آنجا که بیشتر سمپاشی می کند، آنجا که بیشتر وسوسه افکنی می کند، آنجا که بیشتر تفرقه اندازی می کند، همانجا نقطه قوت شما و انقلاب شما و مایه بیم و هراس و دلتنگی و دلخوری و زجر و افسردگی و نومیدی دشمن شماست؛ شما می توانید از همین رادیوها خیلی چیزها بفهمید؛ به لقمان گفتند ادب را از که آموختی؟ گفت از بی ادبان. »